دانش عرفان متکفل طریقت تزکیه نفس قرآنی

 

آیت الحق دکتر سید سلمان صفوی

هدف معنوی نهضت انبیا؛ تزکیه نفس انسان و نشان دادن طریق پالایش نفس و سیر و سلوک الهی بوده است. براساس آیه: «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الاُمّیّینَ رَسُولا ًمِنهُم یَتلُوا عَلَیهِم آیَاتِهِ وَ یُزَکِّیهِم وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتَابَ وَ الحِکمَهَ وَ إِن کَانُوا مِن قَبلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ» (سوره جمعه: آیه ۲): «اوست آن کس که در میان بى‏ سوادان فرستاده‏ اى از خودشان برانگیخت تا آیات او را بر آنان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت بدیشان بیاموزد و [آنان] قطعاً پیش از آن در گمراهى آشکارى بودند».

در میان معارف اسلامی نظیر «کلام»، «اصول فقه»، «فقه»، «فلسفه»، «اخلاق»، «تاریخ»، «حدیث» و «تفسیر» علمی که متکفل تبیین تزکیه نفس بر اساس قرآن کریم و روایات است، دانشِ عرفان اسلامی است. از جمله بهترین کتب مختصر و مفصل عرفان اسلامی؛ «اوصاف الاشراف» شیخ طوسی و «المحجه البیضاء» فیض کاشانی است. تزکیه نفس که اساس دیانت است با حفظ یک سری الفاظ و علوم حصولی حاصل نمی شود. تزکیه نفس به معنای  صیرورت الی الله تعالی، سفر و شدن نفس از تبتل است: «وَ اذکُرِ اسمَ رَبِّکَ وَ تَبَتَّل إِلَیهِ تَبتِیلاً» (سوره مزمل: آیه ۸ ) به مقام محمود: «وَ مِنَ اللَّیلِ فَتَهَجُّد بِهِ نَافِلَهً لَکَ عَسَى أَن یَبعَثَکَ رَبُّکَ مَقَاماً مَحمُودًا» و «اِرجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَهً مَرضِیَّهً» (سوره فجر: آیه ۲۹). در قرآن کریم به صراحت دستورات سیر و سلوک از قبیل تهجد، ذکر و ولایت از جانب حق تعالی آمده است. تزکیه؛ نفس خروج از ظلمت به سوی نور است: «اللهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّور» (سوره بقره: آیه ۲۵۷)ِ. سلوک الی الله تعالی مسئله اصلی در عرفان و تصوف اسلامی است که مستقیماً از قرآن کریم اخذ شده است. شیخ صفی‌الدین اردبیلی بر آیت «وَ مَن یَخرُج مِن بَیتِهِ مُهاجِراً إِلَی اللهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدرِکهُ الْمَوتُ فَقَد وَقَعَ أَجرُهُ عَلَی اللهِ» (سوره نساء: آیه ۱۰۰): «و هر گاه کسی از خانه خویش برای هجرت به سوی خدا و رسول او برون آید و در سفر، مرگ او فرارسد اجر و ثواب او بر خداوند است». فرمود: «چون مرد سالک قدم طلب در راه نهد و در راه متوفی شود، هم حاجی باشد، هم جنگجو و هم شهید.  اولاً حاجی است، چرا که به طلب کعبه حقیقی در راه خدای تعالی قدم نهاده است.

خوش است آییــن جانبــازی دریـن راه     چو رو با قبــــله روی تو باشــــــــد

ثانیاً جنگجو است، چرا که در مخالفت با نفس خود جنگ کرده و در راه حق تعالی به محاربه نفس مشغول شده است.

زهـــی ســـرباز آن میـــدان که او را     ظفـــر بر خود به نیـــروی تو باشــد

ثالثاً شهید است، چرا که در اشتیاق دوست مرده است. «مَن ماتَ مِنَ العشقِ، فَقَد ماتَ شهیداً»: «هر که در عشق دوست بمیرد شهید است».

حیـــات تـازه یابـــد با شهـــادت     که قــربان ســر کـــوی تو باشــد

هر که در این راه گام نهد، لیکن به مقصد و نهایت امنیت خود نرسد، حق تعالی او را به نهایت آمال و مقصد مطلوبش می‌رساند، اگر قدم از صوبِ صواب به طریقه طریقت منحرف نگردانیده باشد. «فَقَد وَقَعَ اَجرُهُ عَلَی اللهِ»: «اجر و ثواب او بر خداوند است». (ابن بزاز، صفوه الصفا، ص ۴۵۳).

بین مسلمانی و مقام ایمانی تفاوت است. مقامات ایمانی و یقینی نیز مترتب اند. طریق تزکیه نفس را همچون هر طریق و دانش دیگر باید از استاد فراگرفت و گرنه مفید فایدت نخواهد شد. حافظ می فرماید:

قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن     ظلمات است بترس از خطر گمراهـی

در عرفان؛ «ولایت» اساس سلوک است و امام علی(ع) سرسلسله اولیاء به شمار می روند. ولایت حضرت علی(ع) بر اساس قرآن کریم: «انما ولیکم الله و رسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلوه و یؤتون الزکوه و هم راکعون»(سوره مائده: آیه ۵۵).: «همانا ولی امر شما تنها خداوند است و پیامبر او و مؤمنانی که نماز را برپا می دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند). بر اساس آیه مذکور همه طرایق صوفیه، حضرت علی(ع) را جانشین معنوی خاتم الانبیاء حضرت محمد مصطفی(ص) می دانند. 

زیــن سبب پیغمـبــر با اجـتـهــاد     نام خـــود وان علــی مـولا نهـاد

گفت هر کو را منــم مولا ودوست     ابـن عـم مـن علـی مـولای اوست

(مولوی،مثنوی معنوی، دفتر ششم،  ابیات ۴۵۳۸-۴۵۳۹)

روزبهان بقلی در تقدیس و تکریم امام علی (ع) ایشان را «وصیِّ رئیس» یعنی وصی و جانشین حضرت محمد(ص) می خواند.

ذکر: «الَّذِینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکرِ اللهِ أَلا بِذِکرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ القُلُوب» ‏(سوره رعد: آیه ۲۸).  «ذکـر» یکی از اصول مهم طریقت و مأخوذ از قرآن کریم است. تمام اذکار طرق صوفیه بر اساس اسماءالحسنی است که در قرآن ذکر شده اند، مانند ذکر «الله»، «لا اله الا الله»، «لا اله الا هو»، «حی»، «قیوم»، «هو»، «سبحان الله»، «رب»، «الحمدلله»، «استغفرالله» و «ذکر یونسیه». 

 شیخ صفی الدین اردبیلی می فرماید: «اطمینان دل به ذکر است، اما نـه به مجرّد گفتن، بلکه به مواظبت بر آن نمودن تا به مذکور رسد. مثالش چنان است که تشنه ای در بادیه سراسیمه در طلب آب باشد. به مجرد ذکر آب، تشنگی از وی زایل نشود و تا به آب نرسد و آب نخورد، تشنه باشد. چون به مواظبت بر ذکر مشغول شود و دل را به محبّتِ حقّ تعالی گرم گرداند، تشنگی وصال بر وی غالب شود و در شوق و اضطراب در آید و تا او را وصول حاصل نشود و ذوق وصال نبخشد، اطمینان حاصل نشود». (ابن بزاز، صفوه الصفا، ص ۴۵۶)

در تشیع اثنی عشری معاصر علمای نامداری مانند آیت الله قاضی(ره)، آیت الله شاه آبادی، آیت الله ملکی تبریزی، علامه طباطبایی،آیت الله بهالدینی، امام خمینی، آیت الله بهجت و آیت الله حسن زاده آملی، اهل سیر و سلوک بوده اند. مبنای سلوک آنها بر اساس عرفان است که از قرآن و حدیث و تجربه اولیای سلف استنتاج شده است.