نقد دکتر پازوکی بر کتاب «الهیات مسیحی»

 آکادمی مطالعات ایرانی لندن(LAIS)

انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب اخیراً کتابی از آلیستر مک‌گراث با عنوان «الهیات مسیحی» با ترجمه دکتر بهروز حدادی کرده است.  نویسنده این اثر، استاد الهیات تاریخی دانشگاه آکسفورد است که در کنار جان هیک و نینیان اسمارت از پژوهشگران صاحبنام انگلیسی در حوزه دین‌پژوهی به‌شمار می‌رود. او صاحب بیش از ۴۰ اثر در زمینه‌هایی چون الهیات، تاریخ و علم و دین است. کتاب‌های الهیات علمی، الهیات تاریخی، مقدمه‌ای بر تفکر اصلاح دینی از جمله تألیفات پرمخاطب اوست.

کتاب «درسنامه الهیات مسیحی» مک‌گراث به عنوان کتاب درسی شهرتی جهانی دارد و تاکنون به ویرایش پنجم رسیده است. جالب است که بدانید او در دوره‌ای از زندگی‌ خود تجربه الحاد را داشته از این رو وقتی به دین گرایش پیدا کرد، قلمش ویژگی صحبت با ملحدان و هدایت آنان به دین را یافت و به این اعتبار به عنوان چهره‌ای منحصر به فرد در دین‌پژوهی معاصر غرب شناسانده شد و از همین رو منتقدان بسیاری پیدا کرد.

منتقدان مک‌گراث بر عدم تسلط‌ او به تاریخ فلسفه غرب به عنوان نقطه ضعف‌ آثارش تأکید می‌گذارند و از قضا کتاب «الهیات مسیحی» گواه خوبی بر این مدعای ناقدان است. این کتاب با وجود این که اثری است تخصصی اما مؤلف فرض را بر این گذاشته که مخاطبش حداقل آشنایی را با بحث دارد و از این رو با مبانی و مقدمات آغاز کرده و کوشیده در چارچوب معیارهای علمی و تعلیمی، از مهم‌ترین مسائل الهیات مسیحی تبیینی منصفانه و عالمانه به‌دست دهد. این کتاب ماحصل بیش از دو هزار تقریر از آموزه‌های دین مسیحیت توسط جمعی از الهی‌دانان و موحدان مسیحی است و به معرفی متفکرانی می‌پردازد که الهیات مسیحی را در طی قرن‌ها شکل دادند. مرکز فرهنگی شهر کتاب، نشست اخیر خود را به نقد و بررسی این اثر با حضور مترجم و منتقدانی چون دکتر شهرام پازوکی اختصاص داد.

دکتر پازوکی، استاد فلسفه و عرفان و عضو مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، کتاب و «الهیات مسیحی» را مناسب‌ترین کتاب در زمینه مباحث الهیات مسیحی در کشور دانست و از آن رو که کتاب با تاریخچه‌ای از مسیحیت آغاز می‌شود، او هم مقدمه بحث خود را به ارائه تاریخچه‌ای از ادوار مسیحی اختصاص داد و گفت: «مسیحیت ذاتاً دینی عرفانی یا به عبارت اسلامی، دینی طریقتی است و اگر ثلاثی مشهور عرفا شریعت، حقیقت و طریقت را در نظر بگیریم، می‌توان یهود را شریعت محور، مسیحیت را طریقت محور و به یک معنا اسلام را حقیقت محور دانست، چرا که عرفان محوری مسیحیت، کاملاً درتاریخ الهیات مسیحی مشهود است.»

با کم‌رنگ شدن ابعاد عرفانی و طریقتی مسیحیت به تدریج بعد نظری آن قوی‌تر شده و به عبارتی بعد روحانی آن به بعدی کلامی نزدیک می‌شود. دکتر پازوکی در این زمینه به این نکته اشاره کرد که هیچ دینی چون مسیحیت در مباحث کلامی و عقیدتی بحث نکرده و اینجاست که الهیات مسیحی از بعد عملی به بعد نظری حرکت می‌کند. آن زمان که مباحث عرفانی را با اصول کلامی طرح می‌کنیم، ابهاماتی همچون تثلیث به وجود می‌آید. به تعبیری تئولوژی مسیحیت را می‌توان تاریخ تبدیل یک سنت دینی قوی عرفانی، به یک سنت کلامی دانست.

پافشاری بر «نظر» تا آنجا پیش می‌رود که باعث انتقاد خود مؤلف هم می‌شود و او هم بر اتمام مباحثی همچون تثلیث تأکید می‌گذارد و می‌گوید باید به بعد عملی پرداخت که به اعتقاد پازوکی، این در واقع نوعی واکنش «عمل» در برابر «نظر» است. اما در دوره اصلاح دینی که در واقع می‌توان دغدغه خود مک‌گراث را هم در این مقوله جای داد، مسأله این که در کنار حفظ عقاید دینی مسیحیت، چه بر سر واقعیت‌های دنیای مدرن می‌آید؟ موضوعی قابل طرح است.

پازوکی در ادامه علی‌رغم ادعای کتاب که در مقدمه بیان شده بود و کتاب را برای افرادی که الهیات مسیحی نمی‌دانند، مفید معرفی کرد و گفت: «اتفاقاً این کتاب برای کسی که الهیات مسیحی می‌داند و مسیحی است، مناسب است، چراکه ذهنیتی از مسائل مسیحیت دارد اما برای مخاطبان مسلمان، به اعتقاد من خیلی هم تخصصی است. با این حال این کتاب در دوره‌ای فروش بالایی در جهان داشته و همین نشان می‌دهد افرادی که می‌خواهند پیرامون الهیات مسیحی آگاهی داشته باشند، زیادند.»

وی درباره ترجمه کتاب هم افزود: «کماکان جلد اول را می‌پسندم و به اعتقاد من، جلد دوم هنوز پختگی کامل را ندارد و به یکسری ویرایش ها نیاز دارد.»

مترجم کتاب هم در پایان نشست ضمن پذیرش انتقادهای وارد شده از تلاش برای چاپ کتاب با ملاحظات گفته شده آن هم در یک مجلد که راحت‌تر در اختیار مخاطبان قرار گیرد، خبر داد.

کلید واژگان: الهایت مسیحی، فلسفه، پازوکی، ایمان، اعتقاد، سنت، طریقت، مک گراث.