جایزه موقوفات افشار به “سایه” تعلق گرفت

آکادمی مطالعات ایرانی لندن(LAIS)

 بیست و سومین جایزه تاریخی ادبی دکتر محمود افشار یزدی برای زبان فارسی و وحدت ملی در محل کانون زبان و ادبیات فارسی به استاد هوشنگ ابتهاج، شاعر معاصر، و متخلص به «سایه» اهداء شد.

بنیاد موقوفات افشار از سال ۱۳۶۸ به کسانی که در گسترش زبان فارسی و پاسداری از میراث فرهنگی در حوزه وحدت ملی تلاش می‌کنند، جایزه‌ای ارزشمند و معنوی اهداء می‌کند. امسال که بیست و سومین دوره اهداء جایزه موقوفات افشار است، شورای علمی بنیاد موقوفات افشار به اتفاق آراء شاعر معاصر، امیر هوشنگ ابتهاج، متخلص به «هـ . ا. سایه» را که شعر «ایران ای سرای امید» را سروده و بزرگانی همانند محمدرضا شجریان، شهرام ناظری و حسین قوامی آن را اجرا کرده‌اند، اعطا شد.

آیین اهدای بیست و سومین جایزه موقوفات دکتر افشار با سخنرانی آیت‌الله دکتر مصطفی محقق داماد، ریاست تولیت موقوفات افشار آغاز شد. وی ضمن عرض ادب و ارادت به استاد ابتهاج گفت: جناب ابتهاج متخلص به سایه در میان شخصیت‌های فرهنگی و هنری جایگاهی ویژه دارد. او در ترانه‌سرایی، ترجمه و مدیریت هنری، فعالیت‌های قابل تقدیر داشته است. درباره تسلط شعری سایه سخن‌ها گفته‌اند اما آنچه قصد اشاره دارم جایگاه عرفان، اخلاق و انسانیت در شعر سایه است. در زبان شعر و موسیقی شعر، شاید سایه به حافظ نظر داشته است. اما در سخن او معنویت حکیمان نیز دیده می‌شود. کلام او به کلام عارفانی چون مولوی نیز گرایش دارد.

وی با اشاره به برخی اشعار سایه گفت: برخی از اشعار سایه جز با بهره‌گیری از عرفان و معنویت اسلامی قابل تفسیر نیست. از میان گوهرهای درخشان آموزه‌های اخلاقی، شاید بتوان وفاداری را مهمترین جنبه شخصیت سایه دانست.

دکتر محقق داماد گفت: تعهد جناب سایه، ایشان را به راه جانبازی متمایل می‌کند و به راستی شاید قوی‌ترین راه وفاداری جانبازی باشد ؛ همان راهی که شهیدان برگزیدند.

دکتر جلال خالقی مطلق از جمله کسانی بود که قرار بود در این مراسم حضور یابد اما به دلیل بیماری پیام تصویری او در این مراسم پخش شد. وی ضمن عرض ادب به هوشنگ ابتهاج گفت: چند سال پیش که قرار شد در آلمان بزرگداشتی برای سایه گرفته شود، بنده قرار شد خطابه‌ای تنظیم کنم و تاکنون در جایی چاپ نشده و دوست عزیزم آرش افشار خواستند که آن را دوباره بخوانم.

دکتر خالقی مطلق در بخشی از خطابه خود آورده است: از میان همه دستاوردهای فرهنگی که مردم ایران با غرور به آن می‌نگرند بی‌تردید شعر فارسی جایگاه ویژه‌ای دارد. در عصر ما شعر هنوز مقام والای خود را از دست‌ نداده است. شعر فارسی با زبان موزون در بیان انسان ایرانی گویاتر است. شعر فارسی بخش بزرگی از هویت‌ ایرانی را می‌سازد. شاعر در شعر فارسی خود خویش را می‌یابد.

دکتر خالقی مطلق در سخنان خود درباره جایگاه و اهمیت شعر فارسی در قبل از اسلام و به خصوص بعد از اسلام،‌ به تفصیل سخن گفت.

وی که از شاهنامه پژوهان ایرانی است که در آلمان زندگی می‌کند اظهار داشت: در زمان ما هنر تصنیف به همت شاعرانی چون سایه مورد توجه قرار گرفته است. پس از انقلاب مشروطه افق‌های تازه‌ای روی ادبیات فارسی گشوده شد شعر توانست با عناصر زبانی از پیش ساخته خود امکانات جدید به دست آورد؛ کاری که توسط نیما یوشیج آغاز شد و بعد، شعر سپید به وجود آمد.

دکتر خالقی مطلق افزود: سایه، بی‌تردید یکی از غزلسرایان بزرگ عرصه شعر فارسی معاصر است. او در شناخت موسیقی ایرانی نیز صاحب رأی است. هنر اصلی او شاعری است و این سخن ماست. قالب‌هایی که او برای اشعار خود برگزیده، در شعر او چهارپاره و اوزان و قالب نیمایی و مثنوی، رباعی، دوبیتی و غزل است. اما قالب دلخواه او غزل است. موضوعات اشعار او عشق و محبت و درد میهن است. کشش شاعر به حافظ نیز بسیار بوده است. او به طور شگفت‌انگیزی بر شعر گذشته تسلط دارد، سایه عناصر شعر کهن را می‌گیرد و به آن معانی تازه‌ای می‌دهد و این خود سبک سایه است. در دفترهای سایه شعرهای شورانگیز بسیار است.

 

دکتر احمد جلالی، نماینده ایران در یونسکو، سخنران دیگر این مراسم بود. وی گفت: از زوایای مختلفی می‌توان به میراث سایه پرداخت و من از زاویه کار خودم یعنی مفهوم میراث بشری به آن می‌پردازم. میراث فرهنگی تا اوایل قرن ۲۱ به آثار تاریخی توجه داشت اما از این زمان به بعد میراث معنوی در سال ۲۰۰۳ پدید آمد. میراث معنوی زینتی برای گذشته نبود بلکه برای ادامه راه آینده است و بی‌گمان ادب فارسی تکیه‌گاه این میراث است. سایه موفق بوده بخش‌هایی از این میراث را از حالت موزه‌ای خارج کرده و به زندگی امروز ما آورده است. وی افزود: سایه در دوران ما تجربه‌ای است که براساس آن می‌توان دریافت چه چیزی باید می‌گفتیم اما نمی‌توانستیم بگوییم. در اوایل انقلاب شعر سایه مصداق همین نکته بود. وقتی که شهید با وصف سرو مطرح شد از جمله چیزهایی بود که سایه گفت و ما نگفتیم. سایه با شعر خودش و در میراث غزلش، غزل‌ را از حالت موزه‌ای خارج کرد و به آن جان تازه دمید. گویی نوآوری سایه نهال جدایی نیست بلکه میوه نوآورده و از آن خاک تغذیه می‌کند. او بدون احساس گسست ما را به فضای نو می‌کشاند.

دکتر غلامعلی حداد عادل نیز در این مراسم به ایراد سخن پرداخت و گفت: حسن انتخاب تولیت را برای برگزیدن سایه تحسین می‌کنم سایه در شعر کهن و نو استاد است و اندک‌اند شاعرانی که توانایی خود را در این دو سبک به اثبات رسانده باشند. در بین شاعران نسل بعد از نیما، ابتهاج و اخوان و شفیعی کدکنی چنین توانایی دارند. از همان جوانی که با شعر سایه آشنا شدیم هم شعر کهن و هم شعر نو او را می‌خواندیم و حفظ می‌کردیم.

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، شعر سایه را شعر هفتادسال حوادث سیاسی و اجتماعی توصیف کرد و گفت: می‌توان منحنی احوال او را در شعرش توصیف کرد. سایه در شعرهای خود، تخلصش را می‌آورد و من در معاصرین کسی را ندیدم که تخلص خود را بیاورد. شعر سایه، شعر بیم و امید است. اما همه جا امید بر بیم می‌چربد او خواننده شعرش را ناامید نمی‌کند.

وی همچنین به تأثیرپذیری شعر سایه از حافظ اشاره کرد و گفت: انس سایه با حافظ موجب شکوفایی شعر او شده است.

در ادامه این مراسم دکتر مصطفی محقق داماد متن لوح اهدایی بنیاد موقوفات افشار را برای حضار قرائت کرد و سپس لوح اهدایی بیست و سومین جایزه ادب و تاریخ بنیاد افشار و همچنین قالیچه‌ای که در آن نام سایه نقش بسته بود به استاد هوشنگ ابتهاج اهدا کرد.

همچنین لوح دانشکده ادبیات فارسی دانشگاه تهران با امضای دکتر شفیعی کدکنی به ایشان اهدا شد.

صحبت‌های امیرهوشنگ ابتهاج پایان بخش این مراسم بود. وی ضمن تشکر از همه سخنرانان گفت: من هیچ ربطی به این تعارفات ندارم و بیم آن می‌رفت که مرا به سوی خود کشانند. من هیچ وقت به شعر به عنوان فن نگاه نکردم، شعر امری عاطفی و انسانی است و آرزوهای کوچک و بزرگ ما در شعر تجلی می‌یابد. شعر اثر خواهد کرد هرچقدر دیر باشد.

پایان بخش این مراسم با صدای عبدالحسین مختاباد که شعری از سایه را خواند همراه شد.