آکادمی مطالعات ایرانی لندن(LAIS)
در نشست بررسی جایگاه اخلاق و فلسفه در تفکر و اندیشه خواجه نصیرالدین طوسی که در محل نجمن حکمت و فلسفه ایران برگزار شد دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی و دکتر مصطفی محقق داماد به ایراد سخن پرداختند. آنچه در پی می آید گزارشی از سخنان این دو استاد فلسفه است.
کلید واژگان: خواجه نصیرالدین طوسی، فلسفه، اسلام، حکمت، اخلاق.
***
دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی، استاد فلسفه دانشگاه تهران در همایش اخلاق و فلسفه از نگاه خواجه نصیر درباره «شرح خواجه بر اشارات ابن سینا، گفت: متکلمین قرون اولیه اسلام همه از اهل سنت بودند و ما در شیعه متکلم برجستهای نداشتیم چون شیعیان گوششان به کلام ائمه معصوم(ع) بود و نیازی را به علم کلام احساس نمیکردند.
وی با بیان اینکه در شیعه روایات ائمه(ع) بسیار بالاتر از علم کلام بود. از نظر علم کلام، اهل سنت بالاتر از شیعیان بودند تا زمانی که خواجه نصیرالدین بزرگ ظهور کرد. کتاب «تجرید الاعتقاد» که برخی آنرا «تحرید الاعتقاد» خواندهاند، کتاب عظیم خواجه است که ظاهرش کلامی است اما چیزی از کتاب فلسفی کم ندارد.
دینانی با بیان اینکه هنگامی که خواجه وارد میدان علم کلام شد، کلام شیعی جان گرفت و نه تنها این علم را ارتقا بخشید، بلکه کلام شیعی را به فلسفه الهی تبدیل کرد، اظهار داشت: با قاطعیت میگویم اگر خواجه نصیرالدین طوسی به ظهور نرسیده بود امروز حکیمی مانند ملاصدرا و پیروان او همچون حکیم زنوزی و علامه طباطبایی را نداشتیم.
این استاد فلسفه اسلامی با بیان اینکه اوج تفکر عقلانی شیعی از خواجه نصیرالدین آغاز شد، اظهار داشت: در تمام اهل سنت هیچ فیلسوفی مانند ملاصدرا، ابنسینا و علامه طباطبایی وجود ندارد و شاید به همین خاطر است که اهل سنت با خواجه نصیرالدین طوسی دشمنی خونی دارند و خیلی با خواجه بد هستند. آنها خواجه نصیرالدین را «ممیتالدین» میخوانند، زیرا خواجه به فکر شیعی ارتقای چشمگیری بخشید.
ابراهیمی دینانی با بیان اینکه اگرچه امروز خیابانی به اسم خواجه نصیر داریم اما متاسفانه این حکیم بزرگ را که خدمات بزرگی به عالم تشیع کرده است، خوب نشناختیم، بیان کرد: خواجه سختی زیادی متحمل شد و خودش میگوید سختی که متحمل شدم، قابل تصور نیست. اگر غربیها آثار متعدد او را در حوزههای مختلف از حکمت، کلام، ریاضی، نجوم و … ببینند، حیرت میکنند. اگرچه غربیها با ما میانه خوبی ندارند اما در جاهایی انصاف را رعایت میکنند. به عنوان مثال، آنها نام خواجه نصیرالدین را در ناسا ثبت کردهاند، زیرا به بزرگی این آدم اعتراف دارند و اذعان میکنند که در ۸۰۰ سال پیش سخنان عجیبی درباره نجوم گفته است.
وی با اشاره به خدمات برجسته خواجه نصیرالدین در زمان حکومت هلاکوخان مغول گفت: خواجه رصدخانه مراغه را ساخت و ۴۰۰ اندیشمند و حکیم از سراسر ایران را جمع کرد. این مرد بزرگ، شرح اشارات ابنسینا را نوشت و پس از ابن رشد که در برابر انتقادات امام محمد غزالی از فلسفه دفاع کرده بود، دومین کسی است که به نحو شایسته از فلسفه دفاع کرد و آنرا به جایگاه اصلی خود بازگرداند.
ابراهیمی دینانی در ادامه سخنانش اظهارداشت: ابن رشد اندلسی در برابر غزالی که کتاب «تهافتالتهافت» را نوشت، کتاب «تهافت الفلاسفه» را نگاشت و نخستین کسی بود که از فلسفه دفاع کرد. خواجه نصیرالدین طوسی هم در برابر شرح اشارات فخرالدین رازی، شرح دیگری بر اشارات نوشت و از اتهامات و انتقادات فخر رازی نسبت به ابنسینا انتقاد کرد و به آنها پاسخ داد.
این استاد بازنشسته فلسفه دانشگاه تهران با تأکید بر اینکه خواجه دومین کسی است که از فلسفه و ابنسینا به نیکی دفاع کرد، گفت: تفاوت ابن رشد و خواجه نصیرالدین طوسی بر این است که نخست اینکه ابن رشد ابتدا غزالی را رد میکند اما بعدها با غزالی دوست میشود و بر علیه ابن سینا موضعگیری میکند. دوم اینکه ابن رشد از خود هیچ شاگردی بر جا نگذاشت اما خواجه نصیرالدین طوسی با واسطه شاگردی مانند ملاصدرا دارد.
همچنین آیتالله مصطفی محققداماد استاد دانشگاه شهید بهشتی در همایش اخلاق و فلسفه از نگاه خواجه نصیر در مورد «خواجه نصیرالدین طوسی، نظریه پرداز اخلاق شیعی» به ارائه سخن پرداخت.
وی گفت: خواجه نصیرالدین طوسی را معمولاً به عنوان نظریهپرداز کلام شیعی میشناسیم و این مسأله کاملا درست است، چرا که تا پیش از خواجه اثر مهمی در کلام شیعی وجود نداشته و بعد از خواجه هم هر اثری که نوشته شده است، در حاشیه آثار او قرار دارد، اما بزرگی این شخصیت فکری فقط به واسطه نظریهپردازیاش در کلام شیعی نبوده است.
وی افزود: مؤلف کتاب بزرگ «تجرید الاعتقاد» که یکی از بزرگترین کتابهای کلام شیعی است، خدمت بزرگ دیگری به تشییع کرده و آن نظریهپردازی نظام اخلاقی شیعی است.
محقق داماد با بیان اینکه کتابهای اخلاقی خواجه نصیر تنها حاوی موعظه و پند و نصیحت نیست، اظهار داشت: اگر اخلاق تنها پند و نصیحت باشد که در همه جا یافت میشود. بنابراین، نظام اخلاقی با پند و نصیحت تفاوت دارد.
استاد دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد: خواجه نصیر به عنوان یک متفکر شیعی برای مکتب تشیع نظام اخلاقی قایل است و برای اخلاق جایگاه نفسالامری را در نظر میگیرد. او همه چیز را به دست شریعت نمیدهد و اخلاق را به نحو مطلق بر شریعت متکی نمیسازد، بلکه در جاهایی آموزهها و قواعد اخلاق را بر قلمرو عقل طرح میکند.
وی تأکید کرد: خواجه نصیر اخلاق مبتنی بر شریعت برای همه شرایط و جایگاههای معرفتی احکام اخلاقی را صادر نمیکند، بیان کرد: بسیاری از شرایط وجود دارند که در آنها مسایل اخلاقی ایجاد میشوند ولی حکم شرعی اخلاقی برای آنها وجود ندارد، در چنین مواقعی باید با عقل به احکام اخلاقی رسیدگی کرد.
عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با بیان اینکه خواجه نصیر با طرح دو اصل در تجرید الاعتقاد به عنوان یک متفکر شیعی برای اخلاق تشیع یک نظام ساخته است، گفت: نخست نظریه ذاتی بودن حسن و قبح اعمال بشری به این معنا که اعمال در درون ذاتش قبیح یا حسن است و اعتباری نیست چرا که نفسالامر برای حسن و قبح ارزش قائل است.
محقق داماد اصل دوم را عقلی بودن حسن و قبح به شمار آورد و بیان کرد: مدرک حسن و قبح عقل بشری است عقل میتواند حسن و قبح حتی مصادیق آنرا تشخیص دهد. این دو اصل چیزی بنام اخلاق بوجود میآورد که اگر نباشد در حقیقت به انکار اخلاق رسیدهایم و هرچه میماند شرع (اعم از واجب، حرام، مکروه یا مباح) است.
وی تأکید کرد: خواجه نصیر الدین طوسی همه چیز را به دست شریعت نمیدهد چرا که اعتقاد دارد یک جاهایی قلمرو عقل است و جاهایی هم شریعت. بنابراین برای اخلاق جا باز کرده است.