دکتر محمود سرمدی
خداوند بزرگ را سپاس بیکران میگویم و بر پیامبر عظیم الشأن اسلام و خاندان پاک و مطهرش درود میفرستم.
علی رغم پیشرفتهای بشر در زمینههای گوناگون علمی، حقیقت انکارناپذیر آن است که قرآن کریم همچنان قافله سالار و پرچمدار هدایت انسانها است و چنانچه ایشان طالب رستگاری باشند، چارهای جز کرنش به درگاه مقدسش ندارند.
باری، به لحاظ آن که از بنده خواسته شده تا در این محفل- به عنوان یکی از نویسندگان مقالات دانشنامه معاصر قرآن کریم- چند کلمهای سخن بگویم، بنده نیز در حد وسع خویش، بیاناتی هرچند نارسا، به عرض حضار محترم میرسانم.
در ابتدا لازم میدانم از بنیانگذار، سرپرست علمی و ایدهپرداز این دانشنامۀ گرانسنگ، جناب آقای دکتر سید سلمان صفوی (دام عزه) تقدیر و تشکر نمایم؛ نیز از مدیر اجرایی و ناظر محترم جناب آقای حسن فتحی- که حقاً تلاشی چشمگیر در جهت شکلگیری این دانشنامه به خرج دادهاند و همچنین از کلیه دستاندرکاران چاپ و انتشار آن صمیمانه تشکر و قدردانی میکنم.
شایان ذکر است که در محدودۀ زبان فارسی، این دانشنامه – بعد از دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی جناب استاد خرمشاهی و دائرهالمعارف قرآن مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی- سومین اثر در نوع خود به شمار میرود و ویژگی مهم آن تکجلدی و سهلالوصول بودن آن است.
این دانشنامه علاوه بر زیباییهای شکلی و ظاهری و کیفیت بالای چاپ – آن هم در چهار رنگ چشمنواز که امری بیسابقه است- و صفحهآرایی زیبا و صحافی و قطع قابل قبول؛ از لحاظ کیفی و محتوایی، اثری دیدهگشا است، زیرا اطلاعات بسیار خوب و مفیدی را از قرآن کریم و در کوتاهترین زمان در اختیار خواننده قرار میدهد؛ و این اطلاعات یا درونقرآنی است، مانند مداخل آیههای نامدار، از قبیل آیه وصیت، آیۀ امتحان، آیۀ دین و…، یا برونقرآنی است، مانند مدخلهایی چون حافظ و قرآن، قرآن رسانۀ پویای جهان اسلام، شعر فارسی و قرآن و… .
ویژگی دیگر این دانشنامه، جمع و جور بودن و نیز قرار گرفتن شمار قابلتوجهی مقاله در قالب یک جلد است که بی سابقه مینماید و این ویژگی میتواند تأثیر خوبی بر فضای قرآنپژوهی کشورمان داشته باشد.
از دیگر امتیازات این دانشنامه گزیده نویسی و زبدهنگاری اغلب مداخل آن و پرهیز از گسترده نویسی مخلّ و مملّ، و درنتیجه، برکنار ماندن از حجیمی و فربهی ظاهری است، چراکه این کار، هدف اصلی دانشنامهنویسی را که اغتنام فرصت است نقض میکند.
یکی از تفاوتهای اساسی میان این دانشنامه و همتای دوجلدی اش در بیست سال گذشته(یعنی دانشنامۀ قرآن و قرآن پژوهی جناب استاد بهاءالدین خرمشاهی- سلّمهالله- که بنده نیز افتخار نگارش بیش از صد مقاله در آنجا را داشتم) فقدان صدها زندگی نامۀ خودنوشت و دیگرنوشت برخی قرآن پژوهان و غالباً قرآن دوستان، در این دانشنامه است که خود، امتیازی به شمار میآید، زیرا بدیهی است که دانشنامۀ قرآن – هرچند ده جلد هم که باشد- محل درج زندگی نامهها نیست، بلکه این گونه مطالب باید در دانشنامۀ قرآن پژوهان درج و تدوین گردد.
حال ممکن است برخی سؤال کنند که:” آیا برای نگارش تزهای دانشگاهی یا تألیف کتب درسی و جز آن میتوان به مقالات دانشنامهها و دانشنامۀ مورد بحث استناد کرد؟” پاسخ بنده مثبت است؛ به دلیل آنکه مقالات این دانشنامه و نیز دانشنامۀ قرآن جناب استاد خرمشاهی، مستند به منابعی قوی و علیالاغلب دست اول میباشد. زیرا تا جایی که بنده اطلاع دارم در امر تدوین مقالات آنها وسواس خاصی به کار رفته است.
ممکن است در این میان گروهی نیز بخواهند نقدی بر این گونه آثار نگاشته- که قطعاً مینگارند- و پس از تعریفی در چند سطر، صفحاتی را نیز به ایراد اشکال و ذکر نواقص اختصاص دهند و گاهی نیز سر بی صاحب بتراشند؛ مسلماً گریزی از این پیشآمد نیست، اما باید این واقعیت را نیز در نظر داشته باشند که نقد نویسی، با آنکه در عرصۀ فرهنگی امری مبارک و شایان توجه است، هرگز نباید در صدد کممقدار جلوه دادن زحمات شبانهروزی نویسندگان مقالات و تولید کنندگان این گونه دانشنامهها باشد، چراکه نقد نویسان بر بالای گود به قضاوت نشستهاند و نویسندگان در درون گود، به تحقیق و کتابت ایستادهاند. با عرض پوزش از اطناب در سخن والسلام علیکم و رحمهالله