زبان قرآن، تفسیر قرآن

 

مجید بیگلر

پژوهش در متنی مقدس که اساس باورهای گروه کثیری از انسان هاست، پا گذاشتن در حیطه ای پر دردسر و دشوار ، اما ضروری ست به ویژه اگر یکی از آموزه های اساسی آن کتاب مقدس، دعوت به تامل و اندیشیدن باشد. قرآن کریم متن پایه ای و بنیادین باورهای گروه بزرگی از انسان های روی کره زمین است، نوشته ای که در سرزمین های مسلمان نشین روزانه دست کم سه بار قرائت بخش هایی از آن طنین می اندازد و هیچ مسلمان مومنی نیست مگر آن که هر روز به ضرورت ادای فریضه آیاتی از آن را بر زبان نراند.

 

کلیدواژگان: قرآن، اسلام، غرب، تفسیر، معناشناختی

 

تفسیر و تامل در جنبه های گوناگون معناشناختی و دلالت شناختی قرآن از همان بدو نزول این آیه به پیامبر اسلام(ص) در میان مسلمانان رواج داشته است، تا جایی که ضرورت این امر به پایه گذاری دانشی در حیطه علوم اسلامی تحت عنوان تفسیر موجب گشته است. البته در معنای وسیع و جدید لفظ با هر قرائت و خوانشی از قرآن تفسیری از آن صورت می پذیرد، اما آن چه تفسیر عالمانه و درون دینی خوانده می شود، مستلزم احاطه عمیق به زبان عربی، تاریخ اسلام، احادیث و تفاسیری ست که پیامبر(ص) و معصومین(ع) از آن به دست داده اند. پژوهش در ابعاد مختلف قرآن به تاسیس رشته ای دانشگاهی با عنوان قرآن پژوهی و دانشکده ها و گروه هایی با عنوان علوم قرآنی انجامیده است.

نگرش به قرآن ممکن است از زاویه نگاه پژوهشگری غیرمسلمان نیز صورت پذیرد، عالمی که قرآن را در کنار سایر متون مقدس(تورات، انجیل، زبور، اوستا و …) متنی مقدس می انگارد و می کوشد بر سویه های مختلف آن روشنی افکند: پژوهش درباره تاریخ نزول قرآن، تاریخ گردآوری آن، روایت های آن، دلیل تفوق روایت امروزین، زبان قرآن، دلالت های معناشناختی متن و … . کتاب «زبان قرآن، تفسیر قرآن: مجموعه مقالات قرآن پژوهی غربیان» که به تازگی توسط نشر هرمس منتشر گشته و توسط مرتضی کریمی نیا گردآوری و ترجمه شده است از چنین چشم اندازی نگاشته شده است. مطالعات قرآنی در غرب طی سده های گذشته تطور و تحول بسیار داشته است. نخستین نگاه، ایدئولوژیک و کلیسایی بوده و اغلب به قصد تشویه و بدنمایی صورت گرفته است. اما رویکردهای بعدی فارغ از این نگرش سوگیرانه و علمی تر بوده است.

مطالعات قرآنی و پژوهش های تفسیری امروز در مجامع علمی و دانشگاهی رونقی تازه یافته اند. آگاهی از این پژوهش ها به هدف تضارب آرا و و غنا بخشیدن فهم و درک ما از این کتاب آسمانی ضرورت دارد. مجموعه مقالات این کتاب که پیش از این در مجلات حوزوی و دانشگاهی چون نشر دانش(مرکز نشر دانشگاهی)، ترجمان وحی(مرکز ترجمه قرآن به زبان های خارجی)، بینات(موسسه معارف اسلامی امام رضا(ع))، آیینه پژوهش(دفتر تبلیغات اسلامی قم)، پژوهشهای قرآنی(دفتر تبلیغات اسلامی خراسان)، مطالعات اسلامی(دانشگاه فردوسی) و … در سه بخش جداگانه قرار می گیرد.

هشت مقاله بخش نخست که عنوان «مطالعات تفسیری» دارد، سه یا چهارگونه مختلف از مطالعات تفسیری در غرب را نشان می دهد. مقاله نخست با عنوان «بلاغت عربی و تفسیر قرآن با نگاهی به صنعت لف و نشر» اثر جان ونزبرو، قرآن پژوه سرشناس غربی است و در صدد نشان دادن پیوند دانش تفسیر قرآن در دوران نخست با تطور و تکامل علم بلاغت در زبان عربی است و در ادامه توضیحات مترجم بر این مقاله آمده است. در ادامه مقالاتی از اری ربین قرار گرفته که پژوهش هایی تاریخی در فقرات قرآنی مرتبط با تفسیر و سیره اند و از این جهت سمت و سویی واحد دارند. دو مقاله هربرت برگ و هارالد موتسکی دو جنبه متفاوت درباب تفسیر ابن عباس را مورد بحث قرار می دهند.

چهار مقاله بعدی در بخش دوم با عنوان «مطالعات قرآنی ونزبرو» به نظریات جان ونزبرو در کتاب مهمش «مطالعات قرآنی» اختصاص یافته اند. دو مقاله ریپین در این بخش بیشتر به تقریر و توضیح نظریه استادش در باب تاریخ قرآن و شکل گیری تفاسیر نخست قرآن می پردازد؛ اما دو نوشته ویلیام گراهام و هارالد موتسکی رویه ای انتقادی تر دارند. اولی کلیت کتاب ونزبرو را ارزیابی نقادانه می کند و دومی به مدد پیشرفت های روش شناختی جدید، در دعاوی وی راجع به تاریخ گذاری روایات جمع و تدوین قرآن تردید می افکند.

بخش آخر کتاب با عنوان «زبان قرآن»، جوانب مختلف یکی از مهمترین پرسشهای غربیان درباب زبان قرآن را می کاود. زبان قرآن امروزه در جامعه علمی ما معنایی بسیار نو می دهد که بیشتر با نظریه های مختلف زبان دینی در دین پژوهی و فلسفه غرب آمیخته است. موضوع زبان قرآن در غرب امری متفاوت، ظاهرا ساده اما معضلی بسیار پیچیده است. زبان قرآن در آغاز نزول چگونه بوده است؟ ادیبان، قاریان، نحویان و مفسران قرون نخست در فرآیند فهم زبان قرآن چه جایگاهی داشته اند؟ بعدها طی سه قرن نخست، مفسران اسلامی چگونه برخی فقرات قرآنی را بسیار متنوع و متفاوت فهمیده اند؟ نگارش متن مکتوب قرآن چه نسبتی با متن شفاهی و قرائات مختلف قرآن داشته است؟ پرسش هایی از این دست در شش مقاله این بخش کتاب مورد بررسی قرار می گیرند. دو مقاله اندرو ریپین تاثیر تنگناها و پرسشهای تفسیری برای مفسران نخست و تطور برخی معانی لغات قرآنی از نگاه ایشان را بررسی می کنندو دو مقاله بعدی در تبیین پیشینه نظریه کریستف لوگزنبرگ در سریانی خواند زبان قرآن و نقد این دیدگاه از زبان فرانسوا دوبلوا است. و سرانجام دو مقاله پایانی از جیمز بلمی به تصحیح برخی خوانشهای لفظی در الفاظ قرآن می پردازد. نویسندگان این مقالات از نظر مبانی، روشها و رویکرد با یکدیگر تفاوت دارند و این امر سبب می شود تا خواننده بتواند تفاوتها، شباهتها، موافقتها و مخالفتها و نقاط قوت و ضعف عالمان را در کنار هم ببیند.