از رحمت نبوی تا خشونت جاهلی

 

محمد امین رادمند

 

از جمله کتابهای مرتبط با موضوع تاریخ اسلام  که در سالهای اخیر به چاپ رسیده است کتاب «رحمت نبوی، خشونت جاهلی» نوشته دکتر صابر اداک است. کتابی که بنا دارد”رویکردی نو به رفتار پیامبر با مخالفان” داشته باشد. البته شاید بتوان گفت تنها حدود۵۰درصد مطالب کتاب مرتبط با موضوع بوده و نیم دیگر تاریخ عمومی اسلام است. منبع اصلی برای نگارش کتاب کتب دست اول (سیره ابن اسحاق به روایت ابن هشام و المغازی واقدی) است و این بر اعتبار کار افزوده.

کلید واژگان: پیامبر، اسلام، رحمت، نبوت، تاریخ.

از مقدمه کتاب چنین استنباط میشود که هدف از تالیف چنین کتابی با چنین عنوانی پاسخ به خاورشناسان و مستشرقین غربی در دفاع از سیره پیامبر در برخورد با مخالفان – به خصوص در دوره هجرت ایشان به مدینه- است. مشخص است که نویسنده محترم به نگاشته های مستشرقین اشراف داشته و در کتاب هم به صحبتهای آنان اشاراتی دارد.

از آنجا که قاعدتا نمیشود تاریخ صدر اسلام را از نو ساخت و منابع خبری از آن ایام همانهاییست که بود، متن کتاب سخن تازه ای برای کسانی که با تاریخ اسلام آشنایی دارند ندارد و تنها قسمتهایی از تاریخ برجسته شده است. البته دور از انصاف است که نگوییم در چند مورد نویسنده محترم اخبار موجود در تاریخ را در بوته نقد گذاشته و واکاوی کرده است. (مانند ماجرای یهود بنی قریظه و نقش شاعران در آن دوران)

اما درخشان ترین نقطه این کتاب مقدمه سیزده صفحه ای آن است که به جای آنکه به نقل وقایع تاریخی بپردازد، به علم تاریخ و تاریخ شناسی پرداخته و میتواند گره های زیادی از تاریخ صدر اسلام و به خصوص دوران رسالت حضرت ختمی مرتبت را باز کند. در این مقدمه نویسنده محترم بیان میکنند که اولین اثر درباره زندگی پیامبر اکرم گذشته از اوراق پراکنده ای که پیش از آن موجود بوده، سیره ابن اسحاق است که در نیمه اول قرن دوم هجری تالیف شده و قسمتهای عمده ای از آن به روایت ابن هشام تحت عنوان السیره النبویه به دست ما رسیده است. مهمترین آسیب سیره نگاری نیز همین تاخیر در نگارش سیره و سنت پیامبر تا حدود یک و نیم قرن پس از رحلت ایشان است. زیرا نقل سینه به سینه روایات و تکیه بر حافظه راویان در مدتی نزدیک به یک قرن و نیم، قطعا موجد آفات و نقصانهایی در حفظ سنت صحیح پیامبر گردیده.

ایشان سپس به این آفات اشاره کرده و بیان کرده اند که از جمله این آفات میتوان به جعل حدیث با اغراض سیاسی و تعصبات و رقابتهای قبیله ای و خاندانی و دخالت عناصری از یهودیان مسلمان شده در جریان سازی و ترکیب روایات توراتی و اسرائیلیات با حدیث پیامبر و همچنین فعالیت طبقه ای موسوم به قصه پردازان (قصاص) در این دوران و ورود عناصر داستانی و حماسی در روایات مربوط به سیره اشاره کرد.

در ادامه مقدمه کتاب به این موضع توجه داده شده که اولا روحیه قهرمان پروری و جنگ آوری اعراب باعث علاقه شدید آنان به روایات مغازی می شد و ثانیا نیاز حاکمان وقت به توجیه توسعه طلبی ها و اقتدار گرایی های خود باعث بزرگنمایی اینگونه روایات شده است. در این فضا ذهن و ضمیر سیره نویسان نوعا متوجه روایات مربوط به جنگهای پیامبر و برخوردهای ایشان با مخالفانش بوده و آنچه از نظر انان مغفول ماند یا کمتر به آن توجه شد، همانا رسالت اصلی پیامبر یعنی تربیت انسانها و گسترش مکارم اخلاق بود پیامبر در منابع سیره موجود، بیشتر یک غازی و مجاهد شمشیر به دست است تا یک نبی و هدایتگر کتاب به دست! بر اساس این منابع گویی پیامبر خدا در ایام ده ساله مدینه کاری جز تجهیز سپاه و اعزام غزوه و سریه به این سو و آن سو نداشته در حالیکه مدت زمان همه جنگهای پیامبر بر روی هم به سختی به یک سال می رسد.

مولف از این مقدمات اینگونه نتیجه می گیرد که نهایتا تلفیق این دو عامل یعنی اخبار و روایات جعلی و مبالغه آمیز برآمده از فرهنگ سلحشوری و جنگ آوری اعراب و حمایت یا حداقل رضایت حاکمان از این اخبار، کتابهایی را از سده دوم به بعد پدید اورد که عنوان “سیره النبی” داشتند ولی در واقع “غزوات النبی” بودند. در این کتابها صلح حدیبیه “غزوه حدیبیه” نام گرفت، سفر زیارتی و صلح امیز عمره القضاء “غروه القضیه” خوانده شد و اعزام حتی یک تن از سوی پیامبر برای انجام ماموریتی عنوان “سریه” یافت تا فهرست غزوات و سرایای رسول آخرین که خدایش رحمه للعالمین خوانده بود، بلند و بلندتر گردد!

نکته دیگری که نویسنده به آن اشاره میکند اینکه اسلام شناسی اروپاییان عمدتا پس از جنگهای صلیبی و در فضایی خصمانه و خرافه آمیز نسبت به جهان اسلام آغاز شد. سنت اسلام ستیزی و مخصوصا توهین به پیامبر اسلام تا مدت مدیدی در بین نویسندگان و متفکران آن دیار جاری بود. در قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی امثال گوته و کارلایل با نقد آثار گذشتگان و دفاع از شخصیت پیامبر تا حدودی نگاه منصفانه تری را پدید آوردند اما همچنان غلبه با آثار انتقادی و موهن بود. در پی فروپاشی خلافت عثمانی در آغاز قرن بیستم و فرونشستن عطش انتقام غرب مسیحی از شرق مسلمان و همزمان با پیداش سنت های جدید علمی در اروپا، آثار محققانه و نسبتا بی طرفانه ای درباره اسلام و پیامبر نگاشته شد. اما در هرحال باید دقت داشت که منبع این خاورشناسان همین کتب سیره است که به آسیب شناسی آنها اشاره شد.