دکتر مهدی محقق
رئیس سابق انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ایران
شهر بروجرد در زمان ما بزرگانی را در خود پرورانده که هر یک در زمینه خود «آیت»ی برجسته از خداوند دانا و توانا بودهاند. نخست باید قلم را به نام آیتالله العظمی بروجردی متبرک ساخت که با دقت و موشکافی علمی خود روش تازهیی در پژوهشهای فقاهتی و روایتی ارائه داد و برای نخستین بار پایهیی را بنا نهاد که طلاب به بررسی اصول و نقد اسناد روایات بپردازند:
راویا للحدیث لم یحوج المعـ
روف من صدقه الی الاسناد
انفق العمر ناسکا یطلب العلم
ـم بکشف عن اصله و انتقاد
از حوزه که بگذریم در دانشگاه مرحوم دکتر عبدالحسین زرینکوب از همان سرزمین علمخیز و عالمپرور برخاست که چراغ تاریخ پرافتخار این کشور را برای چندین دهه روشن نگه داشت. افسوس که با ناسپاسی اهل زمان «آن سرو به ناوقت بخمید چو چنبر»:
مازلت تبحث فیالتاریخ مجتهدا
حتی رایتک فیالتاریخ مکتوبا
و همچنین دکتر سیدجعفر شهیدی- اطال الله عمره الشریف – که با احاطه خود به ادب عربی و فارسی، استادان زمان حاضر را پرورش داد که همه آنان هماکنون حافظ زبان فارسی که نماد هویت ملی و ادب فارسی که مظهر فرهنگ ملی است در اقصی نقاط ایران هستند.
پس از این دو استاد توانا و توانمند به مصداق «فعززنا هما بثالث» باید از دوست بزرگوار و استاد فرزانه استاد عبدالمحمد آیتی (عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی) یاد کنیم- خداوند ایشان را مورد رحمت قرار دهد – که با وجود حوادث ناگوار که در زندگی او رخ داد دمی از کسب علم و نشر دانش و ترویج ادب و فرهنگ اسلامی- ایرانی کنار نگرفته و هماکنون که بیش از هشتاد بهار از عمر پربار و پربرکت او میگذشت باز هم آثار نفیس و ارزندهاش زینتبخش کتابخانههای کشورمان است.
آغاز زندگی آیتی، همراه با سختیها و مشقات فراوانی بوده و او از طریق مکتبها و مدارس سنتی به حوزههای علمیه بروجرد و قم راه یافته و سپس با ورود به دانشکده علوم معقول و منقول و دانشسرای عالی، «روش تحقیق جدید» را فرا گرفته و با علاقهیی که به ادب عربی داشته به ترجمه متون ادبی کلاسیک و نو پرداخته و در این زمینه شهرت فراوانی در میان اهل علم یافته است. او که از آغاز جوانی شور ترجمه قرآن کریم و نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه یعنی سرچشمه جوشان و خروشان فرهنگ اسلامی را در سر میپرورانده به خوبی متوجه این حقیقت بوده که نخست به ترجمه شاهکارهای ادب دوره جاهلی بپردازد تا بتواند رموز دلایل اعجاز قرآن و اسرار بلاغت آن را دریابد و در مورد نهجالبلاغه با علم و درایت بتواند اظهار کند که:
کلام علی کلام علی
و ما قاله المرتضی، مرتضی
ترجمه معلقات سبع او را بر درک و فهم رموز ادب عربی و استعارات و تشبیهات و کنایات آن زبان توانا ساخت. این قصاید همان قصایدی است که در بازارهای معروف عربستان همچون عکاظ و ذیالمجاز حایز بهترین رتبه شده بودند که شایستگی آن را مییافتند که در خانه کعبه آویخته شوند که:
در میان خانه کعبه فرو آویختند
شعر نیکو را به زرین سلسله پیش عزی
ترجمه قرآن آیتی، در ردیف بهترین ترجمههای زمان حاضر همچون ترجمه بهاءالدین خرمشاهی و سیدجلالالدین مجتبوی و سیدعلی موسوی گرمارودی قرار میگیرد:
وجود شریفش که بود آیتی
برافراخت در شرع دین، رایتی
اگر قرآن را همچون آب، اسم جنس بدانیم که اطلاق بر قلیل و کثیر میشود و سلمان فارسی را که سوره حمد را برای ایرانیان ترجمه کرد، نخستین مترجم قرآن بهشمار آوریم؛ بزرگان یاد شده از جمله عبدالمحمد آیتی، حلقه پایانی این سلسله است که در چهارده قرن سخن الهی را برای مردم ایران گزارش کردند و کسانی همچون مترجمان تفسیر طبری و میبدی (صاحب کشفالاسرار) و شیخ ابوالفتوح رازی و سورآبادی و دهها، بلکه صدها مانند آنان در استوار ساختن اندیشه و عقاید مردم سرزمین و روشن نگاه داشتن نور خداوندی به جان کوشیدند و وعده الهی را که او خود حافظ و نگاهدارنده قرآن است، تحقق بخشیدند:
مصطفی را وعده کرد الطاف حق
گر بمیری تو نمیرد این سبق
ما کتاب و معجزت را حافظیم
بیش و کم کن را زقرآن رافضیم
اگر از مقام والای علمی استاد آیتی بگذریم و به پایههای اخلاقی و معنوی او بهغور بپردازیم، میبینیم که او همچون مولای خود، مولای متقیان، دنیا را خوب شناخته و از آن به حداقل اکتفا کرده، جاه و جلال و مال و منال، او را فریب نداده و غرور دنیا را به دنیامداران سپرده است:
از من چون شناختم ترا بگذر
آنگه بفریب هر که را خواهی
دوستان آیتی، بر سلامت نفس و حسن خوی او اتفاق دارند و او را بر داشتن فضایل اخلاقی و سجایای انسانی ستایش میکنند. همکاران او همچون پدر، او را گرامی میدارند و پروانهوار گرد شمع وجود او میگردند:
نمیل الی جوانبه کانا
اذا ملنا نمیل الی ابینا
من از سال ۱۳۲۷- که وارد دانشگاه معقول و منقول شدم و در مدرسه عالی سپهسالار دارای حجره و راتبه گردیدم – با آیتی آشنایی پیدا کردم و همواره سلام و علیک گرمی با هم داشتیم و همیشه در جزر و مد زندگی او قرار داشتم و حتی زمانی که جهله و سفله زمان با حقد و حسد که بر علم این دانشی مرد داشتند، موجب انتظار خدمت او شدند و او با کار در دکه بلیتفروشی شرکت واحد ارتزاق میکرد، گاه گاه به او سر میزدم و او را دلداری میدادم که خورشید برای همیشه زیر ابر نمیماند و علم را شرافتی ذاتی است که به تنقیص ناقصان کم نمی شود :
قیمت دانش نشود کم بدانک
خلق کنون جاهل و دون همت است
کوکب علم آخر سر بر کند
گرچه کنون تیره و در رجعت است
و این اندیشه ما تحقق یافت و عبدالمحمد آیتی هم اکنون همچون ستاره ای بر تارک فرهنگستان زبان و ادب فارسی می درخشد و آثار ارجمند او سایر نهادهای علمی کشور ما را همواره نورانی نگاه میدارد.
کلید واژگان: آیتی، قرآن، اسلام، فرهنگ، ادب، فارسی، محقق.