گفت و گو با دکتر صادق آئینه وند درباره تاریخ نگاری اندیشه های امام صادق(ع)

 

محسن آزموده

عصر انقلابی گری به سر آمده و اکنون در فضایی به سر می بریم که نیازمند تدوین علوم و تاسیس فرهنگ اسلامی هستیم. دکتر صادق آئینه وند استاد تاریخ اسلام معتقد است که ان چه بیش از هر چیز در عصر کنونی بدان نیازمندیم، تاکید بر این جنبه از سیره امام صادق(ع) است، ضمن آن که بر ضرورت نگارش آثاری در زمینه زندگی و اندیشه های آن امام که بتواند با مخاطب جوان امروزی رابطه برقرار کند، صحه گذاشت. دکتر آئینه وند، فارغ التحصیل دکتری ادبیات عرب از دانشگاه قدیس یوسف لبنان از چهره های سرشناس تاریخ اسلام است که قریب به سه دهه است در دانشگاه های تربیت مدرس، تهران، الزهراء(س) و قم به تدریس تاریخ اسلام و سیره نبوی و تاریخ نگاری در اسلام و ادبیات عرب پرداخته و آثار مهمی چون «تاریخ نگاری در اسلام»، «علم تاریخ در گستره تمدن اسلامی»، «قیامهای شیعه در تاریخ اسلام»، «الأدب السیاسی فی الاسلام » و «نقش و رسالت مسلمانان در ثلث آخر قرن بیستم» به زبان های فارسی و عربی ترجمه و تالیف کرده است. در آستانه سالروز شهادت موسس مذهب شیعه، امام صادق علیه السلام با ایشان گفت و گوی مختصری کردیم که از نظر می گذرد:

کلید واژگان: امام صادق، آینه وند، اسلام، تشیع، حکمت علوی.

***

چه جنبه هایی از زندگی و آثار امام صادق(ع) مغفول واقع شده است و بهتر است که محققان به آن ها توجه کنند؟

محققان و علمای فراوانی از اهل تشیع و اهل تسنن توجه ویژه ای به زندگی و سیره حضرت صادق(ع) داشته اند، همچنین خاورشناسان و مستشرقان فراوانی به آن امام بزرگوار پرداخته اند و نکته خاصی نیست که بتوان از زندگی ایشان فرومانده باشد، اما با توجه به اهمیت و مکانت آن امام در میان مسلمانان جاهایی هست که باید بدان توجه بیشتری صورت بگیرد. مستحضر هستید که حرکتی که امام صادق(ع) آغاز کرد، از زمان حضرت امام سجاد(ع) شروع شد و با حضرت امام محمد باقر(ع) تداوم پیدا کرد و در عصر امام صادق(ع) به نقطه اوج خود رسید. این حرکت در واقع تکوین مکتب شیعه جعفری بود که شامل تکمیل کادرهای علمی ورزیده برای دفاع از ارزش های دینی و اسلامی و ساختن تمدن و علوم بود. می دانیم که تاسیس بنیاد علوم اسلامی به معنای اعم و به معنای اخص تمدنی از عصر امام صادق(ع) آغاز شد و به کمال رسید. این حرکت در واقع به موازات تلاش هایی بود که در عصر عباسیان تحت تاثیر مکتب ها و اندیشه های غیراسلامی آغاز شده بود و به ترجمه و ترویج اندیشه های غیراسلامی می پرداختند. امام صادق(ع) در بستر فرهنگ و تمدن اسلامی واضع و بنیانگذار علومی شد که بعدا در فرهنگ و تمدن اسلامی درخشیدند. این ویژگی ای است که در موردش کمتر کار شده است و باید به نقش آن حضرت در تولید علم در جهان اسلام و تمدن و فرهنگ اسلامی به معنای دقیق کلمه بیشتر و جدی تر پرداخت.

 

امروز با شیوه های جدید تاریخ نگاری مواجه هستیم و نظریه های متعددی در نگارش انتقادی تاریخ ارائه گشته اند. آیا از این روش ها برای بررسی سیره آن حضرت بهره برداری شده است؟

متاسفانه خیر. البته در سال های اخیر کتاب مفصلی نگاشته شده است با عنوان «امام صادق علیه السلام و مذاهب چهارگانه اهل سنت» که توسط یکی از اساتید عراقی به نام استاد اسد حیدر نوشته شده است. خوشبختانه این کتاب اخیرا به فارسی در هشت مجلد منتشر شده است و کتاب بسیار خوب و مفیدی است. اما نگاه این کتاب سنتی است و با تعاریف و رویکردهای جدید به تاریخ نگاشته نشده است. این کتاب البته آخرین و بهترین کتابی است که در این زمینه نوشته شده است. اما لازم است که با توجه به رهیافت های جدید کتاب ها و آثار جدیدی نگاشته شود و پرتوهای جدیدی به فعالیت ها و آثار و شاگردان آن حضرت صورت تابیده شود.

 

شما از نگارش کتاب های متعددی که درباره آن حضرت نوشته شده یاد کردید، اما متاسفانه این آثار نتوانسته با بدنه جامعه ارتباط برقرار کند و معمولا آثاری هستند که با جلدهای شیک و طلاکوب در کتابخانه ها برای زینت بخشی به کار می روند. یعنی به طور کلی این آثار نتوانسته اند نزد مردم کوچه و بازار مخاطب بیابند و آشنایی مردم با آن حضرت و سایر ائمه(ع) بسیار محدود است، به نظر شما این نقص از کجا ناشی می شود؟

نقص در این است که ما متن های فراگیر و کتاب های متناسب با فضای امروزین جامعه نداریم و آثاری که نوشته شده معمولا با زبان سنتی و قدیمی نگاشته شده است و بسیاری از آثار مفید نیز در این زمینه ترجمه نشده است و این آثار معمولا به سبک قدیمی و کهن نوشته شده است. ما باید بتوانیم ابعاد زندگی آن حضرت را برای گروه ها و اقشار متفاوت جامعه به زبان و بیان آن قشر بیان کنیم. مثلا برای جوانان به شیوه ای که متناسب با روحیه ایشان باشد و برای نخبگان و محققان با توجه به سطح آشنایی و آگاهی شان نوشته شود و کتاب هایی با حجم ها و سطوح متفاوت نگاشته شود. همچنین لازم است برای ارتباط برقرار کردن با مخاطبان از روش های جدید سیره نگاری و تاریخ نویسی بهره گرفت. متاسفانه ما در زمینه نگارش این دست آثار با ضعف مواجه هستیم. مرحوم استاد دکتر سید جعفر شهیدی کتابی نوشته اند در مورد امام صادق(ع) که اثری خلاصه و بسیار مختصر و مفید است و دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر کرده است. ایشان در این کتاب توانسته با نثری امروزی و ساده و قابل فهم زندگی آن حضرت را برای مردم معمولی بازگو کند و تجربه نشان داد که این اثر مخاطبان زیادی هم داشته است.

 

وظیفه نگارش این دست آثار در جامعه ما بر عهده کیست؟ این که دکتر شهیدی چنین اثری نوشته به سلیقه شخصی ایشان ارتباط دارد. اما آیا در جامعه ما که ادعای دینی بودن هم دارد، نهادی متولی ومسئول چنین وظیفه ای هست؟ چه کسانی موظفند در این امر بکوشند؟

البته این کار در دو سطح باید صورت بگیرد. نخست این که مسئولان کمک کنند به نگارش سیره تا ما سیره ای کامل و جامع داشته باشیم تا همه بتوانند از آن استفاده کنند. این سیره همچنین باید در سطوح متفاوتی نوشته شود تا مخاطبان گوناگون از آن بهره ببرند. همچنین مسئولان باید به وضعیت نشر کمک کنند. شاهدیم که امروز چاپ کتاب بسیار مشکل شده است و کاغذ بسیار گران شده و ناشران در چنین زمینه هایی سرمایه گذاری نمی کنند، چون می ترسند سرمایه شان از دست برود و پولشان را نتوانند برگردانند. دولت باید در این زمینه سرمایه گذاری کند. مثلا من در مصر شاهد بودم که یک موسسه بزرگ انتشارات دولتی در نشر چنین آثاری یاری می رساند. لذا باید دولت یک نشر بزرگ عمومی تاسیس کند تا این نشر بتواند به طور خاص به سیره اهل بیت(ع) اختصاص یابد. بخش دیگر به عهده ناشران بزرگ و متخصص و اصحاب کتاب است که باید از محققان، نویسندگان، ویراستاران، متخصصان و روش شناسان دعوت کنند تا سیره ائمه و تاریخ زندگی اهل بیت را با نگاه نو بنویسند. به عبارت دیگر ما باید شکل ارائه را عوض کنیم. همان طور که در صنعت شیوه تزئین و تدوین کالاها تغییر می کند، در تدوین و نگارش و تالیف کتاب نیز ما باید ضمن حفظ محتوا نحوه عرضه را تغییر دهیم و دیگر نمی شود از روش های قدیمی بهره گرفت. لذا باید سبک های قدیمی را تغییر دهیم و نوآوری داشته باشیم. مثلا در کتاب های گذشته نوشته شده که امام(ع) هزار درهم یا دینار به فلان کس داد، ما وظیفه داریم این درهم و دینار را روزآمد کنیم تا مخاطب امروزی دریابد که منظور چه میزان پول است. یا مثلا بیانات امام را با تفسیر امروزی نیز بیان کنیم. این امر به عهده ناشران بزرگ است و هم وظیفه عالمان. همچنین باید تحقیقاتی صورت بگیرد در زمینه این امر که آثاری که تا کنون نگاشته شده چه میزان مورد استقبال واقع شده است و نقاط قوت و ضعف را از این حیث اندازه گیری کنیم تا بتوانیم مشکلات را رفع کنیم. بنابراین در سطح دولتی و در سطح مردمی و با پشتیبانی حوزه ها و دانشگاه ها باید به تدوین جدید سیره دست بزنیم. من خودم بارها شاهد بودم که بسیاری از جوانان و علاقه مندان رجوع کرده اند و می پرسند که یک دوره سیره و تاریخ را چگونه می توان پیدا کرد. این امر نشان می دهد که کارهایی که شایسته است انجام نگرفته است.

 

شما در ابتدای سخن به اهمیت امام صادق(ع) در تدوین و بسط علوم اسلامی اشاره کردید. امروز و در وضعیت فعلی ما اهمیت آن حضرت در چیست و مخاطب امروزی بیش تر از کدام جنبه از ابعاد متنوع زندگی و اندیشه های آن حضرت می تواند بهره ببرد؟

امام حسین و امام حسن علیهما اسلام درگیر تنش هایی با امویان و عباسیان بودند. تا این که امویان سقوط کردند و عصر عباسیان حاکم شد و آن تنش ها اندکی کاهش یافت. در عصر امام صادق(ع) جامعه درگیر تنش های فکری و کلامی به وجود آمده بود و تنوعی که در افکار ایجاد شده بود، بستری برای آزادی افکار ایجاد کرده بود. افکار رومی و یونانی در کنار اندیشه های ایران و هند و مصر در جامعه اسلامی مطرح شده بود. بنابراین بحث اساسی این بود که علوم را از کجا بگیریم و چگونه استفاده کنیم؟ عباسیان به این پرسش پاسخی داشتند که متفاوت بود از پاسخی که امام و یارانش داشتند. امام علیه السلام معتقد بود که باید علوم تدوین شود، پاکسازی شود و فرهنگ و تمدن ایجاد شود تا از تنش های کلامی و فکری که در جامعه ایجاد شده به نحو مثبت و خوب استفاده کنیم. در واقع اندیشه اساسی و قابل توجه امام آن بود که هیچ دینی بدون پشتوانه معرفتی و تمدنی نمی تواند خودش را به جایی برساند. بنابراین تدوین علوم و پی ریزی بنیاد علوم و بنای یک فرهنگ و تمدن بزرگ اهمیتی اساسی دارد. سرمشق تنها مبارزه و تلاش و جهاد نیست، بلکه علم پروری و تدوین پشتوانه معرفت و توسعه و تمدن سازی لازم است تا بهای خون هایی که در جهاد ریخته شده ادا شود. عصر امام صادق(ع)، زمانه ای بود که ایشان در آن به نیکی درخشیدند. ایشان بنیاد فرهنگی را پی افکندند که موجب شد بستر لازم برای متفکران و دانشمندانی فراهم آید که از مذهب شیعه دفاع کردند و در کلام و فلسفه و فقه و هنر و ادبیات و تاریخ و علوم محض و صنعت نوآوری های فراوانی پدید آوردند. امروز ما نیازمند آن هستیم که از این ویژگی اساسی آن امام(ع) در کادر سازی و تدوین علوم و فرهنگ سازی بهره بگیریم. در آن زمان عده ای برای انقلاب نزد آن حضرت می آمدند، اما ایشان آنها را تایید نمی کردند و می گفتند که زمانه چیز دیگری است و معتقد بودند که زمانه انقلابی گری تمام شده است. از دید ایشان دوران انقلابی تمام شده بود و عصر تضارب آرا در جامعه اسلامی پدید آمده بود و نحله های مختلف در حال فعالیت بودند. ما از این نگاه ایشان باید در جامعه فعلی برای برساختن تمدن اسلامی استفاده کنیم.