نگاهی به پژوهش‌های فلسفه اسلامی ماریتا استپانیانتس

 آکادمی مطالعات ایرانی لندن(LAIS)

اشاره: روسیه از سنت‌های دیرینه شرق شناسی و از جمله مطالعات فلسفه اسلامی برخوردار است. هدف از این بررسی، معرفی مطالعات در زمینه  اسلام‌شناسی تاریخی ـ فلسفی در روسیه بعد از فروپاشی شوروی (دهه ۱۹۹۰ و اوایل قرن ۲۱) با تاکید بر فعالیتهای پروفسور ماریتا استپانیانتس است. روفسور استپانیانتس از سال ۱۹۵۹ میلادی در انستیتو فلسفه آکادمی علوم روسیه مشغول به فعالیت است و از سال ۱۹۸۰ تا به حال رئیس بخش فلسفه شرق انستیتو فلسفه آکادمی علوم روسیه می باشد. در سال ۱۹۸۳ به وی عنوان پروفسور اعطا شد. ایشان بنیانگزار و رئیس کرسی زبان فارسی، فرهنگ و فلسفه ایرانی انستیتو فلسفه آکادمی علوم روسیه می باشد. با حکم رئیس جمهور روسیه در سال ۲۰۰۲ به وی عنوان چهره ماندگار روسیه اعطا شد. در سال ۲۰۰۶  نیز به پاس خدمات عالیه نشان عالی آکادمی علوم روسیه به نام «پلیخانوف» را دریافت کرد. پروفسور استپانیانتس بارها به عنوان برگزار کننده و مدیر کنفرانس های بین المللی از جمله معتبرترین آنها “East-West Philosophers’ Conference” در سال های ۱۹۹۵- ۲۰۰۰ بوده است. وی از سال ۲۰۰۳ به عنوان نماینده جوامع فیلسوفان روسیه در کمیته اجرایی فدراسیون جهانی  انجمن های فلسفه انتخاب گردید و از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۳ به عنوان معاون اول رئیس فدراسیون بین المللی انجمن های فلسفه تعیین گردید. تالیفات ایشان  در بیش از ۳۰ کشور دنیا به چاپ رسیده است.

کلید واژگان: ماریتا استپانیانتس، فلسفه اسلامی، روسیه، اسلام، تصوف، عرفان.

***

در طول ده‌ها سال در فضای حاکمیت ایدئولوژی مارکسیستی در اتحاد شوروی، شرق شناسان داخلی مجبور بودند مسایل میراث فلسفی اسلامی را صرفاً از زاویه برقراری و توسعه اندیشه عقلانی، جریان بی‌دین و ضد دینی در سنت‌های معنوی جهان اسلام مورد مطالعه قرار دهند. در سال‌های ۱۹۷۰-۱۹۶۰ به تدریج برداشت قبلی مبنی بر اینکه مبارزه بین گرایشات مادی و ایده‌آلیستی، محتوای اساسی اندیشه اسلامی را تشکیل می‌داد، برطرف شد. کارمندان بخش فلسفه و جامعه‌شناسی کشورهای شرق انستیتوی فلسفه آکادمی علوم شوروی (آکادمی علوم روسیه فعلی) که اوایل سال‌های ۱۹۶۰ س. گریگوریان محقق ایران‌شناس به ریاست آن رسیده بود، مبتکر این رویکرد جدید بودند. کارشناسان امور اسلامی صرف نظر از فشار ایدئولوژی رسمی کمونیستی، به منظور تشخیص دقیق و واقعی نظریات فلسفی اندیشمندان برجسته اسلامی قرن‌های مختلف و مناطق گوناگون جهان اسلام، به پژوهش میراث فکری اسلامی پرداخته بودند. کار اساسی آن زمان، جمع‌آوری دانش درباره فیلسوفان و منابع اولیه جریان‌های مذهبی و فلسفی و مکاتب اسلامی بود.

برقراری اسلام ‌شناسی تاریخی و فلسفی داخلی، پژوهش مسایل عمومی فلسفه اسلامی در پرتو مطالعه آثار عده‌ای از نمایندگان این محیط، در حد زیادی مدیون زحمات آ. ساگدییف (۱۹۹۷-۱۹۳۱)، فیلسوف و اسلام ‌شناس روس است. وی نه تنها تعدادی از مهم‌ترین آثار فلاسفه عربی‌زبان اسلامی (فارابی، کندی، ابن سینا، ابن باجه، ابن رشد و سهروردی) را به زبان روسی ترجمه کرده و در دسترس خواننده روس گذاشت؛ بلکه پایه‌های محکم محورهای جدید مطالعه اندیشه فلسفی جهان اسلام را پی‌ریزی کرد. وی تنی چند از متخصصینی را تربیت کرد که اندیشه‌ها و برنامه‌های استاد خود را تداوم و توسعه دادند (از جمله توفیق ابراهیم، نور کرابایف و دیگران). ساگدییف در پژوهش‌های خود مانند «ابن رشد» (۱۹۷۳)، ابن سینا (۱۹۸۰) و در کتب و مقالات متعدد دیگر (تألیفات وی شامل حدود ۲۰۰ عنوان است)، خود را به عنوان متخصص برجسته در زمینه‌های مختلف فلسفه و فرهنگ اسلامی قرون وسطی (از جمله تاریخ پیدایش اندیشه فلسفی در مشرق اسلامی، مراحل توسعه و جهت‌گیری‌های اساسی فلسفه اسلامی) معرفی کرد.

در سال‌های ۱۹۹۰ در پژوهش‌های تاریخی و فلسفی متخصصین روسی در زمینه فلسفه کلاسیک اسلامی رویکرد جدید به مسایل اساسی فلسفی اسلام توسعه یافت. فلسفه کلاسیک اسلامی به عنوان یک مجموعه طبیعی واحد شناخته شد که از طریق تأثیر متقابل تعدادی از جریان‌های فلسفی (کلام، فلسفه، تصوف، مکتب اشراق و مکتب اسماعیلی) توسعه می‌یافت. این مرحله کیفی جدید در پژوهش‌های تاریخی و فلسفی اسلامی به برکت شکل‌گیری شرق شناسی تاریخی و فلسفی به وجود آمد که پروفسور، دکتر استپانیانتس که در سال ۱۹۸۰ رئیس بخش فلسفه شرقی انستیتوی فلسفه شد، در این روند سهم بسزایی ایفا کرده است. نوآوری‌های وی باعث شد که مرحله افزایش کمی دانش درباره سنت‌های فلسفی مشرق اسلامی در جریان سیر تکاملی جای خود را به طراحی نظریات درباره مشخصات مهم اندیشه فلسفی جهان اسلام، سرشت مستقل و محورهای اساسی آن بدهد. چارچوب‌های مطالعات دهه‌های پیشین، که ناظر بر مادی‌گرایی، ایده‌آلیسم، بی‌دینی و آزادی اندیشه انقلابی در آثار اندیشمندان اسلامی بود، زیر سؤال برده شد. نفوذ طرفداران برخورد عینی و بی‌طرفانه با شرق شناسی تاریخی و فلسفه تقویت شد. همین امر باعث شد که بازنگری در برداشت کلیشه‌ای از فلسفه اسلامی قرون وسطی به عنوان تفسیر ساده اندیشه فلسفی یونان و رم باستان شروع شود و فلسفه اسلامی به عنوان بخش اصیل اندیشه فلسفی جهان شناخته شود. توسعه مطالعات تطبیقی توسط خانم دکتر استپانیانتس، یکی از موجبات این تحول مهم بود. در واقع، فلسفه تطبیقی به عنوان جزو لاینفک شرق شناسی فلسفی – تاریخی تبدیل شد. در چارچوب این طرح چند کنفرانس علمی تحت ریاست وی برگزار شده و تعدادی از مجموعه مقالات در زمینه فلسفه تطبیقی منتشر شد.

 خانم استپانیانتس، مؤلف بیش از ۲۰۰ اثر علمی است که بسیاری از آن‌ها در دائره‌‌المعارف‌ها و از جمله در «دائره المعارف جدید فلسفی» منتشر شده است. فلسفه و اندیشه سیاسی و اخلاقی جهان اسلام، موضوعات پژوهش‌های وی مانند «فلسفه و جامعه‌شناسی در پاکستان» (۱۹۶۷)، «اسلام در اندیشه فلسفی و اجتماعی مشرق خارجی» (۱۹۷۴)، «نظریات اسلامی در فلسفه و سیاست قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰» (۱۹۸۲) و آثار دیگر را تشکیل می‌دهد. پژوهشگران کشورهای مختلف از موفقیت‌های وی در زمینه مطالعه جنبش اصلاح‌طلب اسلامی اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ (محمد عبده، جمال‌الدین افغانی، محمد اقبال و دیگران) قدردانی کردند. اثر وی تحت عنوان «جنبه‌های فلسفی تصوف» (۱۹۸۷)، نتیجه مطالعات چندین ساله در ماهیت فلسفی عرفان اسلامی بود که بر اساس این مطالعات یک سری اندیشه‌های ارزنده پژوهشی در مورد میراث ابن عربی، بزرگترین اندیشمند عارف اسلامی مطرح شد. با تلاش شخصی خانم استپانیانتس در روسیه پژوهش فلسفه ایران نیز گسترش یافت. یک زمینه دیگر پژوهش‌های موفق علمی وی، بررسی گرایشات جدید در توسعه فلسفه شرقی و از جمله اندیشه فلسفی معاصر جهان اسلام به برکت شرکت وی در گفتگوی فرهنگ‌هاست. وی ضمن تأکید بر ضرورت حیاتی گفتگوی فرهنگ‌ها در شرایط جهانی شدن و جستجوی راه‌های حفظ اصالت و هویت فرهنگی و اجتناب از انزواطلبی و رویارویی، چشم‌انداز آموزش چند فرهنگی به عنوان میانجی گفتگوی فرهنگ‌ها مطرح کرد. این نوع آموزش به عنوان وسیله‌ای برای اجرای عملی گفتگو بین فرهنگ‌ها در نظر گرفته شده است.

برخی از آثار ماریتا استپانیانتس:

 

  • Pakistan: Philosophy and Sociology. Lahore: People’s Publishing House, 1972, 150 pp.
  • The Philosophical Aspects of Sufism. New Delhi: Ajanta Publications, 1989, 109 pp.
  • Islamic Philosophy and Social Thought (XIX-XX Centuries). Lahore: People’s Publishing House, 1989, 159 pp.
  • Sufi Wisdom. Albany: State University of New York Press, 1994, pp. 132.
  • Gandhi and the World Today. A Russian Perspective. New Delhi: Rajendra Prasad Academy, 1998, 84 pp.
  • Introduction to Eastern Thought. Walnut Creek-Lanham-New York-Oxford: AltaMira Press. A Division of Rowman & Littlefield Publishers, INC., 2002, 293 pp.
  • Editor -in- chief of two Academic series: “Eastern Philosophy” and “Comparative Philosophy”,Moscow: “Vostochnaya literatura”, Nauka Russian Academy of Sciences.
  • Editor of about 30 books including:
  • Philosophy and Religion in the East. XX Century. Moscow: Nauka, 1985, 212 pp.
  • Rationalistic Tradition and Modernity. (In three volumes), Moscow: Nauka, 1988 -2000.
  • Muslim Philosophy in Soviet Studies. New Delhi: Sterling Publishing House, 1988, 132 pp.
  • God- Man-Society in Traditional Cultures of the East. Moscow: Nauka, 1993, 224 pp.
  • Feminism: East-West-Russia. Moscow: Nauka, 1993, 243 pp.
  • History of Indian Philosophy: A Russian Viewpoint. New Delhi: Indian Council of Philosophical Research, 1993, pp. 236 pp.
  • Justice and Democracy: Cross- Cultural Perspectives (co-edited with Ron Bontekoe).Honolulu: University of Hawaii Press, 1997, 477 pp.
  • Universals of the Eastern Cultures. Moscow: Nauka, 2001, 432 pp.
  • Technology and Cultural Values: On the Edge of the Third Millennium. (co-ed. with PeterHershock and Roger  T.Ames). Honolulu: University of Hawai’i Press,  pp. 750 (in press)
  • Religion and Identities in Russia. Moscow: Nauka , ۲۳۰ pp. (in press)