اهمیت گفتگو در فلسفه اسلامی/لزوم گفتگو میان اصولگرایان و اصلاح‌طلبان

 

دکتر سید سلمان صفوی رئیس مرکز بین المللی مطالعات صلح لندن شروع روند گفت و گو در میان آراء فیلسوفان اسلامی را از فارابی دانست و گفت: اولین گفت و گوی فلسفی در آثار فارابی است، او موسس فلسفه مبتنی بر گفت و گو است و این روند در آثار ابن سینا نیز ادامه پیدا کرد.

دکتر سید سلمان صفوی در گفتگو با خبرگزاری مهر درباره جایگاه گفت و گو در فلسفه اسلامی گفت: فلسفه اسلامی در حقیقت تفکر عقلانی مسلمانان و حاصل فهم آنها از تعابیر قرآن، حکمت نبوی، علوی و اندیشه ­ورزی­ عقلی آنها به اضافه گفتگوشان با فلسفه یونانی است. بنابراین فلسفه اسلامی در وهله اول حاصل اندیشه ورزی مسلمانان خردمند از کندی تا امروز است.

رئیس مرکز بین المللی مطالعات صلح لندن با اشاره به اینکه اکثر این فیلسوفان، ایرانی بودند، افزود: به جز کندی که عرب و ابن رشد که اندلسی است، قله­ های فلسفی اسلامی-ایرانی یعنی فارابی، ابن سینا، سهروردی، ابن عربی، ملاصدرا و علامه طباطبایی در دوره امروز، ایرانی بودند.

وی ادامه داد: فیلسوفانی که با تفکر ایرانی-اسلامی می ­اندیشیدند میراث­ دار حکمت ایرانی نیز بودند و میراث حکمت ایرانی، میراثی که مبتنی بر حکمت ربانی و یک گونه حکمت الهی است که از خردورزی ایرانی­های قبل از اسلام حاصل شد. در واقع بافت این فلسفه که فلسفه اصیل است در گفتمان بین عقل انسانی، وحی الهی و میراث عقلی حکمت ایرانی و یونانی است.

صفوی یادآور شد: از آغاز، فلسفه اسلامی از طریق همین گفتمان­های چند گانه رشد و گسترش پیدا نمود. پس از مرحله­ ای این گفتمان توسعه پیدا کرد و علاوه بر گفتمان عقل، وحی، میراث فکری و عقلی گذشتگان، مولفه دیگری به آن اضافه شد و آن مولفه داده­ ها و یافته­ های قلبی است. نقطه اوج این گفتمان در فلسفه سهروردی بود که حکمت نورانی را ایجاد کرد و پس از آن، تلفیق گفتمان وحیانی، عقلانی و بدوی در فلسفه صدرایی بروز و ظهور پیدا کرد. از همین رو می­ توان اذعان داشت که گفت و گو شاخص اصلی فلسفه اسلامی است.

برنده جایزه جهانی کتاب سال در ۱۳۸۷ در پاسخ به این سوال که کدام فیلسوفان اسلامی به گفت و گو اهتمام ویژه­ ای داشتند، گفت: برای پاسخ به این سوال از کندی شروع می­ کنیم، او کوشش می­ کرد که فلسفه یونانی را به جامعه مسلمانان معرفی کند، اولین گفت و گوی فلسفی در آثار فارابی است، او موسس فلسفه مبتنی بر گفت و گو و جمع بندی آرای فیلسوفان است. این روند در آثار ابن سینا هم ادامه پیدا کرد. در سهروردی بعد دیگری از گفت و گو را می­ یابیم که گفت و گوی بین عقل و حکمت ایرانی است به اضافه ابداعات و ابتکارات سهروردی، اما نقطه اوج سنت گفت و گوی فلسفی در کتاب کم­ نظیر «اسفار اربعه» اثر ملاصدرا است که در ۹ جلد گردآوری شد.

وی افزود: در این کتاب که یک دانشنامه عظیم فلسفی است، ملاصدرا آرای فیلسوفان بزرگ بشر فارغ از دین­ آنها، اعم از یونانی­ها و پهلویون (که فیلسوفان ایرانی قبل از اسلام هستند) و بعد فیلسوفان مسلمان نظیر فارابی، ابن سینا و سهروردی و از آن طرف با عرفای بزرگ نظیر ابن عربی و مولوی را به نگارش درآورده است.

سردبیر مجله ترانسندت فیلوسفی (Transcendent Philosophy Journal) گفت: کوشش ملاصدرا در این اثر ادبی زنده کردن سنت گفت و گو بود. شاهکار گفتمان فلسفه اسلامی در این اثر جمع­ آوری آراء بظاهر متعارض فیلسوفان، متکلمان و عارفان مشاعیون و اشراقیون برای بیان اینکه این­ آراء یک محفوظ واحد داشتند و غالب تفاوت آنها در حوزه الفاظ است، البته در بعضی­ موضوعات داور­های سختی نیز دارد ولی با کمال احترام.

وی ادامه داد: در بحث گفت و گو غالباً با دو نگاه روبه رو هستیم. یک نگاه تخریبی که تخریب و تحقیر می­ کند، یک نگاه سازنده و مثبت که کوشش می­ کند نقاط برجسته دیدگاه مخالف یا رقیب را بیان کند. این نگاه تنها  به مونولوگ نمی­ پردازد بلکه دیالوگ و گفت و گو نیز دارد. این روش به نحو عالی در «اسفار اربعه» ملاصدرا بروز و ظهور پیدا کرد.

دکتر صفوی یادآور شد: ملاصدرا یک فیلسوف مبتکر و بنیان­گذار فلسفه غالب در جهان تشیع و مهمترین فلسفه اسلامی امروز است. یکی از امتیازات او، احترام برای فیلسوفان پیش از خود بود تا جایی که ریشه مباحث فلسفی خود را در آراء فیلسوفان ماقبل خود می­ دانست. در واقع با این بیان احترام و ادب خود را به فیلسوفان گذشته به اثبات رسانده و در مقابل دید تخریبی، نگاه سازنده را جلوه­ گر می­ ساخت.

سردبیر فصلنامه دیپلماسی صلح عادلانه، درباره ضرورت گفت و گو برای جامعه فکری امروز گفت: در این شرایط سیاسی و فرهنگی ما نیازمند تبیین بحث و گفت و گو هستیم. ما در جامعه­ ای زندگی می­ کنیم که با افکار مختلف روبرو هستیم. جامعه ما از یک طرف جامعه سنتی است و از طرف دیگر در دوره مدرنیته زندگی می­ کند و در بده بستان با جامعه مدرن است.

وی ادامه داد: سامان یافتن رابطه بین سنت و مدرنیته یک مولفه مهم است. اینکه با چه نگاهی با این مسئله برخورد شود و مونولوگ و دیالوگ بین این دو برقرار شود. گروهی معتقدند باید معیارهای مدرنیته در جامعه حاکم شود و گروه دیگر فقط بر سنت اکتفا می­ کنند، خب این عقاید مبتنی بر مونولوگ است که امکان کاربردی کردن آن وجود ندارد، ولی از طریق دیالوگ ما می­ توانیم سنت اصیل خود را حفظ کنیم و در عین حال دستاوردهای مثبت جامعه مدرن را به منظور استفاده بهتر از معیارها و ارزش­های جامعه خود بکار بگیریم.

دکتر صفوی در وهله اول ضرورت گفت و گو میان نسل جوان و حاکمیت را مطرح کرد و گفت: در جامعه امروز جوانی داریم که در دوره انقلاب زندگی کرده و جنگ را پشت سر گذاشته است و از طرف دیگر نسل دومی که پس از انقلاب زندگی می­ کند و یک زبان جدید و یک سری مطالبات خاص خود را دارد. اگر گفت و گو بین مطالبات نسل جوان و ارزش­های حاکمیت ایجاد نشود و هر کدام فقط به مونولوگ بپردازند به نتیجه­ ای نخواهند رسید و نشان دهنده این است که در تأسیس یک جامعه هموژن و همگرا با شکست رو برو شده­ ایم، چراکه نسل جوان اکثریت جامعه را تشکیل می­ دهند و حاکمیت نیز میراث­ دار نسل گذشته و حامل ارزش­هاست و به هر حال این دو به یکدیگر احتیاج دارند. این احتیاج و هم­پوشانی یکدیگر از طریق مونولوگ امکان پذیر نیست بلکه از طریق دیالوگ و گفت و گو میسر می­ شود.

وی افزود: گفت و گو نیز بر اساس اصول و روش­های مشخص است یعنی دو طرف باید مطالبات خود را با برهان و استدلال و با احترام متقابل بیان کرده و برای رسیدن به جامعه بهتر کوشش کنند و از طریق گفت و گو به یک نتیجه مشترک دست یابند.

رئیس مرکز بین المللی مطالعات صلح گفت: از سوی دیگر گفت و گو در سطح مسائل سیاسی و میان اصلاح طلبان و اصول­گرایان است. باید بپذیریم حق در آستین هیچ کدام از دو گروه جامعه نیست، اصلاح طلبان و اصول­گرایان نقاط مثبت و قابل گرایش دارند ولو اینکه در عمل با شکست­هایی روبرو شده باشند. بایستی از ایجاد فضای دو قطبی در جامعه اجتناب کرد. نباید اجازه داد میان این دو جناح برخوردی صورت گیرد بلکه با دیالوگ و گفت و گو این جناح­ها می­ توانند بر ارزش­های مشترک یکدیگر دست بگذارند و بر اساس همان ارزش­ها به سوی ساختن ایرانی آباد حرکت کنند.

دکتر صفوی در توضیح درباره نوع دیگر گفت و گو در جامعه یادآور شد: همچنین ما نوعی دیالوگ در سطح جهانی داریم. باید این واقعیت را بپذیریم که ما در جامعه ایران و جامعه جهانی با تکثرگرایی روبرو هستیم. جامعه جهانی که از مذاهب مختلف اعم از یهودیت، مسیحیت، زرتشتیان، سکولار و در عالم اسلام نیز از شیعه و سنی تشکیل شده است. ما در بحث مذاهب اسلامی باید روش تقریب را پیگیری کنیم.

وی افزود: گفت و گوی مذاهب اسلامی را با استفاده از روش احترام متقابل و از سر عزت و فکر و برای نزدیک­تر شدن به یکدیگر پیگیری کنیم. از دشمن سازی اجتناب کنیم و هنگام نقد دشمن آن را شناخته و عالمانه نقد کنیم. بسیاری از نقدهایی که در روزنامه­ ها و مجلات منتشر می­ شود نقدهای بسیار ضعیفی است که ریشه در عدم شناخت غرب دارد و باعث بروز تعارض­های جدی شده است. زمانی که می­ خواهیم غرب را نقد کنیم که باید هم این کار را انجام دهیم بهتر است از روی معرفت باشد. نقاط مثبت و منفی را بشناسیم و به گفت و گو بگذاریم تا در جامعه جهانی تعامل سازنده برقرار کنیم. بنابراین با توجه به فضای ایران و فضای جامعه جهانی بدون گفت و گو نمی­ توانیم به ارتباط سازنده دست یابیم.

کلیدواژگان: صفوی، فلسفه اسلامی، گفتگو، دیالوگ، مونولوگ، فارابی، ابن سینا، سهروردی،ملاصدرا، سنت، مدرنیته، تقریب مذاهب، ایران، غرب.

مصاحبه با مهرنیوز.

منبع: مهر نیوز: http://www.mehrnews.com/detail/News/2093285