به گزارش فرهنگ امروز به نقل از هفته نامه صدا ،سه سال از جایگزینی حجه الاسلام عبدالحسین خسروپناه به جای دکتر غلامرضا اعوانی بر منصب ریاست موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران می گذرد. این جایگزینی در همان زمان سر و صدای بسیاری داشت چون گذشته از شیوه نامطلوب برکناری، در این جایگزینی اهداف و مقاصدی دیده میشد که کمتر کسی به لحاظ شدن منافع علمی و آموزشی در آن باور داشت. با گذشت ۳ سال از این انتصاب فرصت مناسبی پدید آمده است تا با بررسی عملکرد این موسسه به قضاوت چنین تغییراتی بنشینیم که در بدنه علمی و آموزشی ما کم نیستند.
* اهمیت موسسه ای به نام فلسفه
انجمن حکمت و فلسفه ایران در سال ۱۳۵۳ به پیشنهاد و پیگیری سید حسین نصر و با هدف پیشبرد مطالعه و تفکر در زمینه فلسفه و جلب توجه به میراث فلسفی ایران قبل و بعد از اسلام، تأسیس شد. بعد از پیروزی انقلاب و وقفه ای که ایجاد شد، در سال ۶۱ انجمن دوباره بازگشایی شد و بلافاصله با توجه به کلاسهای درسی و سخنرانیها و مباحث علمی و فلسفی که برگزار میکرد، رونق زیادی یافت. غلامرضا اعوانی از سال ۶۳ ریاست این موسسه را بر عهده گرفت. او در این سالها تلاش بسیاری برای مستقل ساختن موسسه انجام داد و تلاشهای وی توانسته بود انجمن حکمت و فلسفه را به مکانی برای جمع شدن تعدادی از اساتید و پژوهشگران بنام فلسفه ایران تبدیل کند. گردهم آیی شخصیت های مهم اندیشه و فلسفه ایران و راه اندازی نشریه های مؤثر چون نشریه علمی پژوهشی و بینالمللی «جاویدان خرد» که به دو زبان انگلیسی و فارسی منتشر میشد و نشریه «مولانا پژوهی» و پشتیبانی از چاپ نشریه Philosophia Islamica برای انجمن بینالمللی فلسفه اسلامی (ISIP)؛ همچنین برگزاری کلاسهای فلسفی با حضور اساتید و شخصیت های بزرگ انجمن که شاید در فضای خارج از این کلاس ها ،استفاده از علم و اندیشه آنها به راحتی برای عموم امکان پذیر نبود، از جمله ویژگی های شکلگیری چنین انجمنی بود.
*برکناری اعوانی با ارسال فکس
ما غلامرضا اعوانی بعد از ۲۳ سال خدمت با ارسال فکسی از سوی وزیر علوم وقت، از ریاست انجمن حکمت و فلسفه برکنار شد و عبدالحسین خسروپناه به ریاست موسسه منصوب گردید. وی کلام اسلامی را در موسسه امام صادق قم خوانده است.
انجمن حکمت و فلسفه ایران در حوزه علوم انسانی جایگاه مهمی در ایران داشته است از این رو تغییر و تحولات چنین موسسهای دارای اهمیت است. تغییر و تحولات در دوره دولت قبلی دامن بسیاری از حوزه های علمی و پژوهشی را گرفته است. اما آنچه سؤال است این است که این دست از تغییرات در آن مجموعه، موسسه یا دانشگاه چه تأثیراتی را در برداشته است.
*آغاز تغییرات در سال۹۰
اولین تغییرات در دولت پیشین در اعضای هیئتامنا اتفاق افتاد که طی حکم وزیر علوم وقت ضمن صدور حکمی برای انتصاب اعضای جدید هیئتامنای موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، نام ضیا موحد و محمدرضا بهشتی، دو تن از اعضای قبلی هیئت رئیسه را حذف کرده بود. هم اکنون هم رضا داوری اردکانی، صدرالدین شریعتی، غلامحسین ابراهیمی دینانی، رضا اکبریان، غلامعلی افروز و مهدی هادوی تهرانی اعضای حقیقی هیئت امنای مؤسسه هستند. این افراد در کنار اعضای حقوقی یعنی وزیر علوم تحقیقات و فناوری (رئیس هیئت امناء)، معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهوری و رئیس مؤسسه (دبیر هیئت امناء) اعضای هیئت امنای مؤسسه را تشکیل میدهند. نکته مهم در این تغییرات جای نداشتن هیچ یک از اعضای هیاتعلمی در بین اعضای هیئت امنا است.
*اولین تغییرات در دوره جدید
بعد از حضور رئیس جدید، انجمن تغییرات بسیاری را به خود میبیند. شاید بتوان گفت یکی از مهترین تغییرات در نحوه پذیرفتن دانشجویان دکتری بوده است. انجمن حکمت و فلسفه در سه رشته فلسفه علم، فلسفه اسلامی و فلسفه غرب دانشجو می پذیرفته است که بعد از آمدن خسروپناه پذیرش دانشجو در رشته فلسفه غرب منتفی می شود و رشته فلسفه اسلامی هم به رشته کلام اسلامی تغییر نام می دهند. هرچند همان دروس فلسفه اسلامی را در کلاس ها تدریس می کردند. نکته قابل توجه در تغییرات غالب شدن مباحث کلامی و دروس مربوط به آن در انجمن هست که این دست از تغییرات با توجه به مدرک و علایق رئیس جدید آن چندان جای تعجب نداشت. اما نکته جایی است که این نوع افراط در یک رشته به نابودی باقی رشته ها منجر شود.
*حق وتوی رئیس موسسه
در سال های اخیر نوع پذیرش دانشجویان دوره دکتری در موسسه حکمت و فلسفه به سبک و سیاقی برگزار میشد که صدای بسیاری از علاقهمندان به حضور در این موسسه را درآورده بود. نحوه گزینش های اختصاصی برای جذب دانشجو، گویا در موسسه حکمت و فلسفه هم دستی بر آتش داشته و با افشاگریهای اخیر درباره نوع انتصابها و پذیرش ها، گویا این نوع برخورد در دوره دولت پیشین امری عادی بوده است. اختصاص بیست نمره (برابر با ۴ حق رأی دیگر اعضا) برای ریاست موسسه و مخفی نگه داشتن آن از دیگر اعضای حاضر در گزینش دانشجو، از دیگر ابداعات و تغییرات رئیس انجمن حکمت و فلسفه بوده است. گاهی حتی کار به اینجا ختم نمیشده است و حق وتو رئیس، حق نظر از دیگر اعضا را سلب کرده و تنها به تشخیص رئیس برای انتخاب اعضا و دانشجویان عمل میشده است.
*ریزش شخصیت های علمی
یکی از بارز و آشکارترین تغییرات و اتفاقاتی که در سه سال اخیر در موسسه انجمن حکمت و فلسفه ایران رخ داد تغییر اعضای هیئتعلمی آن بود. شخصیتی هایی که جزو بهترین های رشته خود محسوب میشدند، طی این سه سال از موسسه رفتند. البته بودند افرادی چون علی معظمی هم که از موسسه اخراج شدند. ظاهرا دکتر معظمی که دکترای فلسفه سیاسی دارد فقط به این خاطر که حاضر نشد مقاله سفارشی رئیس را برای سایت آماده کند، از موسسه اخراج می شود. شخصیت هایی چون دکتر سید امیر اکرمی و دکتر مهدی نسرین که از دانش آموختگان خارج از ایران هستند به درخواست غلامرضا اعوانی، رئیس پیشین موسسه برای همکاری به ایران و فعالیت در موسسه دعوت شده بودند نیز بعد از ایجاد تغییرات و مشکلات موجود در موسسه از آنجا رفتند و جذب مراکز علمی دیگری شدند. افراد دیگری مثل محمد امین شاه جویی، کربن شناس، که ۱۰ سال در موسسه مشغول بوده است، همچنین افرادی چون دکتر لاله قدک پور، دکتر سید نصرالله موسویان از جمله اعضایی بودند که در این سه سال موسسه را ترک کردند. آنچه مسلم است ترک خودخواسته افرادی که موسسه در طی چندین سال آنها را در کنار خود داشته است و جزو سرمایه های آن موسسه محسوب می شدند، آثار منفی بر کلیت مجموعه خواهد داشت.
*تمایل به بازنشستگی در دوره جدید
از سوی دیگر نیز شخصیت های مهم انجمن همچون دکتر شاپور اعتماد و دکتر حسین معصومی همدانی نیز اصرار به بازنشستگی از فعالیت های موسسه را دارند. گروه فلسفه علم یا همان مطالعات علم موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، که زمانی قوی ترین گروه فلسفه علم در کشور محسوب میشد با خارج شدن دکتر کرباسی زاده و بازنشستگی شاپور اعتماد و معصومی همدانی، کاملاً از هم فرو خواهد پاشد. البته پیش از این چنین اتفاقی بر سر گروههایی چون فلسفه غرب نیز آمده است گروهی که دیگر نه تنها دانشجو نمی پذیرد بلکه با محدود شدن فعالیت ها چند سالی را در رخوت به سر می برد. تشکیل گروهی هم که قرار بود با تلاش های اعوانی و به ریاست سید جواد طباطبایی در حوزه فلسفه سیاسی فعال شود نیز با تغییر ریاست در سال ۱۳۹۰ منتفی شد و هم اکنون در مهم تررین موسسه فلسفی کشور جایگاه فلسفه سیاسی خالی است.
* جذب سؤال بر انگیز اعضای هیئت علمی
اما آنچه در فضای امنِ به وجود آمده از حمایت وزارت علوم دولت پیشین، در موسسه انجمن حکمت و فلسفه ایران رخ داد، حضور افراد کم تجربه در کسوت هیئت علمی بود که در مقایسه با اعضای پیشین در توانایی های علمی، پژوهشی و تحقیقاتی به وضوح اختلاف فاحشی داشتند. جوانانی که با نگاهی به رزومه آنها به راحتی می توان به قیاس ساده از این اختلاف دست یافت. می توان گفت تقریبا تمام اعضای هیئت علمی پذیرفته شده در این سه سال، دانش آموختگان موسسه باقرالعلوم(ع) و موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) در قم هستند، موسساتی که به سابقه کاری رئیس فعلی انجمن حکمت و فلسفه چندان بی ربط نیستند.تنها با گذشت ۵ ما از حضور رئیس جدید در انجمن حکمت و فلسفه، وی با نوشتن درخواستی کتبی به رئیس مرکز جذب اعضای هیئت علمی وزارت علوم وقت، اسامی ۸ نفر از شخصیت های مورد نظر خود را برای استخدام به عنوان هیأت علمی در انجمن رد می کند. با نگاهی ساده به وضعیت تحصیلی افراد معرفی شده در سال ۹۰ می توان گفت تقریبا هیچ یک از اعضای معرفی شده مدرک دکتری نداشته اند. جذب نخبگان و پژوهشگران ممتاز و برجستۀ داخل و خارج یکی از اهداف موسسه بوده که در اساس نامه آن هم ذکر شده است اما اینکه چگونه است که افراد نخبه فقط از بعضی موسسات بیرون می آیند، پرسشی است که مسئولین کنونی این موسسه باید به آن پاسخ دهند.
*تعطیلی بخش بین الملل موسسه
یکی از وظایفی که در اساس نامه انجمن ذکر شده است همکاری با مراکز فلسفی و مؤسسات مشابه در جهان است. در واقع می توان گفت یکی از اهداف تأسیس چنین انجمنی در آغاز اشاعه فلسفه اسلامی و معرفی آن در سطح بین المللی بوده است، هدفی که پیش از این توسط اعوانی بسیار به آن توجه میشد. چنانچه پیگیری های غلامرضا اعوانی باعث شد انجمن بینالمللی فلسفی اسلامی (ISIP) تاسیس شده و به تصویب اتحادیه بینالمللی انجمنهای فلسفه (FISP) برسید. اعوانی که خود از اعضای هیئت مدیره «FISP» بود، به مدت ۵ سال نیز ریاست انجمن بینالمللی فلسفه اسلامی را نیز عهده دار شده است. این انجمن هماکنون بیش از ۱۰ شعبه در سراسر دنیا دارد و تاکنون کنفرانسهای متعددی در زمینه فلسفه و تفکر اسلامی در کشورهای مختلف برگزار کرده است. اما متأسفانه در این سه سال هیچ گونه فعالیتی را در حد بین الملل، از این موسسه شاهد نبودیم. می توان گفت بخش بین الملل موسسه به لحاظ تحقیقاتی در این سه سال تعطیل بوده است.
*اعمال سلیقه در انتشار آثار
البته کوتاه شدن قد علمی موسسه فقط محدود به حوزه بین الملل نمی شود بلکه در حوزه نشر و انتشار مقالات علمی و پژوهشی نیز وجود چنین مسائلی به چشم می خورد. هدف از تاسیس بخش انتشارات موسسه انجمن حکمت و فلسفه ایران، حمایت از نویسنده و آثاری بوده است که یا انتشار آنها از عهده ناشران خارج بوده یا حاضر به سرمایه گذاری روی آنها نبوده اند. اما در دوره ریاست جدید حمایت از کتاب ها فقط به قیمت پشت جلد کاهش یافت از این رو نزدیک به ۳۰قرار داد لغو شدند و این فرصت در اختیار آثاری قرار گرفت که از ارزش علمی چندانی برخوردار نبودند. با نگاهی به عناوین کتاب های منتشرشده در این ۳ سال می توان دریافت که اکثر کتابهای منتشر شده حول یک یا دو موضوع کلام و فلسفه اسلامی بوده اند. گاهی حتی کتاب هایی اجازه نشر یافته اند که پیش از این به خاطر وجود اشکالات فراوان، اجازه چاپ نیافته بودند.
*«جاویدان خرد» و چاپ مقالات ضعیف
البته مشکلات به همینجا ختم نمی شود و سایه عدم مدیریت درست را می توان در نشریه علمی و پژوهشی انجمن نیز شاهد بود. «جاویدان خرد» نشریه علمی پژوهشی انجمن حکمت و فلسفه به شمار می رود. پیش از مدیریت جدید، تمام مقاله هایی که در این نشریه منتشر میشدند توسط یک تیم کارشناس، داوری و مورد ارزشیابی برای چاپ قرار می گرفت. در دوره مدیریت عبدالحسین خسروپناه مقالات بدون داوری منتشر میشدند و وقتی از سوی اعضاء هیئت علمی انجمن، عملکرد جناب رئیس مورد اعتراض قرار می گرفت، ایشان داوری مقالات را به قم ارجاع می دادند. در دوره مدیریت جدید تعداد محدودی از این مجله منتشر شد و فصل نامه به دو فصل نام تبدیل شد با این وجود انتشار اولین شماره آن برای انجمن با شرمساری همراه بود چراکه غلط های بسیار و فاحش مقالات از دید منتقدان مخفی نماند و این امر باعث زیر سوال رفتن درجه علمی و پژوهشی مجله شد. وقتی نقدهای تند و تیز منتقدان روی اعتبار مجله سایه افکند مدیر رویه را درست کرد اما هم اکنون نشریه ای که قرار بود مجله تخصصی حکمت و موضوع محور باشد، به یک بولتن چندکاره تبدیل شده است. فلسفه غرب، معرفی فیلسوفان غربی، مباحث کلام اسلامی را می توان یک جا در این مجله مشاهده کرد.
*عدم پیگیری فعالیت های دوره گذشته
عقیم کردن فعالیت هایی که در دوره ریاست قبلی موسسه آغاز شده بود از دیگر اقدامات ریاست جدید بود، اقداماتی که سال ها وقت صرفشان شده بود. جمعآوری نسخ خطی ابنسینا که از هشت سال پیش توسط دکتر اعوانی پیگیری می شد، لغو شد. نجفقلی حبیبی بعد از بازنشستگی به درخواست اعوانی به موسسه می رود و مسئولیت اجرایی کار را برعهده می گیرد. وی حتی برای جمع آوری نسخ خطی سفرهایی به دمشق و ترکیه داشته است و توانسته بود تا حدود زیادی منابع لازم برای تصحیح نسخ را جمعآوری کند. اما بعد از تغییر مدیریت قرار بر این بود که کار ادامه پیدا کند. اما مسئولیت را از وی گرفتند. حتی جعفری که آن زمان در بنیاد حکمت صدرا مشغول بود وقتی توسط نجفقلی حبیبی برای ادامه کار معرفی می شود علی رغم موافقت های ظاهری، به کار گرفته نمی شود و روند پرژهش ناتمام باقی می ماند.
*مخالفت فرجی دانا با خسروپناه
گرچه اعضا بارها ایرادات و مشکلات موجود در مدیریت موسسه را نزد ریاست موسسه انجمن حکمت و فلسفه مطرح کردند اما وی نه تنها تلاشی برای برطرف کردن مشکلات نکرد بلکه با مشکل سازی بر سر راه اعضا آنها را مجبور به ترک انجمن یا کوتاه آمدن از خواسته هایشان میکرد. چندی پیش در دوره وزارت فرجی دانا بر وزارت علوم سه نفر برای بررسی اوضاع و کم و کیف مدیریت به انجمن آمدند. ارزیابی ها آنها را به این نتیجه رساند که بحث از تغییرات در مدیریت و دیگر ساختارها امری لازم الاجرا است. اما با این وجود کاری از پیش برده نشد و گویا حامیان ریاست عبدالحسین خسرو پناه با شیوه های منحصر به فرد خود توانسته بودند در این مورد هم اهداف خود را پیش ببرند.