دکتر گلناز سعیدی
استاد دانشگاه
مقدمه
در روزگاری که انسان در طوفان اطلاعات، رسانه، و فشارهای هویتی سرگردان است، بسیاری از مفاهیم ریشهدار انسانی چون آزادی، عدالت، معنا و کرامت به سطحیترین شکل ممکن مصرف میشوند. جوانان، که همیشه آینهی بیواسطهی تحولات فکری و فرهنگی یک جامعهاند، در جهان امروز با مجموعهای از تناقضات زیستی و روانی روبهرو هستند. از یک سو، فرصتهایی برای دسترسی به آگاهی و تغییر فراهم شده، و از سوی دیگر، جریانهای تبلیغاتی، مصرفگرایی و بحرانهای اجتماعی و اقتصادی، آنان را به سمت گسست از خود و جامعه سوق دادهاند.
در چنین شرایطی، بازگشت به تجربههای تاریخی که از دل بحرانها عبور کرده و انسانهایی نو ساختهاند، میتواند الهامبخش باشد. تجربه صدر اسلام، با تمام ویژگیهای خاص تاریخیاش، یکی از معدود مقاطع تاریخی است که در آن تغییراتی بنیادین در نگرش انسان به خود، جهان، و جامعه شکل گرفت. اگر این تجربه نه با نگاه مذهبی صرف، بلکه با چشمانداز فرهنگی، اجتماعی و انسانی خوانده شود، میتواند الگویی عمیق برای درک بهتر وضعیت کنونی و بازآفرینی سبک زندگی معنادار در زمانه ما باشد.
جنبش صدر اسلام: تولد یک نظام فکری از دل بحران
عربستان پیش از اسلام، جامعهای بود گرفتار در دور باطل نابرابری، جنگهای قبیلهای، بیعدالتی ساختاری، و ارزشگذاریهای مبتنی بر نسب، ثروت و قدرت فیزیکی. در چنین فضایی، گروههای وسیعی از مردم – بهویژه بردگان، فقرا، زنان، و حتی جوانان روشنفکر – عملاً از نقشآفرینی اجتماعی محروم بودند.
ظهور اسلام، به تعبیر دقیق، بیش از آنکه صرفاً تغییر دینی باشد، تحولی فرهنگی و اجتماعی بود. پیام آن، بازتعریف موقعیت انسان بود: انسان نه در سایهی قبیله یا طبقه، بلکه بهواسطهی آگاهی، اخلاق، و مسئولیتپذیری معنا مییابد. این پیام، برای بسیاری از جوانان آن زمان که احساس سرکوبشدگی، طرد یا بیهویتی میکردند، جذاب بود. آنان اسلام را نه صرفاً به عنوان آیین جدید، بلکه به عنوان الگوی تازهای از زیستن پذیرفتند؛ الگویی که به آنها اجازه میداد «خودشان» باشند، صادق، معنادار، و فعال در تغییر جامعه.
جوانان؛ موتور هویتسازی و تغییر در صدر اسلام
یکی از نکات برجسته تاریخ صدر اسلام، نقش محوری جوانان در شکلگیری این جریان فکری نو بود. جوانانی مانند علی، مصعب، بلال، و حتی زنان جوانی چون اسماء، سهم بزرگی در ترویج پیام نو، ایستادگی در برابر فشارها، و ساختن نهادهای اجتماعی جدید داشتند. این افراد نه الزاماً “قهرمانهای دینی”، بلکه انسانهایی بودند که در جستوجوی معنای نوین برای زندگیشان، به این مسیر قدم گذاشتند.
آنچه در شخصیت این جوانان دیده میشود، همان چیزی است که امروز نیز در درون بسیاری از جوانان وجود دارد: تمایل به رهایی از کلیشهها، اشتیاق به معنا، و شجاعت عبور از فضای امن برای ساختن دنیایی بهتر.
در دنیای امروز، اگرچه فضا مدرن شده، اما احساس بیریشه بودن، اضطراب اجتماعی، و نیاز به ساختن هویتی مستقل، دقیقاً همان چیزی است که جوان آن زمان هم تجربه میکرد. بازخوانی نقش جوانان در صدر اسلام، از این منظر، نه تکرار قهرمانسازی، بلکه بازشناسی یک نیاز درونی انسانی است: تبدیل شدن از پیرو صرف به کنشگر معنادار.
سبک زندگی جدید: از مصرفگرایی تا مسئولیت اجتماعی
صدر اسلام، بهواسطهی روح پیامش، تنها به تغییر اعتقادی منجر نشد، بلکه سبک زندگی را از اساس دگرگون کرد. مفاهیمی چون قناعت، صداقت، شراکت اجتماعی، کار جمعی، احترام به عقل، مشارکت زنان در جامعه، و ارتباط پیوسته میان اخلاق فردی و مسئولیت اجتماعی، محورهای این سبک زندگی نو بودند
امروز نیز بخش بزرگی از بحران هویتی جوانان، از ناهماهنگی میان باورهای فردی و الگوهای تحمیلی بیرونی ناشی میشود. تبلیغات تجاری، رقابتهای مصنوعی، الگوهای تحریفشدهی موفقیت، و رابطهمحورهای فریبنده، سبکی از زیستن را ترویج میدهند که ظاهر را بزرگ میکند و عمق را حذف.
در چنین فضایی، بازگشت به اصولی از سبک زندگی صدر اسلام – که بر معنا، مسئولیت، آگاهی و مشارکت استوار بود – میتواند به بازیابی نوعی تعادل کمک کند. نه برای تقلید، بلکه برای بازتولید همان روح در قالبهای جدید: زندگی ساده اما هدفمند، ارتباطات اصیل، انتخاب آگاهانه، و مصرف مسئولانه.
رسانه و روایت؛ از شعر قریش تا شبکههای اجتماعی
در صدر اسلام، رسانهها شاعرانی بودند که قریش از آنها برای تمجید از قدرت خود استفاده میکرد. پیامبر اما، با نگاهی فرهنگی به این ابزارها، زبان شعر، قصه، خطابه و نماد را به خدمت مفهوم آورد.
امروز نیز، شبکههای اجتماعی، تلویزیون و فضای مجازی، همان نقش را دارند: شکل دادن به افکار عمومی، ساختن قهرمانهای کاذب، و مهندسی الگوهای سبک زندگی. تفاوت آنجاست که ابزارها جهانیتر و تأثیرشان بسیار سریعتر و پنهانتر شده است.
جوانی که امروز میخواهد مسیر متفاوتی برگزیند، باید نهتنها مصرفکننده آگاه رسانه باشد، بلکه در روایتسازی نیز مشارکت کند. از تجربه زیسته خود، از دغدغههای واقعی جامعه، و از الگوهای انسانی، محتوایی تولید کند که معنا بسازد، نه فقط سرگرمی.
نتیجه
صدر اسلام، اگر تنها به شکل یک خاطره مذهبی بازخوانی شود، تبدیل به موزهای خواهد شد که احساس تقدس میآورد اما هیچ تغییری ایجاد نمیکند. اما اگر به آن به چشم یک تجربه تاریخیِ انسانی، فرهنگی، اجتماعی و فکری نگاه کنیم، درمییابیم که آنچه در آن دوران اتفاق افتاد، شباهتهای عمیقی با وضعیت کنونی ما دارد.
در هر دو دوران، بحران معنا، نابرابری، تحقیر اجتماعی، بیعدالتی و جستوجوی حقیقت، در مرکز تحولات بود. جوان امروز، اگر بتواند از تاریخ گذشته، الهامی برای بازیابی هویت فردی و اجتماعی خود بگیرد، خواهد توانست نسلی بسازد که نهفقط مصرفکننده، بلکه سازندهی آینده باشد.
صدر اسلام، فراخوانی بود برای بازآفرینی انسان. و امروز، همچنان میتوان صدای آن را شنید؛ نه در تکرار واژهها، بلکه در تپش دغدغهها.
نتیجهگیری
نگاهی دوباره به تاریخ صدر اسلام، نه از منظر دینی سنتی بلکه از زاویهای فرهنگی، انسانی و اجتماعی، نشان میدهد که آنچه در آن دوران رخ داد، صرفاً تولد یک دین جدید نبود؛ بلکه شکوفایی یک شیوه تازه برای زیستن بود. در دل جامعهای گرفتار تبعیض، خشونت، خرافهگرایی و بیمعنایی، جریانی پدید آمد که توانست با اتکا بر مفاهیمی چون آگاهی، کرامت، برابری و مسئولیت، انسان را دوباره تعریف کند. جوانان در مرکز این تغییر بودند؛ نسلی که بدون پشتوانه مالی یا قبیلهای، تنها با نیروی اندیشه، پرسشگری و آرمانخواهی، خود را از فضای سنگین جامعه موجود جدا کرد و به ساختن مسیری تازه پرداخت.
در روزگار ما، اگرچه ظاهر جامعه دگرگون شده، اما بحرانهایی چون فروپاشی معنا، فشار اجتماعی، تهی شدن روابط انسانی و سلطهی الگوهای مصرفی و رسانهای، همچنان در زندگی جوانان سایه افکندهاند. در چنین شرایطی، بازخوانی صدر اسلام بهمثابه یک تجربه انسانی در دل بحران، میتواند الهامبخش باشد؛ نه برای بازگشت به گذشته، بلکه برای فهم راههای عبور از بحران در زمان حال. این تجربه نشان میدهد که انسان، در هر زمانهای، میتواند از دل بینظمی، معنا خلق کند؛ میتواند در برابر جریان غالب ایستادگی کند و با صداقت، سادگی، و تعهد، سبک زندگی تازهای بسازد که هم ریشه در ارزش دارد و هم پاسخگوی نیازهای واقعی روح و جامعه.
صدر اسلام، اگر به درستی روایت شود، نه نماد گذشتهای دور و مقدس، بلکه بازتابی از امکان تحول در هر عصر و برای هر نسل است. این بازتاب، اگر در ذهن و زندگی جوان امروز بنشیند، میتواند نه تنها سبک زندگی او را از سطحیگرایی به معناگرایی سوق دهد، بلکه جامعه را نیز از انفعال به حرکت، از تکرار به خلاقیت و از پراکندگی به انسجام هدایت کند.
پیشنهادات
۱. بازخوانی تاریخ صدر اسلام از منظر اجتماعی و فرهنگی (نه صرفاً دینی) در مدارس، دانشگاهها و رسانهها تقویت شود.
این رویکرد، میتواند شناختی عمیقتر، جذابتر و کاربردیتر از این مقطع تاریخی به نسل جدید ارائه دهد.
۲. نهادهای فرهنگی و رسانهای، با بهرهگیری از ابزارهای مدرن مانند پادکست، مستند، شبکههای اجتماعی، کتابهای روایی، تاریخ صدر اسلام را به زبان امروز روایت کنند.
نه بهعنوان دستورالعمل مذهبی، بلکه بهعنوان تجربهای انسانی از تحول، عدالت و خودسازی.
۳. در برنامهریزی فرهنگی برای جوانان، الگوسازی نه از افراد مقدسِ غیرقابل دسترس، بلکه از شخصیتهای انسانی صدر اسلام که دچار تردید، رشد، شکست و تصمیم بودهاند صورت گیرد.
این نوع الگوسازی، میتواند اعتماد به نفس و درک امکان تغییر را در نسل جوان تقویت کند.
۴. تشویق جوانان به تولید محتوای فرهنگی، اجتماعی و رسانهای با الهام از ارزشهای انسانی تجربه صدر اسلام.
جوانانی که بتوانند از تجربه تاریخی برای تولید محتوا در زمینه عدالت، مسئولیت اجتماعی، معنا و هویت بهره ببرند، نقش پررنگتری در فضای فرهنگی ایفا خواهند کرد.
۵. ایجاد فضاهای گفتوگو و تفکر انتقادی در دانشگاهها و مراکز فرهنگی برای مقایسهی تطبیقی میان سبک زندگی در صدر اسلام و جهان مدرن.
منابع
-فرهوش، م.، ماستریفرهانی، ر.، جمشیدی، م.ع.، شکریخوبستانی، م.، & قربانی، س. (۲۰۲۰). الگوی خودمهارگری جوان شیعه با رویکرد نظریه زمینهای. پژوهش در دین و سلامت، ۶(۱)، ۶۰–۷۳.
journals.sbmu.ac.ir
-اسکندرلو، م.ج. (۲۰۲۱). سبک زندگی اسلامی و غربی؛ مبانی و رویکردها. قرآن و علم، ۱۴(۲۷)، ۹–۲۸.
journals.miu.ac.ir
-نصرتخوارزمی، ز.، & مرادی، ی. (۲۰۲۳). اثربخشی باور به آموزههای شیعی بر سبک زندگی جوانان: مطالعه موردی دانشگاه قم. مطالعات کشورهای جهان، ۱(۳)، ۴۸۹–۵۱۰. doi:10.22059/jcountst.2023.357390.1026
-ملازادهنوران، ا.ف.، مهرانگیز، ش.ک. (۱۴۰۱/۲۰۲۲). رابطه سبک زندگی اسلامی با صبر در جوانان.
-Abokhodair, N., Elmadany, A., & Magdy, W. (۲۰۲۰). Holy Tweets: Exploring the Sharing of Quran on Twitter.
-Kabir, M., Kabir, M.R., & Islam, R.S. (۲۰۲۴). Islamic lifestyle applications: Meeting the spiritual needs of modern Muslims.