آکادمی مطالعات ایرانی لندن (LAIS)
منوچهر دین پرست
رساله «مسائل تاریخی و قدرت سیاست» اثر دکتر رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم به عنوان ضمیمه شماره پنجاه و چهارم نشریه فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران منتشر شد. این رساله دربرگیرنده سه عنوان مقاله است که از سوی دکتر رضا داوری اردکانی برای «فرهنگستان علوم» نوشته شده است و مضمون آنها وضع علم و نسبت آن با فرهنگ و سیاست و اخلاق و فلسفه است.
داوری اردکانی در این دفتر از دانشمندان کشور و در درجه اول از همکاران فرهنگستانی دعوت کرده تا به شرایط و مشکلات و موانع توسعه علم و جامعه بیندیشند تا اساسی برای تدوین یک سیاست و برنامه جامع و هماهنگ فراهم شود. سه مقالهای که در این دفتر آمده است گزارشی مجمل از وضع تفکر و علم در کشور است.
مقاله اول تبیین این مسئله است که هرچند فلسفه دیگر نمی تواند دگرگونی بزرگ در این جهان پدید آورد، از آن جهت که در قوام جهان جدید دخیل بوده است و تاریخ تجدد بیآن دوام نمییابد، از آن چشم نمیتوان پوشید. زیرا بیآن به نقص کارها نمی توان پی برد و شاید نتوان نقص ها و آشفتگی ها را رفع کرد. در مقاله دوم بررسی شده چگونه به مدد فلسفه میتوان حد و مرزها و ترتیب مسائل را شناخت. جهان توسعه نیافته از ابتدای آشنایی با تجدد می خواسته از همه مزایای آن بهره مند باشد و از عوارض و آثار بد آن دور بماند و میدانیم که در این کار چندان توفیقی نداشته است. وجه این بی توفیقی نشناختن ترتیب کارها و نظام روابط آنهاست. جهان، هر جهانی که باشد با رعایت تناسب و تعادل ساخته میشود. سیاست، توانایی های بسیار دارد اما اگر این توانایی ها با علم و تفکر پشتیبانی و تضمین نشود، کارسازی ندارد.
مقاله سوم گزارشی بسیار فشرده و مختصر از تاریخ علوم اجتماعی و وضع آن در کشور ماست. نکته اصلی مقاله این است که آیا به مدد فلسفه سیاست که پرورنده علوم انسانی و اجتماعی است میتوان این علوم را از چنگال سیاست رسمی و ایدئولوژیهایی چون لیبرالیسم و سوسیالیسم و لیبرالدموکراسی و سوسیالدموکراسی و امریکائیسم و فاشیسم نجات داد. اگر جهان کنونی ضرورت دارد راه توسعه را بپیماید باید معلوم شود چه صورتی از توسعه مناسب و محقق شدنی است. به عبارت دیگر باید دانست برنامه توسعه بر چه اساس و مبنا و با توجه به چه امکانها و مطلوبها تدوین میشود و اجزای آن چه پیوند و نسبت و تناسبی با هم دارند و ضامن اجرای آنها چیست؟ فهرست کردن مجموعهای از اقدامها که باید صورت گیرد خوب است اما جای هر اقدام خوب باید معلوم باشد و مخصوصاً این مجموعه باید بتواند به یک سیستم تبدیل شود. این معانی را در صورتی می توان دریافت و به آنها عمل کرد که جایگاه دین و آیین و سنت را بازشناسیم و از شئون گوناگون تجدد و از جمله شأن سیاسی و اقتصادی آن و نیز از مشکلات راه مدرنیزاسیون و عوارض فکری و اخلاقی آن که گاهی وحشتناک می شود باخبر باشیم و مخصوصاً میل و غرض سیاسی خود را با آنچه میتواند و باید محقق شود اشتباه نکنیم. علوم اجتماعی در کشور ما حضور خود را اعلام کرده است و کم کم دارد روی پای خود می ایستد و راه می افتد.
در این سعی و در شروع راهپیمایی باید نگاهی به آنچه بودهایم و شدهایم داشته باشد و البته از تجربه غرب نیز چشم نپوشد هرچند که راه را با درک و درایت و خودآگاهی باید بگشاید و بپیماید. نکته آخر اینکه جامعه علمی ما به اهمیت علوم اجتماعی چنانکه باید واقف نیست و به این جهت نیاز به این علوم کمتر احساس میشود… کاش میدانستیم چه نیازی به علم به طور کلی داریم و کدام علمها بیشتر مورد نیاز است و به کدامها کمتر نیاز داریم …
رساله «مسائل تاریخی و قدرت سیاست» در ۵۶ صفحه توسط فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران منتشر شده است.
کلمات کلیدی: فلسفه، مدرنیزاسیون، ایدئولوژی، فرهنگ، اخلاق، سیاست، داوری اردکانی.