استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به اینکه بدون روش و منطق نمیشود متن را تفسیر کرد، گفت: بر این اساس هرمنوتیک فلسفی و هرمنوتیک روشی از یکدیگر جدا نیستند. به گزارش خبرنگار آکادمی مطالعات ایرانی لندن، نشست نقد و بررسی کتاب “عوامل فهم متن” اثر سید حمید رضا حسنی با حضور مؤلف و حجت الاسلام والمسلمین دکتر قائمی نیا و دکتر عبدالله نصری در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد. کتاب “عوامل فهم متن” نوشته سیدحمید رضا حسنی به همت انتشارات هرمس منتشر شده که به بررسی عوامل فهم متن از منظر هرمنوتیک و از زاویه دیدگاه فیلسوف معاصر فرانسوی پل ریکور و نیز از منظر دانش اسلامی اصول و از زاویه دیدگاه فیلسوف و فقیه اصولی، شیخ محمدحسین غروی اصفهانی میپردازد.
دکتر عبدالله نصری استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی در این نشست با اشاره به اینکه کتاب ” عوامل فهم متن” اثری ذیقیمت است گفت: از آنجا که در حال حاضر هجمههای زیادی به علوم انسانی وارد میشود مطالعات جدید اینچنینی جای تقدیر دارد.
وی افزود: امروزه به متفکران غربی حرفهایی زده میشود که ناشی از ناآگاهی و عدم شناخت از این متفکران است و این در حالی است که میتوان با انجام مطالعات تطبیقی شباهتها و نکات مثبت آنها را استخراج کرد.
وی در ادامه به دو تقسیم بندی رایج از علم هرمنوتیک در کشور اشاره و تصریح کرد: در کشور ما دو تقسیم بندی از هرمنوتیک رایج شده که نادرست و نارساست. هرمنوتیک فلسفی و هرمنوتیک روشی دو تقسیم بندی رایج از هرمنوتیک هستند. حال سؤال این است که آیا مرزهای میان این دو هرمنوتیک واضح و روشن است و آیا مرزهای مشخصی میان این دو هرمنوتیک وجود دارد.
نصری در ادامه به تعریف این دو هرمنوتیک پرداخت و گفت: هرمنوتیک فلسفی یعنی اینکه فهم چگونه رخ میدهد. در هرمنوتیک روشی این بحث مطرح است که با چه شیوههایی میشود متن را فهمید. یعنی منطق فهم متن برای ما چگونه است. متأسفانه در کشور ما فهم درستی از هرمنوتیک فلسفی نشده است. برای نمونه در کشور ما آرای گادامر به منزله مخالفت او با روش فهم شده است و این در حالی است که گادامر و در نقد روش دکارت که میخواست بر اساس یک سری فرمول مشخص جهان را بفهمد میگوید که این گونه نیست که با یک سری فرمول بشود حقایق جهان را فهمید.
نصری افزود: باید توجه داشت که وقتی چنین فیلسوفانی دارند برای نمونه آرا و آثار ارسطو را تفسیر میکنند قطعاً از روش و متدی بهره میگیرند و بدون روش و منطق نمیشود متن را تفسیر کرد. بر این اساس هرمنوتیک فلسفی و هرمنوتیک روشی از یکدیگر جدا نیستند.
وی تأکید کرد: “اصول” منطق فهم متن است. لذا اگر بخواهیم آنرا نامگذاری کنیم باید آنرا هرمنوتیک روشی بنامیم. این در حالی است که هرمنوتیک ریکور هرمنوتیک فلسفی است. اگر قائل به تفکیک میان هرمنوتیک فلسفی و روشی باشیم در این صورت نمیتوان مقایسه تطبیقی میان اصول و هرمنوتیک انجام دارد. اما باید توجه داشت که این تفکیک درست نیست.
نصری تصریح کرد: علم اصول مبانی فلسفی دارد. باید توجه داشت که ذهنیت و پیش فرضهای مفسر در فهمها دخالت دارند. این بحث هرمنوتیک فلسفی است که البته درست است و مراد آنها این نیست که برای فهم متن منطقی وجود ندارد.
در این نشست دکتر سید حمید رضا حسنی مؤلف کتاب “عوامل فهم متن” نیز به ضرورت انجام چنین مقایسه تطبیقی پرداخت و گفت: از آنجایی که مباحث زبان شناختی و مباحث مربوط به فهم متن در حوزه های دینی اسلام که قدمتی هزار ساله دارد، انعکاسی مناسب نیافته لذا انجام چنین تحقیقاتی ضرورت دارد.
وی تصریح کرد: آنچنان که کشور ما و به طور کلی شرق برای فهم مطالب محققان غربی تلاش میکند ولی انجام تحقیقات و مطالعات تطبیقی و پرداختن به متفکران مسلمان با اقبال خوبی در دانشگاههای غربی روبرو نیست. از اینرو انجام این تحقیقات تطبیقی برای معرفی اندیشمندان مسلمان و ایرانی به جهان حائز اهمیت است.
وی تأکید کرد: باید توجه داشت هرمنوتیک و مباحث زبان شناختی که در فضای غرب وجود دارد با مباحث علم اصول که در بستری متفاوت روییده متفاوت است. از اینرو صحبت از کار تطبیقی دقیق به معنای دقیق کلمه درست نیست. چرا که زمینههای رشد و نمو این دو علم کاملاً متفاوت است. اما در عین حال باید توجه داشت که میتوان شباهتها و تناظراتی میان علم اصول و مباحث هرمنوتیک و دیگر شاخههای زبان شناختی پیدا کرد.
حسنی در ادامه به علل بررسی آرای ریکور و مقایسه آن با محقق اصفهانی پرداخت و گفت: ریکور ناقد رویکرد هرمنوتیک فلسفی و مدرن است. همچنین ریکور متن محور است و در مقایسه با دو نحله هرمنوتیکی که رویکردهای مؤلف محور و متن محور هستند تقارب بیشتری با علم اصول دارد.
وی در خصوص علل انتخاب محقق اصفهانی نیز گفت: محقق اصفهانی از آن جهت انتخاب شد که دستگاه فلسفی شفافی دارد. وی همچنین مباحث زبان شناختی علم اصول را غنای خاص بخشیده و مباحث را روش مندانه مطرح کرده است. مؤلف کتاب “عوامل فهم متن” در پایان تأکید کرد: محقق اصفهانی حقیقت وضع را حقیقتی اعتباری میداند، وی همچنین اعتقاد دارد که اراده معنای لفظ قید معنای لفظ نیست.
حجت الاسلام دکتر قائمی نیا عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و سردبیر فصلنامه “ذهن” در این نشست با اشاره به اینکه مؤلف هم با تفکر و آثار غرب آشنا است و هم با مباحث اسلامی گفت: حسن نویسنده در این است که با مباحث دو سنت غرب و اسلامی آشناست.
وی در ادامه افزود: باید توجه داشت که هرمنوتیک دستاورد مهم فلسفه قارهای است. هرمنوتیک اگرچه به عنوان یک جریان خاص در فلسفه قارهای است اما جریان مهمی است. در طول تاریخ هرمنوتیک دچار تغییر و تحول شده است.
قائمی نیا در ادامه به تعریف هرمنوتیک پرداخت و گفت: هرمنوتیک دانشی است که از فهم بحث میکند و دایره کاربرد آن گسترده است. هیچ حوزهای از مباحث هرمنوتیک اجتناب ناپذیر نیست؛ به ویژه این دانش در مورد نحوه فهم متون دینی حائز اهمیت است.
حجت الاسلام قائمی نیا تصریح کرد: دانش هرمنوتیک در فلسفه اسلامی، در حوزه تفسیر، ادبیات، منطق و عرفان نظری و حوزههای گوناگون و مختلف دیگر به چشم میخورد و در این حوزهها مباحث هرمنوتیکی زیادی وجود دارند.
سردبیر فصلنامه “ذهن” بر این اساس مطالعه تطبیقی میان علم اصول و هرمنوتیک را ضروری دانست و گفت: علم اصول مهمترین ابزار اجتهاد در عصر حاضر است. “علم اصول” منطق فقه است. در واقع علم اصول ابزار فهم دین است.
وی در ادامه با اشاره به اینکه در این کتاب به آرای ریکور و محقق اصفهانی در دوبخش پرداخته شده گفت: در میان مباحث کتاب گسستی دیده میشود که تا کجا نویسنده توانسته دیدگاه این دو فیلسوف را نشان دهد. نویسنده ایدههای زیادی از ریکور و محقق اصفهانی را بیان کرده اما ارتباط میان این دو را به خوبی نتوانسته نشان دهد.
عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تأکید کرد: “تاریخیت” یکی از مباحث اصلی در فلسفه قارهای است. در واقع “تاریخیت” گوهر فلسفه قارهای است که این گوهر خود را در هرمنوتیک و به ویژه هرمنوتیک ترکیبی ریکور نشان داده است. باید توجه داشت که ریکور فرانسوی زبان است و در چارچوب ساختارگرایی مباحث هرمنوتیک خود را بیان کرده است.
وی با اشاره به اینکه تاریخیت در هرمنوتیک فلسفی که ریکور متعلق به آن است مطرح شده گفت: این موضوع در هرمنتویک فلسفی مطرح شده اما باید توجه داشت این موضوع مشکل عظیمی را در متون دینی ایجاد میکند. همچنین باید این نکته را مد نظر داشت که نگاه اصولی یک نگاه رئالیستی است که معتقد است که متن معنایی مستقل از خواننده دارد و آن معنا نیز قابل حصول است و امکان حذف شرایط اجتماعی، تاریخی و ذهنیات خواننده وجود دارند.
عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: اما در هرمنوتیک چنین چیزهایی امکان ندارد و از اینرو امکان مقایسه تطبیقی میان علم اصول و هرمنوتیک با تردید مواجه میشود.
وی تصریح کرد: با توجه به همین موضوع سؤال این است که چگونه میتوان میان نگاه اصولی و هرمنوتیک ریکور پیوند ایجاد کرد؟ به عبارت دیگر چگونه میتوان میان تفکرات محقق اصفهانی که متفکری رئالیستی است و هرمنوتیک ریکور که نگاه رئالیستی در آن امکان پذیر نیست پیوند زد.
وی برای نشان دادن تردید در مورد این مطالعه تطبیقی تصریح کرد: در قرآن میان متن و مؤلف فاصلهای وجود ندارد. این در حالی است که در هرمنوتیک ریکور میان این دو فاصله وجود دارد. لذا این تفکیکها در اصول نیز با مشکل مواجه میشود. سردبیر فصلنامه “ذهن” در پایان تأکید کرد: مهمترین بخش در اصول دلالت تصوری و دلالت تصدیقی است. در اصول میان این دو دلالت تفاوت وجود دارد و این در حالی است که در هرمنوتیک تفکیک میان معناشناسی و کاربردشناسی در هم میآمیزد.