عید فطر، سال نو آدمی

دکتر سید سلمان صفوی

“عید آمد و عید آمد وان بخت سعید آمد / برگیر و دهل می‌زن کان ماه پدید آمد / عید آمد ای مجنون غلغل شنو از گردون / کان معتمد سدره از عرش مجید آمد/ عید آمده ره‌جویان رقصان و غزل‌گویان / کان قیصر مه‌رویان زان قصر مشید آمد” (مولوی،کلیات شمس، غزل ۶۳۲)

سال نو آدمی با عید سعید فطر آغاز می‌شود . با تطهیر نفس سرکش در ایام سلوک رمضانی و ایام ریاضت رمضان؛ انسان در ملاقات ملکوتی خود با حضرت محبوب خانه‌ دل را مطهر نموده، غبار منیت و گناه را از دل‌ می­زداید و با دلی سرشار از مهر به استقبال عید فطر، عید آزادی انسان از خودِ ناسوتی می‌رود.

“روزه یک­سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست‌ / می ز خم­خانه به جوش آمد و می باید خواست” (حافظ)

به قول حضرت حافظ؛ پس از دوره ریاضت ایام روزه­، دل روشن می­شود و زمان مستی عاشقانه از شراب ساقیِ کوثر ولایت الهی، علوی و مهدوی فرا می­رسد.

“برخیز به میدان رو در حلقه رندان رو / رو جانب مهمان رو کز راه بعید آمد/ غم‌هاش همه شادی بندش همه آزادی / یک دانه بدو دادی صد باغ مزید آمد” (مولوی، غزل ۶۳۲)

در ایام رمضان چند روزی دل به سلطان جهان دادی و در اِزای آن صدها برکت گرفتی. دریافتی تا چه حد ضعیفی وَ قوّت و قدرت و عزت و حکم تنها نزد قادر عزیز مهربان است. دانه­ای کاشتی و در اِزای آن مزرعه­ای مملو از میوه­های شیرین و مرغان خوش­الحان در دنیا و آخرت به دست آوردی.

در رمضان دریافتی که دنیا؛ “صورتش جنت به معنی دوزخی / افعی پر زهر و نقشش گلرخی” (مولوی، مثنوی،۶ /۲۴۵)

پس از رمضان؛ دلت را محصور در سپهر بی­کران حضرت جلال و جمال نما، تا به کوه قاف عزت و سربلندی و آزادگی واصل شوی.

“این جهان خود حبس جان های شماست / هین روید آن سو که صحرای شماست/ این جهان محدود و آن خود بی حد است / نقش و صورت پیش آن صورت سَد است” (مولوی، مثنوی، ۱/۵۲۵-۵۲۶)

روزه دار واقعی پس از رمضان؛ با روشن شدن عقل ربانی به مدد دعا وَ کنترل نفس و تهجد، تحت تأثیر محاسبات عقل ناقص، فریب زرق و برق دنیا و مناصب دنیوی و سیاسی را نمی­خورد.

“صبح کاذب آید و نفریبدش / صبح کاذب، عالم و نیک و بدش/ اهل دنیا، عقل ناقص داشتند/ تا که صبح صادقش پنداشتند” (مولوی، مثنوی، ۵/۱۹۷۵)

روزه دار حقیقی در ایام رمضان با سپری کردن دوران طفولیت، به مدد ضیافت­الله، به بلوغ فکری و معنوی واصل می­شود و زندگی زمینی را گهواره اطفال دنیا می­پندارد. “این زمین چون گاهواره طفلکان/ بالغان را تنگ می­دارد مکان” (مولوی، مثنوی، ۶/۴۷۵۵)

برخلاف حاکمان و پادشاهان دنیوی که از لذت بندگی و معاشقه با حضرت حق محجوب­اند، روزه­داران حقیقی پس از عید فطر نیر از بوی شراب بندگی حضرت محبوب مست شده، سلطان قلوب می­شوند.

“پادشاهان جهان از بدرگی/ بو نبردند از شراب بندگی/ ورنه اَدهم وار سرگردان و دنگ/ مُلک را بر هم زدندی بی درنگ” (مولوی، مثنوی، ۴/۶۶۷-۶۶۸)

کار واقعی پس از عید فطر آغاز می­شود. نباید گمان شود رمضان به پایان رسید و خدانگه­دار تا سال بعد. در مواجهه با دنیا، با دو مسیر متضاد روبه رو هستیم. تنها با ادامه سلوک رمضانی پس از تولد ملکوتی، می­توانیم به حیات طیبه در دنیا و آخرت برسیم. پس بیدار باشیم. سال نو مبارک.

“از جهان دو بانگ می آید به ضدّ / تا کدامین را تو باشی مستعد/ آن یکی بانگش نُشورِ اتقیا/  وان یکی بانگش فریبِ اَشقیا / آن یکی بانگ این که اینک حاضرم/ بانگِ دیگر بنگر اندر آخرم/ ای خُنُک آن کاو ز اول آن شنید/ کِش عقول و مِسمَعِ مردان شنید” (مولوی، مثنوی، ۴/۱۶۲۲-۱۶۲۳، ۱۶۲۷، ۱۶۳۰)

آکادمی مطالعات ایرانی لندن