دکتر سیدسلمان صفوی*
کتاب مطالعه قرآن: ترجمه و تفسیر، (THE STUDY QURAN, A NEW TRANSLATION AND COMMENTARY) به سرویراستاری پروفسور سیدحسین نصـر، استاد اسلامشناسی دانشگاه جورج واشنگتن با همکاری چهار مترجم و ویراستار، یک دستیار ویراستار و پانزده نویسنده به زبان انگلیسی در ۱۹۸۸ صفحه از سوی انتشارات هارپر در آمریکا در سال ۲۰۱۵ منتشر شد.
پروفسور نصـر در مقدمۀ کتاب در باب اهمیت قرآن و نقش آن در ساختن فرهنگ و تمدن جهانی به طور عام و تمدن اسلامی به طور خاص مطالب ارزندهای بیان کرده که حاوی بیان ابعاد معنوی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تعالیم قرآنحکیم است: «قرآن؛ بنیاد جمیع جوانب زندگی و تمدن اسلامی است. قرآن، حقیقتی قدسی است که در همۀ زندگی مسلمانان، همراه راهشان است. هم وسیلهای برای تشخیص میان حقیقت و خطا، معیار قضاوت دربارۀ اعمال آنهاست و هم حافظ آنها و منبع فیض و آرامش است. هم داور آنهاست و هم دوست آنها. هم عشق به خدا و هم بیم از خدا، هر دو را به روان آدمی تلقین میکند. قرآن برای مؤمنان، یک کتاب بیجان نیست، بلکه کلام زنده خداوند است. آیات، کلمات و حتی حروف آن موجودات زندهای هستند که با مؤمنان سخن میگویند و به صورت رازآمیزی سخن آنان را نیز “میشنوند”. این متن مقدس، همراه همیشگی مؤمنان از آغاز تا انجام زندگی و حتی در فراسوی زندگی زمینی در سفر به سوی حقیقتی است که قرآن از آن نازل شده است».
تاریخ ترجمۀ قرآن حکیم به زبان انگلیسی
از قرن هفدهم تا کنون دهها ترجمه از قرآنحکیم به زبان انگلیسی تدوین شده است، به ویژه طی بیست – سی سال اخیر چندین ترجمه توسط اندیشمندان غربی نظیر ترجمه «پروفسور آربری» و مسلمانان، مانند ترجمۀ پرفسور محمدعبدالحلیم استاد دانشگاه سواس، صورت گرفته است. بعضی از این ترجمهها دارای مشکلاتی است؛ زیرا مترجمان زبان عربی را به خوبی درنیافتهاند و برخی واژههای انگلیسیِ استفاده شده از جهت بار مفهومی و کلامی رسا نیست. به نظر بنده عموم این ترجمهها دارای کاستیهایی است. برای مثال ترجمۀ محمداسد ترجمۀ دقیقی است، اما از ترجمۀ بسیاری اصطلاحات بدون توجه به جنبههای عرفانی، حکمی و روحانی قرآن گذشته و به این ساحتها توجه نکرده است. البته او یک راسیونالیست بود.
بسیاری از اندیشمندان مسلمان که به ترجمۀ قرآنحکیم مبادرت کردهاند؛ تسلط کافی به زبان انگلیسی نداشتهاند. در کتاب مطالعۀ قرآن: ترجمه و تفسیر، از بهترین ترجمههای قرآنحکیم که تا کنون به زبان انگلیسی صورت گرفته از قبیل ترجمۀ پیکتال، محمداسد، آربری، یوسفعلی، عبدالحلیم و قرایی استفاده شده است. ترجمه پروفسور نصـر و همکاران؛ دقیقترین و زیباترین ترجمۀ انگلیسی قرآنحکیم است؛ گرچه به طور حتم عاری از نقص نیست. البته این کتاب هم از جنبه زبانی(انگلیسی) و هم از نظر محتوا و اصالت تا حدِّ امکان به اصل متن نزدیک است.
کتاب ترجمه و تفسیر قرآن نصـر
این کتاب متشکل از چهار بخش اساسی است. ۱٫ بخش ترجمۀ انگلیسی سورهها؛ بدون متن عربی؛ ۲٫ بخش تفسیر آیات هر سوره؛ ۳. بخش مقالات پانزدهگانۀ نویسندگان؛ ۴. بخش تعلیقات شامل مقدمۀ کتاب، زندگینامۀ مفسران مشهور اهلتسنن و شیعه، نمایۀ احادیث، نمایۀ اعلام و اصطلاحات و هشت صفحه نقشه رنگی.
- بخش ترجمه در قسمت بالای صفحات ۳ – ۱۵۸۴؛ که با حروف درشتتر نسبت به بخش تفسیر، حروف نگاری شده و شمارۀ هر آیه به رنگ قرمز در داخل یک دایره حک شده است.
- بخش تفسیر نصف تا دوسوم صفحات ۳ تا ۱۵۸۴ را با حروف ریزتر نسبت به ترجمه در برگرفته است. در آغاز تفسیر هر سوره؛ معرفی اجمالی از سوره شده است. مفصلترین معرفی سوره و تفسیر؛ متعلق به «سورۀ حمد» است. برای مثال تفسیرآیۀ اول سورۀ حمد یک صفحه است. تفاسیر آیات عمدتاٌ از منابع مهم و معتبر شیعه و اهلتسنن با ذکر دقیق منابع اقتباس شده است. این منابع از کهنترین تفاسیر نظیر تفسیر مقاتل بن سلیمان(۱۵۰) تا تفسیر المیزان علامـّهطباطبایی است که مجموعاً شامل چهلویک عنوان تفسیر میشود. مفسران مذکور عبارتاند: ابوالفتوح رازی(۵۲۵)، احمدبنعجیبۀ مغربی(۱۲۲۴)، شهابالدین آلوسی(۱۲۷۰)، محمدبنطاهر عاشورتونسی(۱۳۹۳)، عبداللهبنعمربنمحمدالبداوی شافعی(۶۸۵)، حسینبنالفرا البغویشافعی(۵۱۶)، برهانالدین ابوحسنابراهیم البقاعی(۸۸۵) و قاضیابوبکر محمدبنعبداللهبنالعربی(۵۴۳) که متفاوت است با محیالدینابنعربی، صوفی مشهور، اسماعیل حقیالخلوتیالبروسوی(۱۱۳۷)، ابنجوزی(۵۹۷)، ابنکثیر(۷۷۴)، راغب اصفهانی(۵۰۲)، ابنعطیه اندلسی(۵۴۱)، جلالالدین سیوطی(۹۱۱)، عبدالرزاق کاشانی(۷۳۶)، ملامحسن فیض کاشانی(۱۰۹۱)، محمدبناحمدبن جزیکلبیاندلسی(۷۴۱)، ابومنصور ماتریدی(۳۳۳)، ملاصدرا شیرازی(۱۰۵۰)، مقاتلبن سلیمان(۱۵۰) علیبنمحمد ماوردی(۴۵۰)، رشیدالدین میبدی(۵۲۰)، عبداللهبناحمد نسفی(۷۱۰)، نظامالدین نیشابوری(۷۲۸)، ابوعبدالله قرطبی(۶۷۱)، علیبنابراهیم قمی(۳۲۸)، ابوالقاسم قشیری(۴۶۵)، فخرالدین رازی(۶۰۶)، روزبهان بقلی شیرازی(۶۰۶)، نصربنمحمد سمرقندی(۳۷۳)، محمدبنعلی شوکانی(۱۲۵۰)، سهلبنعبدالله تستری(۲۸۳)، عبدالرحمن سلمینیشابوری(۴۱۲)، محمدبن جریرطبری(۳۱۰)، سیدمحمدحسین طباطبایی(۱۴۰۱)، احمدبنمحمد ثعلبی(۴۲۷)، طبرسی(۵۴۸)، محمد طوسی(۴۶۰)، ابوالحسن علیبناحمد واحدینیشابوری(۴۶۸) و ابوالقاسم زمخشریخوارزمی(۵۳۸). با توجه به وجود بیش از هزار عنوان تفسیر قرآن و مفسر قرآنحکیم، گزینش آثار مفسرین فوق از بین هزاران کتاب تفسیری و مفسر، خود کاری اجتهادی و بیانگر رویکرد تفسیری پروفسور نصـر در این تفسیر است که در بخش بعدی توضیح میدهیم. تفاسیر مدرن و بنیادگرایانه دو قرن گذشته، در این کتاب استفاده نشدهاند.
- مقالات کتاب: مقالات کتاب در صفحات ۱۵۸۷ – ۱۸۵۶ و زندگینامه مختصر علمی نویسندگان نیز در صفحات ۱۸۵۷ – ۱۸۶۰ درج شده است. اینگرید ماستون، جوزف لمبارد، محمد مصطفیالاعظمی، ولید صالح، توبی مایر، مظفر اقبال، احمد محمدالطیب، مصطفی محققداماد، ویلیام چیتیک، جین لوییس میشو، ماریا مسی دکاکه، کانر داگلی، حمزه یوسف، نویسندگان مقالات هستند که همگی مسلمان و استاد دانشگاه هستند.
- تعلیقات: مقدمۀ کتاب در بیستوهشت صفحه ماقبل آغاز ترجمه آمده و مابقی تعلیقات نیز در پایان کتاب طی صفحات ۱۸۶۱- ۱۹۸۹ درج شده است.
اهمیت کتاب ترجمه و تفسیر قرآن نصر
با توجه به حجم وسیع حمله به اسلام و مسلمین در رسانههای غرب و معرفی قرآنحکیم به عنوان منبع اصلی خشونتگرایی مسلمانان، این کتاب نقش مهمی در مقابله با این تهاجم سازمانیافته امپریالیسم رسانهای دارد، زیرا در این کتاب آیات قرآنحکیم به زبان انگلیسی روشن و روان امروزی همراه با تفسیر معرفتی با رویکرد حِکمی مبتنی بر سنت تفسیرنویسی هزارودویست سال گذشته مسلمین معرفی شدهاند. شخصیت برجسته و مشهور علمی پروفسور نصر نیز به عنوان مهمترین مرجع اسلامشناسی در غرب بدون شک در مقبولیت این کتاب تأثیرگذار است.
رویکرد پروفسور نصر در تفسیر قرآنحکیم رویکرد معرفتی است. وی کوشش کرده با تفسیر قرآن به قرآن، ابعاد معنوی، عقلی، اخلاقی و اجتماعی کلام الله مجید را برای انسان امروز تبیین نماید. از سوی دیگر رویکرد پروفسر نصـر در تفسیر مذکور؛ تقریب مذاهبی است. وی با رجوع به منابع تفسیری معتبر شیعه و اهلتسنن، فهم آنها از آیات قرآنحکیم را در طول تاریخ نشان داده است. در این کتاب آرای مفسرین شیعه پیرامون آیات خاص گزارش شده و این کار علمی بس بزرگی است که برای نخستین بار در یک تفسیر که بسیاری از همکاران آن اهلتسنن هستند، اتفاق افتاده است. به خاطر داشته باشیم که حتی سیـّدقطب در تفسیر معروف «فی ظلال القرآن» حملات تندی به تشیع داشته است.
با توجه به منابع تفسیری کتاب مذکور، ملاحظه میشود که اغلب مفسرین متعلق به ایران بزرگ فرهنگی هستند و این خود دلیل مستقلی بر نقش شگرف ایرانیان در تبیین معارف قرآنی است. از دیگر سو تنها منبع تفسیری قرن بیستم که در این تحقیق بزرگ استفاده شده؛ تفسیر شریف المیزان علامـّهطباطبایی است. انتخاب تفسیر المیزان توسط پروفسور نصر از یک سو به خاطر محتوای مستدل و حِکمی تفسیر علامـه طباطبایی و از دیگر سو مبیـّن سرسپردگی معرفتی و عاطفی وی به استاد خویش است.
تسلط پروفسور نصر به دو زبان مبدأ قران و تفاسیر قرآنی یعنی عربی و فارسی و زبان مقصد یعنی انگلیسی و تخصص عالی او در حکمت و عرفان اسلامی، تحقیقات آکادمیک و چیرهدستی او در نویسندگی به زبان انگلیسی به گواهی دهها کتاب و صدها مقاله و انس با قرآن از طفولیت، باعث تولید اثری ماندگار در سنت ترجمه و تفسیر قرآنحکیم شده است. منابع تفاسیر عرفانی مانند تفسیر تستری، سلمی و میبدی نقش مهمی در محتوای تفسیری کتاب نصر دارد. از جمله خواننده بیطرف با خواندن این کتاب رایحه حکمت و معنویت قرآنی را استشمام میکند و قرآنحکیم را به عنوان مهمترین منبع هدایت معنوی، اخلاقی و اجتماعی جامعه بشری درمییابد. در این کتاب قرآنحکیم به مثابۀ مهمترین منادی معرفت، عدالت، انسانیت، صلح و تعاون اجتماعی معرفی شده است. پروفسور نصر در این اثر خویش برای آرای اهل تشیـع و بالاخص امامان معصوم(علیهمالسلام) اهمیت ویژهای قائل شده و برای مثال این حدیث کلیدی را در مقدمه تفسیر خویش نگاشته است: امام علی(ع) فرمودند: «کل قرآن در سورۀ فاتحه جمع است، کل فاتحه در بسمالله الرحمن الرحیم، کل بسمالله در حرف باء، کل باء در نقطه زیر باء، و من آن نقطهام».
چند نکته
در این کتاب روش «تفسیر آیه به آیه» به کار گرفته شده، اما این روش خواننده را از فهم و دریافت تصویر کلی سوره بازمیدارد، لذا شاید بهتر بود در آغاز هر سوره محتوای کلی سوره و پیامهای آن تبیین میشد تا خواننده غربی از سردرگمی فهم مقاصد سورههای بزرگ نظیر «بقـره»، «آلعمران»، «نسـا»، «مائـده»، «انعـام»، «اعـراف»، «توبـه»، «یـونس»، «هـود»، «نحـل»، «اسـرا»، «کهف»، «طـه»، «انبیـا»، «مؤمنـون» و «شعـرا» نجات یابـد. همچنین جای «تفسیر بیانالسعاده» گنابادی از مهمترین تفاسیر عرفانی، بین منابع این کتاب خالی است. با توجه به نقش برتر ایرانیان در تفسیرنویسی، شاید بهتر بود بیش از یک همکار ایرانی انتخاب میشد و شاید بهتر بود متن عربی قرآنحکیم حتی با حروف ریز در کتاب درج میشد که با سنت ترجمه و تفسیر قرآن حکیم نیز مطابقت میکند. * رئیس آکادمی مطالعات ایرانی لندن