دکتر سید سلمان صفوی
آکادمی مطالعات ایرانی لندن – LAIS
مقدمه
برای تفسیر و تحلیل سوره نساء، با استفاده از روش نشانهشناسی و ساختار معنایی «اومبرتو اکو» (۱۹۳۳- ۲۰۱۶م)، باید مفاهیم کلیدی آثار اکو شامل کارکرد نشانه، رمزگذاری و رمزگشایی، راهبردهای روایی، بینامتنیت، ایزوتوپی و معنای نمادین۱ بهره برداری شود.
سوره نساء که به مجموعه وسیعی از موضوعات مانند عدالت، قوانین اجتماعی، حقوق زن، خانواده، ارث و حکومت می پردازد، می تواند از دریچه نشانه شناسی به عنوان یک نظام ساختار یافته از نشانه ها دیده شود که موضوعات اخلاقی و حقوقی پیچیده و پیام های معنوی را در تعامل و ترابط با یکدگر قرار می دهد و یک نظام فکری همگِن را می سازد.
واژگان کلیدی: نشانه شناسی، نشانه شناختی، «اومبرتو اکو»، سوره نساء، قرآن.
۱. کارکرد نشانه و کد نشانه شناختی۲:
کارکرد نشانه به رابطه بین دال (شکل نشانه) و مدلول (مفهوم یا معنا) اشاره دارد. در مورد سوره نساء، دال، کلمات و عبارات خاص به کار رفته در متن است، در حالی که مدلول، مفاهیم اخلاقی، حقوقی و معنوی است که این کلمات بیان می کنند.
معنای لغوی در مقابل معنای نمادین۳:
آیات سوره نساء دارای معنای لغوی (پرداخت به مسائل خاص حقوقی و اجتماعی) و همچنین بُعدی نمادین یا استعاری است که میتوان آن را راهنمایی برای روابط گستردهتر انسانی و عدل الهی تعبیر کرد. به عنوان مثال، قوانین مربوط به ارث و رفتار با زنان به عنوان نشانه هایی عمل می کند که اصول اخلاقی عمیق تر در مورد برابری، عدالت و مسئولیت در جامعه را می طلبد. قوانین فقهی باید براساس حکومت قاعده عدالت باشد.
کد فرهنگی۴:
در سوره نساء به قوانین حقوقی و اخلاقی اسلامی مندرج در متن اشاره دارد. مفهوم کدهای اکو در نشانه شناسی به سیستم قراردادهای فرهنگی اشاره دارد که به خوانندگان در رمزگشایی معنا کمک می کند. در این زمینه، درک اهمیت فرهنگی و دینی این قوانین برای رمزگشایی از پیام های عدل الهی، رحمت و مسئولیت اجتماعی بسیار مهم است.
۲. راهبردهای روایی۵:
سوره نساء را میتوان به عنوان نوعی از انواع راهبردهای روایی برای راهنمایی خواننده در موضوعات پیچیده دید.
* استدلال متوالی: ساختار این سوره به عنوان شبکه ای از استدلال ها و دستورات اخلاقی است که از یک موضوع به موضوع دیگر می رود. این ساختار تصادفی نیست، بلکه هدفمند است و هدف آن ایجاد یک چارچوب اخلاقی منسجم برای مؤمنان است. اکو این را به عنوان شکلی از روایت راهبردی توصیف می کند، جایی که متن خواننده را گام به گام راهنمایی می کند و به خواننده اجازه می دهد تا معنا را آشکار کند.
*دستور الهی: قرآن به عنوان متنی با خطاب مستقیم الهی، از زبانی استفاده میکند که در آن خداوند بشریت را به صورت دوم شخص مورد خطاب قرار میدهد. این شیوه روایت را میتوان یک راهبرد مؤلف (خداوند) با هدف تأکید بر اقتدار پیام و ارتباط فوری قوانین و اصول با مخاطب دانست. مستقیم بودن این گفتمان، کارکرد اجرایی آیات را افزایش میدهد؛ زیرا آنها نه تنها توصیفی، بلکه دستوری نیز هستند و برای برانگیختن رفتارهای خاصی نازل شدهاند.
۳. ایزوتوپی و ساختار معنایی۶:
ایزوتوپی به تکرار یک معنا یا میدان معنایی یکسان در سراسر متن و ایجاد انسجام اشاره دارد. در سوره نساء ایزوتوپی غالب عدالت و حقوق بشر به ویژه حقوق زنان، یتیمان و مستضعفان است.
مضامین عدالت و مسئولیت:
آیات بسیاری در سوره نساء حول محور عدالت در روابط انسانی می چرخد، مانند رفتار منصفانه در ازدواج (۴: ۱۹)، حقوق ارث (۴: ۱۱-۱۲)، و حمایت از ضعیفان. (۴:۷۵). تکرار این موضوع در سرتاسر سوره یک انسجام معنایی ایجاد میکند که در آن همه قوانین و دستورات در چارچوب مفهوم گستردهتر عدل الهی و مسئولیت اخلاقی مؤمنان قرار میگیرد.
تکرار مفاهیم کلیدی:
کلماتی مانند عدالت، امانت و حقوق (حق) به طور مکرر در سراسر سوره ظاهر می شوند و ساختار ایزوتوپی متن را تقویت می کنند. این تکرار یک استراتژی کلیدی است که اکو در متون مشخص می کند تا اطمینان حاصل شود که خواننده حوزه معنایی غالب روایت را درک می کند.
۴. سمبولیسم و استعاره۷:
در حالی که بسیاری از آیات سوره نساء ماهیت فقهی دارند، عناصر نمادین و استعاری نیز وجود دارد که روش نشانه شناختی می تواند به روشن شدن آنها کمک کند.
خانواده به عنوان استعاره ای از جامعه:
قوانین گسترده در مورد ازدواج، طلاق و ارث را می توان نمادی از نظم اجتماعی بزرگتر دانست. همانطور که خانواده ها باید بر اساس عدالت و انصاف اداره شوند، جامعه نیز باید با آن اداره شود. خانواده در قرآن غالباً بهعنوان عالم صغیر نظم اجتماعی و اخلاقی بزرگتر عمل میکند و این بعد نمادین را به بخش مهمی از خوانش نشانهشناختی تبدیل میکند.
نور و ظلمت:
در سراسر قرآن غالباً نور و ظلمت به صورت استعاری برای نشان دادن علم و جهل یا هدایت و گمراهی به کار رفته است. در سوره نساء، دستورات اخلاقی را می توان به عنوان راهنمایی افراد از ظلمات ظلم به نور شریعت الهی دانست و به عنوان استعاره ای گسترده برای روشنگری اخلاقی و معنوی عمل می کند.
۵. رمزگذاری و رمزگشایی۸
مفهوم رمزگذاری و رمزگشایی اکو را می توان در نحوه تفسیر خوانندگان پیام سوره نساء به کار برد.
رمزگذاری:
این سوره طیف وسیعی از پیامها ی حقوق فردی و اجتماعی، اخلاقی و معنوی – را از طریق آیات خود رمزگذاری میکند. قرآن، به عنوان یک متن نازل شده، اراده الهی را در زبان انسان رمزگذاری می کند و این رمزها به شدت متعامل با بافت و چارچوب دین اسلام به عنوان یک واحد کلی و سیستم جامع اخلاقی، معنوی و اجتماعی است.
رمزگشایی:
روند رمزگشایی بستگی به شناخت خواننده از سنت اسلامی و کدهای فرهنگی درون متن دارد. برای مثال، بدون آگاهی از قانون ارث اسلامی، رمزگشایی کامل آیات خاصی (مانند ۴: ۱۱-۱۲) ممکن است دشوار باشد. با این حال، پس از رمزگشایی، این آیات به عنوان بخشی از یک رمز الهی گسترده تر دیده می شود که بر عدالت و انصاف تأکید دارد.
۶. بینامتنیت۹
مفهوم بینامتنیت حاکی از آن است که هیچ متنی به تنهایی وجود ندارد، بلکه در گفتگوی مداوم با متون دیگر است. در مورد سوره نساء، این بینامتنیت را می توان در ارتباط آن با سایر بخشهای قرآن و سنت اسلامی مشاهده کرد.
پیوند به سوره های دیگر:
موضوعات بسیاری در سوره نساء (مانند عدالت، رفاه اجتماعی و روابط جنسیتی) در سوره های دیگر مانند سوره بقره و سوره مائده نیز مطرح شده است. این رابطه بینامتنی انسجام پیام قرآن را تقویت می کند و امکان درک دقیق تری از این مفاهیم را در سراسر متن فراهم می کند.
روایات نبوی:
آیات سوره نساء نیز با ادبیات حدیثی و سنت فقهی و اخلاقی اسلامی گسترده تر گفتگو می کند. به عنوان مثال، دستورات قرآن در مورد ارث در احادیث به تفصیل بیان شده و اساس فقه اسلامی (فقه) است.
۷. نظریه تولید نشانه۱۰
نظریه تولید نشانه اکو را می توان در تولید معنا در سوره نساء به کار برد. آیات قرآن در بستری خاص تاریخی، فرهنگی و کلامی تولید شده و مفهوم آن بر اساس جهان بینی اسلامی شکل گرفته است.
تولید نشانه های الهی در مقابل انسانی
در نظریه اکو، نشانه ها به عمد یا در نتیجه قراردادهای فرهنگی تولید می شوند. در مورد سوره نساء، نشانه ها به صورت الهی تولید شده است، یعنی با نیت الهی رمزگذاری شده و برای بیان حقایق مطلق است، یعنی به زبان کلامی وحی الهی به قلب محمد رسول الله(ص) نازل شده است. سپس خوانندگان انسانی باید این نشانه ها را رمزگشایی کنند و آنها را در چارچوب فرهنگی و معنوی خود درک کنند.
نتیجه گیری
تحلیل نشانهشناختی سوره نساء با رویکرد اکو، لایههای پیچیده معنایی رمزگذاری شده در متن را آشکار میسازد. این سوره با ایزوتوپی غالب از عدالت و حقوق، همچون سیستمی ساختارمند از نشانهها عمل میکند که از ترکیب راهبردهای روایی، نمادگرایی و بینامتنیت برای انتقال پیام الهی خود بهره میبرد.
رمزگذاری اصول اخلاقی و حقوقی در قوانین و الهیات اسلامی، رمزگان نشانهشناختی ایجاد میکند که درک آن مستلزم شناخت خواننده از اسلام است. بنابراین، رویکرد نشانهشناختی اکو به ما کمک میکند قرآن را نه تنها متنی دینی، بلکه نظامی معنایی دقیق و هدفمند ببینیم که خوانندگان را در حوزههای حقوقی و معنوی هدایت میکند.
منابع
- صفوی، سید سلمان(۱۳۸۸). ساختار معنایی مثنوی معنوی. ترجمه مهوش السادات علوی. تهران: موسسه میراث مکتوب.
- صفوی، سید سلمان (۱۴۰۳). تفسیر ساختار معنایی سوره نساء. تهران: سلمان آزاده.
- صفوی، سید سلمان (۱۴۰۴). روش شناسی ساختار معنایی هرمنوتیکی. تهران: سلمان آزاده.
- مولوی، جلال الدین (۱۳۷۸). مثنوی معنوی به اهتمام توفیق سبحانی. تهران: روزنه.
- Eco ،Umberto (1984) Semiotics and philosophy of language. Indiana University Press.
- Safavi, Seyed G. (2005) the Structure of Rumi’s Mathnawi. London: London Academy of Iranian Studies.
۱ sign function, encoding and decoding, narrative strategies, intertextuality, isotopy, and symbolic meaning.
۲ Sign Function and S-Code
۳ Literal vs. Symbolic Meaning
۴ S-Code (Cultural Code)
۵ Narrative Strategies
۶ Isotopy and Semantic Structure
۷ Symbolism and Metaphor
۸ Encoding and Decoding
۹ Intertextuality
۱۰ Theory of Sign Production

