جهان بینی دوستی در نظام اخلاق اسلامی[۱]

 آیت الله دکتر سید مصطفی محقق داماد

رئیس گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم 

 

به گزارش « لورین اسمیت پانگل» استاد دانشگاه تورنتو درکتاب “ارسطو و فلسفه دوستی» ارسطو را می توان اولین و شاید مهم ترین فیلسوفی دانست که به مقوله ی دوستی و اهمیت آن در جامعه  پرداخته است.. نویسنده برای آنکه دیدگاه ارسطو در مورد دوستی بهتر و بیشتر شکافته شود دیدگاههای افرادی چون: افلاطون، سیسرو ، اپیکور، سنکا، مونتنی و بیکن را نیزمطرح و به مقایسه پرداخته  است. به نظر نویسنده کتاب،  ارسطو، در بحث از این مقوله، چون بسیاری مقولات دیگر، چندان با استاد خود افلاطون موافقت نداشته  و دوستی را دقیقا به عنوان امری اجتماعی و در راستای اهداف مشخص اجتماع برای رسیدن به سعادت در نظر می گرفته است.

وی می افزاید که، دوستی برای ارسطو، بیشتر مقوله ای اخلاقی است تا سیاسی، چرا که آنرا بیشتر در کتاب اخلاق نیکوماخوس بررسی می کند و کمتر در سیاست[۲].

 

اخلاق نیکو ماخوس مهمترین اثر ارسطو  در اخلاق است .وی دراین کتاب ، سه شکل عمده برای دوستی را مطرح می سازد. از نظر او، دوستی یا بر “فضیلت” بنا شده است و یا بر”لذت”pleasure و یا بر”منفعت” advantage. تنها دوستی مبتنی بر فضیلت است که میان انسانهای خوب وجود دارد و در آن، افراد یکدیگر را برای وجود ویژگی های فضیلت مندانه دوست می دارند و این دوستی در تمام شئون، کامل و بهترین است. ارسطو این نوع دوستی را پیچیده‌ترین نوع برقراری رابطه می‌داند هرچند از نظر او با دوام‌ترین نوع آن هم هست. دو نوع دیگر هرچندرایج‌تر هستند اما خیلی سریع‌تر نیز به سردی می‌گرایند، چون نیاز‌ها و تمایلات پیوسته تغییر می کند .[۳]

با ورود ادبیات فلسفی یونان به جهان اسلام مسلمانان‌‌، آثار مهمّی‌ در خصوص‌ اخلاق‌ اسلامی‌ تألیف‌ نموده‌اند نظیرآثار کندی  (۸۰۰- ۸۷۹میلادی)[۴] زکریای رازی(۹۲۵میلادی)وابوعلی مسکویه[۵]وابن حزم اندلسی[۶]وبالاخره نصیرالدین طوسی[۷] .ولی تا قبل از غزالی مسلمانان کلا از الگوی یونانیان  پیروی کرده   وسعی داشتند که معارف اسلامی را با آنچه از یونان آمده منطبق سازند. البته ناگفته نماند که ‌ آثاراسلامی  به نوبه خود بر نویسندگان‌ غربی‌ قرون‌ وسطائی‌ همانند بار هیروس و سن توماس، در فلسفه‌ روحانی‌ و اخلاقی‌ تاثیر گذاشتند.[۸] امام محمدغزالی نخستین کسی است که به این نکته توجه کرده وتلاش کرده تا طرحی نو از دل قرآن وسنت دراندازد.

پس از وی در قرن یازدهم اسلامی فیض کاشانی کتاب  احیاء العلوم غزالی را باز نویسی کرده واز روایات واحادیث منقول از اهل بیت وامامان شیعه(ع) استفاده نموده و آن را «محجه البیضاء فی احیاء الاحیاء» عنوان داده است.

در قرن معاصر  علامه محمد حسین طباطبائی در تفسیر المیزان نیز سعی دارد تا براساس معارف اسلامی نظامی مستقل وجدای از نظام یونانی ارائه دهد.

اینجانب برآنست که  دراینجا آنچه که از قرآن وسنت شخصااستنباط میکند ارائه دهد. ممکن است کاملا جدا ویا همسوی با نظام یونانی باشد .

ارسطو گفته است عدل ودوستی پایه های جامعه انسانی هستنداما هرگاه مردم همدیگررا دوست بدارند نیازی به عدالت نیست درحالی که اگر فقط عدالت جاری باشد ازدوستی بی نیاز نیستند.[۹]

به نظرمن درقرآن مجیدمحوراصلی  شریعت از محوراصلی اخلاق اجتماعی کاملا منفک ومتفاوت است.آنچه در شریعت نقش محوری دارد «عدالت» است ولی در اخلاق اجتماعی نقطه مرکزی «احسان» است. به این آیه شریفه توجه کنید:

إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إیتاءِ ذِی الْقُرْبى‏ وَ یَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ الْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ (النحل۹۰)

به راستى خداوند به دادگرى و نیکى کردن ودادودهش به نزدیکان، فرمان مى‏دهد و از کارهاى زشت و ناپسند و افزونجویى، باز مى‏دارد به شما اندرز مى‏دهد باشد که شما پند گیرید.

عدل  حسب تعریف حکیمان عبارت است از رعایت حقوق دیگران،است بنابراین، هر گونه انحراف، افراط، تفریط، تجاوز از حدّ، تجاوز به حقوق دیگران بر خلاف اصل عدل است.

واژه احسان در عربی از ریشه حسن یعنی زیبائی ودرترکیب احسان به معنای خوبی کردن به دیگری است. درقرآن مجید احسان  به معنای نیکی کردن از روی« دوستی ومهربانی » است.دریک آیه مورد احسان را به گونه ای باز شماری کرده که گوئی فراگیراست وتمام انسانها را شامل میگردد.

این مفهوم چیزی بالاتر از عدالت است . على(علیه السلام) درتفسیر این دوواژه گفته است العَدْلُ الاِنْصافُ، وَ الاِحْسانُ التَّفَضُّلُ: «عدل آنست که حق مردم را به آنها برسانى، و احسان آن است که بر آنها تفضل کنى».[۱۰]

تفضل از ریشه فضل به معنای بخشیدن وعطا کردن نه از روی پاداش عملی ازسوی غیر بلکه از روی مهربانی ولطف است وتفضل حاوی مفهوم استمرار ودوام است .پاداش عمل دیگری را ادا کردن عدالت است وتخلف ازآن تجاوز است ،درحالیکه فضل نهادی است بر تر از عدالت .درقرآن چندین بار انسانرا به رعایت عدالت در زندگی روز مره دعوت می کند اما عدل به عنوان  محور شریعت است .شریعت حد اقل ضرورت اخلاقی در رفتار انسانی است ونه آرمان اخلاقی .آرمان اخلاقی زندگی انسانی بر محور احسان است واگر رسول الله (ص) هدف بعثت خودرا تکمیل مکارم اخلاقی اعلام فرموده یعنی آرمان اسلام «محسنانه »زیستن است .

درقرآن مجید چندین بار این جمله تکرار شده است که محسنین محبوب خداهستند.(واحسنواان الله یحب المحسنین/۵/۹۳)ونیز رحمت خدا فقط به محسنین نزدیک است (ان رحمت الله قریب من المحسنین/۷/۵۶)

احسان در قرآن مجید مظاهر مختلفی دارد.  گوئی تمام فضائل اخلاق اجتماعی درزیر عنوان  احسان  قرار میگیرند ولی همگی برمحور دوستی دور میزند .

در یک آیه قرآن گوئی همه انسانهای سراسر عالم را همسایگان یکدیگر خوانده واحسان را در قالب دوستی همسایه درکنار خداپرستی قرار داده  است .

و خدا را بپرستید! و هیچ چیز را همتاى او قرار ندهید! و به پدر و مادر، نیکى کنید همچنین نیکی کند به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان، و همسایگان نزدیک، ونیز همسایگان سرزمینهای دور، و دوست و همنشینانتان ، (نسائ۳۶)

مستفاد از آیه فوق آنست که  همسایه مفهومی وسیع دارد وصرفا به معنای همجواری مادی نیست ،مراد از همسایه ،همنوعان بشری هستند.

همین معنا  آموزه ای انجیلی و پایه و اساس دین مسیح است .مسیحیت به « دین محبت » و یوحنا ،یکی از نویسندگان اناجیل ، به « رسول محبت » شهرت یافته است . از نظر آیین مسیح ،محبت به خدا و محبت به همسایه ( یا همان همنوعان بشری) و ابراز عشق به آنان ایمان را غنا می بخشد .رهبانان دیرنشین محبت به افراد را سرلوحه ی زندگی ریاضت منشانه ی خویش قرار می دادند .مسیحیان عیسی (ع) را نماد محبت خداوند به خلق می دانند . زندگی مسیح درعهد جدید بیانی از نگرش عاشقانه ی وی به جهان پیرامون است ؛او حتی به دشمنان خویش محبت می نمود و به بزرگ و کوچک و پیرو جوان عشق می ورزیدتا آنجا که خودرا درراه محبت به انسانها قربانی کرد.

درمقایسه جایگاه مسیح در دین مسحیت که نماد دوستی است ، قرآن مجید پیامبر محمد (ص) را نماد «مهربانی» خوانده است. (انبیا ء : ١٠٧) (وما تورا جــز مایه رحمت برای جهانیان نفرستادیم).[۱۱] او این عنوان را برای خویش همواره اعلام میداشت ومی گفت : ([۱۲]من پیامبر دوستی ومهربان هستم )(ترمذی،٢٠۶)  معنای این عنوان این است که او براۍ گسترش صلح، آرامش ورحمت مبعوث ګردیده و پیام آور رحمت وصلح و استقراردوستی  نه تنها  میان مسلمانان بلکه میان همه  انسانها ی جهان است . دین اسلام که آورده این پیامبر است  دین صلح ، رحمت،ودوستی  است، ودر هیچ زمانی دین قتل وجنگ نبوده ونخواهد بود.

درنظام اخلاق اسلامی شخص مسلمان باید تلاش کند که به صفات خدائی تا حد توان دست یابد . یکی از اسماء خداوند در قرآن «ودود» است[۱۳] ودود یعنی کسیکه  ذاتش عین دوستی است. «وُدّ» نوع خاصى از حب است و آن حبى است که آثار و پى‏آمدهایى آشکار دارد مثل، الفت و آمد و شد و فداکاری واظهار محبت . به گفته قرآن میان زن وشوهر رابطه مودت توسط خدواند برقرار میگردد  (الروم/۲۱). زن وشوهر باید نه تنها درقلب یکدیگررا دوست بدارند بلکه بایستی دوستی را اظهار کنند.

در قرآن مجید زندگی با خصلت «ودود»بودن یعنی دوست داشتن دیگران را پاداش رسالت پیامبر دانسته است.(۴۳/۲۳)[۱۴]

قرآن عفو وگذشتن ازاعمال خطای دیگران  رانیز زیر مجموعه احسان  ودوستی شمرده  وبهشت را جایگاه کسانی دانسته که از خطای دیگران در میگذرند است«…. مومن کسی است که از انسانها گذشت میکند او محسن است وخداوند محسنان را دوست دارد ۳/۱۳۳)[۱۵]

نکته جالب توجه اینکه قرآن مجید  دستور به عفو نسبت به همه انسانها داده  است.یعنی بایدهمه انسانها مشمول عفو قرار گیرند ونه فقط گروه خاص ویا طبقه خاص.به دیگر سخن در خصلت عفو خودی وناخودی نباید ملحوظ گردد وانسان از آن نظر که انسان است شایسته احسان وعفو است.جالب تر آنکه در قرآن عفو از قاتل توسط افراد صاحب حق اکیدا توصیه شده است.بدین معنا که هرچند صاحب خون حق دارد قصاص کند وقاتل را بکشد واگر چنین کند از عدالت خارج نشده ومطابق با عدل است  ولی توصیه شده که اورا برادر خویش بنگرد وگذشت کند.برادر انگاری قاتل وگذشت ازوی کاملا مطلق است وعموم انسانها را شامل می گردد.(بقره/۱۷۸)

حسب گزارش تواریخ معتبر پیامبر اسلام  ویارانش را  مردم مکه   به طرق مختلف شکنجه وآزار دادند تا بدانجا که او وادر شد شبانه مکه که زادگاهش بود ترک کند .اعلان عفو عمومی پیامبر اسلام در مکه پس ازورود وتسلط کامل ایشان به آن دیار ونادیده گرفتن  تمام آزار واذیتها حتی کسانیکه شخصا دستشان در آزار جسمانی وی آغشته بود نه تنهاالگوئی برای ملت مسلمان  که برای تمام بشریت خواهد بود.اوهمه را بخشید وحتی از شعار دادن به انتقامگیری کاملا جلوگیری کرد.درلحظه اعلان عفو از سوی پیامبر اسلام مردم مکه هنوزکافرو به دین وی وارد نشده بودند.او هیچکس را ودار به اسلام نکرد وبه دستور خداود او ترجیح داد تا مردم با کمال آزادی دین خودرا انتخاب کنند.

«بِر»یعنی نیکوکاری.قرآن نیکوکاری حقیقی را مشروط به وجود دوستی ومهربانی دانسته است :هرگز به  نیکوکارى  حقیقی نمى‏رسید مگر اینکه از آنچه دوست مى‏دارید، (در راه خدا) انفاق کنید. (۳/۹۲)یعنی انسانهای دیگررا از خودتان بیشتر دوست بداریدومالی دوست دارید به آنها بدهید.

 ایثارنیز یکی از زیرمجموعه های احسان است.واژه ایثار به معنای ترجیح دادن دیگری برخویش است .درقرآن درخصوص اشخاصی که مهاجرین یعنی انسانهائی  راکه به علت مشکلات محل زندگیشان را ترک میکنند وبه دیار آنان مهاجرت میکنند با دوستی ومهربانی برخورد میکنند وتامین زندگی آنان را برزندگی خویش ترجیح میدهند ایثار گران خوانده وآنان را ستوده است.( ۵۹/۹)

به نظر من مفاد این آیه شریفه قرآن میتواند دستورالعملی برای تمام بشریت بخصوص آنانکه در کشورهای مرفه زندگی میکنند باشد. عده زیادی از مردم افغانستان ،عراق درشرائطی که کشورشان دچار حوادث تلخ بود به کشور من ایران مهاجرت کردند .ملت ایران تحت تعلیمات اسلامی برغم مواجه بودن با مشکلات عدیده مانند تجاوز دیکاتور عراق ویا تحریمهای اقتصادی ، با دوستی ومهربانی با مهاجرین برخورد کرد برای آنان کارهاو شغلهای مختلف آماده کردند.بسیاری از کشورهای غربی  نیز دراین امتحان الهی در خصوص مهاجرین سربلند برآمدند.هرگز اعتراضات انسان دوستانه مردم انگلستان به دولت آن کشورنسبت به اخراج  مهاجرین هندی پس از استقلال هند فراموشمان نخواهد شد.

مایلم ازاین فرصت استفاده کنم وبه نکته ای تاکید کنم .امروز ملت آمریکا  با یک آزمایش بزرگ الهی مواجهند. همه میدانند که ملت ایران با مردم امریکا سوابق دوستانه بسیار عمیقی دارند واز طرفی ناگفته پیداست که قربانی تحریمهای اقتصادی که توسط دولت امریکا علیه ایران انجام گرفته عموم مردم ایرانند.یعنی عموم مردم ایران،اعم از پیر ،جوان ،سالم وناتوان بدست دولت امریکا هم اکنون با سختی وکمبود مواد لازم زندگی مواجهند. آیا این است مقتضای دوستی وعشق به انسانهاکه در راس تعلیمات  مسیح بوده است؟. من به هیچوجه مدافع کارهای خطای  گروههائی که درگوشه وکنار جهان ،خودرا منتسب به اسلام میکنند نمی باشم .ولی انتظار ملت ایران با داشتن سوابق مودت ودوستی از مردم متمدن امریکا  به خصوص از فرهیختگان آنهاآنست که دولت خودرا که نماینده آنان است مورد اعتراض قرار دهند که این روش غیرانسانی را رها کند ومشکلات  خودرا از راههای سیاسی وگفتگوهای خردمندانه ومنصفانه  حل کند نه از راه شکنجه آحاد یک ملت .ما به خاطر داریم که در درگیری های دولت فرانسه با ملت الجزایر ملت فرانسه چندین بار به نفع مردم الجزایر تظاهرات وراه پیمائی کردندواعتراضات به اندازه شدید شد که به استقلال الجزایر منتهی شد  .این جریان نقطه درخشانی است که در تاریخ ملت فرانسه میدرخشدوهمواره تاریخ به مردم آنروز فرانسه آفرین میگوید.

البته اقدام اخیر از سوی ۱۲۰تن از اعضای کنگره امریکا نسبت به ادای احترام به گام بلند ملت ایران بسوی دموکراسی جای تقدیر وتشکر است وهم چنین اقدامات دوستان ما نسبت به دارو،  هرچند اقدام اخیر کنگره نسبت به تحریمهای جدید با درخواست ۱۲۰ نفر هماهنگی نداشت .به هرحال فکر می کنم که وقت آن رسیده که  عموم مومنین جهان از موضع مذهبی وحقوقدانان جهان از موضع حقوقی  این گونه اقدامات را که بااصول بسیاری ازمنشور جهانی حقوق بشراز جمله حق حیات ،حق داشتن بهداشت،دسترسی به دارو ،حق تردد ایمن از طریق دسترسی به وسائط نقلیه ایمن ،حق محیط زیست سالم ،حق آموزش وپرورش، حق تبادل اطلاعات علمی ،حق آزادی مسکن ، در تضاد وتعارض است محکوم کنند.تاسف آنکه این گونه اقدامات به بهانه استقرار صلح انجام میگیرد درحالی که به یقین اقدامات تلخ علیه بشریت که گاهی به جنایات علیه بشریت می انجامد نه تنها موجب استقرار صلح ودوستی جهانی  نمی شود که به عداوت ودشمنی پایدار منتهی خواهد شد .

 سخنم را با تاکید براین نکته پایان میدهم که این اصل که« دوستی کن تا دیگران با تودوستی کنند»  یک اصل از اصول حاکم بر جهان هستی است ونه صرفا یک توصیه از ناحیه بزرگان.مقتضای ناموس طبیعت در روابط متقابل همین است. آیا میتوان از مردمی که توسط کشورهای غربی درسختی ومضیقه قراردارند وزندگی را برآنان  سیاه وتلخ کرده اندانتظار دوستی داشت؟

مایلم به یک نکته بسیار مهم تاکید کنم که اگرغرب برای برقراری دوستی  ملتها منتظر برداشتن نخستین گام است باید به صراحت بگویم که ملت ایران آن گام نخستین را در انتخابات اخیر برداشته است واینک نوبت  طرف مقابل است که با شنیدن ندای ملت ایران دراین انتخابات خردمندانه بدون تاثیر پذیری از تحریکات وتوطئه های طرفداران دشمنی وخصومت به دوستی بیندیشد و تصمیم بگیرد .

 

کلید واژگان: اسلام، غرب، دوستی، قرآن، فلسفه، سیاست، احسان، مهربانی، مودت، آمریکا.

 


[۱] . متن فارسی سخنرانی ایراد شده در نشست زوریخ پیرامون «دوستی میان ملتها ازدیدگاه ادیان ابراهیمی»۱۵-۱۸اگوست ۲۰۱۳مطابق با ۲۴-۲۷مرداد۹۲

[۲].Lorraine Smith Pangle,Aristotle and the Philosophy of Friendship, Cambridge University Press, 2003.

.

 

[۳] .ارسطو،اخلاق نیکوماخوس،ترجمه حسن لطفی،فصل هشتم ،انتشارات خوارزمی، تهران.

۴- یعقوب بن اسحاق کندی، «فی الحیله لدفع الاحزان» رسائل فلسفیه، به کوشش عبدالرحمن بدوی (بیروت، دارالاندلس، ۱۹۸۳، چاپ سوم) ص ۱۱-۱۲٫

۶- ابوعلی مسکویه، (احمدبن محمدبن یعقوب رازی)تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق (قم: بیدار، ۱۴۱۱، چ سوم) ص ۲۷٫

[۶] . کتاب الاخلاق و السیر، ویراستاری شده توسط شیخ احمد محمصانی، قاهره، ۱۹۰۸٫

۹- نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، به کوشش مجتبی مینوی و علیرضا حیدری (تهران، خوارزمی ۱۳۶۹، چ چهارم) ص ۳۶، تهذیب الاخلاق ابوعلی مسکویه بر مبنای ترجمه عربی اسحاق بن حسین از کتاب اخلاق نیکوماخس ارسطو و تفسیر فرفوریوس از آن تالیف شده است ( عبدالرحمن بدوی، مقدمه بر اخلاق ارسطو، کویت، ۱۹۷۹م، ص۲۷-۳۱).

[۸] . Asin Palacios and A.D.Sertillanges quoted by ch. Cardahi, in Droit et Morale (3Vols, Paris, 1950-58), III, pp 429-457.

[۹] .ارسطو،اخلاق ،کتاب ۸،باب ۱

[۱۰] . نهج البلاغه /حکمت ۲۳۱

[۱۱] . (وما ارسلناک اِ لا رحمه للعالمین)

[۱۲] . وأنا نبی الرحمه

[۱۳] .هود/۹۰

[۱۴] .قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی

[۱۵] والعافین عن الناس والله یحب المحسنین-