آکادمی مطالعات ایرانی لندن(LAIS)
در نشست نقد و بررسی جدیدترین کتاب دکتر رضا داوری اردکانی، رییس فرهگستان علوم که با عنوان «اخلاق در عصر مدرن» در ادامه سلسله نشستهای هفتگی شهر کتاب با حضور نویسنده اثر و همچنین دکتر غلامحسین ابراهیمیدینانی، دکتر شهین اعوانی و دکتر محمدرضا بهشتی نقد و بررسی شد، دکتر ابراهیمی دینانی، استاد بازنشسته دانشگاه تهران، طی سخنانی با بیان اینکه اساسا مساله اخلاق سهل ممتنع است، اظهار کرد: شاید هرکسی به زعم خود بداند که اخلاق چیست اما اگر ادعا شود که اخلاق پیچیدهترین مسالهای است که بشر با آن مواجه شده است، شاید سخنی گزاف نباشد.
کلید واژگان: اخلاق، فلسفه، عصر مدرن، داوری اردکانی، دینانی، اعوانی، بهشتی، انسان، جامعه.
***
وی ادامه داد: در فرهنگ اسلامی اندیشمندان در حوزههای مختلف علوم و فنون کتاب نوشتهاند اما کمتر کتابی در حوزه اخلاق نوشته شده، بهطوری که حتی هر ۱۰۰ سال هم کتابی در این حوزه تالیف نشده است.
ابراهیمی دینانی افزود: آنچه شگفتانگیز است، تعداد محدود کتابهای تالیف شده در حوزه اخلاق است، یعنی شاید تعداد این کتابها به شش عنوان برسد و آنچه وجود دارد، بیشتر مبتنی بر اخلاق ارسطویی بوده، اخلاق نیکوماخوس ارسطو را مورد توجه قرار داده و از یونانی لباس اسلامی به آن پوشانده است.
این محقق گفت: هزار سال پیش غزالی متوجه شد که تمام کتابهای حوزه اخلاق اسطویی است. بنابراین، تلاش کرد تا اخلاق اسلامی را بسازد و بنویسد و در همین راستا کتابی با عنوان احیاالعلوم را نوشت و گفت که اخلاق اسلامی چنین است. با این حال، به نظر میرسد که غرالی خود نیز متوجه شد که چندان در این راه موفق نبوده است، چراکه کتاب دیگر او با عنوان «معراجالقدس» که کمتر دیده شده، به اخلاق ارسطویی بازگشته است.
نویسنده کتاب ابنسینا و کلام بهمنیار اظهار کرد: اکنون سوالی که ایجاد میشود، این است که چرا نوشتن کتاب در باب اخلاق مشکل است. در پاسخ به این پرسش باید گفت که اولا اخلاق از یک سو با شریعت و از سوی دیگر با جامعه، سیاست و در نهایت با تاریخ ارتباط دارد.
وی ادامه داد: کتاب دکتر داروی اردکانی یک هفته است که به دست من رسیده و فرصت نکردم آن را مطالعه کنم اما همین قدر که او جرات کرده است درباره اخلاق بنویسد، جای ستایش دارد.
ابراهیمی دینانی با بیان اینکه اخلاق بدون انسان در جامعه معنایی نخواهد داشت، افزود: سوال آن است که اخلاق با دین و احکام فقهی چه ارتباطی دارد. همه فقهای شیعه و سنی اتفاق آرا دارند که تا قیامت واقعهای برای بشر اتفاق نمیافتد، مگر اینکه فقه آنجا باشد اما در اینجا نیز سوالی ایجاد میشود، بر این اساس که جایگاه اخلاق کجاست و آیا اخلاق همان فقه است؟
این محقق با اشاره به روایتی از پیامبر اکرم(ص) که فرمود من مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را تکمیل کنم، افزود: همچنین در آیهای از قرآن آمده است: «وَ اِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٍ» (و تو ای پیامبر برقله اخلاق و کرامت قرار داری)، که با وجود این آیه و روایت، بیش از چند کتاب در حوزه اخلاق نداریم.
وی با اشاره به تقسیمبندیهای معاصر در حوزه اخلاق و آنچه با عنوان فلسفه مضاف طرح میشود، افزود: برخی معاصران اخلاق را به اخلاق غربی، شرقی و مدرن تقسیم کردهاند. آخر در این بازار آشفته چه باید کرد؟! به هرحال، اخلاق بدون فضیلت اخلاقی و عقلانی جایگاه ارزشمندی ندارد و تنها انسان است که مسوولیت دارد. بنابراین، انسان نیاز به اخلاق دارد.
در ادامه این نشست دکتر شهین اعوانی در سخنانی با بیان اینکه «من از سال ۱۳۵۲ افتخار شاگردی دکتر داوری را دارم» گفت: بعد از انقلاب اسلامی ایران دو دسته کتاب به ما لطمه زیادی وارد کرد؛ یک دسته کتابهایی که از نوار پیاده شدند و دسته دیگر انبوه کتابهایی که مجموعه مقاله بودند.
وی ادامه داد: کتاب دکتر داوری در دسته کتابهای مجموعه مقالات قرار گرفته است. البته درست است که تمامی مقالات درباره اخلاقاند اما مخاطب این کتاب مشخص نیست. سوال این است که این کتاب برای چه کسانی نوشته شده است؟ آیا برای عموم مردم نوشته شده است یا برای دانشجویان مقطع دکتری.
اعوانی اظهار کرد: البته این مقالات هریک حکایت از دغدغه نویسنده نسبت به مقوله اخلاق دارند اما هر مسالهای که در این مقالات بیان شده است، به تنهایی قابلیت طرح در یک کتاب را دارد. ضمن آنکه در این اثر منابع ذکر نشدهاند.
عضو هیات علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران گفت: هر سطر این کتاب یک پیام دارد و البته تعارضهایی را هم در آنها میبینیم. از جمله اینکه در مقالات چندینبار به جمله معروف سیاست عین دیانت و دیانت عین سیاست است، اشاره شده و دکتر داوری اردکانی در یک مقاله تاکید کرده که جدایی سیاست و اخلاق امکانپذیر است و در جای دیگر آن را نفی کرده است.
در این نشست همچنین دکتر محمدرضا بهشتی، استاد فلسفه دانشگاه تهران، با اشاره به اینکه تاکنون متون چندانی در حوزه اخلاق در سطح آموزشی ارایه نشده، گفت: تعداد دروس مرتبط با اخلاق در سطح مدارس و دانشگاهها محدود است. اینکه کتابی هرچند در حد مقالات با نگاه نظری به مباحث اخلاقی بپردازد، اتفاقی است که باید آن را به فال نیک گرفته شود.
وی ادامه داد: پیش از هر چیز مقدمه این کتاب جالب توجه است، چرا که حکایت از چشمانداز نویسنده میکند و گاهی در این مقدمه ۳۰ صفحهای درد دل نویسنده در مواجهه جامعه فکری با مباحث اخلاقی بیان و درباره تمایزات فرهنگی میان کشورها بحث شده است.
دکتر بهشتی با اشاره به یکی از مقالات این کتاب گفت: دکتر داوری اردکانی در یکی از مقالات خود به جمله معروف «خودت را بشناس» سقراط اشاره کرده است که بالای سردر معبد دلفی حک شده بود اما به نظر من باید توجه داشت که این جمله در چه زمانی و در چه شرایطی نوشته شده است. شاید در آن برهه منظور این بوده است که حد خودت را بشناس.
وی افزود: در حوزه اخلاق با نوشتههای چندانی مواجه نیستیم، در حالی است که این حوزه از اهمیت بسیاری برخوردار است و نگاهی گذرا به برنامههای درسی مدارس و دانشگاه نشان میدهد که به مباحث اخلاقی کم پرداختهایم تا به آنجا که فقط حدود شش واحد درسی را حتی تا مقطع تحصیلات تکمیلی درباره اخلاق اختصاص دادهایم. حال آنکه در برخی ممالک غربی بیش از ۷۰ درصد عنوانها با مباحث اخلاقی گره خورده است. حقیقتا چرا ما چنین عملکردی داشتهایم و چنین تمایزی ایجاد شده است؟
همچنین در این نشست دکتر رضا داوری اردکانی طی سخنانی با اشاره به عنوان کتاب گفت: این عنوان توسط ناشر انتخاب شده است و من عنوان این تالیف را اخلاق در عصر مدرن نمیدانم اما به هرحال همواره ناشران ذوق بیشتری را برای انتخاب عنوان دارند. با این وصف، میتوان این عنوان را برای برخی مباحث کتاب صحیح دانست و قرابتی میان آنها یافت.
وی ادامه داد: سوالاتی نظیر اینکه آیا فلسفه از عمل جدا میشود و نظر و عمل چه نسبتی با یکدیگر دارند، همواره از مباحث مطرح بوده است و همچنان نیز هست. بنابراین، هدف من از تالیف اینگونه کتابها مانند اثر اخیر، پاسخ به این پرسشها و یافتن جایگاه سیاست و عمل در فلسفه بوده است، چراکه ما همواره درباره عمل حرفهای انتزاعی زیادی میزنیم اما در حقیقت نسبت میان این مولفهها چیست؟
رییس فرهنگستان علوم اظهار کرد: با توجه به این تفاسیر است که همواره به حکمت عملی اهمیت میدهم، چراکه اساسا فلسفه امروز نمیتواند از حکمت عملی جدا باشد،. ضمن آنکه اگر فلسفه درباره این موضوعات طرح پرسش نکند، نمیتوان امید داشت که با صرف مباحث انتزاعی مشکل حل شود چون فلسفه دقیقا به ما میگوید که در چه راهی هستیم و آن راه را به ما نشان داده است و نسبت به آینده پیشرو آگاهمان میکند.
داوری اردکانی با بیان اینکه وارد شدن به مباحثی مانند عمل، سیاست و اخلاق بسیاری از مسایل را طرح میکند، افزود: در این سیر درباره اخلاق و سیاست و نظریاتی درباره آن مبنی بر جدا بودن یا به هم پیوستگی این دو مطرح میشود. به عنوان، در عالم یونانی اخلاق و سیاست دو مولفه جدا از هم نیستند و برای این ادعا از کتاب اخلاق نیکوماخوس ارسطو یاد میکنند.
وی گفت: زمانیکه به دوره جدید میرسیم، سیاست با اخلاق نسبتی ندارد و به بیان دیگر سیاست پاسخگوی اخلاق نیست به این مفهوم که نمیتوانیم قواعد اخلاقی را به سیاست تحمیل کنیم.
این پژوهشگر تاکید کرد: زمانی که قرار باشد سیاست بر مدار اخلاق بچرخد، دیگر ناامیدی جایی نخواهد داشت و باید امیدوار بود که همه کارها اخلاقی باشد و همه چیز بر منهج درستی گرایش یابد. هرچند که برآورده شدن چنین توقعی دشوار است. به یاد دارم که دوستی از من درباره یکی از آثارم پرسید که در دهه پنجاه نوشته بودم، به زعم او، یکی از آثار من در این دهه مملو از ناامیدی بود و بعد از انقلاب شور عجیبی در نوشتههایم نسج یافت که به طبع جواب روشنی دارد.
رییس فرهنگستان علوم ادامه داد: من معتقدم در جهان توسعه نیافته برقرار کردن یک نظم اخلاقی و به وجود آوردن سیاست اخلاقی کار آسانی نیست، چنانچه امروز ما در جامعه خودمان با مشکلات مختلفی مواجهیم. من میخواستم جامعهای مملو از صدق و صفا را ببینم و بسازم اما اکنون دروغ و زشتی را میبینم و هرجا میروم همین رفتار وجود دارد. بنابراین، اهل فلسفه باید بپرسند چه شد که ما در راهی که قصد داشتیم برویم، به موفقیت نرسیدیم.
داوری اردکانی با بیان اینکه همواره حرفهای خوبی زده میشود که محتوای آنها حکایت از مهر و دوستی دارد، افزود: چرا در سخن این مهر و دوستی وجود دارد اما در عمل از کینهتوزی دور نیستیم، ریشه این جدایی میان زبان و عمل کجاست و چرا به نام دین و تقوا توهین میکنیم و از افترا ابایی نداریم؟ چرا خودآگاهی نداریم؟
وی ادامه داد: من در نوشتههای این کتاب «اخلاق در عصر مدرن» به مرز سیاست نزدیک شدم اما به آن مستقیم نپرداختم. البته نمیشود درباره اخلاق جامعه بحث شود اما به سیاست نزدیک نشود. با این حال، من در این کتاب اظهار نظری درباره مسایل سیاسی نکردم اما سیاست باید پاسخگوی این چنین مسایلی باشد و همچنین اگر جامعه اسلامی نسبت به جوامع دیگر اخلاقیتر نباشد، باید جواب بدهند که چرا چنین نشده است.
رییس فرهنگستان علوم در ادامه در پاسخ به برخی نقدهایی که در این نشست عنوان شد، اظهار کرد: وقتی کتابی را میخوانیم، نباید تنها خود را مخاطب بدانیم و فکر کنیم که چرا نویسنده برای من ننوشته است. به هرحال هر کتابی مخاطبی دارد.
وی درباره نقد دکتر شهین اعوانی نسبت به نبود مرجع و منبع در ذکر مطالب این کتاب، گفت: من درک و فهم خود را بیان کردهام و اگر با نظری مخالف باشم، صرفا از کنار آن رد میشوم. قطعا من نیز میتوانم مرجع ارایه کنم اما مثال میزنم. آیا ابنسینا در نوشتههای خود منبع ارایه کرد؟ او از درباره اسطو و نظریاتش بحث میکند چون موضوع را فهمیده و درک کرده است بنابراین، اصلا شان خود را بالاتر میدانم که بخواهم بگویم در کجا چه نظریهای و توسط چه کسی بیان شده است.
داوری اردکانی در پایان افزود: من در این کتاب مسایل جامعه خود را بیان کردهام و با این حال برخی میگویند که روزنامهای نوشتهام، در حالی که وقتی خوب نگاه کنیم، این سوال پیش میآید که چرا کشور ما بهعنوان سرزمین چهار فصل با آن همه نیروی انسانی و منابع غنی باید با مشکلات مختلفی مواجه باشد. ما میتوانستیم مدرسه بهتر، دانشگاه بهتر، بهداشت و بهداری بهتر، معلم بهتر و زندان بهتری داشته باشیم اما چرا این چنین نشده و سوال آن است که کجا غفلت کردهایم؟