گفت و گو با مدیر گروه فرهنگ و زبان های باستانی دانشگاه تهران: زبان زیرساخت علوم انسانی است

 

محسن آزموده-علی موقر

 

زبان اساس و بنیاد یک فرهنگ و قوام بخش هویت ملی جامعه است. سایر ابعاد و زمینه های فرهنگ بر زبان استوار است و به واسطه آن به جهانیان معرفی می شود. زبان موجودی زنده است و حیاتش وابسته به حرمت و پاسداشتی ست که کاربرانش برای آن قائلند. از این رو یادگیری و آموزش و نگهداری و یاری رساندن به پویایی و زندگی آن وظیفه دشوار دانشوران و دلسوزان یک فرهنگ است. از عمر رشته فرهنگ و زبان های باستانی در دانشگاه تهران تقریبا نیم قدرن می گذرد. نهالی که بزرگانی چون ابراهیم پورداوود، محمد معین، سید حسن تقی زاده، ملک الشعرای بهار آن را کاشتند و با تلاش استادانی چون محمد مقدم، احمد تفضلی، ژاله آموزگار، محسن ابوالقاسمی و بدرالزمان قریب بارور گردید. تا جایی که امروز دکتر محمود جعفری دهقی، مدیر گروه رشته زبان و فرهنگ های باستانی دانشگاه تهران خبر از تاسیس و راه اندازی رشته ایران شناسی می دهد. دکتر جعفری سال هاست که در این رشته فعالیت وتدریس می کند و گذشته از پرورش دانشجویان فراوان در این رشته، تا کنون کتاب ها و مقالات متعددی در این زمینه نگاشته است. با او درباره پیشینه و انگیزه های تاسیس این رشته گفت و گو کردیم که از نظر می گذرد:

 

 

کلید واژگان: فرهنگ، باستانی، زبان، ایران شناسی، تمدن.

 

***

 

* پیشینه رشته فرهنگ و زبانهای باستانی در ایران چیست؟ چه سالی تاسیس شد؟ دایر شدن این

رشته مرهون تلاشهای چه کسانی است؟

دانش فرهنگ و زبان های باستانی در زمرۀ رشته گسترده تر ایران شناسی است. ایران شناسی را نیز می توان عبارت از بررسی و مطالعه تمامی وجوه فرهنگ و تمدن ایران دانست. البته ایران شناسی به معنی اخص آن به مطالعه در تاریخ، ادبیات، فرهنگ، زبان و باستان شناسی ایران اطلاق می شود. پیشینه ایران شناسی از سوی ملل دیگر را باید به دورانی پیش از عهد صفوی منسوب نمود یعنی زمانی که مسافران و جهانگردانی نظیر مارکوپولو، ابن بطوطه و کلاویخو به ایران سفر کردند و با جذابیت های اقلیمی، تاریخی و فرهنگی این سرزمین آشنا شدند. حاصل این دیدارها سفرنامه هایی بود که از قرن هفدهم به بعد در بارۀ شرح دیدارهای آنها از ایران انتشار یافته است. اما مطالعات ایران شناسی که خود از شاخه شرق شناسی است از سدۀ هجدهم میلادی در اروپا رواج یافت و بزودی پژوهشگران فراوانی یافت. در این ایام انکتیل دوپرون در فرانسه اقدام به ترجمه اوستا کرد و کرسی زبان و ادبیات فارسی در مدرسه السنه شرقیه انگلستان تاسیس گردید همچنین دانشگاه لیدن هلند نیز گامهایی در این زمینه برداشت. قرن نوزدهم را باید اوج التفات به ایران شناسی و تاریخ و زبانهای ایرانی در مغرب زمین دانست. در این قرن و بویژه در قرن بیستم چهره های ارزشمندی در زمینه مطالعات ایران شناسی و تاریخ و فرهنک و زبان های ایران پدید آمد.

در پی این تحولات، دانش ایران شناسی و بتبع آن فرهنگ و زبانهای ایران در سدۀ بیستم میلادی در ایران به شیوۀ نوین آغاز گشت. مرحوم استاد پورداوود که در آلمان دانش عمیقی از تحقیقات ایران شناسی و زبانهای ایرانی اندوخته بود از سال ۱۳۱۶ تدریس دروس فرهنگ و تمدن ایران باستان را در دانشگاه تهران آغاز نمود. وی در سال ۱۳۲۴ انجمن ایران شناسی را در تهران بنیاد نهاد. به پیشنهاد او و دیگر دانشمدان آن زمان نظیر دکتر محمد معین دروس فارسی باستان و اوستا و سانسکریت به دروس زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران اضافه شد. استاد پورداوود تا سال ۱۳۲۱ در دوره دکتری ادبیات فارسی دانشگاه تهران به تدریس دروس اوستا و فرهنگ ایران باستان پرداخت. وی همچنین از سال ۱۳۲۲ تا ۱۳۲۴ به تدریس حقوق در ایران باستان در دانشکده حقوق دانشگاه تهران اشتغال داشت. پس از بازنشستگی او دکتر محمد معین تدریس دروس مذکور را به عهده گرفت.  افزون بر این، استادان دیگری نظیر سید حسن تقی زاده و ملک الشعرای بهار نیز در گسترش زبانها و فرهنگ ایران باستان همت گماشتند. در اواخر سال ۱۳۳۰ گروهی از دانش آموختگان رشته ادبیات و زبانهای خارجی برای تحصیل در زمینه مطالعات ایرانی به خارج اعزام شدند. به دنبال این اقدامات، در سال ۱۳۴۴ دو مرکز جداگانه برای مطالعات فرهنگ  زبانهای ایرانی در تهران تاسیس شد. یکی مرکز آموزشی زبان شناسی عمومی و زبان های باستانی ایران که با تلاش های پیگیر مرحوم دکتر محمد مقدم در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری در  دانشکده ادبیات دانشگاه تهران تاسیس شد. دودیگر مرکز پژوهشی بنیاد فرهنگ ایران بود که به کوشش دکتر پرویز ناتل خانلری بنیاد نهاده شد.  هدف از ایجاد کرسی های مذکور استفاده از حضور استادانی بود که بزودی پس از اتمام دوره تحصیل خود به ایران باز می گشتند.    

 

* اساتیدی که در کرسیهای این رشته به تدریس پرداختند چه کسانی بودند؟ در حال حاضر اعتبار علمی

این گروه در کشور و محافل دانشگاهی جهان چقدر است؟

بنابراین، پس از استادان بنیان گذاری نظیر ابراهیم پورداوود و محمد معین کسانی که دانش جدید ایران شناسی و زبان های باستانی را آموخته بودند اینک فعالیت های آموزشی خود را در ایران آغاز کردند. دکتر محمد مقدم خود در دانشگاه پرینستون امریکا تحصیل کرده بود. وی نخستین مدیر گروه مستقل زبانشناسی و زبانهای باستانی بود. همکاران وی عبارت بودند از: دکتر صادق کیا، دکتر جمال رضایی،  دکتر ماهیار نوابی و دکتر احسان یارشاطر، دو تن اخیر در مؤسسه السنه شرقیه (SOAS) وابسته به دانشگاه لندن تحصیل کرده بودند. دو استاد دیگر این گروه استاد سیف الدین نجم آبادی و دکتر بهرام فره وشی بودند.

در دوره های بعد استادان دیگری نیز به این گروه پیوستند که از جمله آنها دکتر محسن ابوالقاسمی، دکتر احمد تفضلی، دکتر ژاله آموزگار، دکتر یدالله ثمره، دکتر بدرالزمان قریب، دکتر محمدرضا باطنی، آقای استفان پانوسی و دکتر علی اشرف صادقی بودند. دکتر علیمحمد حق شناس نیز بعدا به این گروه پیوست. دکتر مهرداد بهار بطور حق التدریس با این گروه همکاری می کرد.

همۀ این استادان که نام بردم در محافل علمی ایران و جهان بعنوان استادانی صاحب نام و فرهیخته شناخته شده اند و هرکدام آثار ارزشمندی در کارنامه علمی خود به یادگار نهاده اند که مورد رجوع دانشجویان و پژوهشگران در سراسر جهان است. هریک از اینها در موضوع خاصی از رشته نسبتا وسیع فرهنگ و زبانهای باستانی ایران تخصص دارند. دکتر ابوالقاسمی در اوستا شناسی، دکتر تفضلی در متون پهلوی، دکتر آموزگار در اسطوره های ایرانی، دکتر قریب در زبان سغدی و دکتر صادقی در زبان شناسی زبان ها و گویش های ایرانی، دکتر ثمره، دکتر باطنی و دکتر حق شناس در علوم زبانشناسی در محافل دانشگاهی و علمی جهان مشهورند.       

رشته فرهنگ و زبان های ایرانی افزون بر دانشگاه تهران بزودی در دانشگاههای دیگر ایران نیز افتتاح شد. در پژوهشگاه علوم انسانی دکتر محمد تقی راشد محصل، در تبریز دکتر بهمن سرکاراتی، در شیراز دکتر محمود طاووسی از پیش کسوتان این رشته اند و دانشجویان آنها در حال حاضر به تدریس در سراسر ایران اشتغال دارند. امروزه رشته فرهنگ و زبانهای باستانی در حدود بیش از پانزده دانشگاه در ایران تدریس می شود.

 

* تاسیس این رشته با چه هدفی انجام شد؟ افقی که موسسین این رشته برای آن ترسیم کرده بودند چه

بود؟ تا امروز چقدر موفق به رسیدن به این اهداف شده است؟

هدف از تاسیس این رشته معرفی هویت ملی و دینی ایران در قالب تاریخ و تمدن و فرهنگ و ادب این سرزمین بود. دانشجویانی که بوسیله استادان این رشته چه در دانشگاه تهران و چه در دانشگاههای دیگر ایران تربیت شده اند هرکدام پیک فرهنگ و تمدن ایران زمین اند.  اما بواسطه گستردگی زبانها و تاریخ و فرهنگ ایران هنوز تا رسیدن به اهداف نهایی راهی طولانی در پیش است.

 

* زمینه هایی که این رشته با توجه به نام آن در برمی گرفته چه حوزه هایی بوده است؟ از بدو تاسیس تا

امروز این حوزه ها چه تغییری کرده است؟

مواد درسی این رشته شامل زبان ها و گویش های ایرانی و گستره فرهنگی آن در سراسر آسیا و تاثیر آن بر فرهنگ سایر ملت ها است. همچنین، زبان فارسی و تاریخ تحول و ویژگی های آن از گذشته تا کنون، متون بازمانده از زبانهای ایرانی از کهن ترین اعصار و تاثیر آنها بر تاریخ و فرهنگ ایران دورۀ اسلامی، رابطه زبان های ایرانی با زبانهای هند و ایرانی و زبان های هند و اروپایی، دستور تاریخی زبان های ایرانی، ریشه شناسی و فقه اللغه زبان های ایرانی، اساطیر ایرانی همه در حوزه رشته فرهنگ و زبان های ایرانی جای دارند.

بدیهی است که از بدو تاسیس این رشته تا کنون بواسطه کشفیاتی که در زمینه باستان شناسی و نیز کشف کتیبه ها و متون تازه در سراسر ایران فرهنگی صورت گرفته به دامنه فعالیت های علمی این رشته افزوده شده است. بطوری که پس از انقلاب بزرگ اسلامی ایران این رشته از رشته زبان شناسی جدا و خود رشته ای مستقل شد.    

 

 

* پژوهشگران این رشته در مقایسه با موزه ها و مراکز اسناد دانشگاههای خارج از ایران تا چه حد به نسخ و متون دست اول دسترسی دارند؟ در حال حاضر چه تعداد نسخه و سند بازخوانی نشده وجود دارد؟ این گروه با کرسیهای بین المللی در این خصوص چه همکاریهایی داشته و دارد؟

یکی از دغدغه های استادان و پژوهشگران این رشته مشکلات و موانع بر سر راه دسترسی به منابع علمی است. متاسفانه منابع داخلی که در موزه ها و کتابخانه های ما ذخیره شده اند به آسانی در اختیار پژوهشگران قرار نمی گیرند. در این رابطه استادان این رشته  از سازمان میراث فرهنگی و بویژه از موزه ملی ایران گله مند اند. اسناد ارزشمندی نظیر کتیبه ها، مهرها و سکه ها در موزه ملی ایران قرار دارد که امکان دسترسی به آنها برای دانشگاهیان ایرانی تقریبا محال است. علی رغم این موانع، این گروه روابط بسیار خوبی با کتابخانه مجلس شورای اسلامی، کتابخانه های ملی و ملک دارد. 

با این همه گروه فرهنگ و زبان های ایرانی تحت نظارت حوزه معاونت بین المللی دانشگاه تهران روابط علمی مناسب و گسترده ای با دانشگاههای معتبر بین المللی در خارج از ایران دارد و تفاهم نامه های فراوانی با ایشان امضا کرده است.

 

 

* جایگاه تاریخ و فرهنگ و زبان های باستان در علوم انسانی کشور کجاست؟ پرداختن به آن چه تاثیری بر پژوهشهای جامعه شناسی، انسان شناسی و در کل علوم اجتماعی در ایران معاصر خواهد داشت؟

فرهنگ و زبان هر ملتی معرف دانش و تمدن آن ملت است. امروزه فرهنگ و تمدن ایران اسلامی به منزله زیرساخت علوم انسانی در ایران است و علوم انسانی نیز زیر ساخت همه دانش ها و علوم ایرانی به شمار می رود.

 

 

*زمینه های نیاز به تاسیس گروه ایران شناسی دانشگاه تهران چیست؟ چه اقداماتی در این خصوص انجام شده است و در چه مرحلهای قرار دارد

نخست اینکه نیاز به شناخت تاریخ و فرهنگ هر ملتی از ضروری ترین نیازهاست تا با شناخت هویت خود بآسانی دستخوش تبلیغات بیگانه نشوند. دودیگر اینکه داده های نویافته در زمینه زبانها و مواد تاریخی و فرهنگی در سرزمین ایران موجب می شود که به رشته ایران شناسی به دیده وسیع تری نگریسته شود. سدیگر اینکه همین نیاز به شناخت فرهنگ و تمدن ایران اسلامی سبب شد تا در پی انقلاب اسلامی بنیادی با نام بنیاد ایران شناسی تاسیس گردد. در حال حاضر دو خبر نوید دهنده در این باره یکی اخذ مجوز ایجاد رشته ایران شناسی در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران و دیگر برپایی همایش بین المللی زبانها و گویش های ایرانی در مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی در دو هفته آینده است.