اخلاق در گستره علم

 

 

مجید بیگلر

از میان دهه هفتاد و با عطف نظر گروهی از نواندیشان دینی به مسائل فلسفه دین و کلام جدید، فلسفه اخلاق به عنوان یکی از «فلسفه های مضاف» نیز در کانون توجه قرار گرفت و برخی از اندیشمندان و روشنفکران ایرانی کوشیدند تا با ترجمه و تالیف آثاری به معرفی این شاخه فلسفی بپردازند. گروهی از متفکران نیز که در حوزه دانش سنتی و فلسفه اسلامی متخصص بودند با الهام گرفتن از مباحثی که فلسفه اخلاق خوانده می شد، به نگارش آثاری در زمینه فلسفه اخلاق اسلامی پرداختند.

کلید واژگان: فلسفه، اخلاق، علوی نیا، آرمان، آزادی.


فلسفه اخلاق به معنای نقد مفاهیم اخلاقی در قرن بیستم جایگاهی واضح و متمایز یافت، اگرچه تحلیل و بررسی مفاهیم و گزاره های اخلاقی همواره یکی از دغدغه های اصلی فیلسوفان بوده و هست و فلاسفه بزرگی چون ارسطو، کانت و اسپینوزا کتاب های مستقل و جامعی تحت عنوان اخلاق یا با موضوع آن نگاشته اند.

آنچه فلسفه اخلاق در سده بیستم را تا حدودی از این نظرورزی های ژرف مجزا می کند، نحوه پرداخت و به اصطلاح روش شناسی فلسفه اخلاق جدید است که عمدتا مبتنی بر تحقیقاتی است که فیلسوفان آنگلوآمریکن در حوزه فلسفه تحلیلی ارائه کرده اند و ابزارهای مفهومی مهمی برای تحلیل گزارها و مفاهیم اخلاقی فراهم آورده اند. دسته بندی مباحث فلسفه اخلاق نیز بر همین اساس شکل گرفته است.

زنده یاد دکتر سهراب علوی نیا، استاد فقید فلسفه دانشگاه شهید بهشتی(۱۳۲۲-۱۳۸۷) یکی از نخستین دانش پژوهان فلسفه در ایران بود که بر خلاف جریان رایج در میان علاقه مندان فلسفه در ایران که عمدتا به فلسفه قاره ای و اروپایی علاقه مندند، متوجه اهمیت فلسفه تحلیلی شد و از نخستین کتاب های تحقیقی و دانشگاهی در زمینه معرفی فیلسوف بزرگ جریان تحلیلی یعنی لودویگ ویتگنشتاین نوشته اوست.

به تازگی نشر هرمس اثری با ترجمه دکتر علوی نیا با عنوان «درآمدی بر فلسفه اخلاق» نوشته آر. اف. اتکینسون منتشر کرده است. کتاب شرحی منطقی، ساده و واقع بینانه از قلمرو فلسفه اخلاق است و برای خواننده غیرمتخصص و علاقه مندی که بخواهد مطالعاتش را در این زمینه آغاز کند، مقدمه خوبی است.

نویسنده در فصل اول با عنوان سرآغاز فلسفه اخلاق را «پژوهشی فلسفی در علم اخلاق» عرفی می کند و آن را از تحقیق در امر واقع به عنوان یک علم و همچنین از اخلاق گرایی که دانشی در مرتبه اول است متمایز می کند. اخلاق در یک جامعه شامل فضایل خاص یا قواعد ویژه ای برای رفتار است. فلاسفه در جستجوی وجه مشترکی بین این فضایل اند یا سعی می کنند آن قواعد متعدد را از اصولی بنیادی مانند اصل سودمندی یا امر مطلق اخلاق استنتاج کنند و نظامی اخلاقی بر پادارند.

فصل دوم تعارض تکالیف اخلاقی نام دارد. تعارض اخلاقی مشکلی ست که هر انسانی به احتمال زیاد در زندگی به آن دچار می شود، دوراهی هایی که جز با نظرورزی فلسفی راه چاره ای برایی یافت نمی شود. برای حل تعارضاتی که در قواعد اخلاقی پیش می آید تکلیف را به مطلق و نسبی تقسیم می کنیم. تکالیف مطلق قطعیت دارند و با حقوق افراد خاصی متضایف اند. اما وظایف نسبی هیچ کدام از این دو صفت را ندارند. البته انسان ها الزاما وظایف مطلق را انتخاب نمی کنند. اگر آنها را به صورت محرمات در نظر بگیریم و بر وجه افتراق بین انجام یک کار و اتخاذ موضعی انفعال تاکید ورزیم، این تعارض منتفی می شود. برای طرح مطلقهای اخلاقی چاره ای جز این نداریم.

فصل سوم با عنوان خود و دیگران به وظیفه فرد نسبت به خود می پردازد و تعارض میان اخلاق و خرد را بررسی می کند. در این فصل بحث از اخلاق اجتماعی نیز مورد بحث قرار می گیرد.

فصل چهارم کتاب موضوع حسن و قبح را مد نظر قرار می دهد. حسن و قبح اخلاقی فقط به ادای تکلیف یا ترک آن بستگی ندارد. در اینجا مفهوم حد متوسط رفتار مطرح است و گاهی فراروی از حد تکلیف نیز ستایش برانگیز است.

نویسنده در فصول پنجم و ششم پایگاه فلسفی احکام یا گزاره های اخلاقی را مورد بحث و تحلیل قرار می دهد. به تعبیر نویسنده «امروزه بحث از پایگاه احکام اخلاقی و موضوعات وابسته به آن از مهمترین مسائل فلسفه اخلاق در کشورهای انگلیسی زبان است». به این منظور نویسنده در دو فصل پیاپی راه حل هایی را که برای توضیح این مسئله ارائه شده از پوزیتویسم اخلاقی، خردگرایی، تجربه گرایی تا شناخت ناگرایی و نظریه عاطفی معرفی می کند.

فصل پایانی کتاب به رابطه میان اخلاق با علم و دین می پردازد. از دیرباز این موضوع مطرح بوده است که با توجه به دین آیا همچنان نیازی به اخلاق هست؟ یعنی آیا این دو با یکدیگر همپوشانی ندارند؟  از سوی دیگر اعتبار احکام اخلاقی در برابر قوانین و گزاره های علمی تا کجاست؟ سوال دیگری که در این فصل نویسنده می کوشد به آن پاسخ دهد این است که قلمرو اخلاق علمی تا کجاست؟

کتاب با بیانی ساده و روان قلمروهای متنوع فلسفه اخلاق معاصر را تشریح می کند و در پایان هر فصل خلاصه ای از مطالب آن بخش را ارائه می کند. همچنین نویسنده در انتهای هر فصل منابع متنوع و مفیدی را که برای آشنایی مفصل تر با مباحث مطروحه است، معرفی می کند.

کتاب با بخشی تحت عنوان اصطلاحات خاتمه می پذیرد که در آن نویسنده مهم ترین اصطلاحات فلسفه اخلاق را به نحو اجمالی و مفید توضیح می دهد، مفاهیمی چون احکام ارزشی، آزادی، اخلاق آرمانی، برائت و اعتذار، امر مطلق اخلاقی، با وجدانی، بداهت ذاتی، بی طرفی اخلاقی و … از مفاهیمی هستند که در این فصل معرفی می شوند.