تاملی بر تأویل قرآنی – فلسفی سهروردی

 دکتر سیماسادات نوربخش

آکادمی مطالعات ایرانی لندن (LAIS)


درآمد: در تأملات سهروردی پژوهی به طریق تأویل و تفسیر قرآنی – فلسفی سهروردی کمتر توجه شده است.  کتاب آیت اشراق که به زودی از سوی انتشارات مهر نیوشا به چاپ خواهد رسید، به تفصیل بیشتری درباره موارد فوق می پردازد. در این کتاب از چهار مجلد مجموعه مصنفات شیخ اشراق تصحیح هانری کربن و دکتر سیدحسین نصر و دکتر نجفقلی حبیبی و متن عربی هیاکل النور تصحیح محمد علی ابوریان به عنوان منبع اصلی استفاده شده است. ابتدا آیات ، به ترتیب سور و آیات قرآن کریم تنظیم شده اند. پس از ذکر آیه، ترجمه آن داخل کروشه آمده و سپس عین عبارت سهروردی که تفسیر یا تاویل و یا صرفاً شاهدی از قرآن کریم است به ترتیب از مجموعه مصنفات مجلد ۱، ۲، ۴ و۳ آمده است.

 

حکیمان مسلمان بر اساس توافق میان شرع و عقل و با بکارگیری عقل و ادراک فلسفی، درتفسیر و تأویل قرآن کریم به سنت تفسیر فلسفی دست یافتند . آنها ماهیت نبوت و وحی را از جهت معرفت شناسی تحلیل کرده اند . فارابی نخستین کسی است که در این زمینه سخن گفته است . اندیشه او با ابن سینا و سهروردی و ملاصدرا به اوج خود رسید . در رسائل اخوان الصفاء استنادهایی به قرآن کریم صورت گرفته است . بهترین نمونه ، استنادی است که ابن سینا از آیه نور در الاشارات و التنبیهات کرده است . همچنین رساله های مستقلی در تفسیر سوره های توحید ، فلق ، ناس ، اعلی، تفسیر آیه ثم استوی الی السماء و هی الدخان دارد. رساله النیروزیه با عنوان رساله الحروف یا  رساله فی فواتح سور الکریم  منسوب  به اوست. این رساله ها از حیث حجم، کوچک اند اما از حیث محتوا بسیار عظیم و دارای مطالب ژرف و تحقیقاتِ عمیق است . یکی دیگر از تفاسیر مهم مشکاه الانوار و مصفاه الاسرار ابو حامد محمد غزالی است که فقط به تفسیر و تأویل آیه نور پرداخته و بی شک منظر تأویلی او در اندیشه متفکران پس از وی، خصوصاً سهروردی بسیار تأثیر نهاد. همچنین ملاصدرا  به تفسیر برخی سور قرآن مانند نور و جمعه و طارق و اعلی و زلزال و یس و واقعه و حدید پرداخت و نیز در مفاتیح الغیب از ماهیت و مبادی و غایت علم تأویل بحث کرده است. وی در ضمن تفسیر، عقاید فلسفی و عرفانی خود را مطرح کرده و با استناد به آیات قرآن  کریم بر صحت آنها استدلال کرده است.

سهروردی رویکردی عظیم نسبت به قرآن کریم و حدیث دارد و این دو از مهمترین منابع اندیشه او در سلوک فلسفی و عرفانی است.  او بیش از هر فیلسوف مسلمان دیگر به قرآن و سنت توجه کرده است. وی با تفصیل بیشتری به ماهیت وحی پرداخت . به نظر او صور غیبی و فرشته وحی و الفاظ مسموع در القای وحی، مربوط به عالم مُثُل مُعلَّقه یا خیال منفصل است. در عالم مثال ، صدق تجربه های شهودی و مشاهدات نبوی و مکاشفات عرفانی ثابت و قطعی شده و رموز و اشارات ، تحقق می یابد. سهروردی در کلمه التصوف فصلی را به « لزوم تمسک به کتاب و سنت » اختصاص داده و در آن، ضمن توصیه «دوستان» خود به تقوی الهی و توکل به خدا که موجب حفظ انسان از شکست و ناکامی و سقوط در ورطه هلاک می شود، به حفظ شریعت و رعایت قوانین الهی تأکید می کند و در ادامه می گوید « هر سخنی که شاهدی برای آن در کتاب خدا و سنت [رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ] نباشد بیهوده است و کسی که به رشته محکم قرآن اعتصام نجوید در چاه ضلالت و گمراهی سرنگون خواهد شد. به نظر او در پرتو نور منبعث از وحی قرآنی و نورمحمدی می توان به حقیقت ادیان و حکمت پیشینیان از هرمس و فیثاغورس تا زرتشت و حکماء فرس دست یافت . لذا حکیمی که پایه گذار حکمت اشراق و احیاء کننده فلسفه ایران باستان است بیش از تمام فلاسفه مسلمان قبل از خود به آیات قرآنی و احادیث نبوی توجه کرده است. او پس از طرح مسائل فلسفی ، مانند وجود، واجب الوجود ، عقل و نفس و انسان، به قرآن کریم به عنوان موید استناد می کند. قرائت قرآن کریم و تسریع در بازگشت به خداوند و توبه از گناه، از شرایطی است که سهروردی برای وصول سالک طریقت به مقام توحید که غایت حکمت و عرفان است ، مفید دانسته است. به رغم این که شهرزوری، یکی از مهم ترین مورخان و شارحان آثار سهروردی، در فهرست مصنفات وی از رساله ای با عنوان تفسیر آیات من کتاب الله و خبر عن رسول الله نام می برد ، اما چنین اثری در دست نیست . سهروردی ضمن سایر آثارخود به تأویل یا تفسیر آیات بسیاری از قرآن کریم پرداخته است . این معنویت در رساله های کوتاه تر وی مثل پرتونامه ، بستان القلوب، کلمه التصوف، قصه الغربه الغربیه وخصوصاً  الالواح العمادیه بیشتر مشهود است . کتاب اخیر ، تأویلی حِکمی از آیات قرآن کریم است که در آن برخی از مهم ترین اصول اشراقی توأم با تفسیر دقیق کلام الهی بیان شده و بنا بر تصریح وی، سعی بسیار کرده تا آراء فلسفی را پس از مستدل کردن به برهان، توسط شاهدی از قرآنکریم تایید کند.  

در نوع استناد و استفاده سهروردی از قرآن کریم نکاتی چند قابل ملاحظه است:

  1. در موارد بسیاری آیه ای را با استناد به آیات دیگر تفسیر و تأویل می کند .
  2. سهروردی برخی آیات را فقط در یک جا ذکر کرده است و به برخی، در چند قسمت از آثارش اشاره کرده است.
  3. تأیید مسائل فلسفی با شواهد قرآنی، ثمره استنادهای سهروردی به قرآن است.
  4. برخی از منازل و مقامات سلوک را با آیات الهی بیان می کند
  5. سهروردی در التلویحات اللوحیه و العرشیه در وجود محض بودن حق تعالی ، قهاریت حق،  وجود کمال و عشق برای تمام موجودات ، رغبت انسان به طلب رضایت حق تعالی ، نیاز بشر به شارع و هادی ، جایگاه فلاسفه نائل به علم حضوریِ شهودی ، هلاکت امت فاجر، ویژگی ها و جایگاه نفوس سعادتمندان ، وصف و جایگاه شقاوتمندان ، تألم با جهل مرکب استناد کرده است.
  1. در المقاومات که جزء آثار مشائی سهروردی است به آیه ای اشاره نشده است.
  2. در المشارع و المطارحات در مورد قیّم کتاب و احکام فرعی اجسام به آیاتی استناد کرده است.
  3. وی در حکمه الاشراق در مورد علم خداوند متعال و بخیل نبودن او در بخشش  علم ، نور بودن حق ، ملک حق ،حکمت ، خلیفه خداوند، مراتب حکماء ، تذکر درباره مرگ، مشتاقان به بارگاه حق، اهل شقاوت به آیاتی استناد کرده است.
  4. او در رساله فی اعتقاد الحکماء در مورد واحد بودن حق تعالی ، عدم جسمانیت حق تعالی ، نتایج جهل نسبت به حق ، شرافت انسان نسبت به سایر موجودات چندین آیه استناد کرده است.
  5. قصه الغربه الغربیه داستان رمزی و تمثیلی است که مجموعاً در آن به سی و سه آیه استناد شده است.
  6. سهروردی در پرتو نامه در مورد نظام اتقن ، لذت مشاهده عجایب عالم نور ، لذت حکیمان ، وضعیت مقربان و سعدا ،جهل مرکب به آیات متعددی استناد کرده است.
  7. اودر هیاکل النور در مورد تسبیح خداوند ، در قالب مثال بیان کردن حقایق وحیانی ، نفس ناطق ،آرزوی عالم حسی پس از مفارقت از بدن توسط دوستداران این عالم استناداتی به  قرآن شده است.
  8. سهروردی در الواح عمادی در معرفت ذات حق تعالی، شریک نداشتن حق عزّ و جلّ ، نور بودن خداوند ، قهاریّت و قیّومیّت حق ، ملک مطلق بودن خداوند ، غنی مطلق بودن خداوند ، غرض نداشتن پروردگار ، وسعت رحمت الهی ، بخشنده کمالات بودن او ،نصرت و غلبه خداوند بر نفوس نورانی ، محجوب بودن حق تعالی با کمال نورانیتش ، ظالم نبودن حق ،  تفکر در نظام متقن ،  قضا و قدر ،لوازم مقدورات ، قاهریت عقول ، تعداد عقول ، تمایز عقول ، استعلاء عقل اول بر سایر مخلوقات ، نسبت عقل فعال با عقل انسان ، نفس و عقل ،نفوس و ملکوت ، تجرد نفس، بقاء نفس ، حیات حقیقی ، انقسام نفوس ،خلیفه خدا بودن نفس ، طهارت نفس ، نفس ناطقه ، شرافت نفس انسان، بارقات الهی و نورانیت فکر ، ضعف انسان ،  جهل مرکب ، قیامت انسان ، تناسب ثواب و عقاب ، لذت مشاهده ملکوت ، به آیات متعددی اشاره می کند.
  9. وی در کلمه التصوف به علم واجب الوجود ، واحد بودن امر الهی ،غیر متناهی بودن کلمات حق تعالی ، قوت و کمال کلمه الهی ، جرمانی نبودن کلمات حق ، رو ح القدس، مقام انسان ، ذکر خدا ، مقام شکر و صبر ، تکمیل نفس توسط معرفت و محبت ، هدایت توسط قرآن ، حکمت ، مرید ، مفارقت نفس ، عذاب نفس ، کیفیت عذاب اشقیاء ، به آیاتی استناد کرده است.
  10. او در اللمحات در مورد علم الهی ، نظام اتقن ، نتیجه تفکر در عالم قدس ، وسعت مراتب آخرت ، مراتب داشتن سعادت ،  قوت نفوس طاهر ، نفس شریر آیاتی اشاره کرده است.
  11. سهروردی در پایان رساله الطیر از دو آیه استفاده کرده است.
  12. او در آواز پر جبرئیل در مورد اقسام و مراتب کلمات حق به چندین آیه استناد کرده است.
  13. در آغاز عقل سرخ فقط به یک آیه اشاره کرده است.
  14. روزی با جماعت صوفیان نیز داستان تمثیلی است که در آن استنادی به قرآن نشده است.
  15. فی حاله الطفولیه فقط یک آیه در مورد عدم تقدیم و تأخیر اجل آمده است.
  16. سهروردی در [رساله] فی حقیقه العشق داستان رمزی- تأویلی که با استفاده از داستان حضرت یوسف علیه السلام به رابطه میان عشق، حسن و حزن با توسل به شانزده آیه می پردازد.
  17. او در لغت موران در مورد عدم مماثلت خدا با اشیاء ، علم الهی ، فناء اشیاء در پیشگاه حق تعالی ، فراموش کردن خداوند ، نتیجه تجرد نفس ، در احیاء نفس ، لقاء ، مقام سرّ ، رجوع به حق ، حسرت روز قیامت به آیاتی اشاره کرده است.
  18. وی در رساله صفیر سیمرغ در مقام لاهوت ، مقام سکینه ، مقام علم ، اوقات اصحاب تجرید ، زمان نزد اهل حقیقت به چند آیه استناد کرده است.
  19. در بستان القلوب در مورد علم الهی ، حیات حق تعالی و انسان ، مقدرات الهی ، اقسام آفرینش ،  آفرینش بدیعِ آسمان و زمین ، نرسیدن به کنه معرفت حق، ذکر و تأثیر آن ، فراموشی حق ، جهات نفس ،ریاضت ، نام انسان ، شقاوت و گمراهی ، ادراک و انکار بشر از حق به  آیات متعدد اشاره شده است.
  20. سهروردی در یزدان شناخت در علم الهی ،اراده الهی ، نور بودن خداوند ، عالم صغیر  بودن انسان ، مقام قلب ، گزینش بندگان ، فنا دنیا و بقاء آخرت ، انواع  لذات و آلام بر اساس نفوس گوناگون به چندین آیه استناد کرده است.
  21. وی در رساله الابراج در نطق حق تعالی ، اشراق انوار ، عروج نفس ،رجوع نفس به  آیاتی اشاره کرده است.

طریق تأویل و تفسیر سهروردی تأثیر بسیاری در عالم اسلام و خصوصاً در جهان تشیع از خود بجای گذاشت. بسیاری از حکماء پس از او، حکمت اشراق را از مقدمات فلسفه خود دانسته و آن را تکامل بخشیدند . ملاصدرا و حاج ملا هادی سبزواری و حکیم و مفسر قرآن علامه سیّد محمد حسین طباطبایی قدس سرهم الشریف از برجسته ترین آنها هستند .