گفت‌وگو با گروه شرق‌شناسی دانشگاه بلغارستان

گفت‌وگو با گروه شرق‌شناسی دانشگاه بلغارستان

باید ساعت خود را با ایران کوک کنیم

صدرا صدوقی


بلغارستان ازجمله کشورهایی است که در آن ایران‌شناسان خبره‌ای مشغول به فعالیت هستند و با توجه به آنکه لغات مشترک فراوانی میان زبان بلغاری و فارسی وجود دارد، افراد زیادی در طول سال به آموزش زبان فارسی اهتمام می‌کنند. یکی از مراکز مهم آموزش زبان فارسی در بلغارستان گروه شرق‌شناسی دانشگاه صوفیا است که در کنار اساتید ایرانی، چند نفر از ایران‌شناسان بلغاری در آن به آموزش زبان فارسی می‌پردازند. اگرچه سفارت ایران در بلغارستان کمک شایان توجهی به این گروه نموده است اما باز هم کمبود امکانات مانع از آن شده است تا این مرکز با گستردگی بیشتری به فعالیت بپردازد. آنچه می‌خوانید حاصل گفت‌وگوی ما بااعضا این مرکز است که به اختصار به معرفی مرکز و دستاوردهای علمی آن در حوزه ایران‌شناسی و ادب فارسی پرداخته‌اند.

***

آموزش زبان فارسی در بلغارستان از چه زمان شروع شده است؟

پانف (رئیس مرکز شرق‌شناسی): زبان فارسی از حدود ۵۰ سال پیش یعنی از سال‌های ۱۹۵۹ در بلغارستان تدریس می‌شده است و در نتیجه تلاش و زحمت استادان زبان فارسی، در سال ۱۹۹۳ بخش ایران‌شناسی در مرکز زبان‌های خاوری بلغارستان تاسیس و مشغول به فعالیت گردید.

ما هر ساله بین ۱۲ تا ۱۵ نفر دانشجوی زبان فارسی را پذیرش می‌کنیم و در حال حاضر ۳۵ دانشجو در مقطع لیسانس زبان فارسی داریم. در طول این سال‌ها دانشجویانی که دیپلم، لیسانس و فوق‌لیسانس را دریافت کرده‌اند بالغ بر ۶۰ نفر هستند و در زمینه‌های مختلفی چون حوزه‌های دیپلماتیک، دولتی، علمی و دانشگاهی مشغول به کار شده‌اند، یا اینکه در سفارت بلغارستان در ایران و افغانستان و… مشغول به کار هستند. البته هر ساله برنامه درسی مرکز ایران‌شناسی غنی و تقویت می‌شود و دروسی به دروس گذشته اضافه می‌شوند، تمدن اسلامی، ادبیات قدیم و کلاسیک ایران، گویه‌شناسی، لهجه تهرانی و… ازجمله این دروس به شمار می‌روند.ما در طول ۱۰ سال اخیر در نتیجه کوشش و تلاش اساتید این مرکز، حدود ۲۵ جلد کتاب در حوزه ادبیات فارسی، تاریخ و تمدن ایرانی به چاپ رسانده‌ایم. البته باید از کمک‌های سفارت ایران و مرکز فرهنگی این کشور در بلغارستان تشکر کنم و به ملت ایران شادباش و تبریک بگویم به خاطر این فرهنگ و تمدن عظیمی که آنان میراث‌دار آن هستند.

البته در اینجا حدود ۱۵ نفر تدریس می‌کنند که همه‌شان حضور ندارند، بنده هم به‌عنوان رئیس این مرکز به دلیل تخصصم بر روی آثار حکیم عمرخیام کار می‌کنم و در طی ۱۰ سال اخیر اکثر آثار عمرخیام را به زبان بلغاری ترجمه کرده‌ام و در حال حاضر در حال تالیف کتابی در باب زندگینامه حکیم عمرخیام هستم.

ما در این مرکز دو استاد ایرانی داریم یکی آقای دکتر رضا مهراس که دستور فارسی، لهجه تهرانی و محاوره را تدریس می‌کنند. دیگری خانم دکتر هاجر فیوضی که آموزش الکترونیکی زبان فارسی و حماسه‌سرایی و عرفان حافظ را تدریس می‌کنند، همچنین دوست خوبم آقای پانوا، دستور زبان فارسی و زبان محاوره و نحوه ترجمه را به دانشجویان مرکز آموزش می‌دهند. البته متاسفانه بقیه همکاران حضور ندارند که مورد معرفی قرار بگیرند

چه ضرورتی احساس شد که باعث گردید در بلغارستان مرکزی برای تدریس زبان فارسی و ایران‌شناسی تاسیس شود؟

پانف:دانشگاه صوفیا در تلاش بود تا زبان و ادبیات شرق را گسترش دهد و پیش از ما، مرکز زبان‌های خاوری، تنها بخش عربی و ترکی‌شناسی داشت و بعدها ایران‌شناسی، هندشناسی، چین‌شناسی و ژاپن‌شناسی هم در آن ایجاد شد ،البته مردم بلغارستان علاقه‌مند بودند تا بیشتر با فرهنگ ایرانی آشنا شوند. به همین سبب بود که بخش شرق‌شناسی در دانشگاه صوفیا تاسیس گردید.

اگر ممکن است درباره سایر فعالیت‌های این مرکز توضیح دهید؟

پانف: ما ۲۵ جلد کتاب در حوزه ادبیات کلاسیک و معاصر ایران به بلغاری ترجمه کرده‌ایم و این امر کمک می‌کند تا مردم بلغارستان به خوبی با فرهنگ ایرانی آشنا شوند اما مرکز ما، مرکز نوپایی است، ما در این جا ترجمه می‌کنیم و روی فرهنگ و ادبیات ایرانی کار می‌کنیم و تلاش می‌کنیم تا دانشجویان ما از تبحر لازم برخوردار باشند، البته مشکلات فراوانی پیش روی ماست.

بودجه این مرکز از کجا تامین می‌شود؟

پانف :از طریق دانشگاه صوفیا

آیا این بودجه برای شما کافی است؟

پانف:خیر، نه برای تامین معاش اساتید کافی است و نه برای کار علمی، همه همکاران من مجبور هستند تا در چند جای مختلف کار کنند تا بتوانند زندگی خود را تامین کنند، اگرچه اکثر اساتید دانشگاه‌های بلغارستان با این وضعیت مواجه هستند.

شعر در ادبیات فارسی از جایگاه رفیعی برخوردار است، دانشجویان شما در چه سطحی از آموزش خود می‌توانند، فهم صحیحی از اشعار فارسی پیدا کنند؟

هاجر فیوضی: دانشجویان ما در پایان سال چهارم می‌توانند به خوبی به فارسی صحبت کنند، در این دوره عرفان خیام، مولانا و حافظ نیز برای آنها تدریس می‌شود و البته اشعار این شعرا نیز ترجمه می‌شود و گاهی از نظرفلسفی برای آنان تحلیل می‌شود بنابراین دانشجویان ما در پایان دوره لیسانس و در دوره فوق‌لیسانس می‌توانند فهم خوبی از اشعار فارسی به دست آورند.

به کدام یک از شعرا بیشتر توجه می‌شود؟

پانف: خیام، حافظ، مولانا و البته فردوسی و سعدی، ما در اینجا یک اتاق به نام فردوسی و دو اتاق ایران‌شناسی به نام مولانا داریم و البته در سالگرد وفات مولانا، به جهت بزرگداشت او برنامه‌ای را در اینجا برگزار کردیم.

آقای پانف! چرا به اینقدر به خیام علاقه‌مند هستید؟

خیام دنیایی عمیق و پرمعنای است و اگر  کسی درباره تصوف و عرفان ایرانی اطلاعات کافی نداشته باشد نمی‌تواند به کنه اندیشه او پی ببرد…. تاکنون در بلغارستان ۹ نفر بودند که رباعیات خیام را ترجمه می‌کردند، اما متاسفانه خیلی موفق نبودند. البته شاید عدم موفقیت آنان در این بود که این اشعار را از زبانی غیر از زبان فارسی ترجمه می‌کردند، لذا از گذشته مردم بلغارستان با خیام و اندیشه او آشنا هستند اگر چه فردوسی سعدی، مولانا و حافظ را هم می‌شناسند.

هاجر فیوضی: آقای پانف تز دانشیاریشان درباره خیام بود. من هم در جلسه دفاعیه ایشان گفتم که در خانه مادریم در درون حیات پرده‌ای بود که مادرم روی آن اشعاری از خیام را نوشته بود… امروز هم در بلغارستان شاهدیم یک بلغاری روی اندیشه خیام کار می‌کند…

پانف: خیام از شعرای قرن هشتم به شمار می‌رود اما آنچه نوشته و سروده خیلی تازه و ابدی است.

آیا در زمینه عرفان خیام هم پژوهشی انجام داده‌اید؟

پانف:بله در کتاب خودم، در بخشی که به بررسی تصوف و عرفان پرداخته‌ام، به این امر اشاره کرده‌ام… البته عرفان ایرانی مبتنی‌بر نوعی شهود و دریافت باطنی است و این دریافت‌ها به زبان درنمی‌آیند و نمی‌توان به راحتی آنها را به روی کاغذ آورد.

التبه من همواره درصدد بودم تا کاری انجام دهم تا مردم بلغارستان به خوبی خیام و اندیشه او را درک کنند و امیدوارم بتوانم به‌زودی این کتاب را چاپ کنم.

به نظر شما فرهنگ ایرانی و بلغاری چه نقاط مشترکی دارند؟

پانف: کلماتی از زبان فارسی، ترکی و عربی به زبان بلغاری وارد شده‌اند که ما در حال نگارش آن هستیم مثلا از حرف ک و گ حدود ۶۰ تا ۷۰ صفحه اصطلاح نوشته‌ایم و امیدواریم به وسیله این کار بتوانیم گذشته بلغاری‌های قدیم را پیدا کنیم، لذا وجود این لغات مشترک نشان‌دهنده ربط وثیق این فرهنگ‌ها با هم بوده است.

لطفا درباره این کتاب بیشتر توضیح دهید…

هاجر فیوضی: ما کتاب کوچکی را چاپ کرده‌ایم که دربردارنده لغات فارسی در زبان بلغاری است و اینها بالغ بر ۵۰۰ لغت هستند

امکان دارد چند عنوان از این لغت‌ها را بیان کنید…

مثلا برادر، پنجره، صندوق، جام، من و… خود بلغاری‌ها البته به این لغات علاقه‌مند هستند و مشتاقند که بدانند این لغات از کجا به این فرهنگ وارد شده اند. بنابراین کاری که ما در این مرکز انجام  داده‌ایم از اهمیت بالایی برخوردار است.

پانف: به نظر می‌رسد که بلغاری‌های قدیم در نزدیکی اقوام ایرانی زندگی می‌کرده‌اند و بعدها از سرزمین تامیر به سمت بلغارستان حرکت کرده‌اند.

آیا در این مرکز درباره تاثیر تمدن اسلامی بر ایران هم کاری انجام شده است؟

پانف: بله ما دراینجا درسی با عنوان تاثیر تمدن اسلامی بر ایران داریم، همچنین فرهنگ ایران پیش و پس از اسلام را نیز بررسی می‌کنیم، بنابراین دروس تمدن ایران پیش و پس از اسلام به‌عنوان واحد درسی در این مرکز تدریس می‌شود.

اجازه دهید به صحبتمان درباره فرهنگ لغاتی که اشاره کردید بازگردیم، در این پروژه چه افرادی مشارکت دارند؟

پانف: یک ایران‌شناس، یک چین‌شناس، یک عرب‌شناس، یک ترک‌شناس و یک متخصص در سانسکریت ،جزو همکاران این طرح هستند.

یعنی از همه این زبان‌ها لغاتی به زبان بلغاری وارده شده است؟

خیر، فقط از زبان عربی، ترکی و فارسی

این فرهنگ، آیا فرهنگی یک جلدی خواهد بود؟

پانف: ممکن است دو جلدی باشد

هاجر فیوضی: این فرهنگ، یک تحقیق منحصربه‌فرد علمی است که به وسیله این مرکز انجام شده است البته این کار با حداقل امکانات صورت پذیرفته است.

دانشجویان این مرکز پس از پایان تحصیلات خود صرفا در دوایر دولتی و دیپلماتیک مشغول به کار می‌شوند یا اینکه فعالیت علمی خود را به‌عنوان ایران‌شناس در جاهای دیگر ادامه می‌دهند؟

رضا مهراس: این سوال مهمی است اما باید قبل از آن بگویم که افرادی که شما آنها را در اینجا می‌بینید پایه‌گذار تدریس زبان فارسی در بلغارستان هستند، خود بنده حدود ۱۵ سال است که در اینجا هستم، قبلا در یک دبیرستان، زبان فارسی را تدریس می‌کردم‌تا اینکه به اینجا رسیدم… در حقیقت زبان فارسی در بلغارستان به‌عنوان دومین زبان در بخش ترک‌شناسی دانشگاه صوفیا مطرح بود و بعدها با تلاش کسانی که آنها را در اینجا می‌بینید [البته عده‌ای اکنون از دنیا رفته‌اند] توانستیم به صورت تخصصی این رشته را در اینجا راه‌اندازی کنیم. اما کسانی که در اینجا تحصیل می‌کند، در حقیقت زبردست‌ترین مترجمان زبان فارسی در بلغارستان هستند. اغلب اینها در کشورهای فارسی‌زبان فعالیت می‌کنند. مثلا آقای یانوا که در اینجا در خدمتشان هستیم، سفیر بلغارستان در کشور چین بودند و امروز جزو اساتید برجسته زبان فارسی هستند.

من به جرأت می‌گویم کسانی که در اینجا هستند با دست خالی معجزه می‌کنند، اگرچه ممکن است غلو باشد… امکانات ما بسیار محدود است اما در این اواخر سفارت ایران در صوفیا با ما همکاری خوبی دارد، ا لبته امیدواریم این همکاری ادامه داشته باشد. من متأسفم که این امکان برای ما فراهم نشده است که به ایران دعوت شویم. چون به هر حال می‌دانید که ساعت باید همواره میزان شود و ما هم باید ساعت خود را در این مساله با ایران کوک کنیم نکته دیگر اینکه در اینجا ایران‌شناسانی هستند که هنوز ایران را ندیده‌اند در حالی که خدمات فراوانی را در این حوزه انجام داده‌اند، لذا آنچه می‌بینید با زحمات فراوانی به‌وجود آمده و خدمات بزرگی به فرهنگ ایران صورت پذیرفته است و ادامه این روند احتیاج به  تشویق و روحیه‌بخشی دارد… در اینجا ژاپنی‌ها، چینی‌ها و اعراب، هزینه‌های فراوانی برای گسترش فرهنگ خودشان انجام می‌دهند اما ایرانی‌ها نه … لذا این کم‌توجهی برای ما همچون بغضی شده است که گلویمان را می‌فشارد….

آقای یانوا ! نظر شما درباره صحبت‌های آقای مهراس چیست؟

یانوا: من از اینکه شما به اینجا تشریف آورده‌اید و قصد دارید از روند فعالیت‌های ما در بلغارستان اطلاعاتی کسب کنید، خیلی خوشحالم،البته ما همیشه روی کمک افرادی مثل شما خیلی حساب می‌کنیم… اما درباره این مرکز باید بگویم که ما متاسفانه با کمبود امکانات مواجه هستیم، مثلا تعداد زیادی از کتاب‌های ما فرسوده شده‌اند یا حتی تعدادی از کتاب‌ها به‌سرقت رفته‌اند.

اما درباره خودم باید بگویم که چهار سال سفیر بلغارستان در کشور چین بودم به همین دلیل کمی زبان فارسی از یادم رفته است. البته حدود سه سال هم در ایران بودم و برای هیات‌های ایرانی ترجمه می‌کردم و بعدها به‌عنوان مترجم هیات‌های ایرانی که به بلغارستان می‌آمده‌اند، خدمت می‌کرده‌ام… بنابراین همان‌طور که دوستانم گفتند بخشی از فارغ‌التحصیلان ما در وزارت امور خارجه هستند و در بخش‌های مختلف فعالیت می‌کنند، البته بنده خودم هم زبان فارسی را تدریس کرده‌ام مثلاتاریخ قرون‌وسطایی ایران، سیستم سیاسی و نظام دولتی جمهوری اسلامی ایران، تاریخ ایران براساس اسناد دوره صفویه از جمله دروسی بوده است که به‌وسیله بنده تدریس شده است. البته پس از آن که به چین رفتم، یکی از شاگردان مرکز ما این کار را ادامه داد.

مساله دیگر اینکه تعدادی از شاگردان ما در مرکز ایران‌شناسی تدریس می‌کنند یا اینکه با شرکت‌های ایرانی کار می‌کنند و با سفارت ایران در بلغارستان ارتباط دارند، بنابراین به‌تدریج شاهد آن هستیم که رشته ایران‌شناسی قوام بیشتری پیدا می‌کند.

شما خودتان چگونه زبان فارسی را آموخته‌اید؟

من فارسی را در روسیه آموختم، سپس در حدود سال ۱۹۸۰ میلادی به افغانستان رفتم و بعد از آن حدود سه سال در ایران بودم و سه سال هم در پاکستان، و سایر وقت‌ها هم با هیات‌های ایرانی و افغانی همراه بودم.

شغل دیپلماتیک شما در یادگیری زبان‌فارسی بیشتر تاثیر داشت یا علاقه شخصی؟

من در شهر مسکو در دانشکده روابط بین‌الملل تحصیل کردم (البته با تخصص ایران‌شناسی)، لذا این رشته تخصصی من بوده بنده یکی از داستان‌های محمود دولت‌آبادی را به بلغاری ترجمه کرده‌ام و یکی از دانشجویان هم به من کمک کرد تا اشعار ملک‌الشعرا بهار را ترجمه کنم و البته یکی از کتب درسی این مرکز هم به‌وسیله بنده تالیف شده است.

به نظر می‌رسد که دولت بلغارستان حمایت لازم را از مراکزی از این دست انجام نمی‌دهد؟

یانوا: در کشور ما دانشگاه‌ها به نوعی خودگردان هستند و از دولت که در این‌باره می‌پرسیم، دولت اذعان می‌کند که باید دانشگاه، خودش، خودش را اداره نماید و ما نمی‌توانیم به جای دانشگاه و مسوولان آن تصمیم‌گیری کنیم… حال این سیاست درست است یا نیست قابل بحث نیست و این واقعیتی است که باید آنرا پذیرفت….

خانم فیوضی به‌عنوان جمع‌بندی اگر مطلب خاصی دارید مطرح کنید…

ما متاسفانه ارتباط مستقیم با مراکز علمی ایران نداریم، همچنین کرسی بلغارشناسی در ایران وجود ندارد، لذا باید از بلغارها ممنون باشیم که درصدد گسترش فرهنگ ایرانی در بلغارستان هستند، به هر حال بلغارستان کشوری کوچک با درآمدی محدود است و ما هم خودمان را با این اوضاع وفق داده‌ایم و با همین بضاعت اندک به ایران و فرهنگ ایرانی خدمت می‌کنیم، اما به‌نظر می‌رسد که شایسته است تا دولت ایران بیش از پیش از مراکزی از این دست که به فرهنگ ایران خدمت می‌کنند، حمایت نماید.