سفری به مبدا

 منوچهر دین پرست

آکادمی مطالعات ایرانی لندن(LAIS)

 

سالهاست که اندیشمندانی از سراسر جهان مباحث عرفان و معنویت را دوباره به جریان انداخته اند و سعی کردند تا انسان فرو غلتیده در تجدد را به رهایی برسانند. مباحث معنوی و عرفانی از جمله موضوعاتی است که پژوهشهای سترگی در حوزه های گوناگون از هنر گرفته تا فرهنگ و حتی سیاست را در بر گرفته است. اخیرا کتابی از دکتر محمود ارول قلیچ استاد دانشگاه مرمره ترکیه به نام سفر به مبداء منتشر کرده که حاوی مباحث عرفانی است. این کتاب حاوی گفت و گوی صادق یالسیزاوچانلار، از روشنفکران مسلمان ترکیه، با ارول قلیچ است که در سال ۲۰۰۸ از سوی انتشارات صوفی در استانبول منتشر شده است و اینک ترجمه فارسی آن توسط داود فنایی از سوی انتشارات حقیقت و با همیاری دکتر شهرام پازوکی در اختیار مخاطبان فارسی زبان قرار گرفته است. دکتر محمود قلیچ که از استادان زبده  تصوف و عرفان است و رساله دکتری خود را درباره وجود و مراتب آن در اندیشه ابن عربی اخذ کرده و هم اکنون نیز دبیر کل اتحادیه بین المجالس کشورهای اسلامی است، در این کتاب که به صورت گفت و گو تنظیم شده سعی نموده تا زوایای عرفان و معنویت در دنیای معاصر را بازگشایی کند. 

کتاب با دانستن آغاز می شود و با عارف شدن به انتها می رسد. اما گفت و گوی کتاب چنان گیراست که مخاطب را با خود همراه می کند. قلیچ معتقد است که عرفان ناب به منشا هستی و عشق و محبت می نگرد و خلقت انسان داستانی عاشقانه است. خداوند زمانی در عالم ناشناختگی، مستغرق در ذات خویش بود، پس از آن به شناخته شدن علاقمند می شود و شروع به آفریدن می کند. در این مرحله آنچه در مرتبه صادر اول یا تعین اول، خلق می کند حقیقت محمدیه است. حقیقت محمدیه صورت مثالی پیامبری است که بعدها با نام حضرت محمد(ص) به روی زمین فرستاده می شود. رابطه عاشقانه ای بین حقیقت محمدیه و خداوند است. حقیقت محمدیه در عین حال اصل انسان است و به اعتقاد صوفیان عناصر دیگر هستی در واقع تفصیل حقیقت محمدیه است.

یکی از مهمترین بخشهای این کتاب که نتیجه بحث در آن نیز آشکار می گردد تفاوت عرفان شناس بودن و عارف شدن است. قلیچ دراین باره می گوید: انسان محدود است، انسان را به این دنیا آورده اند تا پروردگارش را بشناسد؛ این هدف زندگی است و در مدتی محدود و کوتاه باید به این هدف دست یافت، لذا انسان پیش از اینکه وقت را با گشت و گذار در اینجا و آنجا از دست داده، ضایع کند باید با تلاش موثر مستقیما به سوی هدف حرکت کند و این زا نیز می تواند از استادانی که دارای تجربه اند و این راه را طی کرده اند بیاموزد، به این دلیل است که بهره مند شدن از یک انسان کامل بسیار اهمیت دارد.

قلیچ برای انسان کامل ویژگی خاصی قائل است که در سنت اسلامی نیز بارها به آن تاکید شده است. او معتقد است که اصولا همه پیامبران و اولیا به نوعی ساختارشکن بودند. آنها ابتدا ساختار موجود را از بین می بردند و آنگاه نظام درست را جای آن می نشاندند. به این دلیل است که مقام ولایت اهمیت فراوانی دارد. زیرا فقط اولیا هستند که می توانند به درستی تشخیص دهند کدام یک از آموزه های پیامبر دستخوش تحریف شده یا نشده است یعنی موضوعی نیست که هر کسی به راحتی ادعا کند این بخش از دین یا آن بخش دچار تحریف شده است و باید آن را ترمیم کنیم.

در انتهای کتاب  صادق یالسیزاوچانلار از دکتر قلیچ می پرسد نظرتان درباره امام خمینی چیست؟ و او این چنین پاسخ می گوید: او کسی است که از عرفان اسلامی و مخصوصا ابن عربی تاثیر فراوان گرفته است. در نامه مشهورش به گورباچوف نیز به او توصیه می کند آثار ابن عربی را مطالعه کند. ما در خصوص این جنبه از شخصیت امام خمینی تامل کافی نکرده ایم. در ترکیه بیشتر درباره اقدامات سیاسی او توجه می کنند.

دکتر قلیچ پایان کتاب را با این عبارات اظهار می دارد که جهانت با خلاء سازگاری ندارد و به این دلیل است که به جای عرفان و تصوف حقیقی عرفانهای ساختگی و عناصر بیگانه با بهره برداری از خلاء به وجود آمده هجوم می آورند.

در مجموع این کتاب را می توان حاصل پرسشهای صادق یالسیزاوچانلار از دکتر محمود ایرول قلیچ دانست که محتوای مرکزی آن عرفان و معنویت است که بتوان پاسخهای قانع کننده ای برای مخاطبان در عصر حاضر دانست. همانطور که دکتر قلیچ آورده است: هدف از گفت و گوهای کتاب حاضر، تلاش برای انطباق اندیشه بزرگان سنت عرفانی بر انسانیت معاصر به ویژه بر زندگانی مسلمانان است. ارسطو معتقد است حکیم واقعی کسی است که قواعد اساسی را وضع می کند و پرداختن به امور جزئی وظیفه او نیست این کار دیگران است.

این یک کتاب فنی نیست اما از فنون و رمزهای عرفانی و معنوی جهان اسلام برای پاسخ به جریانهای فکری در دنیا معاصر بهره برداری شده است. با خواندن این کتاب می توانیم به شاخصهای معنوی و فکری در کشور ترکیه پی ببریم.

کلید واژگان: معنویت، عرفان، اسلام، انسان، حکمت، سنت.