دکتر داوری اردکانی: زبان ما استعاره است

دکتر داوری اردکانی استعاره را مختص ادبیات و شعر و هنر ندانست و تأکید کرد: استعاره صنعت ادبی و بلاغی نیست بلکه استعاره با ذات زبان مرتبط است. به گزارش خبرنگار آکادمی مطالعات ایرانی لندن، دکتر رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم در نشست بررسی مباحث مختلف زبانشناسی که در فرهنگستان علوم برگزار شد، با عنوان “اشاراتی به استعاره در فلسفه و ادبیات” به سخنرانی پرداخت. وی با بیان اینکه استعاره صنعت ادبی و بلاغی نیست، گفت: استعاره در واقع اسم چیزی را به چیز دیگری بدهیم تعریف شده و این اختصاص به ادبیات، شعر و یا هنر ندارد بلکه زبان ما زبان استعاره است، در واقع ما بی‌استعاره زبان نداریم. استاد فلسفه دانشگاه تهران تاکید کرد: در منطق و استدلال الفاظ باید دقیق باشند. در منطق با احکام خبری سر و کار داریم یعنی یا مطالب درست یا نادرست بیان می شود که در مقابل احکام خبری احکام انشایی است که از درست و غلط آن نمی‌توان سخن گفت. رئیس فرهنگستان علوم تأکید کرد: استعاره تنها مربوط به شعر نیست، اگر استعاره نباشد همان زبان عادی که تفهیم و تفاهم هست نیز وجود نخواهد داشت. در کتابهای ادبی از “وضع زبان” سخن گفته می‌شود اگر زبان وضع نشده بود و طبیعی بود تنها یک زبان وجود داشت. دکتر داوری اردکانی با اشاره به یکی از آثار ارسطو که در باب زبان نگاشته شده است، تأکید کرد: این اثر درخشانی است که هر بار آن را می خوانیم مطالب تازه‌ای در می‌یابیم. خاصیت زبان استعاره این است که معنایش محدود نیست. در شعر و فلسفه نمی‌توانیم معنا را محدود کنیم بلکه با خواندن یک رمان، شعر و یا یک اثر فلسفی هر بار معانی تازه‌ای را در می‌یابیم چون زبان استعاری است و الفاظ معانی را محدود نمی‌کنند در حالی که در زبان رسمی الفاظ معانی را حبس می‌کنند. وی تصریح کرد: وقتی کلمات و معانی در الفاظ حبس می شوند بین معانی و مفاهیم دیوارهای رفیعی کشیده می‌شود که تفکر مشکل و دیالوگ غیرممکن می‌شود. جایی که زبان سخت است اصلاً دیالوگ جایی ندارد مثلاً در ریاضیات دیالوگ وجود ندارد چون معانی دقیق هستند. اما برخی فکر می‌کنند که همه زبان‌ها را می‌توان به زبان ریاضی تبدیل کرد در حالی که زبان ریاضی حد معینی دارد اما ما به خاطر نسبتی که با جهان، مبداء و گذشته و ‌آینده داریم نمی‌توانیم برای زبان حد معین کنیم. رئیس فرهنگستان علوم با اشاره به نظر افلاطون در باب زبان تصریح کرد: افلاطون می‌گوید “الفاظ یک نسبت ذاتی با اشیا دارند. ” که رد یا پذیرش این مطلب مشکل است. اگر نسبت لفظ و معنا طبیعی بود نباید مثلاً به گنجشک در زبان‌های مختلف الفاظ متفاوت می دادند. وی تصریح کرد: اگر زبان، زبان آموختنی و قراردادی بود دیگر مایه‌ای در ما نداشت. این نامگذاری تنها نامگذاری اشیای محسوس و مادی نیست بلکه دایره این نامگذاری بسیار وسیع است. اگر زبان استعاره نداشته باشد- که منطق و علم ایده‌آ‌لش این است- آن وقت زبان از بین رفته و ما قادر به تفاهم نبوده و زندگی ما محدود به روابط علمی می‌شد در حالی که ما نمی‌توانیم در ریاضیات خلاصه شویم و یا عنصری از ماشین باشیم. دکتر داوری اردکانی تاکید کرد: ارسطو و برخی منطقیون می‌گویند بیایید استعاره را از زبان منطق خارج کنیم. شاید درست بگویند اما سؤال من این است که شما که این همه کتاب نوشته‌اید چرا کتاب شعر و خطابه نیز نگاشته‌اید. چرا در شعر و خطابه به استعاره اهمیت داده‌اید. علتش این است که وقتی حرف می‌زنیم نمی‌تواند استعاره نباشد مثلاً لفظ مادر خود هزاران معنی دارد. استاد فلسفه دانشگاه تهران تاکید کرد: زبان با خشک شدن استعاره‌ها به زبان رسمی مبدل می‌شود. منطق دان فکر نکند که زبان عادی می‌توان ساخت که هیچ تشکیکی در معانی الفاظ نتوان کرد. وی نظر افلاطون را در وضع کردن زبان رد کرد و گفت: زبان مجموعه کلماتی نیست که ما درست برای چیزی وضع کرده باشیم که قابل اطلاق در چیز دیگری نباشد. ما با زبان انسان هستیم و بی‌زبان انسان نیستیم . وی یادآور شد: آموختن بدون کشف وسعت زبان میسر نمی‌شود. ما زبان را قرارداد و بسته طبیعت نمی دانیم بلکه این توانایی را داریم در نسبتی که با جهان و مبدا و دیگران داریم این نسبت را بیان کنیم. هرچه زبان ما استعاری‌تر باشد آنگاه این ارتباط بیشتر خواهد بود. حجت الاسلام دکتر علیرضا قائمی نیا نیز در این نشست به موضوع “استعاره های مفهومی قرآن از دیدگاه زبان شناسی شناختی” پرداخت و گفت: استعاره از مهمترین مباحث علوم شناختی است. دکتر قائمی نیا تاکید کرد: دانشمندان علوم شناختی مدعی هستند بدون ذهن شناسی نمی توان زبان شناسی، جامعه شناسی و … داشته باشیم. علوم شناختی به سرعت در حوزه های مختلف علوم انسانی در حال رشد هستند. این پژوهشگر و استاد فلسفه تصریح کرد: بحث از استعاره در ادبیات علوم اسلامی سابقه دیرینه دارد و در تحلیل شناختی ادعا این است که استعاره به زبان به ذات مربوط نمی شود بلکه به ذات تفکر بشر مربوط است. استعاره وقتی می خواهد مفاهیم جدید را بفهمد به سراغ مفاهیمی می رود که از تجربه گرفته و از این فضای مادی به فضای مجرد و یا انتزاعی منتقل می شود. وی با بیان اینکه استعاره بعد اساسی تفکر بشری است افزود: بحث استعاره شناختی، بحثی اساسی است و اگر ما از این دریچه به قرآن و تفکر اسلامی بنگریم استعاره یک فعالیت بنیادی شناختی است. استعاره شناختی مدعی است که استعاره در اندیشه اتفاق می افتد و هر قدر اندیشه مجرد یا انتزاعی شود استعاری تر می شود و بدون استعاره نمی توانیم بیندیشیم یا زندگی کنیم. در واقع تفکر انسان استعاری است. قائمی نیا تصریح کرد: استعاره یک فرآیند ذهنی است. استعاره انتقال از یک دستگاه مفهومی به دستگاه مفهومی دیگر است و در واقع استعاره مفهومی در تفکر رخ می دهد. وی بر اجتناب ناپذیری استعاره در علوم شناختی و تفکر دینی تاکید کرد و گفت:استعاره در علوم شناختی در ۲ محور اهمیت دارد. یکی به تجربه بدن‌مند انسان توجه دارد و اینکه این بدن‌مندی در زبان نیز خود را نشان می دهد. روابط بدنی در توسعه زبان بسیار نقش دارد نحوه اندیشیدن ما در حوزه انتزاعی به همین صورت است که وقتی در مورد خدا می خواهیم بیندیشیم می گوییم خدا بالاتر است. در واقع آیه یدالله فوق ایدیهم می خواهد چارچوبی برای تفکر تعیین کند. وی با اشاره به آیاتی از قرآن این آیات را استعاره مفهومی خواند و با تاکید بر نقش فرآیندهای ذهنی در استعاره گفت: مثلا زبان حافظ زبان استعاری است اما زبان مولوی بیشتر اسطوره ای است. این استعاره در کلام حافظ تنها ابزار زیبا بخشی نیست بلکه حافظ در مورد انسان، خدا و رابطه انسان با خدا و عالم یک دستگاه مفهومی را ارائه می دهد. قائمی نیا با بیان اینکه تحلیل شناختی از استعاره ها در تحلیل استعاره های قرآن بسیار سودمند هستند افزود: زبان قرآن راهی برای رسیدن به جهان بینی اسلامی است. نقش استعاره های مفهومی در قرآن بسیار اهمیت دارد و به نظرم آیه نور بنیادی ترین استعاره مفهومی قرآن را نشان می دهد. وی تاکید کرد: مفسران در مورد مفهوم نور بسیار سخن گفته اند اما اگر این تعبیر را به عنوان استعاره مفهومی بگیریم آیه نور چارچوبی برای تفکر ارائه می دهد. یعنی مثال نور از یک تجربه حسی بدنی است که به کمک آن رابطه عالم با خدا و انسان و هدایت و ظلمات را نشان می دهد. دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در پایان با تاکید بر اینکه قرآن حتی مفاهیم را به شکل های گوناگون پردازش می کند تصریح کرد: زبان آیینه تمام نمای جهان نیست بلکه زبان آیینه تمام نمای ذهن گوینده است. دکتر رضا نیلی پور عضو فرهنگستان علوم نیز در این نشست به تشریح “استعاره و شناخت از دیدگاه علوم شناختی جدید” پرداخت و با اشاره به نسبت زبان و ذهن تصریح کرد: مکتب زبان شناسی چامسکی انسان را دارای ذهن و زبان نحوی می داند که زبان شناسی دکارتی را بیان می کند اما دیدگاه دیگر این است که انسان دارای ذهن و زبان فلسفی است. وی افزود: چامسکی انسان را دارای ذهن و زبان نحوی تلقی می کند که امروز این نظریه غالب در مجامع علمی محسوب می شود و ادعا دارد که زبان انسان مستقل از شناخت عمومی است. اگر ادعای او را بپذیریم زبان از توجه، حرکت، ارتباط های فرهنگی و … جدا و مستقل است. عضو شاخه زبان شناسی فرهنگستان علوم تاکید کرد: از نظر بعد زبانی به این معنی است که جمله های ما همه یک معنا دارند و مستقل از بافت هستند و از نظر زیست شناسی زبان را اگر فطری تلقی کنیم از نظر چامسکی یک حوزه مستقل است. در نهایت یک ذهن و زبان ماشینی و کامپیوتری را می توان نتیجه گرفت .دکتر نیلی پور در پایان با بیان اینکه بدون استعاره فلسفه وجود ندارد تاکید کرد: امروزه استعاره در آینده نگری و برنامه ریزی های اجتماعی بسیار پررنگ است و به عنوان ابزاری به راحت ترین شکل مفاهیم مختلف اجتماعی، فرهنگی و … را در یک جامعه و یا جوامع مختلف مطرح می کند.