زمینه های پرورش عالمان دوراندیش اسلامی را در روسیه فراهم کنیم

دکتر ابوذر ابراهیمی ترکمان

رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو

ولادیمیر لنین رهبر انقلاب ۱۹۱۷ روسیه، فرصت به اجرا درآوردن منویات خود را نیافت، اوبا استفاده هوشمندانه از فساد نهادینه شده در دربار تزار که خود را در شمار متدینان مسیحی به شمار می آوردند،توانست شعار انحرافی”دین افیون توده هاست”را در کنار شعار اصلی “هر کس که کار نمی کند،نان نمی خورد” جا سازی کند وبه مبارزه با مظاهر دینی در کشور شوراها بپردازد.در این دوران ممنوعیت آموزش های مذهبی تصویب شد که کشیشان همواره از آن به عنوان ورود ضربه ای سنگین به کلیسای ارتدوکس یاد می کنند. اما لنین هیچگاه فرصت آن را نیافت تا اجرای خواسته خود را در این سرزمین به تماشا بنشیند چه آنکه در سال ۱۹۲۲ توسط زن معترضی ترور شد ودر سال ۱۹۲۴ درآغوش مرگ جای گرفت. پس از وی ژوزف استالین بر مسند رهبری تکیه زد وکوشید تا با استناد به خواسته ها وآرزوهای لنین ،دین را به انزوای مطلق بکشاند.وی از سال ۱۹۲۷ میلادی ،مبارزه همه جانبه با دین را در روسیه آغاز کرد.کشیشان وروحانیون را دسته دسته به کام مرگ فرستاد و کلیساها ومساجد را تعطیل کرد وگاه به ورزشگاه وموزه وانبار غله تبدیل کرد. تعداد ۱۲۰ هزار مسجدی که در قلمرو شوروی وجود داشت به یکباره به دو هزار مسجد کاهش یافت . تعداد اندکی ازکلیساها امکان فعالیت داشتند به نحوی که از هزار کلیسای موجود در مسکو حدوداً ۴۴ کلیسا باز بودند.بی گمان رفتارهای انحرافی گریگوری راسپوتین کشیش منحرفی که با ادعای توانایی های ماورایی خود در دل وذهن تزار و خانواده اش نفوذ کرده بود، در شکل گیری روند رویگردانی از دین بی تاثیر نبود.آخرین پادشاه تزار، خواه با حکمت وعقل همخوانی داشته باشد یا نه ، هیچ تصمیمی را بدون نظر راسپوتین اتخاذ نمی کرد.

دین داری وهر گونه رفتار دینی جرم تلقی شد. اما تنگنای جنگ دوم جهانی دوباره توجه استالین را به استفاده از عامل مذهب در تامین وحدت ملی وتهییج مردم به شرکت در جبهه های جنگ ،جلب کرد . سالهای ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۵ سال های آزادی نسبی مذهبی در شوروی به شمار می آید .در روزگار مبارزه بی امان با مذهب نیز چنین نبود که تمام مظاهر مذهبی از جامعه زدوده شود. بلکه سیاست هایی اتخاذ شد تا تاثیر مذهب به حداقل برسد و باور کمونیستی همان نقشی را ایفا کند که دین می کرد. تنها مکانی که امکان آموزش علوم اسلامی در آنجا وجود داشت شهرهای بخارا، خیوه وسمرقند درجمهوری ازبکستان بود. حاکمیت اتحاد جماهیر شوروی مایل بودحوزه علمیه اسلامی در ازبکستان وبه صورت متمرکز شکل بگیرد. بدین ترتیب مسلمانان به تحصیل دینی از نوع خنثی وبی اثرش در ازبکستان مشغول شدند ومسیحیان نیز در شهر سرگی پاساد که در ۶۰ کیلومتری مسکو واقع شده حوزه های علمی بی روح خود را بنا کردند.فارغ التحصیلان این حوزه ها اغلب عضو حزب کمونیست بودند ودینی را تبلیغ می کردند که با آموزه های کمونیستی در تقابل نباشد.همه چیز در حوزه اندیشه دینی در حداقل ها قرار داشت. چند دوره کوتاه در زمان حاکمیت برژنف وگورباچف نیز آزادی های نسبی مذهبی پدیدار شد اما پایدارنماند.پس از فروپاشی شوروی ، دولت روسیه کوشید تا نسبت خود با ادیان را به صورت ارائه خدمات متقابل به یکدیگر تعریف کند.در این زمینه بیش از همه نیازمند متقاعد ساختن کلیسا بود چه آنکه تنها کلیسا بود که می توانست در مشروعیت بخشی به حکومت پیشتاز وتاثیر گذارباشد. وجود سی میلیون نفر مسلمان در حال افزایش در برابر کاهش سریع جمعیت روس ها که اغلب پیروان مسیحیت ارتدوکس هستند، برای دولت تهدیدی بالقوه در تغییر بافت وترکیب جمعیتی محسوب می شود .این نگرانی، روس ها را بر آن داشت تا ضمن پذیرش دو واقعیت بومی بودن مسلمانان ورشد جمعیتی آنان، به برنامه ریزی آموزش دینی برای مسلمانان اقدام نماید تا از نفوذ آموزه های افراط گرایانه که می تواند تهدید بزرگتری محسوب شود، جلوگیری کند. بنیاد حمایت از فرهنگ، علوم و آموزش اسلامی با همکاری اداره سیاست داخلی ریاست جمهوری فدراسیون روسیه جهت رسیدن به اهداف ذیل تاسیس شد:

حمایت از سازمان های اسلامی سنتی روسیه و طرح های مربوط به توسعه فرهنگ، علوم و آموزش اسلامی آن ترویج تسامح و تساهل مذهبی و جلوگیری از اسلام ستیزی و تفرقه جامعه روسیه از لحاظ ملی و مذهبی

مبارزه علیه گسترش افراط گرای و تروریسم

دولت گرچه هنوز نتوانسته به اهداف خود دست یابد ولی به استفاده از نظرات کارشناسان که از طریق همین بنیاد شناسایی شده اند، اصرار دارد .

مسلمانان شوروی به دلیل دوری هفتاد ساله از هر نوع آموزش دینی ، علیرغم عطش برای یادگیری آموزه های دینی از دستیابی به آموزش های صحیح کم بهره اند.تاسیس دانشگاه های اسلامی در مسکو، چچن وتاتارستان نیز نتوانسته است این خلا را پر کند.اما فرصت های فراوانی در اختیار مسلمانان روسیه است.

فرصت های مسلمانان در روسیه

• جمعیت در حال افزایش

جمعیت مسلمانان از سیزده میلیون نفر در هنگام فروپاشی به سی میلیون نفر افزایش یافته است،در حالی که رشد کل جمعیت در روسیه منفی است وکل جمعیت از ۱۶۴ میلیون نفر به هنگام فروپاشی به ۱۴۰ میلیون نفر کاهش یافته است.برآورد کارشناسان آن است که تداوم این روند تا سال ۲۰۵۰ میلادی غلبه جمعیتی را به سود مسلمانان تغییر خواهد داد.

• بومی بودن در روسیه

مسلمانان سرزمین فعلی روسیه، هیچگاه مهاجر نبوده اند به همین دلیل بومی این مناطق محسوب می شوند ونمی توان رفتارهای متناسب مهاجرین را با آنان انجام داد ومحدودیت های خاص مهاجرین را در قبال آنها اعمال کرد.

• اختصاص چندین جمهوری به مسلمانان

جمهوری های تاتارستان، داغستان، اینگوش،باشقیرستان ، چچن، چواش وقاباردینا بالقار به عنوان جمهوری های مسلمان نشین محسوب می شوند که بسیاری از منابع طبیعی روسیه در این مناطق است .این جمهوری ها ظرفیت های زیادی را در این کشور به خود اختصاص داده اند.

• دارا بودن ظرفیت پذیرش در میان جوانان

وجود تشریفات ومراسم مفصل و پر آب و تاب در میان مسیحیان ارتدوکس که مفهوم آنها برای جوانان روشن نشده است ونزدیک بودن برخی از این آموزه ها درپندار جوانان به خرافات ، سبب گردیده تا گرایش جامعه جوان به آموزه های ارتدوکسی در سال های اخیر بسیار کاهش یابد در حالی که جوانان مسلمان از میزان پایبندی بیشتری به آموزه های اسلامی برخوردارند.

ضرورت بازسازی آموزش دینی مسلمانان در روسیه

بهره برداری شایسته از فرصت های فرخنده پیشاروی جامعه مسلمانان روسیه ، با عنایت به فقر نسبی آگاهی های دینی در بین آن ها ، که میراث سالیان دراز حاکمیت الحاد در این سرزمین است ، در عرصه آموزش علوم و معارف اسلامی بیش از دیگر زمینه ها به چشم می آید . این امر به ویژه با عنایت به غلبه جمعیتی حنفی ها در بین مسلمانان روسیه ، که قرابت بیشتری با آموزه های شیعی دارند حتی فضا را برای حضور موثر نهادهای آموزشی شیعی فراهم می آورد . امری که دریغمندانه باید گفت به شایستگی مورد استفاده قرار نگرفته و فضا را برای فعالیت گسترده نهادهای علمی و آموزشی کشورهای عربی – که بعضا به ترویج آموزه های سلفی می پردازند – فراهم ساخته است

در این راستا و به منظور توانمندسازی بنیه علمی رهبران جامعه مسلمانان روسیه که آموزگاران شریعت در این مرز و بوم اند اقدامات ذیل ضروری است :

– شناسایی زمینه های موجود و خلاء های علمی / آموزشی در حوزه های آموزش علوم دینی مسلمانان روسیه

– امکان سنجی و بررسی منابع علمی و آموزشی در حوزه های علمیه

– برقراری ارتباط سازمان مند با نهادهای علمی و آموزشی مسلمانان روسیه

– فراهم آوردن زمینه های همکاری های تعاملی بین مراکز علمی و دینی کشورمان با همتایان خود در جامعه مسلمانان روسیه

– تامین منابع و مآخذ علمی در زمینه های مختلف علوم اسلامی

– ترویج آموزه های مبتنی بر وحدت جامعه اسلامی و تقابل ظریف و هدفمند با سلفی گری و وهابیت که مورد توجه و عنایت دولت روسیه نیز هست .

اگر بپذیریم که مهم ترین تهدید جامعه مسلمانان روسیه در حال حاضر پدیده افراط گرایی دینی و سلفی گری است – که قرائن و شواهد فراوان دال بر این حقیقت می باشد – ، موثرترین و کارآمدترین راه تقابل با این پدیده – که خود مروج اسلام هراسی و اسلام ستیزی در جامعه روسیه می باشد – گسترش آموزش اسلام حقیقی و ترویج آموزه های صحیح مبتنی بر رواداری و تعادل از اسلام خواهد بود . امری که نیازمند تلاشی سترگ به منظور بازسازی هدفمند نظام آموزش علوم دینی در جامعه مسلمانان روسیه می باشد .

همراستایی این هدف با رویکرد حاکمیت روسیه در مقابله با آموزه های سلفی / افراطی از اسلام در این کشور پهناور ، فرصت مبارکی است که غنیمت دانستن آن ، برکات فراوانی در پی خواهد داشت و زمینه های پرورش نسلی نوین از عالمان آگاه و دوراندیش اسلامی در سرزمین روسیه را فراهم خواهد ساخت .