آیت الله شهید بهشتی نماد اسلام رحمانی

دکتر سید سلمان صفوی

 

آیت الله شهید دکتر سید محمد حسین بهشتی حمزه شهدای انقلاب اسلامی ایران چهره کم نظیر جمع خردگرایی، اخلاق، مدیریت و دانش عالی حوزوی و دانشگاهی، فلسفه و فقه بود.

شهید بهشتی را قبل از انقلاب در رابطه با امور تشکیلات مخفی مبارزاتی باتفاق برادر بزرگم حاج آقا رحیم ملاقات کردم. از آغاز دیدارم با او شیفته اخلاق محمدی، خرد، دانش، روشن بنینی، عصری بودن ونظم ایشان شدم. رابطه تشکیلاتی ما در قبل از انقلاب و بعد از انقلاب دوام یافت.

آیت الله موسوی اردبیلی به این فقیر درزمستان  سال ۱۳۶۳ در دفترشان در قم گفتند ایشان و شهید بهشتی  و چند نفر دیگر از علماء که بدرستی نامشان در ذهنم نیست جمع گشتند در قبل از انقلاب و تشکیلات فکری را درست کردند که هدف آنها باز خوانی اسلام و پالایش روشمند اسلام از تحریفات بود. هدف آنها تبیین اسلام  به صورت یک مکتب جامع پاسخگو به نیازهای انسان امروز بر اساس منابع معتبر بود، آنها حدود پنجاه هزار فیش نیز استخراج کرده بودند که انقلاب شد و این طرح عظیم با گرفتار شدن  آنها به مسئولیتهای اجرایی عقیم ماند.

 اگر با ادبیات سیاسی امروز بخواهیم موقف جناح بندی اعتقادی سیاسی شهید بهشتی را بیان کنیم ایشان بی شک رهبر جناح اصلاح طلب اصول گراست. ایشان در قبل از انقلاب در صف علمای انقلابی روشنفکر بود و در پس از انقلاب در صف علمای جریان چپ انقلاب بود.  او کسی بود که همه خوبیها و فضایل  انقلابیون، روشنفکران و رهبران برجسته را یکجا در خود داشت. او همزمان در چند جبهه با امپریالیسم؛ دیکتاتوری، ارتجاع و تندروی در قبل و بعد از انقلاب مبارزه میکرد.

آزاداندیشی شاقول فکری او بود. او کسی بود که بدفعات اثبات کرده بود که برای مخالفین تئوریک خود یا کسانی که متفاوت می اندیشند حریم قائل است و برای اهل فکر با وجود تفاوت اندیشه احترام قائل بود او به هیچ وجه از زمره کسانی نبود که بگوید یا همه باید مثل من بیندیشند یا مسئله دار هستند. در ماجراهای دکتر شریعتی، شهید جاوید، اختلافات درونی و برونی حزب جمهوری اسلامی، استاد شهید محمد منتظری، مجلس خبرگان قانون اساسی، مناظرات با کمونیستها در تلویزیون بخوبی اخلاق امام صادقی خود را نشان دادند. او با اخلاق حسنه خود حتی مخالفین خود را بعد از شهادت مظلومانه اش جذب کرد. او به ما نشان داد که ایران متعلق به همه ایرانیان است فارغ از مذهب و عقیده شان است. فصل جدایی ما با دیگران، مرز خودی و غیر خودی وفاداری به استقلال و عزت ایران و آرمانهای ملت ایران یا وابستگی به بیگانگان است. او برای مخالفین تا مرز قیام مسلحانه قائل به آزادی بود. اما در موقع اقدام برای براندازی و تجزیه ایران عزیز قاطعانه موضع برخورد داشت چنانچه که در ماجراهای کردستان، جنگ تحمیلی و مقابله با امریکا و اذناب داخلیشان به همین شکل متین و انقلابی رفتار کردند. از نظر او انقلابی و حزب اللهی بودن به معنای تندروی، نپخته و نسنجیده و عاطفی حرکت کردن نبود. از نظر او انقلابی و حزب اللهی کسی بود که بر اساس موازین مسلم اسلام و مصالح عالیه ملت و انقلاب با اخلاق و خرد رفتار کند. او مرزبندی مشخصی با ملی گراها، کمونیستها، التقاطیون و مرتجعین داشت اما حرمت انسانی هیچ کس را خدشه دارنمی ساخت. او موفق شد در سند قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران جمع بین سنت و ارزشهای مثبت دوره مدرن علیرغم فشارهای گروههای متعارض کند. او کوشش داشت با رفتار و اندیشه سلیم و عمیق اسلام رحمانی را معرفی کند و ارزشهای آن را در جامعه پیاده کند.

بی شک اگر شهید بهشتی بدست منافقین کور دل شهید نشده بود انقلاب اسلامی ایران از وضع بهتری از جهات مختلف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی داشت. او خون دلها خورد از دست برخی کسانی که امروز سر سفره آماده انقلاب نشسته اند و طلبکار انقلابیون قبل از انقلاب و یاران شاخص امام خمینی(قدس سره) هستند.

 برقرای جامعه عدالت محور، مستقل، آزاد و توحیدی  در چارچوب اسلام  رحمانی آرمان مقدس او بود. امید آنکه ما دوستداران و وارثان فکری او موفق گردیم فاصله عظیم کنونی را با آرمانهای اسلامی او با خرد،اعتدال و وحدت و تمسک به حبل الله المتین انقلاب که خط امام و قانون اساسی است در مدت زمانی کوتاه کم کنیم. قرائت شهید بهشتی از اسلام و انقلاب رمز ماندگاری و وحدت ملت سربلند ایران عزیز است. یادش و راهش گرامی و مستمر باد. والعاقبه للمتقین.

آکادمی مطالعات ایرانی لندن