دکتر سید سلمان صفوی
آکادمی مطالعات ایرانی لندن
برآی ای صبح روشندل خدا را که بس تاریک میبینم شب هجر
دوره مدرنیته که از جانب سنتگرایانی نظیر گنون، شوان و نصر دوره ظلمت خوانده شده، میل بازگشت به گفتمان شهریاری معنوی را در بخش هایی از جامعه بشری احیا کرده است. منتظران مهدی موعود (عج) با اعتراض نسبت به شرایط جهانی، خواهان تغییر مناسبات و نظم موجود جهانی هستند. مارکس، هربرت مارکوزه، اوژن یونسکو، هایدگر و شریعتی با اصطلاحات مختلف دوره مدرنیته را دوره الیناسیون”Alienation”مدرن بشریت خوانده اند. مناسبات ناعادلانه اقتصادی عقلانیت ابزاری، بوروکراسی و ماشینیسم انسان را در دوره مدرنیته از خود بیگانه کرده اند.
اعتراض منتظران مهدی موعود (عج) جنبه ایجابی و سازنده دارد؛ از یک سو وضع موجود حکومتها را برنمیتابند و با حکومتهای طاغوتی با روشهای مختلف مبارزه میکنند و از سوی دیگر با تهذیب نفس و تلاش برای ساختن انسانهای الهی و تأسیس هستههای نوری متشکل از انسانهای منوّر به نور حضرت حق و خدمتگزار به خلق و ترویج مکتب جوانمردی و مروّت بر اساس تعالیم مولیالموحّدین امام علی (ع)، مقدمات ظهور حضرت حجه بن الحسن عسگری (عج) را فراهم میسازند.
منتظر مهدی موعود (عج) مجاهدی به تمام معناست؛ چنان که جهاد اکبر زیر بنای حرکت اعتراضی او و جهاد اصغر پرکسیس اوست؛ که پیوند دهندۀ ذکر، فکر و عمل اجتماعیِ مجاهد مهدوی است و به مقتضای کلام الله مجید که می فرماید: “فَضَّلَ اللهُ المُجاهِدینَ عَلَی القاعِدینَ اجراً عظیماً” از بهترین انسانها هستند.
در شرایطی که نهادهای جهانیِ سکولارِ دوره مدرن نظیر سازمان ملل، صندوق بین المللی پول، بانک جهانی، یونسکو و … نتوانستهاند نیازهای اساسی بشر شامل همزیستی مسالمت آمیز، عدالت، امنیت و صلح پایدار را برقرار سازند، بازگشت به حقیقت گفتمان شهریاری معنوی برای انسانهای منتظر و آگاه، امری محتوم و ضروری است.
در حالی که پست مدرنها صِرفاً از مدرنیته اتقاد کردهاند و از ارائه راه حلی برای خروج از بحران خطرناک کنونی بازماندهاند، گفتمان مهدویت ضمن اتخاذ موضع مخالف با شرایط موجود سیاسی، فرهنگی، اخلاقی، اقتصادی، معنوی و امنیتی جهان؛ راه برون رفت از بحران موجود را بازگشت به دین گرایی و پیروی از پرنسیبهای اصیل انسان کامل و شهریاری معنوی می داند. عموم عرفا و طریقتهای معتبر عرفانی نیز بر اصل یقینی مهدویت باور جازم دارند.
دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا تن رسد بجانان یا جان ز تن برآید
انسان کامل – حضرت حجه بن الحسن عسگری (عج) – در سفر چهارم معنوی خود به صورت وجودی مینوی و الهی، برای هدایت و دستگیری خلق همراه با حق، به میان مردم بازگشته (مِنَ الحَقِّ اِلَی الخَلقِ مَعَ الحَق)، شهریاری معنوی را در جامعه برقرار میکنند.
براساس مستندات موثق، موعود آخرالزمان، حضرت مهدی فاطمه (عج) فرزند مشترک امام حسن عسگری (ع) و نرجس بانو از نسل امام حسین (ع) اند. آن وجود شریف در سال ۲۵۵ هجری قمری متولد شده اند و اکنون در حالی که در غیبیت کبری هستند و ما از ایشان غایب هستیم بین ما زندگی میکنند و واسطۀ فیض عالم لاهوت به عوالم مادون و عامل تداوم هدایت الهی اند. برخی از دستورات ایشان نیز از طریق حضرت خضر (ع) و سی تن از یارانشان در جهان عملیاتی میشود. در آخرالزمان حضرت مسیح نیز به عنوان مؤید حضرت حجت (عج) در حالی که عامل به احکام اسلام است بازگشته، برای برقراری آرمانهای مشترک الهی با حضرت مهدی (عج) همراهی و همکاری میکند. همراهی حضرت مسیح با حضرت مهدی(عج)، اسباب تسریع پیوستن مسیحیان به نهضت حضرت صاحبالزمان (عج) میگردد. بر اساس روایت کلینی از امام صادق (ع) پنج علامت قطعی ظهور حضرت صاحب الزمان محمد بن حسن عسگری (عج) عبارتند از: بانگ آسمانی، خروج سفیانی، خسف بیدا، قتل نفس زکیه و قیام یمانی[i].
حضرت مهدی(ع) از طریق مادر عامل اتصال تمدنهای ایرانی و مسیحی میشوند. زیرا شهربانو همسر امام حسین (ع) و مادر حضرت امام سجاد (ع)، دختر یزدگرد سوم شاهنشاه ساسانی است و نرجس بانو همسر امام حسن عسگری (ع) و مادر حضرت مهدی(عج) نیز دختر یشوعا، فرزند قیصر پادشاه روم و مادرش از فرزندان شمعون بن حمون بن صفا، وصی حضرت عیسی (ع) است که هر دو به دست مبارک معصومین علیهم السلام به اسلام تشرف یافته اند.
حضرت مولانا در باب شهریاری معنوی انسان کامل می سراید:
شاه آن باشد که از خود شَه بُوَد نه به مخزنها و لشکر شَه شود
(مولوی، مثنوی، دفتر۲، بیت ۳۲۰۵)
حضرت مهدی فاطمه (عج) بر خلاف باور عوام برای جنگیدن ظهور نمیکنند، بلکه ایشان برای برقراری همزیستی مسالمت آمیز، صلح و امنیت پایدار، عدالت و فضایل اخلاقی و برپایی جامعه توحیدی و حکومت عدل و قسط الهی به میان توده مردم بازمیگردند. حضرت صاحب الزمان (عج) با استقبال و حمایت تودهها بر صاحبان زر و زور و تزویر پیروز شده، دین را از بدعتها و وارونه سازیها تطهیر مینمایند.
حضرت حجت بن الحسن عسگری (عج) با استقرار معنویت توحیدی و حکومت صالحین و شهریاری معنوی برای سعادت دنیوی و اخروی مردم، بیچارگان را فریادرساند و دردهای دردمندان را به مدد نفس قدسی خود درمان میکنند. ایشان با تدبیر قدسی و بصیرت حقیقی مأخوذ از حضرت حق، جامعه ای توحیدی بنا میکنند که در عین تکثر دارای وحدت توحیدی است. بدین ترتیب حکومت پلیسی پایان یافته، پلیسِ درون، نظارت بر رفتار آدمی را بر عهده میگیرد.
تلفیق عقل معاش و عقل معاد راهنمای زندگی آدمیان میگردد و عقل رحمانی به تمشیت مملکت میپردازد. در جامعه امام زمانی بوی عطر مهربانی و دوستی، اعتماد و قسط، برادری و برابری، گذشت و ایثار، آزادی و تعاون، اخلاق و معنویت مشام آدمیانِ فارغ از رنگ و طبقه، جنسیت و ملیت را می نوازد. انسان با خود، جامعه، طبیعت و خدا به صلح و صفا میرسد. امام (عج) تجلی حضرت حق است و مردم به سیره ایشان زندگی میکنند و سبک زندگی جدیدی بدون فشار و سر نیزه، به مدد عشق و رهبری رحمانی در جامعه ظهور مییابد. انسان دوست انسان شده، دوره “انسان گرگ انسان” به پایان میرسد و جامعه سالم توحیدی به میل و اراده ملتها تأسیس میشود.
ما با اجتناب از معاصی الله و انجام اعمال صالح می توانیم در تعجیل فرج منجی بشریت آقا امام زمان(عج) مشارکت پویا و مثبت داشته باشیم.
مـژده ای دل که مسیــحا نفســی می آید که ز انفاس خوشش بوی کســی می آید
از غم هجر مکن ناله و فـریاد که دوش زده ام فالـــی و فــریاد رســــی می آید
آکادمی مطالعات ایرانی لندن
شعبانالمعظم ۱۴۳۴ – تیر ماه ۱۳۹۲