استاد علامه سیّد جلال الدین آشتیانی از مفاخر جهان تشیع است که در عصر حاضر در جهت نشر اندیشه های اسلامی از خود اهتمامی قابل ارج نشان داد و با قریب نیم قرن تدریس فلسفه و عرفان و تربیت ده ها شاگرد در حوزه و دانشگاه و نیز با تألیف و شرح و ترجمه و حاشیه بر آثار معروف فلسفی و عرفانی و تنقیح برخی کتب مأخذ، در ردیف اندیشمندان اسلامی معاصر قرار گرفته است . استاد آشتیانی ، در سال ۱۳۰۴ ش ، در دارالمؤمنین آشتیان پا به عرصه حیات گذاشت . پس از دوران طفولیت در دبستان خاقانی تحصیل کرد و در مکتب خانه های آشتیان نیز تلمذ نمود. آشتیانی با مساعدت و تشویق آیت الله دانش، در سال ۱۳۲۳ش به قم رفت و به تحصیل مشغول شد. او در این ایام از محضر استادانی همچون آیت الله میرزا رضی تبریزی (۱۲۹۴ ـ ۱۳۷۰ ق)، آیت الله شیخ محمّد صدوقی یزدی (۱۳۲۷ ـ ۱۴۰۱ ق)، آیت الله العظمی حاج آقا حسین طباطبایی بروجردی (۱۲۹۲ ـ ۱۳۸۰ ق)، آیت الله حاج شیخ مهدی امیرکلایی مازندرانی (۱۳۰۲ ـ ۱۳۷۸)، آیت الله سید ابوالحسن رفیعی قزوینی (۱۳۰۶ ـ ۱۳۹۶ ق)، آیت الله علامه سید محمّد حسین طباطبایی تبریزی (۱۳۲۱ ـ ۱۴۰۲ ق)، آیت الله سید حسن موسوی بجنوردی (۱۳۱۶ ـ ۱۳۹۶ ق)، آیت الله میرزا مهدی آشتیانی (فیلسوف شرق) (۱۳۰۶ ـ ۱۳۷۲ق)، آیت الله میرزا احمد آشتیانی (۱۳۰۰ ـ ۱۳۹۵ ق) بهره برد. علامه سید جلال الدین آشتیانی ، علاوه بر اساتید فوق، به صورت پراکنده و مختصر، در قم از حضرات آیات : سید محمّد حجت کوهکمری (۱۳۱۰ ـ ۱۳۷۲ ق)، سید محمّد تقی خوانساری (۱۳۰۵ ـ ۱۳۷۱ ق)، سید محمد محقق داماد (ح ۱۳۲۲ ـ ۱۳۸۸ ق)، حاج میرزا عبدالجواد جبل عاملی ، و در نجف از سید محسن حکیم (۱۲۶۴ ـ ۱۳۹۴ ق)، سید عبدالهادی شیرازی (۱۳۰۵ ـ ۱۳۷۱ ق) و شیخ حسین حلی (۱۳۰۹ ـ ۱۳۹۴ ق)، در اصفهان از حاج آقا رحیم ارباب (۱۲۹۷ ـ ۱۳۹۶ ق) و در شهرضا از ملاهادی فرزانه قمشه ای اصفهانی بهره ها برده است. او همچنین مدتی در درس مطول شهید مطهری شرکت کرده بود و استصحاب رسائل را نیز نزد آن استاد فراگرفته بود. ایشان از ۱۳۴۵ ش به مقام استادی دانشگاه مشهد رسید و در ۱۳۴۹ ش به مدیریت گروه فلسفه و حکمت دانشکده الهیات این دانشگاه انتخاب شد. در ۱۳۵۵ جایزه بنیاد فرهنگی البرز به او تعلق گرفت . در ۱۳۷۵ بازنشسته شد و سال بعد، فرهنگستان علوم ، او را به عنوان دانشمند برجسته شناخت . بعد از بازنشستگی ، دانشگاه مشهد، دوباره وی را دعوت به تدریس کرد. آشتیانی در مهر ۱۳۷۸ نشان درجه یک دانش جمهوری اسلامی را دریافت کرد و در همین سال از تدریس رسمی کناره گرفت. استاد آشتیانی در بعدازظهر چهارشنبه سوم فروردین سال هشتاد و چهار در آستانه هشتاد سالگی ، درگذشت و پیکر شریفش در جوار حرم ملکوتی حضرت علی بن موسی الرضا (ع) به خاک سپرده شد.
اگر طول تاریخ فلسفه اسلامی را به معنای سیر زمانی ، طی سیزده قرن تفکر اسلامی ، و عرض تاریخ فلسفه اسلامی به معنای مباحث گوناگون فلسفی و آثاری که در این زمینه در هر دوران نگاشته شده و ارتباط فلسفه با سایر نحله های اندیشه و تفکر انتزاعی ، تلقی کنیم ، باید اذعان داشت که خدمات استاد آشتیانی ، در هر دو بُعد این تاریخ بسیار شایان توجه و عظیم است . از لحاظ سیر تاریخی فلسفه اسلامی ، ایشان دیدشان به مانند فلاسفه غربی که تاریخ فلسفه را خود فلسفه دانسته و برای مباحث فلسفی اصالتی خارج از زمان و دوران خاص تکوین این و آن اندیشه ، قائل نیستند، نبوده است ، بلکه با وجود توجه به پیوند حلقه مانند ادوار گوناگون فلسفه اسلامی ، برای مکتب های گوناگون فلسفه اسلامی ، اصالت قائل بوده و گفتار «أنظروا إلی ما قال و لاتنظروا إلی من قال » هیچ گاه از مدّنظر ایشان دور نبوده است و لذا تصور ایشان از فلسفه اسلامی و تاریخ آن ، از دیدگاه فلسفه اسلامی است و نه غربی .
از آنجا که برخی از ادوار فلسفه اسلامی ، بیشتر از ادوار دیگر، مورد مطالعه قرار گرفته بود، استاد آشتیانی همّ خود را مصروف حلقه های مفقوده سلسله فلسفه و حکمت اسلامی کردند. در آغاز فعالیت های علمی ایشان ، تاریخ فلسفه اسلامی مانند سلسله جبالی رفیع بود در افق ، که فقط قله های مرتفع آن مشهود بود و آن هم تا حدی در پرده ابهام پنهان . ایشان به تجسس و تفحص در نشیب و فرازهای این قلل و تپه و ماهورهای کمتر نمایان آن پرداختند. چندان عنایتی به دوران اوّل تفکر فلسفی که درباره آن آثار متعدد چاپ شده ، نداشته اند ولی به رابطه بین شیخ الرئیس و خواجه و حکمای فی مابین آن دو بزرگ مانند، بهمنیار و لوکری سخت علاقه مند بوده اند و توانستند رابطه نسل بعد از نسل حکمای مشائی را از استاد بزرگ این مکتب یعنی ابن سینا تا احیا کننده افکار او در قرن هفتم یعنی خواجه نصیر در تحقیقات خود روشن سازند.
دوران بعدی تاریخ فلسفه اسلامی ، یعنی قرون هشتم تا دهم ، شاگردان خواجه و قطب الدین شیرازی و پیوند با مکتب اصفهان ، همواره مورد توجه ایشان بوده است .
استاد علاقه ای خاص به یکی از برجسته ترین شخصیت های این عصر داشته که همان ابن ترکه اصفهانی است و همین علاقه منجر به چاپ اثر بدیع این حکیم « تمهید القواعد » با مقدمه مبسوط ایشان شد.
از لحاظ تاریخ اندیشه عصر صفویه و دنباله آن در دوران قاجاریه ، آثار آشتیانی ، واقعاً از لحاظ کمی و کیفی کم نظیر بلکه بتوان گفت بی نظیر است . ایشان بسیاری از گوشه و کنارهای تاریخ فلسفه این دوران را به صورتی بی سابقه روشن کردند و بر بسیاری از آراء متداول مانند ادعای به این که حکمت متعالیه سریعاً فراگیر شد و سایر مکتب های فلسفی را از صحنه بیرون راند، و یا این که شاگردان بلافاصله ملاصدرا، به علت شرایط خاص سیاسی دوران خود، از حکمت متعالیه دوری جستند، خط بطلان کشیدند. ظهور کتاب منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران ، خود نظریه اولیه را مطرود ساخت و چاپ اصول المعارف ملامحسن فیض کاشانی ، استمرار تعالیم حکمت متعالیه را در نوشته های معروف ترین شاگرد او روشن ساخت .
نیز استاد، علاقه ای خاص به کشف نحوه استمرار مکتب آخوند و انتقال آن از اصفهان به قم و سپس دوباره به اصفهان و تهران داشتند و کوششی بلیغ در کشف آثار اردستانی و سایر حکمای گمنامی که رابط بین شاگردان ملاصدرا و ملاعلی نوری بودند مبذول داشتند و راه را برای محققان بعدی هموار ساختند. کنکاش پیرامون تاریخ تفکر فلسفی در ایران ، در سده های اخیر بدون تفحصات راه گشای استاد آشتیانی ، غیر قابل تصور است .
و بالاخره از لحاظ سیر تاریخی فلسفه اسلامی ، باید به کوشش استاد آشتیانی در روشن ساختن سیر انتقال حکمت از اصفهان به تهران و تأسیس مکتب تهران در عصر قاجاریه و استمرار آن تا دوران معاصر اشاره کرد. ایشان در این زمینه ، تفحص در متون و رسائل خطی را با سنت شفاهی ـ که سینه به سینه انتقال یافته و از استادان او، که خود تربیت یافتگان این مکتب بودند دریافت شده بود ـ آمیختند و نکاتی مهم را در سیر اندیشه فلسفی از ملا اسمعیل خواجویی و ملا علی نوری تا استادان خودشان مانند سید محمّد عصار و سید ابوالحسن قزوینی روشن ساختند.
البته تصحیحات ایشان از کتب نه تصحیح انتقادی بلکه اجتهادی بود، یعنی به همان نسخه ای که در دسترس بود، اکتفا می کرد و با تسلطی که به متن داشت ، مطلب را از آب در می آورد. اگر چه برخی به این شیوه انتقاد دارند و آن را تصحیح امروزین نمی دانند؛ اما باید توجه داشت که این منابع در زمانی به دست آمد که نه تنها شیوه مرسومی از تصحیح ، متداول نبود بلکه اساساً سنت تصحیح در میان حکیمان ، مهجور بود. او حکیمی بود که تصحیح و احیای متون متأخر با وی آغاز شد. این مطلب نیز گفتنی است که تصحیح او همراه با مقدمه های مفصلی است که برخی مانند مقدمه تمهید القواعد ابن ترکه ـ که اولین کتاب حوزه عرفان اسلامی است ـ مفصل و حدود دو برابر متن رساله است و این مقدمه ها نه فقط تحلیل متن ، بلکه تاریخ فلسفه اسلامی است .
مستشرق معروف فرانسوی پرفسور هانری کربن (۱۹۰۳ ـ ۱۹۷۹م ) بارها آشتیانی را ستوده و او را ملاصدرای عصر ما خوانده است . کسانی که کربن را می شناسند و سیطره و تسلط او را در فکر فلسفی و عرفانی ایرانی می دانند، یک می یابند، سخن او از چه پآیت بلند و دقیقی برخوردار است . کربن نوشته است : «در مساعی و تمایلات فکری خود، آقای آشتیانی به نظر من مانند یک ملاصدرایی است که در عصر ما زندگی می کند، به نحوی که ملاصدرایی دوباره زنده شده . گمان نکنم بتوانم تمجیدی بالاتر از این بیان کنم . آقای آشتیانی یک فیلسوف ایرانی است که نماینده تمام عیار فلسفه دیرین است ، منتهی فلسفه دیرینی که به نحوی کاملاً امروزی درک شده است . به این صورت آثار ایشان شاهد تجدد این تفکر است که علائم بسیاری از آن را می توان در ایران معاصر مشاهده کرد.» دکتر داریوش شایگان درباره استاد نوشته است : «معرفی فرزانه مردی چون استاد جلال الدین آشتیانی که از ستون های استوار حکمت و فلسفه کشور ماست ، کار چندان آسانی نیست . مضافاً به این که این فرازنه مرد، دوست هم باشد. سید جلال ، مرد بسیار مهربان و گشاده رو است و اگر به کسی مهر بورزد، دوستی اش را بی دریغ ایثار می کند و در مقابل ، چشم داشتی نیز ندارد. جنبه دیگر این دوستی تلمذ بود. یعنی آموختن رموز عرفان و تصوف . دکتر سید حسین نصر که سال ها از نزدیک با آقای آشتیانی محشور بوده و کار کرده است ، فعالیت او را چنین شرح می دهد: «… در نتیجه فعالیت های علمی استاد آشتیانی عرض حیات فلسفی بسیاری از دوران های پرثمر فلسفه اسلامی ، بیش از پیش روش شد و عظمت چهره بزرگانی که با وجود شهرت ، نامشان بیشتر از آثارشان به بوته فراموشی سپرده شده بود نمایان شد. این امر حتی در مورد ملاصدرا صادق است . کیست که بتواند سهم بزرگ استاد آشتیانی رادر احیای تفکر ملاصدرا، که اکنون همه در جستجوی آثارش هستند انکار کند؟ هنگامی که به مناسبت چهارصدمین سال ولادت او به اشاره مرحوم علامه طباطبایی قرار شد، آثاری از او چاپ شود، چه آثاری از این حکیم بی بدیل در دسترس بود؟ اکنون پس از گذشت چند دهه ، شاید فراموش شده باشد که در آن زمان ، بجز اسفار و شواهد و چند رساله چاپ سنگی که نادر بود، دسترسی به نوشته های این ستاره درخشان آسمان فلسفه ، در دوران اخیر امکان نداشت ، مگر برای آنان که می توانستند از نسخ خطی آثار او استفاده کنند. این امر درباره رسائل حاجی نیز صاد است و در واقع بسیاری از این رسائل برای اولین بار، توسط استاد آشتیانی ویراسته شد و با تحلیل و نقد دقیق به طبع رسید. در عرفان نیز بسیاری از آثار مهم عربی و فارسی متعلق به مکتب ابن عربی و در رأس آن مقدمه قیصری بر شرح فصوص ، که دوره ای کامل از عرفان نظری است ، توسط استاد بررسی و چاپ شد و شرح خود ایشان ، دوره ای کامل از عرفان عملی را به زبان فارسی در اختیار علاقه مندان به این علم عالی ، بلکه اعلی قرار داد… .»
ثمره فعالیت های علمی و فلسفی استاد آشتیانی را می توان به چهار دسته تقسیم کرد:
اول ـ تصحیح و تنقیح و شرح متون عرفانی از متقدمین و متأخرین از شرح فصوص قیصری گرفته تا آثار محمّدرضا قمشه ای و سید محمّد کاظم عصار.
دوم ـ تصحیح و تنقیح و شرح متون فلسفی که در این زمینه توجه ایشان ، بیشتر به حکمای بعدی و مخصوصاً پیروان مکتب ملاصدرا و خود او معطوف بوده است . ایشان ، آثار متعددی از صدرالمتألهین و نیز شاگردش ملا محسن فیض کاشانی و حکمای دوران قاجاریه مانند میرزا مهدی نراقی و ملاعبدالله و ملاعلی زنوزی و حاجی ملاهادی سبزواری و نیز برخی از معاصران مانند سید محمّد کاظم عصار را به حلیه طبع آراسته و با شروح و تفاسیر پر ارج خود این نصوص را زنده کرده اند.
سوم ـ تحقیق در تاریخ فلسفه اسلامی و نیز عرفان که بیشتر در مقدمه های مبسوط استاد بر متون گوناگون مانند الشواهد الربوبیه و شرح مشاعر آمده است ، علاوه بر منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران ، که خود منبع عظیمی برای تحقیق در تاریخ فلسفه از دوران میرداماد به بعد است . ایشان در برخی موارد برای اولین بار چگونگی انتقال سنت فلسفی را در اسلام نمودار ساخته اند، چنانکه در مورد تفحصی که در انتقال مکتب ملاصدرا از اصفهان به قم در پایان دوران صفوی کرده اند، مشهود است . تحقیقات ایشان در تاریخ عرفان نظری و گسترش مکتب ابن عربی نیز دارای ارزش فراوان است .
چهارم ـ استاد آشتیانی فقط احیا کننده متون عرفانی و فلسفی نیستند بلکه خود در این دو زمینه صاحب نظر و از حکمای برجسته معاصر محسوب می شوند. تحلیلات فلسفی و عرفانی ایشان نه تنها در کتبی به مانند هستی از نظر فلسفه و عرفان و شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم دیده می شود، بلکه بسیاری از مقدمه ها و حواشی ایشان بر متون عرفانی و فلسفی گذشتگان خود حائز ارزش فراوان فلسفی و عرفانی است .
الف ) تألیفات مستقل
۱٫ تفسیر سوره توحید، مشهد، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی ، ۱۳۶۶ش .
۲٫ شرح بر زاد المسافر ملاصدرا، تهران ، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران ، چاپ اول ، ۱۳۵۹٫
۳٫ شرح حال و آراء فلسفی ملاصدرا، مشهد، انتشارات زوار، چاپ اول ، ۱۳۳۹ش ، تهران ، نهضت زنان مسلمان ، چاپ دوم (۱۳۶۰ش ).
۴٫ شرح فصوص الحکم فارابی ، مشهد، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی ، ۱۳۵۳ش .
۵٫ شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم ، تهران ، چاپ اول ، ۱۳۸۴هـ (۱۳۴۳ش )، چاپ دوم ۱۴۰۵هـ ، چاپ سوم (۱۳۷۰ش )، انتشارات امیر کبیر، چاپ چهارم (۱۳۷۲ش )، قم ، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی .
۶٫ هستی از نظر عرفان و فلسفه ، مشهد، انتشارات زوار، چاپ اول ، ۱۳۸۰ هـ (۱۳۳۸ش )، تهران ، نهضت زنان مسلمان ، چاپ دوم (۱۳۶۰ش )؛ چاپ سوم (۱۳۷۶ش ).
ب ) تعلیقات و تصحیحات و مقدمات آثار عرفانی و فلسفی
۷٫ اثولوجیا (با تعلیقات قاضی سعید قمی )، افلوطین ، تهران ، ۱۳۹۶هـ ، (۱۳۵۹ش )، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران .
۸ . اصل الاصول ، ملا نعیما گیلانی ، الف : تهران ، ۱۳۵۷ش ، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران ، ب : مندرج در منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران ، جلد ۳٫
۹٫ اصول المعارف ، ملا محسن فیض کاشانی ، مشهد، چاپ اول ، ۱۳۵۹هـ (۱۳۵۴ش )، مؤسسه مطالعات اسلامی ، چاپ دوم ۱۴۱۲هـ (۱۳۷۱ش )، انتشارات امیر کبیر.
۱۰٫ انوار جلیه ، ملا عبدالله زنوزی ، تهران ، چاپ اول ۱۳۵۹هـ (۱۳۵۴ش )، مؤسسه مطالعات اسلامی ، چاپ دوم ۱۴۱۲هـ (۱۳۷۱ش )، انتشارات امیرکبیر.
۱۱٫ تحفه در مباحث علم ، ملانظر علی گیلانی ، الف : تهران ، ۱۳۵۷ش ، ب : مندرج در منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران ، جلد۴٫
۱۲٫ تحفه المراد (شرح قصیده میرفندرسکی )، عباس شریف دارابی با شرح خلخالی و گیلانی ، تهران ، ۱۳۷۲ش ، انتشارات الزهرا.
۱۳٫ تفسیر فاتحه الکتاب ، تهران ، ۱۴۰۲هـ (۱۳۶۰ش )، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران .
۱۴٫ تمهید القواعد، ابن ترکه با حواشی آقا محمّد رضا قمشه ای و آقای میرزا محمود قمی ، تهران ، چاپ اول ۱۳۹۶هـ (۱۳۵۵ش )، چاپ دوم ۱۴۰۲هـ (۱۳۶۰ش )، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران .
۱۵٫ رساله المشاعر، صدرالمتألهین ، با شرح ملامحمّد لاهیجی ، چاپ اول ، ۱۳۸۴هـ (۱۳۴۳ش )، چاپ دوم (۱۳۶۰ش )، قم ، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی ، چاپ سوم (۱۳۷۶ش )، تهران ، امیر کبیر.
۱۶٫ رساله النصوص ، صدرالدین قونوی با تعلیقات میرزا هاشم اشکوری ، تهران ، ۱۳۶۲ش ، مرکز نشر دانشگاهی .
۱۷٫ رساله نوریه در عالم مثال ، حکیم بهائی لاهیجی ، تهران ، چاپ اول ، ۱۳۹۷هـ (۱۳۵۰ش )، انجمن فلسفه ایران ، چاپ دوم ۱۴۰۴هـ (۱۳۵۱ش )، چاپ دوم (۱۳۶۲ش )، قم ، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی .
۱۸٫ رسائل فلسفی (متشابهات قرآن ـ المسایل القدسیه ـ اجوبه المسائل )، صدرالدین شیرازی ، مشهد، چاپ اول ۱۳۹۳هـ (۱۳۵۱ش )، چاپ دوم (۱۳۶۲ش )، قم ، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی .
۱۹٫ رسائل فلسفی شامل رساله تحفه (ملانظر علی گیلانی ) ـ رساله وحدت وجود (ملا علی نوری ) ـ رساله بسیط الحقیقه کل الاشیا (ملا علی نوری ).
۲۰٫ رسائل وحدت وجود و بداء، سید محمّد کاظم عصار، تهران ، ۱۳۸۹هـ (۱۳۴۸ش )، انجمن فلسفه ایران .
۲۱٫ رسائل التوحید و النبوه والولایه ، محقق قیصری .
۲۲٫ شرح فصوص الحکم ، مؤید الدین جندی (با همکاری دکتر ابراهیمی دینانی )، مشهد، ۱۳۶۱ش ، انتشارات دانشگاه فردوسی .
۲۳٫ شرح فصوص الحکم ، محمّد داوود قیصری رومی ، تهران ، ۱۳۷۵ش ، انتشارات علمی و فرهنگی .
۲۴٫ شرح دعاء المعرفه ، ملا محمّد علی فاضل خراسانی ، مشهد، نشریه دانشگاه الهیات ، ش ۲۶/۲۷(۱۳۵۷)، ص ۶۵ ـ ۱۲۹ و ش ۲۸ (۱۳۵۸)، ص ۶۷ ـ ۱۳۶٫
۲۵٫ شکوه شمس (سیری در آثار و افکار مولانا)، آن ماری شیمل ، ترجمه حسن لاهوتی ، تهران ، ۱۳۶۷ش ، شرکت انتشارات علمی فرهنگی .
۲۶٫ الشواهد الربوبیه ، صدرالدین شیرازی با تعلیقات حکیم سبزواری ، مشهد، چاپ اول ۱۳۸۶هـ (۱۳۴۶ش )، چاپ دوم ، (۱۳۶۰ش )، چاپ سوم (۱۳۷۳ش )، بیروت .
۲۷٫ قره العیون ، ملامهدی نراقی ، تهران ، ۱۳۵۷ش ، انجمن فلسفه ایران .
۲۸٫ اللمعات الالهیه و الکلمات الوجیزه ، ملااحمد نراقی ، تهران ، ۱۳۹۸هـ (۱۳۵۷ش )، انجمن فلسفه ایران .
۲۹٫ لمعات الهیه ، ملا عبدالله زنوزی ، تهران ، چاپ اول ، ۱۳۹۵هـ ، انجمن فلسفه ایران ، چاپ دوم (۱۳۶۱ش )، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی .
۳۰٫ المبدء والمعاد، صدرالدین شیرازی ، تهران ، ۱۳۹۵هـ (۱۳۵۴ش )، انجمن فلسفه ایران .
۳۱٫ مجموعه رسائل حکیم سبزواری ، تهران ، چاپ اول ۱۳۸۹هـ (۱۳۴۸ش )، چاپ دوم (۱۳۶۱ش )، انجمن فلسفه ایران ، چاپ سوم ۱۴۱۲هـ (۱۳۷۰ش )، انتشارات اسوه .
۳۲٫ المسائل القدسیه ، صدرالدین شیرازی ، مشهد، (۱۳۹۱هـ ، انتشارات دانشکده الهیات .
۳۳٫ مشار الدراری (شرح تائیه ابن فارض )، سعید الدین فرغانی ؛ تهران ۱۳۹۸هـ ، انجمن فلسفه ایران .
۳۴٫ مصباح الهدایه الی الخلافه والولایه ، امام خمینی ، تهران ، چاپ اول ۱۴۱۳هـ (۱۳۷۲ش )، چاپ دوم (۱۳۷۳ش )، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی .
۳۵٫ المظاهر الالهیه ، ۱۳۸۱هـ .
۳۶٫ مکاتب عرفانی ، سید احمد حائری و شیخ محمّد حسین غروی ، تهران ، نشریه جاویدان خرد، سال دوم ، شماره اول .
۳۷٫ منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران ، جلد اول ، تهران ، چاپ اول ۱۳۹۲هـ (۱۳۵۰ش )، انجمن دولتی ایران و فرانسه ، چاپ دوم (۱۳۶۳ش )، قم ، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی ، شامل منتخباتی از میرداماد؛ منتخباتی از رساله صناعیه میرفندرسکی ؛ آثاری از ملاصدرا؛ اثبات واجب از ملارجبعلی تبریزی ؛ منتخباتی از عبدالرزاق لاهیجی ؛ بخشی از تعلیقات شفا از آقا حسین خوانساری ؛ رساله مسالک الیقین از ملا شمسا گیلانی .
۳۸٫ منتخباتی از آثار حکمای ایران ، جلد دوم ، تهران چاپ اول ۱۳۵۹هـ (۱۳۵۴ش )، انجمن دولتی ایران و فرانسه ، چاپ دوم (۱۳۶۳ش )، قم ، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی ، شامل : حاشیه بر شفا از سید احمد علوی عاملی ؛ گزیده اصول المعارف از فیض کاشانی ؛ شرح بر قبسات از محمّد بن علی رضا بن آقاجانی ؛ رساله در صنوف الناس در معاد از حسین تنکابنی ؛ رساله ای از قوام الدین رازی ؛ المعارف الالهیه از محمّد رفیع پیرزاده ؛ حاشیه بر شفا از ملا محمّد باقر سبزواری .
۳۹٫ منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران ، جلد سوم ، مشهد، ۱۳۵۵ش ، با همکاری انتشارات انجمن فلسفه ایران ، شامل : تعلیقات بر اثولوجیا از قاضی سعید قمی ؛ زواهر الحکم از میرزا حسن لاهیجی ؛ اصول الاصول از ملانعیما طالقانی ؛ حاشیه بر شفا از بهاءالدین محمّد اصفهانی ؛ شرح اسرار اسماء الحسنی از ملا عبدالرحیم دماوندی رازی .
۴۰٫ منتخباتی از اثار حکمای الهی ایران ، جلد چهارم ، مشهد، ۱۳۵۷ش ، با همکاری انتشارات انجمن فلسفه ایران ، شامل : حکمت صادقیه از ملاحمزه گیلانی ؛ رساله ثمره الفواد از ملااسماعیل خواجویی ؛ رساله در حدوث دهری از ملااسماعیل خواجویی ؛ رساله در مبداء و معاد از آقا محمّد بیدآبادی ؛ قره العیون از ملامهدی نراقی ؛ رساله در وحدت وجود از آخوند نوری ؛ رساله تحفه در مباحث علم از ملانظر علی گیلانی .
۴۱٫ نقد النصوص فی شرح نقش النصوص ، عبدالرحمن به احمد جامی به تصحیح ویلیام چیتیک ، تهران ، چاپ اول ۱۳۹۷هـ (۱۳۵۶ش )، انجمن فلسفه ایران ، چاپ دوم ۱۳۷۰ش )، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی .
۴۲٫ هدایه الطالبین ، حکیم سبزواری ، مشهد ۱۳۴۷ش ، انتشارات اوقاف خراسان .
استاد آشتیانی را باید مؤسس حوزه متأخر حکمت و عرفان در مشهد مقدس رضوی دانست . محفل گرمِ درس او پس از حکیم سبزواری (۱۲۸۹ ـ ۱۲۱۲ ق) در خراسان بی سابقه بود. قابل تأمل است که حوزه او به گونه ای نقد جریان های فکری مخالف نیز محسوب می شد. بحث از عدم تفکیک میان مبانی عقلی و دین ، بخشی از رئوس تعلیمی استاد آشتیانی بود.
نکته دیگری که استاد آشتیانی به آن اهتمام داشت «فلسفه اسلامی » بود، در برابر حرف مستشرقینی که ، فلسفه اسلامی را همان فلسفه یونان باستان می شمردند. او حکمت متعالیه و فلسفه اسلامی موجود در آثار ملاصدرا و اتباع او را در مقام مقایسه با اصول و قواعد اکابر حکمای یونانی اوسع ، اکمل و اتم می دانست، که مسائل بسیار عمیق و ارزنده در آن مورد بحث قرار گرفت و به تحریر درآمد و مبانی عمیق مطرح شد که یا به کلی جدید و بدیع است و یا به صورت ، ناقص در کتب اوایل مطرح شده است .
اصل دیگری که در آثار و افکار استاد آشتیانی نمود و بروز دارد، عنصر ایرانیت است . او در احیای میراث فلسفی و عرفانی ایران اسلامی ، کوششی وسیع داشت . علاوه بر عطش علمی و عشق و علاقه اش به دانش ، دغدغه ای سرزمینی داشت و در برابر حرف کسانی که معتقد به ختم فلسفه ایران به ابن سینا بودند، مدت ها مطلب نوشت و ثابت کرد که اولاً فلسفه عربی نبوده بلکه ایرانی و اسلامی بوده است و ثانیاً بعد ابن سینا ایران عرصه حضور بسیاری از فلاسفه بوده است. در همین راستا او یک دانشمند حوزیِ سنت گرا است که اصرار داشت بر خلاف معمول به فارسی بنویسد و حتی پاورقی های کتاب های عربی را در تصحیح به فارسی می نوشت و معتقد بود زبان فارسی ظرفیت بیان علمی را دارد.
منابع و مآخذ
۱٫ خرد جاودان ، جشن نامه استاد سید جلال الدین آشتیانی ، به کوشش : علی اصغر محمدخانی و حسن سید عرب ، تهران : فزان ، ۱۳۷۷٫
۲٫ دائره المعارف تشیع ، تهران : مؤسسه دائره المعارف تشیع ، ۱۳۷۲٫
۳٫ دانشنامه جهان اسلام ، زیر نظر: غلامعلی حداد عادل ، تهران : بنیاد دائره المعارف اسلامی ، ۱۳۷۵٫
۴٫ شرح مقدمه قیصری ، سید جلال الدین آشتیانی ، قم : بوستان کتاب ، پنجم ، ۱۳۸۰٫
۵٫ شهر هزار حکیم ، عباس طارمی ، تهران : روزنه ، اوّل ، ۱۳۸۲٫
۶٫ کتاب ماه ادبیات و فلسفه ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، تهران .
۷٫ کیهان اندیشه ، کیهان ، تهران : مؤسسه کیهان ، ش ۲۴، خرداد و تیر ۱۳۶۸٫
۸٫ گلش ابرار، جمعی از پژوهشگران ، قم : معروف ، ۱۳۷۹ ـ … .
۹٫ مجموعه رسائل فیلسوف کبیر حاج ملا هادی سبزواری ، تصحیح و تعلیق : سید جلال الدین آشتیانی ، تهران : انجمن حکمت و فلسفه ایران ، اوّل ، ۱۳۶۰ ق.
۱۰٫ هستی از نظر فلسفه و عرفان ، سید جلال الدین آشتیانی ، مشهد: زوار، ۱۳۸۰ ق.
کلید واژگان: آشتیانی، حکمت، فلسفه اسلامی، متعالیه