سالم ماندن بدن عارف معاصر آیت الله سید علی قاضی(۱۲۸۵-۱۳۶۶ق) چهل سال پس از رحلت

دکتر سید سلمان صفوی

آکادمی مطالعات ایرانی لندن

 

صبح جمعه ۲۶ خرداد ۱۳۹۱ جلسه ای با حاج سید احمد قاضی فرزند آیت الله سید محمد تقی قاضی فرزند عارف جلیل القدر حضرت آیت الله سید علی قاضی استاد عرفان علامه طباطبایی و آیت الله العظمی بهجت در دفترم در لندن داشتم.

 وی به این فقیر سراپا تقصیر گفت: در حدود سی وپنج سال پیش که دختر آیت الله سید علی قاضی فوت کرد برای دفن وی همراه پدر به قبرستان وادی السلام در نجف اشرف رفتیم، موقعی که قبرکن می خواست بدن متوفا را در قبر کنار حضرت آیت الله قاضی قرار دهد،  گفت: اینجا بدن تازه ای هست که حدودا چند روز پیش باید فوت کرده باشد، پدرم در جواب گفت: کسی از ما جدیدا مرحوم نشده است و علاوه بر این کسی جدیدا در اینجا دفن نشده است. در این موقع بود که بر ما مکشوف شد که بدن ملکوتی ایشان پس از حدود چهل سال هنوز تازه است و متلاشی نشده است. وی گفت که: شخصا این گفت وگو بین قبر کن و مرحوم والدش را شنیده است و بدون واسطه و اغراق برای این فقیر نقل میکند.

 حاج سید احمد قاضی در عراق و لندن  در بین مومنین شیعه مشهور به تدین است.

لازم به ذکر است که سالم ماندن جسم مومن پس از رحلت بر اساس احادیث و تجربیات بر اثر دائم الوضو بودن و اقامه نماز شب حاصل میشود.

عارف جلیل القدر آیت الله سید علی قاضی در ۱۳ ذی الحجه سال ۱۲۸۵ قمری در تبریز متولد شد. پدر ایشان آیت الله سید حسین قاضی که مشهور به تقوا بودند از شاگردان برجسته آیت الله العظمی میرزا محمد حسن شیرازی بود.

عارف صمدانی سید علی قاضی از نوجوانی مشغول فراگیری ادبیات فارسی و عربی علوم دینی در ایران شد. اما در بیست وسه سالگی در سال ۱۳۰۸ قمری عازم نجف شد و تا آخر عمر شریف در آنجا ماندند.

ایشان علوم متداول حوزوی را در نجف نزد اساتید بزرگی نظیر آیات فاضل شربیانی، شیخ محمد ممقانی، شیخ فتح الله شریعت و آخوند خراسانی تلمذ کردند. اخلاق را در محضر عالم ربانی میرزا حسین خلیلی مشق کردند.

سلوک عرفانی را در وهله اول زیر نظر پدر بزرگوارشان شروع کردند و در نجف اشرف در محضر دو عارف ربانی آیت الله شیخ محمد بهاری و آیت الله سید احمد کربلایی ادامه دادند.  آن دو عارف برجسته خود از شاگردان ملا حسینقلی همدانی بوده اند.

حضرت سید علی قاضی پس از وصول به مقامات عالی عرفانی  به دستگیری فقرا و تشنگان عرفان پرداختند. برخی از خوشه چینان معروف عرفان آیت الله قاضی  عبارتند از: حضرات آیات شیخ عباس قوچانی، شیخ محمد تقی آملی، علامه سید محمد حسین طباطبایی، سید محمد حسن الهی، سید علی محمد بروجردی، شیخ محمد تقی بهجت، کشمیری  و حاج سید هاشم حداد.

ذکر دائم ایشان “لا هو الا هو” بوده است. حضرت قاضی تاکید داشت بر شهادت دان به: “انه لا هو الا هو” و “لا اله الا الله” و “لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم”.  ایشان در هشتاد و سه سالگی پس از یک عمر سلوک معنوی و معاشقه با حضرت محبوب به دیار باقی عروج کردند. آثار مکتوب حتمی ایشان حاشیه بر ارشاد شیخ مفید است که هنوز منتشر نشده است، تفسیر خطی ایشان بر صد آیه اول سوره انعام که امیدواریم انشاء الله بزودی طی سال جاری منتشر گردد و شرح دعای سمات که در هشاد صفحه  در تهران در سال ۱۳۸۵ از سوی موسسه فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس منتشر شده است.

ایشان معتقدند: “که تکرار لفظ “العظیم الاعظم الاعظم الاعظم” برای سالکان الی الله  چیزهایی را آشکار میسازد. اول چیزی که که از این عظمت برای ایشان ظاهر میشود، عظمت توحید افعال است، سپس عظمت توحید صفات و آن گاه عظمت توحید ذات”[i].

ایشان معتقدند که: “آسمان های معنوی بسیارند و بزرگترین آنها دل اولیاء مخلص حضرت حق تعالی است که امر الهی بر قلوب ایشان نازل میشود  و از آن ها به عالم منتشر میگردد. همان طور که ستارگان و خورشید و ماه بر اهل دنیا که گرفتار زنجیرهای حس هستند می تابد، قلوب مخلصین و خواص نیز برای اهل آسمان های معنوی نور افشانی می کند”[ii].

حضرت قاضی به شاگردان خود دستور می دادند این دعای قنوت مولی الموحدین(ع)  را در قنوت نماز هایشان بخوانند: “اللهم ارزقنی حبّک و حبّ ما تحبه، و حبّ من یحبّک، والعمل الذی یبلغنی إلی حبّک واجعل حبّک اَحبّ الاشیاء إلی”.

 

عارف معاصر آیت الله قاضی راههای معرفت الهی را برهان، ذوق، وجدان، وحی و تجلی میدانند. وحی مخصوص پیامبران است اما چهار راه دیگر برای همگان میسور است. تجلی که پس از وحی مهمترین راه معرقت حقایق الهی است از راههای مشترک انبیاء و اولیاء الله است. “تجلی عبارت است از آشکار شدن حقیقت به مقدار قابلیت کسی که تجلی برای او بدست میدهد”[iii]. ایشان خود را “الفانی الجانی” می خواند.

“مرحوم قاضی قرائت دعای زیر( دعای سریع الاجابه، مفاتیح الجنان ) را به مدت چهل شب، هر شب یک تا صد بار برای برآورده شدن حاجت سالکان درگاه الهی مفید می دانستند: إلهی کیف أدعوک و أنا أنا و کیف أقطع رجایی منک و أنت أنت؟ إلهی أذا لم أسئلک فتعطین فمن ذاالذی أدعوه فیعطینی؟ ألهی إذا لم أدعک فستجیب لی، فمن ذاالذی أدعوه فیستجیب لی؟ إلهی إذا لم أتضرع إلیک فترحمنی فمن ذا الذی أتضرع إلیه فیرحمنی؟ إلهی فکما فلقت البحر لموسی و نجیته أسئلک أن تصلی علی محمد و آل محمد و إن تنجینی مما أنا فیه و تفرج عنی فرجا عاجلا غیر أجل بفضلک و رحمتک یا أرحم الراحمین”[iv].

 



[i]  قاضی، سید علی، شرح دعای سمات، تهران، ۱۳۸۵، ص ۳۰٫

[ii]  همان ص ۳۳٫

[iii]  همان ص۴۷٫