آکادمی مطالعات ایرانی لندن(LAIS)
نشست نقد و بررسی کتاب «سهروردی، افکار و آثار او: تأملی در منابع فلسفه اشراق» با حضور غلامعلی حداد عادل، کریم مجتهدی مولف، حسن سید عرب، نجفقلی حبیبی، سیما سادات نور بخش و مالک شجاعی جشوقانی در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار شد.
در ابتدای این نشست مجتهدی با بیان اینکه وقتی شما به یک شخصی دائماً استاد میگویید ماهیت اش را تغییر میدهید گفت: من اگر این را قبول کنم مثل این است که به خودم خیانت کنم، چون فیلسوف دانشجو و فلسفه استمرار در یادگیری است. نتیجهای که فردی مثل من از کوشش خودش در ۵۰ سال میگیرد نیز باز عشق به یادگیری و حب حکمت است.
وی ادامه داد: وقتی مسأله را به این ترتیب ببینیم به جای اینکه بگوییم چرا من به جای فلسفه غرب به سهروردی پرداختهام پاسخش ساده میشود، برای یادگیری. برای اینکه سهروردی را بهتر یاد بگیرم. هر چند فکر نمیکنم به جایی رسیده باشم که کامل باشم چون این کتاب مجموعهای از پیشنهادهای تحقیق برای آینده است.
وی تأکید کرد: سهروردی بیش از هر متفکر ایرانی آیات قرآنی را در آثار خودش به زبان فارسی و عربی آورده است اما مسألهای که در اینجا مطرح نشد شباهت افکار سهروردی با برخی از متفکران دوره تجدید حیات فرهنگی در غرب است. علت هم روشن است، چون منابع مشترکی دارند. چگونه میشود یک نفر در قرن ۶ هجری در ایران شباهتی با متفکران قرن ۱۵ میلادی داشته باشد؟ پاسخ روشن است چون منابع مشترکی در ترکیه و بیزانس وجود داشتند که این مسایل باید تحقیق شوند.
مجتهدی درباره استفاده سهروردی از القاب غربی در کتاب حکمتالاشراق گفت: او در این کتاب اسامی غربی مانند آغاذاثیمون را میآورد که در سایر کتابها و آثار او وجود ندارد و البته او این کار را از روی حساب و کتابی انجام داده است و این طور نبوده که پشت این کار او هدف نباشد. آغاذاثیمون به معنای روح خیرخواه و یا حکیم خیرخواه است و در واقع یک لقب است و حتی نام فرد خاصی نیست.
این استاد فلسفه افزود: بنابراین نظر سهروردی به اشخاص تاریخی نیست. این آن چیزی است که در سنت روحی ما وجود داشته و سنت خیلی قدیمی است و باید درباره آن تحقیق بشود. بنده در این کتاب پیشنهاد کردم بر اساس شباهت گفتههای سهروردی با گفتههای متفکران ایتالیایی در قرن ۱۵ میلادی، منابع مشترک آنها بررسی و درباره اش تحقیق شود.
مجتهدی با بیان اینکه کتابش فقط اثری فلسفی نیست و تا حدی جنبههای تاریخی دارد گفت: باید به این مطالعات تاریخی و ادبی توجه کنیم چون فلسفه در مجموعهای از تجلیات معنا پیدا میکند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ادامه درباره تحقیقات غربی های درباره سهروردی که در کتایش هم به آن اشاره شده گفت: من در فصلی از کتابم به افکار ماسینیون و دو محقق دیگر پرداخته ام. اما درباره هانری کربن باید بگویم که او به منطق سهروردی کوچکترین توجهی نداشته است چون منطق سهروردی منطق صوری ارسطو نیست و یک منطق جدید است. کربن به این موضوع کاری ندارد در حالی که این موضوع بسیار مهمی است. سهروردی تعریف ارسطو را قبول نمیکند. ذات انسان برای سهروردی ناشناخته است در حالی که برای ارسطو انسان حیوان ناطق است. این بحثها در کربن نیست و اشتباه است که ما این مباحث را کنار بگذاریم و به آن نپردازیم.
وی گفت: در هیچ جای این کتاب ادعا نشده که من متخصص سهروردی باشم و من متخصص سهروردی نیستم بلکه مسائلی به نظرم رسیده که ما ایرانیان باید آنها را دقیق تر تحلیل کنیم و آنها را به راحتی قبول یا رد نکنیم. من با اینکه مخالف یا موافق سهروردی باشیم را قبول ندارم.
وی با اشاره به استفاده از برخی لغات خارجی در کتابش گفت: من گاهی از نوشتن این کتاب منصرف میشدم چون فوق العاده برای من به کار بردن کلمات خارجی مانند خلسه مشکل بود چون خود به خود این کلمه در کتاب تجلیل می شد. کسی که اخلاق و وجدان ندارد نمیتواند فیلسوف باشد.
مجتهدی با بیان اینکه ما از کارهای سهروردی شگفت زده میشویم چون میخواهد به وارستگی و عدم تعلق برسد افزود: سهروردی فرد سالمی است چون کسی است که ریاضت میکشد و مراقب است که روحش نجس نشود و چنین فردی منحرف نیست. امروز من به جوانان می گویم که اگر جسم سالم داشته باشند روح سالم دارند و به معنویت می رسند.
وی در پایان به فصلی از کتاب خود درباره عطار و سهروردی اشاره کرد و گفت: مقدمه عطار بر تذکرهالاولیا روی من خیلی اثر گذاشت و واقعاً به لحاظ زیبایی متن و صلابتش عجیب است. او ۷۰۰ سال پیش نگران است که زبان از بین برود. ماسینیون با خواندن تذکرهالاولیا به حلاج علاقه پیدا کرد و چهار جلد کتاب درباره حلاج نوشت که بسیار جالب است.
غلامعلی حداد عادل استاد فلسفه دانشگاه تهران نیز گفت: انگیزه من قبل از هر چیز برای شرکت در این نشست زیارت دکتر مجتهدی بود چون مدتها ایشان را ندیده بودم. ارادت من به ایشان از سال ۱۳۴۸ است که پا به دانشکده ادبیات دانشگاه تهران گذاشتم. چهارشنبه هفته گذشته دکتر مالک شجاعی نسخهای از کتاب را به من دادند و فهرست کتاب را مشاهده کردم.
وی ادامه داد: تعجب کردم که دکتر مجتهدی چگونه وارد مباحث فلسفه اسلامی شدند، چون آنچه از ایشان معهود و متوقع بود تألیف کتاب در فلسفه جدید غرب و فیلسوفانش مانند دکارت، لایبنیتس، هگل، کانت و … بوده و این نخستین بار است که دکتر مجتهدی کتابی درباره یک فیلسوف ایرانی مینویسد و البته این موضوع حکایت از وسعت نظر ایشان دارد.
وی افزود: کتاب دکتر مجتهدی میتواند الگویی برای کسانی باشد که میخواهند کتابی درباره یک فیلسوف تألیف کنند. در سنت فلسفی ما توجه به زمینه و زمان فکر فلسفی نبوده است. این مطلبی است که شهید مطهری هم در مقالهای به آن اشاره میکند و آن را ضعف سنت فلسفی ما میداند. کار دکتر مجتهدی در این کتاب به لحاظ صورت و صورتبندی میتواند الگویی برای دانشجویان جوانی باشد که قصد تألیف کتاب دارند.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: در این کتاب یک نظم منطقی میبینید که حکایت از تسلط نویسنده بر شیوه تحقیق، قطع نظر از موضوع آن دارد. بخشهای مختلف کتاب شامل الگویی برای تالیف کتاب است. شما اگر بخواهید کتابی دربار ملاصدرا بنویسید، میتوانید این چارچوب را رعایت کنید. این ارزشی است که نباید در کنار ارزشهای محتوایی کتاب فراموش شود.
وی با بیان اینکه امروز کمتر قوت مهندسی کتاب را میبینیم افزود: حتی در مقالهای که دانشجویی مینویسد و ما تصحیح میکنیم، متوجه میشویم دانشجو محفوظات را مدیریت نشده روی کاغذ میریزد بدون اینکه هندسه بحث را شناخته باشد.
استاد دانشگاه تهران در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: ما حکمتالاشراق را با دکتر سیدحسین نصر در دوره فوقلیسانس خواندیم. در آن زمان هانری کربن هم به ایران آمده بود و به دانشگاه ادبیات میآمد. آنجا ما دانشجویان فلسفه جمع میشدیم و هانری کربن هم با موهای آویخته سپید سخنرانی میکرد. از همان زمان من همیشه یک عشق و علاقهای به سهروردی و تتبع در فکر او داشتم.
وی با اشاره به نامگذاری سهروردی بر کتابهایش گفت: نامگذاری کتابها و رسالههای سهروردی برخلاف روش فلاسفه دیگر است و او از نامهای شاعرانهای که فیلسوفان سراغ آن نمیروند مانند آواز پر جبرئیل، روزی با جماعت صوفیان و غیره استفاده میکند. از دکتر مجتهدی میخواهم بپرسم که علت این ذوق در سهروردی چیست؟
مجتهدی در پاسخ گفت: فلسفه ذوقی این اجازه را به مؤلف میدهد که به صورت استعاره صحبت کند. در اینجا فلسفه محض دانشگاهی مطرح نیست. سهروردی فقط یک فیلسوف و مدرس به معنای عادی نیست و با ایما، اشاره، استعاره و تمثیل سخن میگوید.
حداد عادل در سؤال دیگری از مجتهدی پرسید که در دعوای اصالت وجود و ماهیت، آیا سهروردی اصالت ماهیتی است و آیا طرح این پرسش برازنده فلسفه اوست و فلسفهاش در این بخش میگنجد؟
مجتهدی نیز در پاسخ یادآور شد: به هر حال میرداماد صددرصدی اصالت ماهیتی است. در سهروردی، به گفته هانری کربن، ماهیت حضور وجودی دارد و رئالیسم واقعبینی قرون وسطی در گفتههای سهروردی هست و فرشتگانی که در قرون وسطی وجود دارند، واقعاً حضور دارند.
وی با بیان اینکه در سهروردی اصالت ماهیت در عین حال جدایی او را با فلسفه مشاء نشان میدهد، گفت: در حالی که فلسفه ملاصدرا به طرف اصالت وجود میآید و به ارسطو از نو میدان میدهد اما در سهروردی ارسطو خوانده میشود اما میدانی به او داده نمیشود.
دکتر نجفقلی حبیبی نیز گفت: آنچه برای من در این کتاب خیلی مهم است و در تمام تحقیقاتی که درباره سهروردی منتشر شده نیست، یافتن رابطه سهروردی با فیلسوفان غرب است. همچنین تاکنون درباره سرنوشت فلسفه اشراق مطلبی بیان نشده است. مطالعه این کتاب نشان میدهد چگونه تفکر اسلامی سبب تحرکات در غرب شده و یافتن بن مایههای فکری فیلسوفان غرب از این راه راحتتر و کتاب از این بابت بسیار ارزشمند است.
حبیبی افزود: مجتهدی با نشانهگیری خاصی وارد داستانهای تمثیلی سهروردی شده و پیوند فلسفه اسلامی با فلسفه غربی را نشان داده است. امیدوارم جلد دوم این کتاب در فصلهایی که مختصر است منتشر شود.
سید عرب نیز در بخش دیگری از این نشست با بیان اینکه وقتی شنیدم این کتاب چاپ شده به دنبال پاسخ به این پرسش بودم که چرا استاد مجتهدی این کتاب را نوشتهاند، گفت: البته عده ای ممکن است از این موضوع تعجب کرده باشند که به نظر من این تعجب محلی ندارد چون اگر کسی درک درستی از تاریخ فلسفه و وحدت تفکر فلسفی در تاریخ آن داشته باشد قائل به تفکیک حوزهها نیست، چون فیلسوف تاریخ فلسفه را یک جا درک میکند. اما قسم دوم سوالها درباره این کتاب این است که بر ما چه شده که دکتر مجتهدی اشراق را به ما تذکر دادند که عهدمان را با آسمان از یاد نبریم؟
وی با بیان اینکه مجتهدی به گذشته برگشته و با سهروردی گفتگو کرده است یادآور شد: شایگان در کتابی که درباره کربن نوشته گفته است: اگر کربن از هایدگر به سهروردی رفت آیا میتوان از سهروردی به هایدگر رفت؟ چاپ کتاب دکتر مجتهدی پاسخی به این سوال است. کتابهای مجتهدی ریشه در فلسفه ایرانی دارد و باید دید چه صدایی ایشان را فراخوانده که کتابی درباره سهروردی بنویسد؟ این کتاب در لحظه و حادثه نوشته شده و ما به تعبیر حافظ در دامگه حادثه به سر میبریم.
سید عرب با اشاره به اینکه این کتاب درباره عهد ما با اشراق است و اینکه مبادا به آغاز فصل سرد ایمان بیاوریم افزود: مبادا ما صبغه و پیشینه مان را در فلسفه از یاد ببریم. در کتاب ایشان همواره تذکری برای بیرون رفت از دامگه حادثه میبینیم. او میگوید در زمانه و عصر ما که به تعبیری مدرن است، سقفش کوتاه است، مهر و ماه ما غبار آلود است و همه چیز در استیلای عقل مدرن است مبادا انسان عهد خود را با اشراق فراموش کند.
وی تاکید کرد: این کتاب اهدا به ایرانیان فلسفه دوست است. در ساختار این کتاب به گونهای سهروردی توصیف شده که بدون شک امکان داشت به غیر از منظر فلسفی آن را گزارش کرد. تحلیل فلسفی از سهروردی لازمه کاری بود که استاد نجیب و متفکری مثل استاد مجتهدی میتوانستند انجام دهند. این کتاب به طور برجستهای از کتابهای دیگری که درباره سهروردی نوشته شده متمایز است چون این کتاب نگاهی مبتنی بر اندیشه ایرانی اسلامی و حتی شیعی دارد، تفسیر آن نیاز به تالیف کتاب دیگری در این باره دارد.
این عضو هیئت علمی دانشنامه جهان اسلام گفت: مجتهدی میتوانست درباره ملاصدرا، ابن سینا و … کتاب بنویسد اما وقتی درباره سهروردی کتاب مینویسد به این دلیل است که سهروردی نماینده اخص فلسفه ایرانی اسلامی است و گونهای از اندیشه فلسفی ایرانی اسلامی در این کتاب مطرح شده و در واقع این اثر احیای این فلسفه است.
سید عرب تصریح کرد: بیش از هر چیز دیگری تذکر ایشان به فلسفه اشراق برای من در کتاب جالب بود. اشراق مثل نفس کشیدن است نمیشود، یک بار نفس کشید و همیشه زنده بود. تنها متفکران هستند که این عهد را تذکر میدهند و تذکر عهد ما به این معنویت، امروز در کتاب دکتر مجتهدی صورت گرفته است. نوشتن این کتاب دل دردمند و عاشقی میخواهد که به تمام فراز و فرودهای این فرهنگ آشنا باشد. برای برون رفت از فضای کنونی تذکر این کتاب به فلسفه اشراق بسیار مهم است.
نوربخش نیز با بیان اینکه من نتوانستم نکته منفی از این کتاب دربیاورم گفت: کتاب از روشی استفاده کرده که قابل تأمل و راهگشا برای محققان این حوزه است. خود ایشان تجربه تدریس و نگارش ۵۰ ساله در کشور دارند و با مراکز مختلف علمی همکاری می کنند و برجستگی ایشان نخستین ویژگی ممتاز این کتاب است.
وی افزود: بنابراین این کتاب ثمره تجربیات دکتر مجتهدی است و از ادبیات و زبان رسا و روان بهرهمند است و در عین حال قوی و سنجیده است. این زبان، کتاب را برای همه اقشار جامعه قابل استفاده میکند چون زبان فلسفه سخت است. تحلیلهایی که در بخشهای مختلف این کتاب هست قابل تحلیل است. همچنین حفظ امانت از جهتی که ارجاع به منابع داده شده قابل تامل است و منابع به صورت مستقیم و غیر مستقیم آورده شده است. اهم افکار سهرودی نیز در کتاب آورده شده و از جهت فلسفه غرب و شرق مقایسه شده است.
نوربخش با بیان اینکه این اثر، یک پژوهش میان رشتهای است گفت: کتاب از جنبههای مختلف بررسی شده و ریشههای فکری سهروردی و سیر افکارش و تاثیر او بر حکمای بعد از خودش به ویژه ملاصدرا آورده شده است.
وی با اشاره به تفاوت این کتاب در طرح زندگینامه سهروردی با سایر آثار منتشر شده گفت: بخش نخست کتاب که زندگی نامه سهروردی در آن مطرح شده اهمیت ویژهای دارد چون شاید کمتر در بین کتابهایی که درباره سهروردی نوشته شده سفرهای او و علتهایش توضیح داده شده است.
وی تاکید کرد: در بخش زندگینامه سهروردی پردازش مطلب قابل توجه است. ما درباره سهروردی و زندگیاش منابع مختصری داریم اما وقتی مطالب در کتاب به نحوی در قالب تاریخی بیان میشود حاکی از تخیل قوی نویسنده دارد که با استفاده از آثار سهروردی زندگی وی را بازپروری و تفصیل داده است. در اینجا این مساله میتواند ویژگیهای خاص سهروردی را برای ما شرح دهد و ما را به زندگی سهروردی نزدیک کند.
نوربخش گفت: در کتاب به مطالبی پرداخته شده که شاید کمتر درباره سهروردی مورد توجه قرار گرفته است. دورنمای وسیعی در کتاب از نوع اندیشه سهروردی در اختیار مخاطب قرار میگیرد و کسانی که آشنایی کمی با سهروردی دارند می توانند از آن استفاده کنند. تحلیل مطالب در این کتاب موجب میشود که مخاطب بتواند ابعاد فلسفه اشراق و بخشهای مجهول زندگی سهروردی را درک کند. همچنین در کل اثر یک جامعیتی دیده میشود و مطالب اساسی و بنیادی که یک دانشجو و محقق درباره سهروردی نیاز دارد در این کتاب طرح شده است.
این سهروردی پژوه، با بیان اینکه ما از جرئیات زندگی سهروردی اطلاعات دقیقی نداریم گفت: اما پروراندن این مطلب در بخش زندگینامه سهروردی در کتاب، ذهن خواننده را فعال میکند.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: برخی زندگی سهروردی را به سه دوره جوانی، مشایی و اشراقی تقسیم میکنند و میگویند او در دو دوره آخر زندگیاش روش متفاوتی داشته است. برخی آثار او را به دوره مشایی و برخی دیگر را به دوره اشراقی منتصب میکنند. مجتهدی میگوید این تقسیم بندی را نمیپذیرم چراکه ما در آثاری که به اسم آثار مشایی سهروردی مشهور شده مثل تلویحات به نکاتی اشاره میشود که جنبه اشراقی دارد.
نوربخش یادآور شد: اگر کسی درباره سهروردی کار کرده باشد این تقسیم بندی را نمیتواند بپذیرد. خوابی که سهروردی درباره ارسطو میبیند کاملا جنبه اشراقی دارد. در کتاب «مشارع و مطارحات» هم عبارتی هست که نشان میدهد سهروردی میخواسته نشان دهد نسبت به آراء گذشتگان اطلاع دارد و اول میخواهد آنها را تبیین و بعد نقدشان کند تا به مخاطب نشان بدهد که به مسائلی که نقد کرده اشراف دارد. در بخش منطق هم رویکرد سهروردی به همین صورت است.
وی با اشاره به اینکه همه آثار سهررودی هدف خاصی داشته است افزود: او توانایی درک گذشته را داشته و توانسته فلسفه خود را با شیوه جدیدی و به شکل جدیدی دربیاورد. او در مرحله بعد میتواند فراتر برود و موسس نحله جدیدی باشد.
نوربخش گفت: سهروردی یکی از شخصیتهای اصیل فکری در اسلام و ایران است. او توانسته میان میراث و ابداع هماهنگی ایجاد کند. مجتهدی نیز توانسته این هماهنگی را در کتابش نشان دهد.
کلید واژگان: سهروردی، فلسفه اسلامی، حکمت، ایران، اشراق، مجتهدی، میراث.