داریوش شایگان :هانری کربن سهروردی را به غرب معرفی کرد

 آکادمی مطالعات ایرانی لندن(LAIS)

نشست بررسی کتاب “اسلام ایرانی” اثر هانری کربن فیلسوف و شیعه شناس فرانسوی با حضور دکتر انشاءالله رحمتی ، دکتر غلامرضا اعوانی، دکتر کریم مجتهدی و دکتر داریوش شایگان در شهر کتاب برگزار شد. این نشست به بهانه ترجمه جلد نخست کتاب “اسلام ایرانی” هانری کربن برگزار شد که جلد اول این مجموعه ۴ جلدی توسط دکتر انشاءالله رحمتی ترجمه و به همت انتشارات صوفیا منتشر شده است.

کلید واژگان: هانری کربن، اسلام ایرانی، فلسفه، غرب، اعوانی، مجتهدی، شایگان، رحمتی.

***

در ابتدای این نشست دکتر انشاءالله رحمتی به علت غایی کار “کربن” در تدوین کتاب “اسلام ایرانی” پرداخت و گفت: یکی از غایات کربن این بوده که با عرفی شدن و سکولاریسم که بر بشر امروز غلبه پیدا کرده است، مقابله کند. کربن در صدد نجات  بشر از این وضعیت است و انسانهای شرقی و غربی را گرفتار این مسئله می داند.

 وی افزود: برخی کربن را سنت گرا و منتقد دنیای مدرن می دانند اما به نظرم او متفکر مدرنی است که در عین حال خلائهای دنیای مدرن را تشخیص داده و سعی می کند خلاء معنویت را پر کند.

 این استاد فلسفه تصریح کرد: در جهان امروز صحبت از معنویت بسیار می شود اما این معنویت بیشتر در ساحت ذهنی است و هانری کربن بدنبال معنویتی است که ما به ازایی در عالم داشته باشد. صحبت هایی که کربن در مورد فرشته شناسی و امام شناسی دارد به معنی این است که معنویت اصیل را در جهان شناسایی کند و به همین دلیل در پی اسلام ایرانی می آید.

 رحمتی تاکید کرد: کربن در عین اینکه الهیات سلبی را قبول دارد اما بر این باور است که واسطه ها و وجودهایی در عالم هستند که ما می توانیم با آنها مرتبط شویم. کربن با کسی مثل حلاج موافق نیست و ان الحق را سردرگمی حلاج می داند. او معتقد است نسبت ما با وجودهای معنوی به مانند نسبت ما با خورشید است.

 وی تأکید کرد: کربن بر معنویت اسلام ایرانی که هم شیعی و هم اشراقی است تاکید دارد و تفاوتی بین این دو نمی بیند بلکه این دو را تعبیری از یک حقیقت واحد می داند.

 وی با بیان اینکه هانری کربن در پی لنگرهای معنوی برای بشر امروز است تاکید کرد:  کربن برای اینکه معنویت اصیلی داشته باشد معتقد است که حکمت معنوی اسلام می تواند این نیاز را تامین کند.

دکتر کریم مجتهدی استاد فلسفه دانشگاه تهران از جمله کسانی است که با هانری کربن گفتگوهای مختلفی داشته است و در این نشست  با بیان ویژگی های علمی و شخصیتی این اندیشمند فرانسوی پرداخت و گفت: من بعد از اینکه در پاریس تحصیلات فلسفه ام را تمام کردم با کربن آشنا شدم. کربن در کلاس های رسمی سوربن درس نمی داد بلکه در قسمت دیگری به تدریس مشغول بود و من برای نوشتن رساله ام نیاز به مشورت او پیدا کردم.

وی افزود: اولین جلسات ما نتیجه مطلوبی نداشت چرا که من تعلیمات رسمی سوربن را خوانده بودم و کربن مخالف این تعلیمات بود و تعجب می کرد که چرا یک ایرانی باید به جای فراگیری فلسفه خود متخصص کانت، دکارت و … شود.

مجتهدی افزود: من از طریق کربن با حکایات تمثیل ابن سینا آشنا شدم که برایم خیلی قابل توجه بود و در واقع از طریق این کتاب گفتگوهایی بین من و او ایجاد شد تا وقوع انقلاب اسلامی که دیگر او به ایران بازنگشت.

 این استاد فلسفه غرب تاکید کرد: ارزش کربن چه از نظر فلسفه های اسلامی و چه از نظر فلسفه های غربی بالاست. او فقط مستشرق به معنای مصطلح نبود بلکه عمیق تر از آن غرب شناس و محصول فرهنگ زیربنای غرب و وارث فرهنگ غرب بود.

 

مجتهدی تصریح کرد: کربن چهره ای است که شاید یکی از ویژگی هایش اراده و شناخت است. فلاسفه ای که کربن در ایران کشف کرد نه تنها در آن زمان مورد غفلت بودند بلکه امروز نیز ما از آنها غافل هستیم به گونه ای که امروز شخصی مثل ابن سینا در ایران ناشناخته است.

استاد دانشگاه تهران به عنوان “اسلام ایرانی” اشاره کرد و گفت:  آیا اسلام را ایرانی ها ساخته اند؟ آیا اسلام را ایرانی ها تحریف کرده اند؟ آیا غیر از ایرانی ها مسلمان نیستند و آیا غیر از ایرانی ها شیعه وجود ندارد؟ آنچه که در عنوان این کتاب مبهم  و موجب سوءتفاهم است در چارچوب گفته های کربن قابل فهم است چرا که او معتقد است ایرانی ها سعی کرده اند عمق اسلام را بشناسند.

مجتهدی با تاکید بر اهمیت سنت تصریح کرد: آنچه مطرح نیست سنت کاذب و تحمیلی است به همین دلیل است وقتی جوانان ایرانی مثل خود بنده در آن عصر مطالب کربن را می خواندم برایم چیزی جدیدی نبود بلکه زبانی است که  فراموش کرده ایم و با خواندن آن، آن را به یاد می آوریم.

وی با اشاره به گفتگوهای هانری کربن با علامه طباطبایی و مرحوم آشتیانی بر همدلی و تفاهم بین این متفکران تاکید کرد و گفت: کربن معتقد بود لازم نیست افکار عمیق در تاریخ به عینه و ظاهری تکرار شوند بلکه حکمای بزرگ ما مثل ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا آهنگ خود را زده اند و الان انعکاس اصوات آنها به ما منتقل شده است.

در این نشست دکتر داریوش شایگان از دوستان نزدیک کربن نیز طی سخنانی گفت: من حدود ۱۸ سال با کربن دوست بودم و مرتب او را در ایران می دیدم. من نه ایران شناس و نه اسلام شناس بودم بلکه هندشناسی می خواندم. کربن چهره ای چند وجهی است که همزمان چند مکتب و دین را مورد بررسی قرار می داد.

وی افزود: کربن قبل از هر چیزی یک فرانسوی و اروپایی بود و به شدت به فرهنگ اروپایی علاقه مند بود او اولین مترجم هایدگر به فرانسه است. او در واقع یک آلمان شناس بود.

شایگان تاکید کرد: وقتی کربن متوجه شد که من به هند علاقه مند هستم و به زبان سانسکریت مسلط هستم مرا تشویق کرد و گفت حالا که به ایران و اسلام و هند علاقه مندی ترجمه متون سانسکریت به فارسی را در دوره گورکانیان در هند را انجام بده.

 این پژوهشگر ادیان یادآور شد: کربن نه فقط به ایران علاقه مند بود بلکه تفکری که در دنیا و در جهان اسلام ناشناخته بود را به دنیا معرفی کرد و در واقع از طریق کربن سهروردی وارد دنیای غرب شد.

 وی با اشاره به خاطرات خود از نشست هانری کربن و علامه طباطبایی تصریح کرد: علامه طباطبایی هر ۱۵ روز یکبار از قم می آمدند و پنجشنبه و جمعه در تهران می ماندند و دکتر نصر مترجم جلسه بود و گاهی مرحوم عیسی سپهبدی، هوشنگ بشارت و فروزانفر هم در جلسات ما شرکت می کردند. جلسات ما در ادامه به جایی رسید که مرحوم علامه گفتند حالا که شما با ادیان و مکاتب دیگر آشنا هستید امکانی فراهم شود که ما با افکار بودایی، چینی و هندو آشنا شویم و از اینجا بود که اوپانیشادها و کتب چینی در این جلسات خوانده شد. این زمانی است که دیگر کربن نبود اما بانی این جلسات در واقع کربن به شمار می رفت.

 وی در ادامه افزود: آخرین کسی که کربن قبل از مرگش دید من بودم و زمانی بود که اتفاقات انقلاب در ایران  پررنگ شده بود و او از حوادث ایران اظهارنگرانی کرد اما کربن متوجه نبود که آن وجه تشیع هم می تواند انقلاب باشد.

 سخنران آخر این نشست دکتر غلامرضا اعوانی چهره ماندگار فلسفه و رئیس سابق موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران بود که طی سخنانی به شخصیت علمی و اخلاقی هانری کربن اشاره کرد و گفت: کربن یک شخصیت استثنایی داشت و یک فرهنگ استثنایی و ناشناخته ای مثل فرهنگ و تفکر ایرانی را معرفی کرد.

 

وی با بیان اینکه وسعت اطلاعات کربن نسبت به فرهنگ ایرانی بسیار قابل توجه است افزود: عمق دید کربن و پژوهش مسائل  و خواندن عمیق متون و یافتن نسخه های خطی در او بی نظیر است.

 کربن فیلسوف جامع الاطرافی بود و برخلاف دیگر شرق شناسان که گرایش ضد ایرانی و ضد شیعی داشتند کربن به درستی حق مطلب را ادا کرد.

 اعوانی با اشاره به نوشته های کربن در کتاب “اسلام ایرانی” افزود: کربن اهلیت و استعداد مخصوص و منحصر به فرد نبوغ ایرانی و قریحه زوال ناپذیر ایرانی را در این کتاب مورد اشاره قرار می دهد و در عین حال با اظهارتاسف یادآور می شود که متاسفانه فلسفه ایرانی – اسلامی تا به حال از صحنه تاریخ فلسفه های ما غایب بوده است.

 رئیس سابق موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران افزود: کربن تاریخ نگاری فلسفه را تغییر داد و فلسفه و ارتباط آن را با حکمت نشان داد و ارتباط تشیع و عرفان را عیان کرد چرا که هر دو مبتنی بر ولایت الهی است.

 وی تلفیق تعقل و تأله را یکی از خصوصیات بارز تفکر ایرانی خواند و افزود: این مسئله هیچ جای دیگری اتفاق نیفتاده است نه در مسیحیت، نه در یهود و در عالم اهل سنت چنین مطلبی وجود ندارد.

 اعوانی در پایان با اشاره به اندیشه سهروردی و ۴ راه رسیدن به حقیقت تاکید کرد: انقلاب روحانی سهروردی این بود که حکمت ذوقی و حکمت بحثی را با همدیگر جمع کرد.