محمدامین منصوری
انتشارات سوفیا اخیرا کتاب چشماندازهای معنوی و فلسفی اسلام ایرانی با عنوان فرعی تشیع دوازده امامی را منتشر کرده است. دکتر انشاء الله رحمتی این کتاب را از متن فرانسه به زبان فارسی در ۶۶۴ صفحه منتشر کرده است.
هانری کربن نامی شناخته شده در ایران است. کربن را زایری از غرب نامیدهاند. کسی که سالها در ایران ماند و تلاشهای بسیاری کرد تا میراث اسلامی – ایرانی را به همهی جهانیان بشناساند. سیدحسین نصر زمانی گفته بود که کربن از همهی ما سهم بیشتری در شناساندن اندیشهی اسلامی داشته است. کربن متخصص عرفان یهودی و مسیحی بود و از طرفی پدیدارشناسی خبره به شمار میرفت. وی به عنوان مترجم متافیزیک چیست هایدگر به فرانسوی شناخته میشود و مشهور است که هایدگر (که به بدگمانی به هرگونهای از ترجمهی آثارش شهره بود) ترجمههای کربن از کارهایش را میستود. هایدگر دست کربن را برای ترجمه باز گذاشته بود. یکی از ویژگیهای کمتر بحث شدهی کربن توانایی غریب وی در ترجمه بوده است و این توانایی در ترجمهی آثار فلسفی اسلامی به زبان فرانسه نیز مشهود است. وی مترجم/ مفسر بود. بررسی ترجمههای کربن از میراث ما کاری است که میتواند سویههای مثبت زیادی داشته باشد. یکی از مشکلات فلسفهی اسلامی ترجمهی آن هاست. تا کنون بسیاری از آثار دست اول فلسفهی اسلامی به زبان فارسی برگردانده نشدهاند و این مایهی تاسف است. اما اکثر کارهای ترجمه شده به فارسی نیز کیفیت خوبی ندارند. به عنوان مثال میتوان به ترجمهی محمد خواجوی از اسفار اربعه اشاره کرد که متاسفانه اشکالات عدیدهای دارد و عملا خواندن اسفار به زبان فارسی را مشکلتر میکند. در این وانفسا بررسی ترجمههای درخشان کربن از میراث ما به زبان فرانسه میتواند پرتویی بر نفس ترجمهی آثار فلسفی و عرفانی اسلامی بیندازد. کربن صرفا ترجمه نمیکرد بلکه به دلیل منش هرمنوتیکیاش تفسیر/ ترجمه میکرد. به عنوان مثال حکمتالاشراق را در نظر بگیرید. وی این اصطلاح را به ادراک صبحدمی ترجمه کرده است. ادراک صبحدمی اصطلاحی است که در عرفان قبالا در قرون سیزدهم و چهاردهم رواج داشته است و به باور کربن بهترین معادل برای حکمتالاشراق است. از این گونه خلاقیتها در ترجمهی کربن بسیار است و متاسفانه تا کنون کسی به این جنبه از تلاش کربن اشارهای نکرده است.
کتاب چشماندازهای معنوی و فلسفی اسلام ایرانی در جهان اثری شناخته شده است و دیگر به اثری کلاسیک در حوزهی فلسفهی اسلامی بدل شده است. دکتر انشاء الله رحمتی این کتاب را بر اساس متن فرانسهی آن به فارسی برگردانده است. این کتاب یکی از بهترین تالیفات هانری کربن است و بحث دربارهی آن نیازمند مقالهای طولانی است. در این نوشتهی کوتاه به مهمترین و اساسیترین جنبهی این کتاب توجه میکنم. این کتاب به یکی از پرسشهای همیشگی علاقهمندان به فلسفهی اسلامی پاسخ میدهد. به راستی هانری کربن فرانسوی و پدیدارشناس در عرفان و فلسفهی اسلامی ـ ایرانی دنبال چه بوده است؟ این زایر چه حرمی را میخواسته زیارت کند؟
شاید این کتاب بتواند پاسخ مناسبی به این پرسش بدهد. نکتهای که همیشه از آن غفلت میشود این است که کربن یک پدیدارشناس حرفهای بوده است. کربن در مصاحبهای در اواخر عمرش گفته بود که همواره یک پدیدارشناس باقی مانده است. وی میگوید که معادل فنومنولوژی که امروزه با نام پدیدارشناسی شناخته میشود تنها در عرفان اسلامی وجود دارد: کشف المحجوب. این دغدغهی اصلی هانری کربن بوده است. وی میخواسته تا پدیدارها را نجات دهد. عنوان اصلی کتاب یعنی اسلام ایرانی به خوبی این دغدغه را نشان میدهد. کربن در فصول نخستین کتابش به تفصیل دغدغهی خود را بیان میدهد. وی در صدد این بود تا پدیدارها را نجات دهد. اما چگونه؟ کل تلاش کربن عبارت از این بوده است تا نشان دهد که اسلام چگونه بر روح و ضمیر ایرانی پدیدار شده است و این اوج دغدغهی کربن را نشان میدهد.
کربن اساسا در برابر این مساله که اسلام ایرانی به معنای این است که اسلام تعین تاریخیاش را در ایران یافته است و لذا اسلام تجربهای انسانی است مقاومت میکند. وی به حقیقت فراتاریخی اسلام و مشخصا تشیع باور داشت و این حقیقت فراتاریخی در واقع همان پدیدار نهاییای بود که قصد داشت به روش پدیدارشناسی و یا کشفالمحجوب آن را نجات دهد. بنابراین وی میخواهد تا حقیقت اسلام شیعی را آن گونه که بر دل و جان شیعیان وارد شده است نشان دهد و این کتاب به خوبی این مساله را نشان میدهد.
جنبهی جذاب دیگر این کتاب نیز به مباحث درخشان کربن دربارهی نقش حاکم و ولی در سنت عرفانی و اسلامی اختصاص دارد. امام با حاکم و یا ولی چه فرقی دارد و آیا میتوان گفت که ولی نقشی عرفانی دارد؟ این مباحث را کربن با شکیبایی بسیار در نیمهی دوم کتاب پی میگیرد و مصرا از غیر سیاسی بودن این مباحث در عرفان اسلامی دفاع میکند. از این منظر خواندن این مباحث نیز میتواند برای علاقه مندان فلسفهی اسلامی جذاب باشد.
کلید واژگان: هانری کربن، رحمتی، اسلام، ایرانی، فلسفه، تشیع، معنویت.