منوچهر دین پرست
آکادمی مطالعات ایرانی لندن (LAIS)
دینپژوهی در جامعهیی عمیقا دینی امری خطیر است و همواره حساسیتزا. با وجود این حتی جوامعی که در آنها حضور دین بسیار کمرنگ و حاشیهیی است، مطالعات دین امری ضروری و حیاتی است. دین به عنوان معنای زندگی، روح جهان بیروح و اساس جهانبینی تقریبا اکثریت انسانها جایگاه مهمی در زندگی بشریت به خود اختصاص داده است و غفلت از آن اشتباهی جبرانناپذیر است. از همین دیدگاه گسترش و توسعه مطالعات دینی و به تبیر دقیقتر دینپژوهی اهمیت خود را نشان میدهد:
***
«همانطور که انتظار میرفت، جوان مرد. سال اخر عمرش، رنج بسیار کشید؛ نه تنها به سبب بیماریش، بلکه همچنین بیم آن را داشت که من از بیماری سرطان او با خبر شوم و بیآرام و قرار از ادامه کارهایم باز بمانم. از پزشکان، خانواده و دوستان من در بخارست و لیسبون خواهش کرده بود که هیچ چیز در این باره به من نگویند. شگفت آنکه این راز کاملا از من مخفی نگه داشته شده بود؛ و من فقط چند روز پیش از مرگش از بیماری او خبردار شدم». زمانی که میرچاالیاده در نوامبر سال ۱۹۴۴ با اندوهی ناگفتنی این جملات را در مورد همسرش نینا مارش مینوشت، تنها ۳۷ سال داشت و در اوج آفرینشگری و خلاقیت فکریاش در زمینههای دینشناسی، قومشناسی، هندشناسی، پژوهش در زمینه اساطیر و سمبلها و داستاننویسی بود. اهل بخارست بود اما زبانهای انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، ایتالیایی، یونانی، عبری، سانسکریت، فارسی و … را میدانست، سالها در هند تحصیل کرده بود و در سال ۱۹۳۳ از پایاننامه خود در مورد یوگا دفاع کرده بود.
الیاده که برخی او را بزرگترین مورخ ادیان و اسطوره شناس قرن بیستم میخوانند از
آن دست محققانی بود که بسیار میدانست و بسیار نیز سفر میکرد. او خود مینویسد: «خط سیر زندگی فرهنگی من: بخارست، کلکته، لیسبون، پاریس، شیکاگو. فقط بعد از یک فعالیت گسترده و دیوانهوار از ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۰، این حق را دارم که از رومانی جدا شوم و تفکر و نوشتن برای جمعیتی وسیعتر در یک چشمانداز جهانی را شروع کنم.» الیاده کتابهای زیادی نیز نوشت: اسطوره بازگشت جاودانه، قدسی و دنیوی، انگارههای دین تطبیقی، اسطوره، رویاها و رازها و اثر چند جلدی تاریخ مفاهیم دینی. او در دهه آخر عمرش به طرحریزی و نظارت بر تالیف و تدوین دایرهالمعارف دین مشغول بود. اثری که پس از دایرهالمعارف مشهور دین و اخلاق ویراسته جیمز هیستینگز(۱۸۵۲-۱۹۲۲) و با ویراستاری میرچاالیاده به نگارش در آمد و اثری مستقل و متفاوت به تعبیری مکمل آن و خواندنیتر از آن است. این اثر در مقایسه اثر هیستینگز که بیشتر توسط غربیان و با نگاه غربی نگاشته شده است، بالغ بر ۱۴۰۰ نویسنده از سراسر جهان دارد و محققان از حوزه ادیان مختلف در تدوین و نگارش آن همکاری کردهاند. الیاده پس از تکمیل تدوین این دایرهالمعارف و درست یک ماه پس از نگارش پیشگفتار خود بر آن، در ۲۲ آوریل ۱۹۸۶ در شیکاگو در گذشت. مراسم تشییع جنازه روز بعد انجام گرفت. در این مراسم که در دانشگاه شیکاگو برگزار شد، نزدیکان او بخشهایی از آثار وی را به زبانهای رومانی، فرانسه و انگلیسی بازخوانی کردند و شخصیتهایی چون سائول بلو، پل ریکور و وندی او. فلاهرتی شرکت داشتند.
اساس نوآوریهای الیاده را باید در نگرش او به دین و دینپژوهی جست. او در تفسیر و تحلیل پدیدههای دینی، روش و نگرش تازهیی داشت؛ و بر آن بود که نمادپردازی دینی، بهترین جلوه پاسخ خلاقانهیی است که انسان فطرتا دینورز، به هیبت هستی و حضور در کیهان ناپیدا کران میدهد. انسان نهایتا با کیهان همسو و همساخت است و این همان همان هماهنگی و همسانی جهان صغیر با جهان کبیر است که ریشه در اندیشههای دینی و عرفانی کهن دارد. اساطیر کهن که حکم صور ازلی یا اعیان ثابته را دارند، هنوز همچنان در ذهن و زندگی انسان جدید نفوذ دارند. الیاده بر آن است که تاریخ و تحقیق ادیان، همدیل و انساندوستییی به بار میآورد که بسی فراتر از و اصیلتر از اومانیسم غیر دینی غربی است. او در مقدمه خود بر دایرهالمعارف دین مینویسد: «تاریخ ادیان، سرگذشت مواجهه انسان، با امر قدسی است؛ یعنی یک پدیده فراگیر که در صورتهای مختلفی جلوه کرده است»
روش و نگرش الیاده، تلفیقی و چندوجهی و کثرتگرایانه و همراه با وسعت مشرب است و آمیزهیی است از مردمشناسی، پدیدارشناسی به سبک هوسرل، ساختارگرایی، و تاویل و کشف معنای باطنی یا هرمنوتیک. این نکته نیز در نگرش دینپژوهانه او شایان ذکر است که از نگاه الیاده قدس یا امر قدسی، یعنی جوهر مشترک همه جلوههای حیات و فرهنگ دینی، را امری اصیل، بسیط، واحد و تحویلناپذیر یعنی غیر قابل تجزیه و تحویل به حقایق، امور، عناصر، تجارب و معارف دیگر میداند.
در نگارش آنچه آمد از زندگینامه و مقدمه کتاب دینپژوهی بهره گرفتیم. چاپ سوم کتاب دینپژوهی ویراسته میرچاالیاده و با ترجمه بهاءالدین خرمشاهی توسط انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر گردیده است. چاپ نخست این کتاب در سال ۱۳۷۲ و چاپ دوم آن در سال ۱۳۷۵ به صورت دوجلدی منتشر شده بود. کتاب مشتمل بر ۲۱ مقاله از مدخلهای دایرهالمعارف دین ویراسته میرچاالیاده است که در سه دفتر گردآوری شدهاند. در آغاز دفتر اول سالشمار زندگی الیاده نوشته میرچاهاندوکا با ترجمه دکتر محمد علی صوتی آمده است که در لابلای آن یادداشتها و خاطراتی از الیاده ذکر شده و همین امر سالشمار را از حالت تقویمی و بیروح خارج کرده و ضمن خواندنی کردن آن، حضور اندیشمند را در سالهای زندگی و کار به تصویر کشانده است. دفتر اول کتاب سه مقاله را در بر میگیرد با عناوین دین، دینپژوهی، پدیدارشناسی دین. روشن است که مقالات این دفتر میکوشد ضمن نگرشی کلی به مقوله دین، جایگاه دینپژوهی در علوم انسانی معاصر را نشان دهد و به روشیسازی رویکرد خاص صاحبان دایرهالمعارف یعنی پدیدارشناسی نیز میپردازد. در دفتر دوم مطالعات دینی از دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار میگیرد و به بررسی نسبت دین با سایر علوم و تفسیرهای مختلفی که این دیدگاهها از مقوله دین عرضه میدارند، اختصاص یافته است. در این دفتر به مقالههایی در زمینه فلسفه و دین، روانشناسی دین، رواندرمانی و دین، تعدد ادیان، جامعهشناسی دین، باستانشناسی و دین و علم و دین بر میخوریم.
دفتر سوم بیشتر به متن ادیان میپردازد و مهمترین درونمایهها و مضامین دینی را در قالب مقالهها و جستارها مورد بازنگری قرار میدهد. در این دفتر مقالههایی درباره خدا در ادیان مختلف، شک و ایمان، توحید، جاودانگی روح و متن مقدس میبینیم.
این مقالهها از مجلدات ۱۶ گانه دایرهالمعارف دین به زبان انگلیسی که در حدود ۸۰۰۰ صفحه، ۸ میلیون کلمه دارد و در مدت ۷ سال تدوینش به طول انجامیده است، انتخاب شدهاند. این اثر ۱۷۵۰ مقاله اصلی دارد و ۱۴۰۰ نفر از دینپژوهان و پژوهندگان از ۵۰ کشور جهان با آن همکاری کردهاند. الیاده در آغاز دیباچه این اثر سترگ مینویسد: «چنین دایرهالمعارفی، میبایست پیشتر از اینها تدوین میشد. انفجار اطلاعات دهههای اخیر، عرضه جدید مواد تحقیقی موجود را در همه زمینههای مطالعات دینی-در سنن دینی تاریخی، همچنین در نظامهای دینی امی یا بدوی- ایجاب میکرده است. به علاوه، در نیم قرن اخیر، رهیافتهای روشمندانه نوین و تفسیر و تاویلهای کارآمدتر، دانش ما را از ارزش وجودی، کارکرد اجتماعی، و خلاقیت فرهنگی دینی سراسر تاریخ، ارج و اعتباری تازه بخشیده است. ما اکنون ذهن و رفتار انسان دینورز[هومورلیجیوسوس] را بهتر در مییابیم و درباره منشا، رشد و بحرانهای ادیان مختلف جهان بیشتر میدانیم.»
رویکرد نویسندگان و ویراستاران این اثر دو ویژگی اساسی دارد: نخست آن که تاریخی است بدین معنا که بر مناسبات متقابل میان تاریخچههای هر یک از ادیان اعم از پیش از تاریخی، سرآغاز تاریخی، تاریخی، پیش از مدرن، مدرن و تاریخ خود دین یعنی اساطیر، نمادها، شعایر و نظایر آنها مبتنی است. این ویژگی به طور کلی محتویات این اثر را معرفی میکند. ویژگی دوم این اثر بر صورتبندی و نگاه مولفان تاکید دارد. روش بررسی چنانکه در مقدمه جوزف م.کیتاگاوا، یکی از ویراستاران عمده و متخصصان موضوعی این دایرهالمعارف و همکار نزدیک الیاده آمده است، پدیدارشناسانه و مبتنی بر تطبیق جامعهشناختی و روانشناختی ادیان است، روشهایی که الیاده به عنوان مطالعه ریختشناختی(مورفولوژیک) دین از آنها یاد میکند.
در پایان بد نیست نگاهی به رویکرد این دایرهالمعارف به دین اسلام نیز اشارهیی گردد. ویراستاران مقالات اسلامشناسی این دایرهالمعارف دو چهرهاند: نخست چارلز آدامز، اسلامشناس و استاد دانشگاه مکگیل و بنیانگذار موسسه مطالعات اسلامی آن دانشگاه در کانادا و سپس خانم آنهماری شیمل، اسلامشناس و ایرانشناس و پژوهنده عرفان و ادیان شرقی و استاد فقید دانشگاه هاروارد. نگاه خود الیاده به اسلام در مقدمه او بازتاب یافته است: «دریافت ما از عرفان اسلامی، به مدد آثار لویی ماسینیون، تحولی اساسی یافته است. نیز هانری کربن و شاگردانش ابعاد مغفول مانده سنت باطنی اسماعیلی را آشکار کردهاند». کیتاگاوا نیز در مورد رویکرد این اثر به اسلام مینویسد: «ویلفرد کنت ول اسمیت در جایی گفته است که از نظر بیگانگان، اسلام صرفا دین اقوام مسلمان است؛ ولی از نظر مسلمانان، اسلام دین حق است. دایرهالمعارف ما جدا کوشیده که در این مورد بین معانی درونی- یعنی کلامی(الهیاتی)، رستگاریشناسی- و معنای بیرونی-یعنی تاریخی، جامعهشناختی، مردمشناختی و فرهنگی- توازن ایجاد کند؛ ولی بعید است که کوششهای ما ستیهندگانی را که فقط به معنای «درونی» و «بیرونی» دین تمسک جستند، کاملا خشنود کند.».
دینپژوهی
میرچاالیاده
ترجمه بهاءالدین خرمشاهی
انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
چاپ سوم ۱۳۹۰