آموزش صلح؛‎ ‎بهترین نیکی‎ ‎ها

دکتر سیدمصطفی محقق‌داماد

در میان نویسندگان رایج معمولاً پدر صلح جهانی و حتی حقوق بشررا‎ ‎ایمانوئل کانت فیلسوف آلمانی قرن ۱۸ میلادی دانسته‌اند. لقب‌دادن کانت به این عنوان برای تألیف رساله‌ایست که در انگلیسی به «‏perpetual peace‏» از متن آلمانی آن ترجمه کرده‌اند و در فارسی به نام «صلح پایدار» توسط آقای صبوری ترجمه شده است و برخی ترجمه «آرامش ابدی» یا «صلح جاویدان» را ترجیح می‌دهند. این کتاب را کانت بعد از حمله فرانسه به امپراطوری پروس تألیف کرد و دقیقا تاریخ تألیفش شش سال قبل از مرگ اوست.‏

دلیل نامگذاری این عنوان برای کتاب از جمله‌ای از کانت در متن کتاب روشن می‌شود که داستان جالبی است. در متن کتاب آمده است:‏

‏«مهمانخانه‌داری هلندی، روزگاری این عبارت طنزآمیز را با تصویری از یک گورستان بربالای تابلویی که برسردر هتل نصب کرده بود نگاشت: «The land of perpetual peace ». نمی‌دانیم این عبارت در مورد عموم انسان‌ها صادق است، یا به ویژه در مورد سران دولت‌ها با اشتهای سیری ناپذیرشان برای جنگ، یا فقط در مورد فیلسوفان که در رویای خوش صلح جاوید [یا آرامش ابدی] فرو می‌روند.»‏

ظاهرا کانت از نامی که بر کتابش گذاشته نوعی طعن و شوخی در نظر داشته‌است یا لااقل اندکی بوی یأس و ناامیدی می‌دهد؛ یعنی صلح پایدار جایش قبرستان است و میان مردگان برقرار می‌شود نه زندگان. به دیگر سخن جنگ از لوازم و مقتضیات ماهیت بشری است. این نظررا البته برخی حکمای یونان باستان داشته‌اند که می‌گفتند بشرموجودی است زیادت طلب و همین ویژگی او را به جنگ وامی‌دارد. ولی به هرحال کانت به یقین اینگونه فکر نمی‌کرده وکتابش نشان می‌دهد که تلاشی است برای تحقق صلح جهانی. ‏

ممکن است این سؤال مطرح شود که کانت چه ابداعی‎ ‎کرده که لقب پدر صلح جهانی برای او ثبت شده است درحالیکه قبل از او در زمینه صلح کتاب‌های مختلفی نوشته‌اند. مثلاً گروسیوس هلندی که در اوائل قرن ۱۷ میلادی می‌زیسته‌است کتابی به نام صلح وجنگ نوشت و برای تألیف همین کتاب، مغضوب پادشاه هلند شد و به زندان افتاد.

در باب دلیل تألیف کتاب حقوق جنگ و صلح در مقدمه این کتاب، گروسیوس نوشته است:

«دیدم که در سراسر عالم مسیحیت یک لجام گسیختگی در جنگ حکم فرمایی می‌کند که حتی اقوام بربر می‌بایست از آن شرم داشته باشند. به علل مختلف و حتی بدون دلیل به اسلحه متوسل می‌شدند و هنگامی که اسلحه به دست می‌گرفتند، هیچ گونه احترام برای قوانین الهی و بشری قایل نبودند، عیناً مانند این که از آن لحظه مردم خود را مجاز می‌دانستند که هر جنایتی که می‌خواهند مرتکب شوند، بدون اینکه به هیچ قیدی خود را پایبند بدانند.»۲

گروسیوس حقوق طبیعی را مطرح کرد والبته قبل از او توماس آکوئیناس و بسیاری دیگر از فلاسفه آن را مطرح کرده بودند. بنابراین چرا کانت را پدر صلح جهانی لقب داده‌اند؟ ‏

پاسخ این است که آری قبل از کانت هم موضوع صلح و عدالت و امثال این گونه مفاهیم را بسیاری مطرح کرده بودند ولی به هیچ‌وجه ساز وکاری را ارائه نداده بودند و نظامی را طراحی نکرده بودند. کانت اولاً کرامت ذاتی بشررا مطرح کرد وگفت کرامت از ذات حقیقت جوی بشر سرچشمه می‌گیرد هرچند که برخی به حقیقت نرسند ولی استعداد آن در تمامی انسان‌ها وجود‎ ‎دارد‎ ‎و ثانیاً کانت به راه حلی رسید که یک راه حلی حقوقی است. او پیشنهاد تشکیل سازمانی راکه چیزی شبیه سازمان ملل فعلی است مطرح می‌کند یعنی سازمانی از بیرون ناظر بر صلح جهانی باشد. حال آن‌که گروسیوس در هیچ جایی از کتابش نظامی پیشنهاد نکرده بود.‏

رساله کانت به زبان اصلی او یعنی آلمانی تألیف شده است که البته در زمان فعلی به زبان‌های مختلف ترجمه شده و حدود ۱۳۰ صفحه است. یکی از منتقدان کانت می‌نویسد به عدد صفحات این رساله، در آلمان جنگ اتفاق افتاده است!‏

هیچ‌کس نمی‌تواند نقش سازمان ملل را در تحقق صلح منکر شود ولی از طرفی نمی‌توان گفت که با تشکیل سازمان ملل، عفریت جنگ برای همیشه از میان جامعه بشریت رخت بربسته است. از پیام آقای دبیر کل سازمان ملل در روز جهانی صلح۳ کاملاً پیداست که سازمان ملل خود متوجه شده است که تحقق صلح بدون کار فرهنگی امکان پذیر نیست. ایشان نوشته بودند که ما باید سعی‌کنیم که فرهنگ صلح را در میان جوامع بالا ببریم و انسان‌ها را علاقمند به صلح کنیم.‏

من در اینجا می‌خواهم به نکته‌ای اشاره کنم وآن این است که مسئله توصیه به صلح و سلام ازمسلمات ادبیات اسلامی و در رأس آن قرآن مجید است. در قرآن مجید به عنوان یک اصل کلی آمده است که «الصلح ‎خیر»۴ یعنی صلح، بهترین نیکی‌ها است. «سلام» که به معنای صلح وآشتی است نامی از نام‌های الهی۵ و شعار اسلامی در دنیا و شعار بهشتیان۶ است. در قرآن مجید سوره‌ای با عنوان «فتح» یعنی «پیروزی» وجود دارد. این عنوان اشاره دارد به قرارداد صلح معروف به «صلح حدیبیه»؛ صلحی که میان رسول‌الله(ص) با مشرکان مکه منعقد شد. قرآن مجید صلح را «پیروزی آشکار» خوانده است:‏

إِنَّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً مُبیناً (فتحر۱)

حقا که ما فتحى نمایان براى تو پیش آورده‏ایم.‏

حضرت حسن بن علی(ع) سبط اکبر رسول‌الله(ص) و امام دوم شیعیان برای جلوگیری از خونریزی با معاویه برغم آنکه حکومت اورا نامشروع می‌دانست صلح کرد. به نظر محققان تاریخ شیعی، امام حسین(ع) حتی بعد از وفات امام حسن نیز به معاهده او پایبند بود و هیچ‌گاه برخلاف اراده برادرش اقدامی نکرد.۷

ولی نمی‌توان از این حقیقت چشم پوشید که منابع ادیان اعم از اسلام، مسیحیت و یهودیت به دست هرکس بیفتد براساس طرز فکر خود تفسیر می‌کند. درقرون وسطی آن‌همه خشونت به نام دین صورت گرفت و هم اکنون نیز عده‌ای در منطقه به نام دین مهم‌ترین خشونت‌ها را مرتکب می‌شوند و زندگی را برای انسان‌ها سخت و دشوار و همچون جهنمی سوزان می‌کنند. به یقین برای روحیات خشونت طلب دستاویزهایی برای تفسیرهای خشن از دین وجود داردکه برای اقناع خود یا بستن دهان دیگران به آنها متوسل شوند.

ما برای تحقق صلح باید ساز وکاری بیندیشیم که دین بهانه افرادی که با روحیه خشن پا به عرصه دین می‌گذارند و به نام دین خشونت می‌کنند قرار نگیرد. برای ترویج فرهنگ صلح‌خواهی و تحقق آرامش در جامعه، باید از آموزش و پرورش آغاز کنیم و از همه وسایل به خصوص هنر استفاده کنیم وکودکان را مشتاق صلح، مهربانی و تحمل و مدارا تربیت کنیم. ‏

‏جناب آقای یونسی، مشاور محترم ریاست جمهوری در سخنرانی خود فرمودند که ریاست محترم جمهوری ایران در شعار جهان بدون خشونت بسیار پابرجا هستند. استدعای من آنست که پیام مرا به ریاست محترم جمهوری برسانند که ایشان در کشور خودمان در کنار شعارصلح و عدم خشونت در جهان، که بسیار شعار قرآنی و انسانی است، به مقامات و مسئولان تحت امر خود دستور بدهند که فرهنگ صلح دوستی،آرامش و ضدخشونت را در داخل کشور ترویج و برای تحقق آن تلاش کنند. به آموزش و پرورش دستور بدهند که با مشورت کارشناسان خبیر طرحی خردمندانه برای آموزش دادن صلح دوستی وآرامش و نیز حفظ محیط‌زیست طبیعی به کودکان از کودکستان و دبستان تهیه کنند و عملی سازند. به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری دستور بدهند برای اعتلای فرهنگ آرامش، دوستی و مهربانی در درون دانشگاه‌ها راه‌های مقتضی را مطالعه فرمایند. به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دستور بدهند که برای ترویج اینگونه مفاهیم مساعی جمیله خویش را معمول کنند.‏

برای بالابردن فرهنگ این مفاهیم، راه‌های مختلفی وجود دارد که حسب مورد تفاوت می‌کند. ‏

یکی از راه‌ها و شاید آن که در رأس باشد راه هنر است. اصولاً ارتقای هنر در کشور رابطه مستقیم دارد با تقلیل جنایت و اعتیاد و امثال آنها. اگر از هنرمندان کشورمان بخواهیم که در راه‌ رفع روحیه خشونت کار کنند من مطئنم که فرزندان این سرزمین آماده هرگونه تلاش و ابداع و نوآوری هستند. با کمال تأسف روان جامعه ما عبوس و خشن شده است. در جراید و خیابان‌ها همه روزه نمونه‌های زیادی می‌بینیم که دو اتومبیل به دلیل گذشت ‌نکردن و حق تقدم ندادن به دیگری کارشان به نزاع کشیده و ‏‎ ‎با تلخ‌گویی به روی هم پنجه و حتی گاهی طپانچه کشیده‌اند.‏

ما از صدا و سیما می‌خواهیم که اگر صحنه دفاع مقدس را نشان می‌دهند و جان نثاری‌ها وفداکاری‌های خالصانه عزیزان ما را در دفاع از وطن اسلامی نشان می‌دهند، صحنه‌های مهربانی‌ها وصمیمیت‌ها و انسان دوستی‌های برگرفته از تعالیم وآموزه‌های دینی را که درهمان میدان‌ها از آن‌ها دیده شده و واقعا آموزنده است نیز نشان دهد. ازآن گذشته فیلم‌هایی که برای سرگرمی مردم ساخته می‌شوند با استفاده از هنر اسلامی لااقل برخی را به آموزش دوستی، مهربانی،آشتی ملی و صمیمیت اختصاص دهندو نه فقط صحنه‌های دروغین کشتار و خونریزی. ‏

مسئولان محترم صدا و سیما باید توجه داشته باشند که دین اسلام مجموعه‌ای است کامل و هرگز نباید آن را یک بعدی ارائه دهند. ارائه دادن یک بعدی دین عملی انحرافی بلکه خیانتی بزرگ است. دین اسلام مجموعه‌ای است که اگر یکسویش دفاع خونین، فداکاری وجان نثاری است، سوی دیگرآن مهربانی، دوستی، برادری و ولایت به معنای محبت است. تا آنجا که امام باقر (ع) فرموده‌اند: هل الدین الا‌الحب؟ مگر دین جز دوستی چیزدیگری است؟۸ ‏

۱‏. خلاصه سخنرانی ایراد شده در روز جهانی صلح به دعوت دفتر نمایندگی سازمان ملل در ایران با همکاری مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی.‏

۲ ‎‏. فن گلان، گرهارد: حقوق بین‌الملل عمومی، ترجمه دکتر داوود آقایی، جلدیک، نشر میزان، ۱۳۸۷، ص ۴۸‏

۳ ‎‏. در جلسه توسط رئیس دفتر سازمان ملل در ایران، قبلا قرائت شد.‏

۴ ‎‏.سوره نساء ر۱۳۸‏

۵ ‎‏. سوره حشر ر۳۳‏

۶ ‎‏. سوره ابراهیم ر۲۳‏

۷ ‎‏. جعفریان، رسول، تاریخ خلفارص ۳۸۹-۳۹۰ برای نظر مخالف رک:‏‎ ‎الطبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۱۶۰؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۲۳‏

۸ ‎‏. بحارالانوار، ج ‏۶۶، ص ۲۳۸‏