اهمیت شیخ صفی ­الدین اردبیلی در تاریخ فرهنگ و تمدن تشیع و ایران

دکتر سید سلمان صفوی

آکادمی مطالعات ایرانی لندن

مرکز تحقیقات و مطالعات شیخ صفی الدین اردبیلی

مقدمـه:

چهارم مرداد به نام روز ملی بزرگداشت شیخ صفی الدین اردبیلی در شورای عالی انقلاب فرهنگی ایران، به ریاست رییس جمهور دکتر حسن روحانی در تاریخ سه شنبهسوم دی ۱۳۹۸ تصویب شد.

با توجه به اهمیت روزافزون نقش ایران و تشیع در روابط بین­الملل و نقش تصوف در مقابله با افرط­گرایی دینی که در شرایط کنونی در عملکرد داعش بروز یافته؛ معرفی مجدد شیخ صفی­الدین اردبیلی پدر معنوی ایران مدرن و عارف برجسته جهان اسلام از منظر فلسفه سیاسی ضروری است.

شیخ صفی­الدین اردبیلی عارف بزرگ و تمدن­ساز جهان اسلام در سال ۶۵۰ هـ.ق. / ۶۳۱ هـ.ش پای به عرصه وجود نهاد. نسب شیخ صفی­الدینبا نوزده واسطه به امام موسى­کاظم(ع) امام هفتم شیعیان اثنی­عشری می­رسد.(زاهدی، سلسلهالنسب صفویه) در مکاتبات رشیدی با القابی نظیر «کاشف اسرار قرآن»، «خلاصه نوع انسان»، «قطب فلک ولایت»، «مهر سپهر هدایت»، «شجره ثمره مروت»، «ثمره شجره فتوت» و در کتاب «ریحانه الادب» با القابی نظیر «برهان الاصفیاء»، «قطب الأقطاب» و «شیخ العارفین» به شیخ(قدس­الله­سره) اشاره شده است.

مقامات و کرامات بسیاری به شیخ صفى­الدین منسوب شده که بین خاص و عام مشهور است و در کتب متعدد از جمله «صفوه الصفا»اثر ابنبزاز اردبیلی تألیف قرن هشتم هجری(۷۵۹ هـ.ق.)، «تذکره شیخ صفی­الدین»، «روضات­ الجنات» و «طرایقالحقایق»(جلد دوم، صص۳۲۲-۳۲۵) مندرج است. شیخ صفی­الدین اردبیلی و امام خمینی دو عارف بزرگ تاریخ­ساز بودند که نقش مهمی در ساختن فرهنگ و تمدن شیعی و ایران امروز ایفا کردند.

شهر اردبیل خاستگاه معنوی و سیاسی جنبش عرفانی و سیاسی صفویه است و نقش مهمی این شهر کهن و مقدس در تاریخ ایران داشته است.اصفهان میراث دار اردبیل و تبریز و پایتخت سیاسی و فرهنگی دوره طلایی سلسله جلیله صفویه است.

پروفسور سید حسین نصر استاد مطالعات اسلامی دانشگاه جورج واشنگتن می­نویسد: «طریقتصفویه از لحاظ تاریخ قرون اخیر ایران از اهمیت خاصی برخوردار است. از آنجا که این طریقت نه تنها تاریخ سیاسی – اجتماعی ایران را به ‌کلی متحول کرد و برای نخستین­بار پس از انقراض ساسانیان به ایران وحدت سیاسی بخشید، بلکه از آغاز یک طریقت شیعی بود و سهم اساسی در مبدل ساختن ایران به یک مملکت شیعه دوازده­ امامی داشت. در تاریخ اسلام هیچ مورد دیگری دیده نمی‌شود که در آن یک طریقت عرفانی چنین نفوذ سیاسی و مستمری در سرزمینی چنان پهناور مانند ایران داشته باشد. طریقت صفویه مستقیماً توسط خاندان صفوی، سلسله صفویه را به­ وجود ­آورد، ایران را متحد ساخت و مذهب جعفری را مذهب رسمی یکی از بزرگ­ترین بلاد اسلامی گردانید.»[۱]

جامعیت شخصیت شیخ صفی­الدین اردبیلی:

شیخ صفى­الدین در «صفوهالصفا» عارفى متشرع و معتدل، رهبری بزرگ­منش، مهربان، اجتماعى و صاحب نفوذ بین اقشار و طبقات مختلف جامعه اعم از فقیر و غنی، سلطانو رعیت، شهرى و روستایى و عالِم و عوام معرفى شده است. شیخ صفی­الدین مریدان خود را به پیروى از شریعت، طریقت،اخلاص، رعایت اخلاق­خوش، نیکوکارى، مردم­دارى و تعاون اجتماعی فرا مى­خواند. شهرت و محبوبیت عظیم و بى­نظیر شیخ که در دوره جانشینان او نیز ادامه و توسعه یافت، منجر به برپایى دولت مقتدر صفوى و استقلال ایران براساس سه اصل تشیـع، تصوف و ملیت گردید.

از شیخ صفى­الدین کتاب مستقلى بر جاى نمانده، اما مطالعه باب چهارم کتاب «صفوهالصفا» که به تفاسیر عرفانى شیخ(قدس­الله­سره) از آیات قرآنى، احادیث نبوى، کلمات و الفاظ مشایخ صوفیه و ابیات عارفانه اختصاص دارد، نشان مىدهد که او علاوه بر زعامت، مرشدیت و سیاست­مداری؛ مردى صاحب کرامات عالیه، مفسر قرآن­­کریم، مفسر روایات نبوی و علوی، فقیهی عالمو شاعر بوده است. شیخ در تفسیر قرآن­کریمبه اشعار حضرت مولانا، سنایى، عطار و عراقى استشهاد کرده است.

اهمیت علمی شیخ صفی ­الدین اردبیلی:

اهمیت علمی شیخ در سه حوزه تفسیر ادبیات عرفانی، تفسیر قرآن و تفسیر احادیث تبیین می­شود. تفاسیری بر اشعار عرفانى بزرگانی نظیر عطار، سنایی­، مولوی، کرمانی، روزبهان ­بقلی و عراقى از جمله ویژگی­های مهم شیخ صفی­الدین است که گویای استمرار علمی و معنوی سنت عرفان و تصوف است.

تفسیر غزل ۱۷۲۶ کلیات شمس تبریزی مولانا جلال­الدین ­محمد مولوی؛

بیار باده که دیــــری است در خمار توام

اگرچه دلـــــــــق کشانم نه یار غار توام

شیخ(قدس­الله­سره) می­فرماید: چون آن روز مِـى «أَلَستُ بِرَبِّکُم»(سوره اعراف: آیه ۱۷۲) خورده‌ایم، اگرچه به دلق این قالب وجود درآمده‌ایم، لیکن هنوز خمار آن شرابیم. مراد از دلق؛ قالب جسمانى است که اکنون تمناى مِى جان مى‌کند و همان شراب را مى‌خواهد. آن شُرب از خاشاک خاکى بدن، صافى است.[۲]

تفسیریک بیت از شیخ فریدالدین عطار نیشابوری:

از بشرى رسته بــــــــود باز براى بشر

تا به کمال آورد خانه نقصان گـــــــرفت

شیخ می­فرماید: سالک زمانی از عالم بشرى رهایی می­یابد که جذبات الهى او را مجذوب گرداند. یعنى چندان­که در عالم بشریت و عقل است و از جذبات الهی محجوب است؛ در نقصان است و به عالم بشریت و عقل مقید است. چون مجذوب شود و در جذبات الهى از عالم بشرى رهایی یابد، پرواى صَلاح عالم بشرى از او سلب می­گردد و با کسب معرفت، از اسرار نیز آگاه می­شود و به معرفت­الله نائل می­گردد. لیک اگر در آن عالم بمانَد و او را به عالم بشرى باز نفرستند، ارشاد و تربیت از او به ظهور نمی­رسد. لذا براى ارشاد و تکمیل و تربیت بشر او را به عالم بشرى که خانه نقصان است بازپس می­فرستند تا به تربیت و ارشاد و تکمیل مریدان و سالکان بپردازد.[۳]

تفسیر یک بیت از دیوان اوحدی مراغه­ای (قصاید):

مردم نشسته فارغ و من در بــــــــلاىدل

دل دردمند شد ز که جویــــــم دواى دل

شیخ(قدس­الله­سره) می­فرماید: اهل ظاهر در غفلت‌ هستند و آن سِتر است. اهل تجلى؛ اهل دل‌ وَ در عالم مکاشفه، مشاهده و معاینه‌ هستند. اهل عالم سِتر، فارغ‌ وَ از معامله اهل تجلى غافل­ا­ند. اسرار الهی بر اهل دل مکاشفه، مشاهده و معاینه ظاهر می­گردد، چنان که اگر ذره‌اى از آن بر کوه ظاهر شود، محو و متلاشى می­گردد: «لَرَأیتَهُ خاشعا مُتَصَدِّعاً مِن خَشیَهِ اللهِ»(سوره حشر: آیه ۲۱) مصرع «دل دردمند شد ز که جویم دواى دل»؛ اشاره بدین معناست که اصحاب ظاهر از این حال غافل‌­اند و خلایق از درمان آنچه از حق به دل مى‌رسد عاجزند، مگر آن که دواى دل نیز از حضرت حق باشد.[۴]

اهمیت دیگر شیخ صفی­الدین مکتب تفسیری او در تأویل قرآن­کریم است. شیخ نکات عمیقی در تفسیر برخى آیات قرآن بیان کرده است.شیخ در تفسیر آیات قرآنی از روش تفسیر قرآن به قرآن، اجتهاد تأویلی و مستندات روایی استفاده کرده و از وحی، عقل، نقل، دل، و هنر برای تفسیر آیات کریمه قرآن­کریم بهره برده است. برای مثال از شیخ سؤال کردند: آیه: «أَلا إِنَّ أَولِیاءَ اَللهِ لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنُونَ»(سوره یونس: آیه ۶۲) و حدیث«اَلمُخلِصُون عَلىَ خَطَر عَظِیم» در عدم خوف و حزن وُ اثبات خطر عظیم، با یکدیگر تناقض دارند؟

شیخ(قدس­الله­سره) فرمود: «المُخلِصون عَلىَ خَطر عَظِیم» در مورد افرادی است که علایق نفسانى خود را قطع کرده­اند و از آنها نجات یافته­اند، اما هم­چنان از مکر نفس در خطرند، یا عمرشان وفا نمی­کند به انتهاى کار و مقصد برسند. برای مثال کسى که قصد حج می­کند و علایقی از قبیل مال، خانواده و فرزند مانع او می­شود؛ اگر با آنها مشغول شود و سخنشان را بپذیرد، از مقصد بازمی­ماند، اما اگر این موانع را پشت‌ سر بگذارد و روى به مقصد آورد و قدم در راه نهد، از قید این علایق نجات می­یابد. لیکن تا رسیدن به کعبه از جانب راهزنان، کمبود آذوقه، بیماری و یا مرگ در خطر است، اما با وصال به کعبه، از این بیم و خطرات ایمن می­شود. این حال، مخصوص افراد مبتدى و احوال ظاهری است.

در احوال معنوى؛ چون صوفى از قید نفس و صفات و علایق نفسانی رهایی یابد و با قطع علایق نفسانى و شیطانى، قدم در صراط­مستقیم نهد: «وَ أَنَّ هذا صِراطِی مُستَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ»(سوره انعام: آیه ۱۵۳) از جانب سایر راههای شیطانی در معرض خطر قرار می­گیرد که: «وَ لا تَتَّبِعُوا اَلسُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُم عَن سَبِیلِهِ»(سوره انعام: آیه ۱۵۳) سالک تا زمانی که در راه است در بیم و خطر است، اما با رسیدن چون به مقصد وصال و قدم نهادن در حرم وصال «وَ أَنَّ إِلى رَبِّکَ اَلْمُنْتَهى»(سوره نجم: آیه ۴۲) و گام نهادن در حرم کعبه دل، ایمن می­شود: «وَ مَن دَخَلَهُ کانَ آمِناً»(سوره آل­عمران: آیه ۹۷) و از بیم و خطر راههای شیاطین نجات می­یابد: «أَلا إِنَّ أَولِیاءَ اَللهِ لاخَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنُونَ»(سوره یونس: آیه ۶۲) البته بیم و خطری که از دل سالک بیرون می­رود، خاصِّ دنیا و مافیها و آخرت است، اما خوف و خشیت حق­تعالی بر او غالب می­گردد. هر اندازه ترس از عظمت حق­تعالى بیشتر بر دلش غالب شود و معرفتش افزون­تر گردد؛ ترس او نیز افزایش می­یابد که: «انّى لا علمهم بِالله وَ اَشُدَّهُم لَهُ خَشیَه» زیرا اگر ترسی از عظمت حق­تعالى نداشته باشد، زیان­کار می­شود: «فَلا یَأمَنُ مَکرَ اَللهِ إِلاَّ اَلقَومُ اَلخاسِرُونَ»( سوره اعراف: آیه ۹۹)[۵]

اهمیت دیگر شیخ صفی­الدین تفسیر عرفانی احادیث است. شیخ در تفسیر احادیث؛ مطالب نغز و دقیقی در باب مراتب سیر و سلوک فرموده و گاه از یک حدیث شش کلمه­ای چندین قاعده سلوکی استنتاج کرده است. برای مثال از شیخ سؤال کردند: «امیرالمؤمنین على(ع) می­فرمایند: «مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبّهُ» آیا می­توانیم از این سخن استنباط کنیم که چون نفس خود را بشناسیم به تحقیق خداى­تعالى را شناخته­ایم؟»

شیخ(قدس­الله­سره) فرمود: معناى «مَن عَرَفَ نَفسَهُ» این است که سالک به نفس خود عارف شود و پس از بینایی نسبت به عیوب نفس خود، به اصلاح آن مشغول شود. طهارت از عیوب، تزکیه است. هر که از نفس خود تزکیه شود، با دوری از نفس، رستگار شده، از عذاب حق­تعالى ایمن می­گردد و متوجه حق­تعالى می­شود. پس از کسب معرفت نفس، خود را می­شناسد و با بیرون رفتن از خودیِ خود، چشمش به حضرت­حق بینا ­می­شود. معرفت حق­تعالى پس از معرفت نفس حاصل می­گردد. صُنع دلیل وجود صانع است، پس قصد؛ تقرّب است، نه تحقیق.»[۶]شیخ از این حدیث علوی، مجتهدانه چند قاعده عرفانی از قبیل: یقظه، طلب و اردات، تزکیه، تخلیه، تحلیه، تجلیه،معرفت، یقین(علم­الیقین، عین­الیقین و حقّ­الیقین) و قرب استنتاج کرده است.

از طریق مقایسه تفسیر شیخ(قدس­الله­سره) با تفسیر شارح «غرر الحکم و درر الکلم» بر این حدیث؛ عظمت و برتری علمی و معرفتی شیخ آشکار می­شود. شارح «غررالحکم و دررالکلم» تألیف جمال­الدین محقق­خوانساری در تفسیر حدیث شریف مذکور ‌می­گوید: «مراد این است که هرکس نفس خود را بشناسد؛ پروردگار خود را می­شناسد. به اعتبار این که از شناخت خود می­توان به وجود پروردگار و علم و قدرت او پی برد.(چنان­که در کتب کلامیه استدلال کرده‌اند) و یا وجود پروردگار در مرتبه‌ای از ظهور است که وقتی کسى خود را بشناسد؛ وجود خود را نیز می­شناسد. و الله­تعالى یعلم»

اهمیت سلوک عملی در طریقت صفویه:

شیخ صفی­الدین اردبیلی به طور سازمان­یافته ذکر، خلوت و مراقبه قلبی را در دستگاه عرفان عملی خود برجسته نمود و شریعت را مبنای عرفان قرار داد. قرآن­کریم در تعالیم نطری و عملی عرفان و طریقت شیخ صفی­الدین نقش محوری برجسته دارد. شیخ صفی­الدین نفس­شناسی عرفانیو روان­شناسی عرفانی را با طرح آرای خودتوسعه بخشید.

برخی از عرفا(برای مثال در مکتب بغداد) معتقدند براساس ریاضت شدید می­توان به نکات ظریف عرفانی دست یافت. اما شیخ صفی­الدین بر مراقبت قلبی به طور مستمر تأکید کرده و معتقد است از طریق مراقبه قلبی بهتر به حقیقت واصل می­شویم.شیخ بر دو نوع مراقبه رفتاری و قلبی تأکید کرده است.

شیخ از جنبه نظری و عملی با تعامل سازنده بین طریقت با دستگاه علما و نهادهای سیاسی؛ طریق متعادلی بنیان نهاد. این تعامل سازنده منجر به تشکیل حکومت صفویه و تثبیت تشیع در ایران و استقلال و یکپارچگی ایران شد. شیخ از پرچم­داران نظریه تقریب مذاهب اسلامی است و خود و جانشینانش در تقویت و تقویم و تعمیق آن گام­های مهمی برداشتند. متأسفانه عثمانی­ها که رقیب صفویه شدند در تخریب ابن بُعد سازنده شیخ صفی­الدین و جنبش صفویه موفق شدند و دروغ سُنی­کشی صفویه را وارد تاریخ کردند، در حالی که شیخ و اخلافش همواره تقریب مذاهب را پی­گیری می­کردند و در حکومت صفویان نیز صاحب­منصبان متعدد در قشون و نهادهای سیاسی حکومتی حضور مهم داشتند.

«اعتدال در تصوف» از دیگر نکات با اهمیت طریقت شیخ صفی­الدین اردبیلی است. حضرت شیخ می­فرماید: «ما را کشف و کرامات و قدم و همت است. «کشف» آن است که سالک به عیوب و هنر خود بینا گردد، «کرامات» آن است که از درون خود، قطع علایق نماید و دل خود را مجرد گرداند، «قدم» آن است که سفرى بیرون از خود کند تا به مقصد برسد و «همت» آن است که سر به دو کون و مادونِ حق فرود نیاورد.»[۷]

شیخ درباره «ذکر خفى» و «ذکر جلى» که مورد بحث طرق مختلف صوفیه است نیز کلام جامعى دارد: «در مراحل اولیه سلوک که بیمارى نفسانى، شدید و وابستگى جسمانى، قوى است؛ ذکر جلى خوب است و وقتى سالک به دل نزدیک­تر شود با ذکر خفى تربیت مى­شود.» غیاث­الدین­ محمد وزیر نظر شیخ را درباره ذکر «لا اله الا الله»به روش (چهار ضربى) سؤال کرد. شیخ قدس­الله­سره فرمود: «ذکر طیبه «لا اله الا الله» کلمه اخلاص است و باید با اخلاص گفته شود.»[۸]

از منظر شیخ؛ تصوفِ حقیقی به ظهورحالات و رفتار نیکو شناخته می­شود؛ نه به رفتار ظاهرالصلاح حتی با خانقاه­نشینی. شیخ با کلام آسمانی عشق را ورای محاسبات علوم حصولی بر می­شمرد:طریقتعرفانی شیخ صفی‌الدین اردبیلی(طریقت صفویه) جمع شریعت،طریقت و حقیقتجهت وصول به حضرت حق جلَّ­جلاله است.

شیخ بر آیه «وَ الَّذِینَ جاهَدوا فِینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا»:«و آنان که در راه ما به جان و مال جهد کردند.» فرمود: «مراد از سبُل، شریعت و طریقت و حقیقت است که چون جهد در رضای ما نموده باشد، هر سه راه را به او بنماییم. راه شریعت را به ‌صورت می‌توان قطع کرد و آن راه حج، غزا، طلب ظاهری و باطنی و سفر مباح در طلب کسب حلال است.[۹]راه طریقت را به صفت می‌توان قطع کرد؛ وقتی نفسرا به شریعت بند کنند بند صفت گشاده می‌شود و به صفت، طریق طریقت قطع می‌کند. راه حقیقت را به دل می‌توان قطع کرد وَ آن راهی است از دل به حضرت حق. وقتی علایق و عوایق نفس قطع ‌شود آن راه بر دل گشوده می‌گردد.»

به اعتقاد شیخ صفی‌الدین بهترین طریق سلوک، «طریقتعشق»است که طریق ابراهیم نبی(ع) است. منابع تعالیم طریقت عرفانی صفویه تعالیم کلام اللهمجید، سنت معصومین(علیهم­السلام)، تجربه معنوی و سیره اولیاءاللهاست. سلوک معنوی بدون تقید به دستورات شریعتامکان­پذیر نیست و سالک و عارف می‌بایست تا پایان عمر به دستورات شرع مُبین اسلام عامل باشند.

معرفت، بندگی خداوند، محبت، توکل، جهاد اکبر، ترویج و تعظیم شعائر و تعالیم چهارده­ معصوم(علیهم­السلام)، انتظارحضرت حجت(عج)، حُسن خُلق، فُتُوَّت، تعاون اجتماعی، رشادت، کمک به مظلومین و فقرا و خدمت به خلق از شعائر اصلی طریقت صفویه است.

«اجتماعی کردن تصوف» از دیگر کارهای مهم شیخ صفی­الدین است. حُسن­اخلاق، سخاوت، گذشت و جوانمردی از ارکان عرفان اجتماعی شیخ است. شیخ قدس­الله­سره موفق شد با انعکاس عرفان از کنج زاویه­ها بر حیات جامعه و ادغام ذکر و فکر و عمل؛ حیات معنوی فردی و اجتماعی را در هم آمیزد و آنها را در صحنه زندگی اجتماعی بُروز عینی دهد.

«ارتقاء جایگاه و کارکرد خانقاه» یکی دیگر از آثار مهم طریقت صفویه است. خانقاه شیخ صفی­الدین به مرور محل تجمیع معنویت، هنر و سیاست گردید. بقعه شیخ صفی­الدین در اردبیل از جهت معماری زیباترین خانقاه در جهان و «تجسم کامل فلسفه هنر اسلامی» است. کتیبه­های بقعه حاوی آیات قرآنی، احادیث نبوی و شعائر اهل­بیت(علیهم­السلام) به ویژه مولی­الموحدین علی(ع) و حیاط آن مزار شهدای جنگ چالدران است که به عشق امام حسین(ع) در دفاع از پایتخت حکومت شیعه صفویه در مقابل تهاجم عثمانی به تبریز؛ به شهادت رسیدند و کربلای عراق را به کربلای ایران وصل کردند.

بقعه شیخ صفی­الدین از جنبه هویتی؛ «نماد معنویت و مقاومت تشیع» و «خاستگاه استقلال جغرافیای سیاسی جهان تشیع اثنی­عشری» است. مقبره شیخ صفی­الدین پدر معنوی ایران امروز و شاه اسماعیل صفوی معمار ایران شیعی در بقعه با شکوه شیخ صفی­الدین است و تا امروز نیز زیارتگاه محبان اهل­بیت(علیهم­السلام) است. خانقاه و بقعه شیخ صفی­الدین به عنوان میراث جهانی در یونسکو ثبت شده است.

سیادت و تشیع شیخ صفی­ الدین اردبیلی:

علیرغم برخی تردیدهای برخی مستشرقین غربی به پیش­کسوتی ادوارد براون انگلیسی درباره تشیع و سیادت شیخ صفی­الدین؛ بر اساس منابع معتبر قبل از حکومت صفویه؛ تشیع و سیادت شیخ صفی­الدین امری قطعی است. «از حضرت شیخ صفی­الدین اردبیلی(قدس­الله­سره) سؤال کردند: «چه مذهبی دارید؟» فرمود: «مذهب درویشان، مذهب حق است. فرزند باید در مذهب پدرش باشد. مذهب پدرانمان ، مذهب صراط­المستقیم است که اولیاء مومن به آن راه رفته­اند و به قدر مویی از امر محمدمصطفی و علی­مرتضی(علیهم­السلام) خارج نشده­اند، ما نیز در پی آنها می­رویم و در روز محشر نزد بنی و وصی و اهل بیت آنان شرمسار نخواهیم شد و اگر سر به فنا دهیم از راه راست باز نمی­گردیم. عاشق صادق آن است که این سخن را از من بشنود.»[۱۰]

از شیخ صفی­الدین پرسیدند: «شیخ را مذهب چیست؟» فرمود: «ما مذهب ائمه(علیهم­السلام) را داریم و ائمه را دوست داریم.»[۱۱]علی‌اصغر حبیبی در باب تفکر شیعی شیخ صفی­الدین به اشعاری از ایشان اشاره کرده است:

سزاوار محراب و منبر علـــــــــی است

که بر شهر علم نبی در علـــــــــی است

ولی خدا و وصی رســــــــــــــــــول

امام امم در فروع و اصــــــــــــــــــول

همین بس که منصوص الله بــــــــــود

همین بس که ممسوس فی الله بـــــــــود

امامت جز از وی نباشد قبــــــــــــول

که نفس رسول است و زوج بتـــــــــول

اگر نفس احمد نباشـــــــــــــد به پای

تواند که غیری نشیند بـــــــــــــه جای

تقدم خسان را به صـــــــــــــدر کسان

چو تقدیم تبت بر اخـــــــــــلاص دان

پروفسور سید حسین نصر بر این باور است که: «طریقت صفویه از آغاز یک طریقت شیعی بود و سهم اساسی در مبدل ساختن ایران به یک مملکت شیعه دوازده امامی داشت.»[۱۲]

نمودارهایشجره­ایسیادتصفویان سندبسیارموثقی درباره سیادت آنهاستکهچنددههقبلازتشکیلحکومتصفویدرنجف­اشرفبینخانواده­هایساداتودیگرطبقاتوجودداشتهوموردپذیرشبوده است. طبق یکیازایننمودارهاشجرهصفویهتحت­عنوان «ذکرنسبمشایخاردویل» بهامامموسی­کاظم(ع) می­رسد که توسطشخصیشیعه­­مذهببهنامعلیبنقاسمبنحمزهبنعلیبنمحسن­حسینموسوی­نجفی (کهنزدیکیوخویشاوندیباصفویاننداشته)دریک نسخهخطینگاشتهشدهاست. شیخحیدر پدرشاهاسماعیلمؤسس سلسله صفویه درزماننگارشاینشجره­نامه؛پنج­سالهبودهاست.ایننسخهخطیباشماره ۹۱۴۰۶ الف درکتابخانهملی بریتانیا درلندننگهداریمی­شود.دکترکازوئوموریموتودر سپتامبر ۲۰۱۰با بررسیایننسخه، نمودارشجره­ایذکرشدهرا در مقاله­ای در مجله (IranianStudies) معرفیکرد. در مورد سیادت شیخ صفی­الدین؛ مقاله علمی حیدری و بیدهندی در مجله علمی «تاریخ در آئینه پژوهش»، تابستان ۱۳۹۰ تحت­عنوان «نگاهی به موضوع سیادت شیخ صفی­الدین» قابل توجه و تعمق است.

براساس اسناد تاریخی موجود پادشاهانینظیرشیروان­شاهویعقوبآق­قویونلوسالهاقبلازتشکیلحکومتصفویواحتمالادعاییدست­کاریدرمتونتاریخی،اصلسیادتفرزندانشیخ صفی­الدینراپذیرفتهبودند. سلاطینیاز قبیلبایزیدعثمانی،شاهسلیمانعثمانیوعبیدالله­خانازبکنیزبا وجود جنگ های متعدد با آنها بهسیادتپادشاهانصفویوپدرانشاناعتقادداشتند.

در منابع کهن نیز بر سیادت شیخ تأکید شده است. «روضات­الجنات» نیز شیخ صفی­الدین را علوی می­خواند. نویسنده این کتاب گرچه سنی­مذهب و مخالف اخلاف صفی‏الدین بوده و با سادات سنی­مذهب لاله که صفویه آنها را از تبریز به اصفهان تبعید کردند انتساب و ارادت داشته، از قول مرشد خود شاه مجتبی پسر امیر بدرالدین لاله نقل کرده در زمان حیات شیخ صفی‏الدین نسب سیادت او ظاهر بود، اما وی در اظهار آن نمی‏کوشید. زمانی از شیخ سؤال کردند: «مگر شما از اظهار این نسب خوشتان نمی‏آید؟» شیخ ‏فرمود: «با کدام کار شایسته می‏توان خود را به این دودمان نامی نسبت داد؟»

خواجه علی سیاه­پوش پسر سید صدرالدین و نواده شیخ صفی­الدین در قدس درگذشت و به عنوان فرزند علوی تشییع شد. خواجه عبدالرحیم خلوتی­تبریزی متوفا در سال ۸۵۹ در تصنیفی که به نام شیخ شاه ابراهیم صفوی متوفای ۸۵۱ سروده نسبت او را «ابراهیم العلوی الموسوی» ضبط کرده است. این شواهد نشان می‏دهد دعوی سیادت این قوم به خود شیخ صفی­الدین و فرزندان بلافصل او می‏رسد و همزمان با به قدرت رسیدن و غلبه صفویه به وجود نیامده است. در دوره معاصر نیز دکتر عبدالحسین زرین­کوب مهم­ترین مورخ معاصر تاریخ طرایق، بر سیادت شیخ صفی­الدین تأکید داشته و در فصل اول کتاب «دنباله جست­وجو در تصوف ایران» ضمن تأکید بر سیادت شیخ صفی­الدین، آن را امری یقینی می­خواند.

در مورد این مسئله که شیخ صفی­الدین تمایل چندانی به طرح سیادت خویش نداشته یک تحلیل وجود دارد و یک نص. براساس نص در کتاب صفوهالصفا، شیخ(قدس­الله­سره) می­فرماید: «ما سید هستیم.»، اما از این سیادت برای تبلیغ خود استفاده نمی­کند و از باب تواضع می­فرماید: «با کدام کار شایسته می‏توان خود را به این دودمان نامی نسبت داد؟» از جنبه تحلیلی برخی می­گویند؛ آن زمان دوره شیعه­کشی و تقیه بوده و به واسطه ستمی که به خاندان امیرالمؤمنین علی(ع) می­شده، آنها نسبت سیادت خود را چندان علنی نمی­کرده­اند.

سنگ سیادت شیخ صفی ­الدین در اردبیل:

طبق گزارش منتشر شده در سایت سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، «همزمان با برگزاری همایش بین­المللی شیخ صفی­الدین اردبیلی در کتابخانه ملی ایران در تهران (۱۶ دی ماه ۱۳۹۲)؛ قدیمی‌ترین سنگ­نوشته مرتبط با گرایش مذهبی صفویان و سیادت آنها در دارالارشاد اردبیل کشف و شناسایی شده است.براساس نتیجه بررسی­های علمی دکتر حسن یوسفی باستان­شناس دوره اسلامی و صفویه­پژوه اردبیلی؛این سنگ­نگاره با ابعاد ۱۱۷x۴۳x۶ سانتیمتر از جنس رسوبی آهکی سبز تیره و متن آن متشکل از دَه سطر است. هشت سطر این سنگ­نوشته تقریباً سالم و خواناست، اما ادامه متن در سطرهای نُه و دَه، به خاطر فرسودگی با عوامل طبیعی بیش از چند حرف آن مشخص نیست. طول و عرض هر یک از سطرها ۱۰x۴۳ سانتیمتر است که در داخل کادرهای چهارگوش با خطوط نواری دو سانتیمتری از یکدیگر متمایز می­شوند. این سنگ­نگارهمنحصر به فردکه توسط دکتر یوسفی تحت­عنوان «کتیبه سیادت» نام­گذاری شده تا دهه ۱۳۷۰ شمسی در سمت غربی بدنه مناره برجی شکل مسجد جامع عتیق نگهداری می­شده و در نیمه دوم دهه مذکور برای حفاظت بهتر به محوطه شهیدگاه بقعه شیخ صفی­الدین نتقال یافته است.

اثر موردنظر که به زمان برادر ارشد بنیان­گذار سلسله صفویه یعنی سلطان علی الصفوی سال ۸۹۵ هجری تعلق دارد، در ۱۳۸۱ توسط این باستان­شناس اردبیلی شناسایی و متن آن خوانده شده است. بازخوانی و بازنگری متن کتیبه توسط این پژوهشگر صفویه­شناس نه تنها بر سیادت در صفویان در دوره قبل از صفویه دلالت دارد، بلکه بیانگر قدرت رو به رشد نوادگان صفوی در عصر قراقویونلوها و اوج­گیری اقتدار سیاسی – مذهبی فرزندان سلطان حیدر صفوی مقارن با حاکمیت رو به زوال آق قویونلوها در اردبیل برای تشکیل دولت ملی ایران در آینده نزدیک است.

با کشف و شناسایی و بازخوانی متن فرمان سنگی که از سلطان علی با عبارت«حضرت هدایت سماء، ولایت آثار و کرامت پناه، سیدالسادات» نام برده شده،فرضیه مورخانی از قبیل کسروی و ولیدی توغان که اعتقاد داشتند در منابع رسمی شیوخ صفوی قبل از شاه اسماعیل از عنوان شیخ یا خواجه استفاده می‌کردند و هیچ عنوان افتخارآمیز دیگری که دلالت بر سیادت و نسبت علوی صفویان باشد وجود ندارد؛ به طور کلی باطل می­شود.

نکته قابل­توجه در ارتباط با تاریخ فرمان سنگی، انطباق تاریخ آن با یکی از نُه نسخه موجود استنساخ شده «صفوهالصفا» است که اصل آن در کتابخانه ایاصوفیه ترکیه(استنساخ ۸۹۶ هـ) به شماره ۳۰۹۹ است و میکروفیلم آن به شماره ۱۱۱۸ در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران نگهداری می­شود. این نسخه در ۱۸ جمادی­الاخر ۸۹۶ هجری همزمان با حیات سلطان علی و قبل از تشکیل دولت صفوی مقارن با کتابت فرمان و کتیبه سنگی سیادت تحریر شده است.»[۱۳]دکتر صفی­پور معاون می­نویسد: «وقف­نامه تیمور لنگ بر خاندان شیخ صفی­الدین همراه نسب­نامه‌­ای که قبل از روی کار آمدن صفویان بر سیادت این خاندان تأکید می‌کند در طوماری حدود شش متر و عرض ۳۷ سانتیمتر تنظیم شده و دارای تاریخ ۸۰۶ هـ.ق. است.[۱۴]

اهمیت تمدن­سازی طریقت صفویه:

شیخ صفی­الدین اردبیلی پدر معنوی حکومت صفویه و ایران­ مدرن به عنوان مرکز تشیع در جهان است. طریقت صفویه از جهت تمدن­سازی چندین کار مهم انجام داد: اولاً ایران را برای همیشه از یوغ نظریه خلافت آزاد کرد و راه خود را از نظریه خلاف اهل تسنن که در حکومت­های اموی، عباسی و عثمانی مطرح شده بود، جدا کرد. ثانیاً ایران مستقل را تأسیس کرد. دوره صفویه مهم‌ترین دوران تاریخیایران اسلامی به شمار می‌آید، چرا که نهصد سال پس از انقراض ساسانیان، یک فرمانروایی متمرکز ایرانی بر سراسر ایران آن روزگار حاکمیت یافت.

پس از اسلام چندین فرمانروایی ایرانی مانندصفاریان،سامانیان،آل­بویه و سربداران به حکومت رسیدند، اما هیچ­کدام نتوانستند تمام ایران را تحت پوشش خود درآورده، ملت ایران را تحت یک لوای متحد در آورند. ثالثاً صفویه تشیع اثنی­عشری در ایران احیاء و تثبیت کردند و بدین­ترتیب مرکزیتی پهناور و مقتدر برای شیعیان جهان ایجاد شد. پس از صفویه؛ شیعیان علاوه بر نجات از تقیه و آوارگی دارای یک جغرافیای سیاسی – مذهبی مستقل و قدرتمند شدند که حامی شیعیان جهان در نقاط مختلف جهان گردید.

رابعاً طریقت صفویه مهم‌ترین جنبش عرفانی ایران در تاریخ ایران اسلامیاست که تأثیر سازنده، شگرف و ماندگاری بر جای گذاشته است. طریقت صفویه علاوه بر تأسیس حکومت و جامعه شیعه اثنی­عشری در ایران؛ موجب آغاز یک نهضت عظیم فرهنگی – هنری شیعی در جهان گردید که آثار ارزشمند آن تاکنون استمرار دارد. برای مثال در دوره صفویه حکمت متعالیه توسط صدرالمتالهین تأسیس شد و علامه محمدتقی مجلسی و ملامحسن فیض­کاشانی «بحارالانوار» و «وافی» دو دایرهالمعارف روایی شیعه را تدوین کردند.

متخصصین هنر دوره صفویه را «عصر طلایی هنر ایرانی» خوانده­اند. در این دوره هنرهای مینیاتور، خطاطی، نقاشی و کاشی­کاری به اوج خود رسید[۱۵]و معماری تشیع در مساجد، خانقاهها و حسینه­ها تچلی یافت، «خانقاه شیخ صفی­الدین» در اردبیل و «مسجد شیخ لطف­الله» و «مسجد امام» در اصفهان سه نمونه برتر معماری تشیع در استاندارد جهانی است. در حوزه ادبیات نیز شعر شیعی تحول شگرف یافت که مرثیه محتشم کاشانی در رثای شهادت امام حسین(ع) و ساقی­نـامه میررضی آرتیمانی از نمونه­های برجسته آن است.

الهی به مستان مـــــــــــــی­خانه‌ات

به عقل آفرینان دیـــــــــــــــــوانه‌ات

به دُردی­کش لجـــــــــــــــه کبریا

که آمـــــــــــــــد به شأنش فرود انّما

به دُرّی که عرش است او را صــــدف

به ساقی کوثر به شـــــــــــــــاه نجف

به نور دل صبــــــــــــح­خیزان عشق

ز شادی به انــــــــــــده­گریزان عشق

به رنـــــــــــــدان سرمست آگاه دل

که هرگز نرفتند جــــــــــــــز راه دل

به انده‌پرستان بی پا و ســــــــــــر

به شادی­فروشان بی شور و شــــــــــر

کز آن خوب­رو، چشم بـــــد دور باد

غلط دور گفتم که خود کـــــــــور باد

به مستان افتاده در پای خـــــــــــم

به مخمور با مرگ با اشتلــــــــــــــم

به شام غریبان به جام صبــــــــــوح

کز ایشان است شام و سحر را فتــــــوح

«در عصر صفویه کتب علمی و دینی متعددی به زبان فارسی ترجمه یا تألیف شد. در تفسیر قرآن: «ترجمهالخواص یا تفسیر زواری» از علی بن حسین زواری از علمای مشهور امامیه معاصر شاه طهماسب صفوی. این تفسیر در سال ۹۴۶ به اتمام رسید. وی کتب متعدد دیگری نیز به فارسی تألیف و ترجمه کرده، از قبیل «روضهالانوار» در شرح نهج­­البلاغه، «مکارم­الکرائم» ترجمه مکارم­الاخلاق طبرسی، «وسیلهالنجاه» ترجمه اعتقادات شیخ صدوق، «طراوهاللطائف» ترجمه طرائف ابن طاووس، «مجمع­الهدی» معروف به «قصص­الانبیاء» و ….

تفسیر دیگر «خلاصهالمنهج» به زبان فارسی تألیف ملا فتح­الله کاشانی (متوفی ۹۸۸) شاگرد علی بن حسین زواری است. کاشانی کتب دینی دیگری هم به فارسی دارد، از قبیل «منهج­ الصادقین فی الزام ­­المخالفین» در تفسیر قرآن در پنج جلد که کتاب «خلاصهالمنهج» اختصار این تفسیر است و کتاب «تنبیه­­الغافلین و تذکره­العارفین» به زبان فارسی در شرح نهج­البلاغه. «جامع عباسی» تألیف شیخ بهاءالدین­ محمد بن حسین عاملی معروف به شیخ بهائی معاصر شاه عباس صفوی است که با فوت مؤلف ناتمام ماند و مولانا نظام­الدین­ محمد بن حسین قرشی­ساوجی(متوفی بعد از ۱۰۳۸) به فرمان شاه عباس آن را تکمیل کرد. این کتاب از مهم­ترین کتب فقهی شیعه در روزگاران اخیر است که چندین شرح و حاشیه بر آن نگاشته­اند.

ملا محمدباقر مجلسی(متوفی ۱۱۱۱) از علمای ذی­نفوذ پایان دوره صفویه و شیخ­الاسلام ایران از اواخر عهد شاه سلیمان تا اواخر عهد شاه سلطان حسین نیز کتب متعددی در شرح مسائل مذهبی و اخلاقی شیعه به فارسی و عربی تألیف کرده که از جمله می­توان به «بحارالانوار»، «مشکوهالانوار»، «معراج­­المؤمنین»، «جلاءالعیون»، «زادالمعاد»، «عین­­الحیات» و … اشاره کرد. «کلمات مکنونه» از جمله کتب معتبر کلامی در این عصر به فارسی و عربی تألیف ملا محسن فیض­­کاشانی (متوفی ۱۰۰۰) شاگرد ملاصدرا است. ملا محسن فیض علاوه بر نگارش کتب متعدد، شعر هم می­سروده است. هدایت دیوان اشعار او را حدود شش هفت هزار بیت تخمین زده است.

عبدالرزاق بن علی بن حسین لاهیجی متخلص به فیاض شاگرد دیگر ملاصدرا نیز تألیفاتی در حکمت و کلام دارد که مهم­ترین آنها «گوهر مراد» خلاصه­ای در اصول عقاید به زبان فارسی است.»[۱۶] «با روی کار آمدن صفویه زمینه جدیدی برای گسترش تفسیر و ترجمه­ قرآن­کریم به زبان فارسی فراهم آمد که شاخص آنها تفسیر «مواهب علیه» معروف به «تفسیر حسینی» از ملا محسن واعظ­­ کاشفی و تفسیر «منهج­الصادقین» ملا فتح­الله کاشانی است.»[۱۷]

نهضت فرهنگی شیعی که صفویه در ایران جریان­سازی کرد علیرغم تغییر حکومت­های ایران بعد از صفویه هم­چنان ادامه یافت. شعر امروز شهریار­ و موسوی­گرمارودی درباره اهل­بیت(علیهم­السلام) ادامه نهضت ادبی دوره صفویه است. انقلاب اسلامی ایران استمرار طریق صفویه است و احترام مسئولین برجسته حکومت ایران نظیر آیت­الله خامنه­ای رهبر ایران نسبت به شیخ صفی­الدین[۱۸] بیانگر اهمیت شگرف نهضت شیخ صفی­الدین اردبیلی و خاندان مجاهد صفویه است که برای تثبیت و استمرار تشیع در ایران به عنوان پناه شیعیان جهان، شهدای بسیار دادند.

زاویه و بقعه شیخ صفی ­الدین اردبیلی:

این زاویه و بقعه شریف با شکوه­ترین مجتمع عرفانی در جهان اسلام است که شامل زاویه، مقبره شریف حضرت شیخ صفی­الدین، شاه اسماعیل صفوی بنیان­گذار استقلال ایران، مشایخ صفویه و شهدای جنگ چالدران است. در صفوهالصفا آمده است: «… مرقد منور؛ مقامی است که جنب خلوت­خانه شیخ، باغچه، حوض و میان خلوت­سرای عام ومزار مریدان بود… جایی که شیخ در بیماری و صحت آنجا استراحت می­کرد. زمانی شیخ را در آن موضع وجدی شد و فرمود: از فیضی که نازل شد؛ بدین مقام نیز نصیبی رسید.»

بقعه شیخ صفی­الدین در اردبیل یکی از پنج شاهکار تاریخی هنر معماری ایران است. این بقعه متبرکه از قرن هشتم تا کنون محل زیارت و بازدید سالکان حقیقت و هنر اسلامی ایرانی بوده است. آیت­الله خامنه­ای رهبر ایران در اهمیت این بقعه به خط خود نوشته­اند: «این بقعه جمع بین معنویت، سیاست و هنر است.»[۱۹] ایشان با توجه به نمادهای موجود در بقعه؛ با روش تحلیل محتوا یک استنتاج وحدت­ن گرانه اسلامی از این بقعه متبرکه و نهضت عرفانی شیخ صفی­ الدین ارائه کرده­اند. اخیرا خانم هستی صفوی، رساله فوق لیسانس خود در سواس، دانشگاه لندن راجع به فلسفه معماری بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی را در لندن منتشر نموده است و در حال تکمیل آن به عنوان رساله دکترا در University of Exeter بریتانیا است. این رساله مهم که فلسفه معماری بقعه و زاویه شیخ صفی الدین اردبیلی را با روش هرمنیوتیکی برای نخستین بار تحلیل علمی کرده است در سال ۲۰۲۰ باتمام میرسد و سپس از سوی انتشارات آکادمی مطالعات ایرانی لندن منتشر میشود.

«گنبد الله الله» نماد این بقعه و مشعر بر «ذکر» طریقت عِلیه صفویه است. هنر عرفانی با والاترین حالت در بقعه شیخ صفی­الدین اردبیلی ظهور یافته است. «به اعتراف محققان هنر اسلامی؛ آرایه­های هنری و معماری مجموعه خانقاهی و آرامگاهی شیخ صفی­الدین اردبیلی از برجستگی و خلاقیت هنرمندان دوره اسلامی و شناخت عمیق آنها از عرفان اسلامی حکایت دارد. همین مزایا منجر به ظهور و نمایش هنر عرفانی اسلام و شیعی در تزئینات کتیبه­ای و غیرکتیبه­ای مجموعه خانقاهی و آرامگاهی شیخ صفی­الدین اردبیلی گردیده است.این مجموعه بهترین رصدگاه برای شناخت و رصد عوالم هنر بوده و به نحو احسن توانسته است در برقراری ارتباط انسانی با خدا و شناخت جمال و جلال الهی موفق باشد.

مجموعه تاریخی – فرهنگی شیخ صفى‏الدین اردبیلی در حال حاضر مشتمل بر بخش­هاى ذیل است:۱٫ دروازه اصلی یا سردر بزرگ. ۲٫ حیاط باغ یا حیاط بزرگ(عرصه). ۳٫ مزار شیخ صفى‏الدین معروف به «گنبد الله­الله». ۴٫ آرامگاه شاه اسماعیل اول. ۵٫ آرامگاه محى‏الدین­محمد معروف به «حرم­خانه». ۶٫ عمارت چینى‏خانه(خانقاه یا زوایه شیخ). ۷٫ بناى معروف به مسجد جنت­سرا. ۸٫ تالار دارالحفاظ؛ قندیل­خانه یا نمازخانه. ۹٫ ساحت یا صحن اصلى. ۱۰٫ سردر شاه عباسى.۱۱٫ تالار دارالحدیث (طاق متولى یا دارالسلام). ۱۲٫ مقابر مشایخ صفوى در دو رواق جناحین دارالحدیث. ۱۳٫ محوطه معروف به قبرستان شهیدگاه.۱۴٫ حیاط معروف به مقابر. ۱۵٫چله­خانه جدید. ۱۶٫ حیاط میانی(پیشخوان) ۱۷٫ آثار معماری مکشوفه در کاوش­های باستان­شناسی سال ۱۴۱۶/۱۹۹۵ که مهم­ترین آنها آب­انبار(چشمه کوثر)، فضاهای مسکونی خاندان صفوی و بنای هشتی است. ۱۸٫ آثار و بقایای معماری مکشوفه کاوش­های باستان­شناسی سال ۱۴۲۸/۲۰۰۷ که مهم­ترین آنها بخشی از چله­خانه قدیم است.

شیخ صفی الدین ­اردبیلی از منظر متفکران و محققین معاصر:

مقام معظم رهبری: «شیخ صفی‌الدین اردبیلی یک عالم، یک عارف، یک مفسر و یک محدث بود. آن­گونه که مرحوم علامه مجلسی (بنا بر آنچه از او نقل کرده‌اند) ذکرمی‌کند؛ شیخ صفی­الدین اردبیلی در ردیف سید بن طاووس و ابن فهدحلی(علمای فقیه و در عین ‌حالعارف) قرار داشت و کسی بود که در کنار علامه حلی در دستگاه شاه خدابنده توانستند جوانه‌های شیعه را در قرن هفتم و هشتم در این کشور به وجود آورند و پایه فقهی و متین و استدلالی آن را در حوزه‌های علمیه رایج کنند.بعد هم فرزندان او عرفای مجاهدی بودند.

در تاریخ گذشته در دوران طلوع صفویه، سرزمین اردبیل توانست دو خدمت بزرگ به این کشور بکند. اولاً توانست از کشوری که بخش‌های آن از هم جدا وبا هم در حالاختلاف و درگیری بودند، کشوری متحد و بزرگ و مقتدر به وجود آورد. قبل از طلوع صفویه و بعد از دوران سلجوقیان، ایران کشوری بود که هر بخش آن آهنگ جداگانه‌ای می‌نواخت و از عزّت و عظمت ایران در آن دوران‌ خبری نبود. این عزّت را صفویه (به ایران) دادند.

صفویه از اردبیل طلوع کردند و خاندان عرفای مجاهد و مبارز یعنی اولاد شیخ صفی‌الدین اردبیلی توانستند این زمینه را به وجود آورند تا فرزندان آنها ایران را به همه عالمیان در دنیای آن روز متحد، مقتدر، عزیز، سربلند و پیشرفته معرفی کنند.خدمت دوم عاملی بود که در واقع پشتیبانی معنوی عامل اول محسوب می‌شود یعنی احیای مذهب شیعه، مذهب اهل‌بیت(علیهم­السلام) و ارادت به خاندان پیامبر اکرم(ص).

مردم؛ همین مردم شجاع همین عشایر غیور، از این سرزمین با نام امیرالمؤمنین علی(ع)، با نام امام حسین(ع)، با نام شهدای کربلا، با نام ائمه­معصومین(علیهم­السلام) توانستند بروند و نام خدا، یاد اهل‌بیت(علیهم­السلام) و آئین مقدس اسلام و فقهمتین جعفری را در سرتاسر این کشور مستقر کنند و کشوری یک­پارچه، محکم و مقتدر به وجود آورند. این اقتداری بود که از معنویت، از دین و از تعالیم اهل‌بیت(علیهم­السلام) به وجود آمد. بزرگانی که در این مدت در طول چند قرن در اردبیل پرورش پیدا کرده‌اند، همه همین خط مستقیم را نشان می‌دهند.»[۲۰]

پرفسور سید حسین نصر استاد مطالعات اسلامی دانشگاه جورج واشنگتن: «در تمام تاریخ اسلام هیچ مورد دیگری دیده نمی­شود که یک طریقت عرفانی چنین نفوذ سیاسی و مستمری در سرزمین پهناوری مانند ایران داشته باشد. طریقت صفویه مستقیماً توسط خاندان صفوی، سلسله صفویه را به وجود آورد، ایران را متحد ساخت و مذهب ­جعفری را مذهب رسمی یکی از بزرگ­ترین بلاد اسلامی گردانید. البته در پایان دوره صفویه بین برخی از علمای قشری؛ ضدیّت با عرفان به طور کلی و بالاخص با طریقت صفویه آغاز شد که ثمره آن تنها هجرت ملاصدرا از اصفهان به کهک نبود؛ بلکه تضعیف معنوی جامعه را در پی داشت، چنان که اجازه داد حمله افاغنه به ایران موفق شود و به حکومت صفوی پایان دهد. این فاجعه به حیات سیاسی این طریقت پایان داد، اما ایران اثنی­عشری که آنها تأسیس کرده بودند هم­چنان باقی ماند. اگرچه طریقت صفویه از صحنه سیاست ایران بیرون رانده شد، اما میراث معنوی آن به حیات خود ادامه داد و به همین جهت این میراث هنوز از اهمیت فراوان برخوردار است.»[۲۱]

پروفسور اعوانی رئیس انجمن حکمت و فلسفه ایران: «شیخ صفی­الدین اردبیلی، چهره‌ شامخ عرفان اسلامی و از شخصیت‌های تأثیر‌گذار تاریخ ایران و سلسله صفویه محسوب می‌شود.فتوت و مردانگی شرط عرفان و تشیع است و این ویژگی در شیخ صفی‌الدین اردبیلی دیده می‌شود. باید توجه داشت که فتوت اساس جهاد اکبر و جهاد اصغر است. شیخ صفی‌الدین اردبیلی حقِّ بزرگی بر گردن ایران و تشیع دارد.شیخ صفی­الدین جامع شریعت، طریقت و حیقیقت است.شیخ صفی‌الدین اردبیلی به علوم مختلف توجه ویژه داشت. مقام معظم رهبری درباره ایشان می‌گویند: «شیخ صفی‌الدین اردبیلی بین علوم ظاهری و باطنی و حقیقت، طریقت و شریعت جمع کرده‌ است.»[۲۲]

پروفسور اعوانی در تبیین علل عظمت شخصیت شیخ ‌‌صفی­الدین‌ عنوان کرد: «شیخ صفی‌الدین انسان بزرگی بود که توانست استعدادهای بالقوه جامعه عصر خود را به فعلیت برساند. او خواسته‌های درونی حضرت رسول(ص) را در زمان خود اجابت کرد. محبت اهل‌بیت(علیهم­السلام) از مواردی است که در قرآن­ تأکید بسیاری بر آن شده و شیخ‌ صفی‌الدین در عصر خود آن را احیا کرد. حضرت رسول(ص) در ازای ادای رسالت خود یک چیز از امت خود می‌خواهند و آن محبت اهل‌بیت(علیهم­السلام) است که راهی به سوی خداوند است که در حدیث ثقلین و آیات بسیاری از قرآن‌ نیز بر آن تاکید شده است.تحقق وعده خداوند در مورد مودت اهل‌بیت(علیهم­السلام) در زندگی شیخ صفی‌الدین جاری و ساری بود.

از موارد دیگری که شیخ‌ صفی‌الدین آن را محقق کرد؛ وعده‌های حضرت رسول(ص) در مورد ایرانیان بود. پیامبر خدا(ص) در موارد بسیاری نکاتی را در مورد ایرانیان متذکر شدند همان­طور که در مورد سلمان فرمودند او از یاران اختصاصی ما و از اهل‌بیت ما به شمار می‌رود. یکی از دستاوردهای حکومت صفویه که موجب عزَّت ایران شد؛ حبِّ اهل‌بیت(علیهم­السلام) و تحقق وعده‌های حضرت رسول(ص) و خداوند است.»

پروفسور اعوانی احیای مذهب جعفری را از جمله اقدامات دیگر شیخ صفی‌الدین خواند:‌ «مذهب­جعفری در ایران برای نخستین­بار به صورت مذهب رسمی درآمد. شیخ‌ صفی‌الدین ولایت عرفانیرا با ولایت شیعی جمع کرد. هیچ دینی بدون ولایت امکان‌پذیر نیست. اساس همه ادیان‌ ابراهیمی و غیرابراهیمی ولایت است. هر دینی دو جنبه دارد: جنبه خلق و جنبه حق. اگر دینی به سوی حق توجه نداشته باشد؛ ساخته انسان و از جنبه‌های الهی به دور است. ولایت اساس عرفان و حلقه اتصال عرفان شیعه است. در مورد عرفان دقت‌های بیشتری باید صورت بگیرد. ولایت از فروع نیست که مورد غفلت واقع شود، بلکه یک اصل اعتقادی به شمار می‌رود. به باور همه عرفا ولایت مطلقه به حضرت علی(ع) می‌رسد. شیخ صفی‌الدین در حکومت صفویه این دو معنا را در کنار هم گرد آورد.»[۲۳]

دکتر شهرام پازوکی: «در رخدادبزرگ تاریخینهضتشیخ صفی­الدین اردبیلی و تأسیس سلسله صفویه نکات مهمی وجود دارد؛ تصوف همواره با روح تشیع یکی بوده و هر بار که فرصت بروز و ظهور یافته، خود را نشان داده است. شیخ صفی­الدین اردبیلی و شاه نعمت­الله ولی تأثیرگذارترین افراد در تاریخ فرهنگی – اجتماعی ایران هستند و تعالیم آنها هنوز زنده و سازنده است.در طریقت صفویه بحث اتحاد ماهوی بین تصوف و تشیع است، که هر بار امکان ظهور یافته، خود را نشان داده است.»[۲۴]

دکتر حسین محمدزاده صدیق، استاد دانشگاه تربیت معلم: «شیخ صفی­الدین اسحاق اردبیلی(۶۵۰- ۷۳۵ هـ . / ۱۲۵۲ ۱۳۳۴ م.) از سادات علوی و پیرو مذهب تشیع بود. ایشان بنیان­گذار شاخه‌ای از عرفان اسلامی شیعه است که آن را «عرفان صفوی» می‌نامیم. هم اکنون در ایران و بخش‌های خاوری آسیای­صغیر و کشور عراق، بخشی از دراویش منسوب به شیخ زندگی می‌کنند که خود را «صفیه» می‌نامند. بین این دراویش رسالات تعلیمی عرفانی خاصی وجود دارد که اغلب به زبان ترکی است. مجموعه‌ این رسالات را «قارا مجموعه»(مجموعه‌ی کبیر) می‌نامند. محمد دارابی شیرازی در تذکره‌ «لطایف­الخیال» از این کتاب نام می‌برد. غریبی منتشا اوغلو شاعر شیعی عصر شاه طهماسب صفوی آن را تقریر شیخ صفی­الدین و تحریر شیخ صدرالدین می‌خوانَد. شاردن تأکید دارد شاهان صفوی هنگام عزم سفر و جنگ به «مجموعه‌ کبیر» مراجعه می‌کردند و نصایح شیخ را می‌خواندند.»[۲۵]

آیت­الله محسن اراکی؛ دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی: «یکی از برجسته­ترین ابعاد شخصیت شیخ صفی­الدین اردبیلی این است که ایشان از مروجان و تبلیغ کنندگان و عاملان عرفان ناب اسلامی بود.عرفان شیخ صفی­الدین اردبیلی؛ عرفان ناب قرآن­کریم و اهل بیت(علیهم­السلام) است.»[۲۶]

دکتر سید یحیی صفوی؛ مشاور و دستیار نظامی رهبر معظم ایران: «شیخ صفی­الدین عالمی اندیشمند و دوراندیش و عارفی واصل در مکتب اهل­بیت(علیهم­السلام) بود که شعاع نفوذ معنوی و عرفانی و تأثیر اخلاق و رفتار اجتماعیاو از ایرانتا قلب ترکیه، عراق، سوریه، شامات و شمال آفریقا توسعه یافت. مریدان او در ذکر مناقب و فضایل او روایت­های بسیار به زبان­های ترکی، فارسی و عربی نقل می­کنند و نغمه­ عرفان محمدی سر می­دهند. شیخ صفی­الدین اردبیلی و امام خمینی رهبران دو جنبش و انقلاب مهم ایران؛ نقش بی­نظیری در تاریخ ایران پس از اسلام دارند. ایجاد حکومت یک­پارچه و دارای وحدت ملی و از نظر ایدئولوژیک؛ حکومتی براساس فرامین اهل­بیت(علیهم­السلام) و ولایت علوی از جمله موارد مشابه دو دوره صفویه و انقلاب اسلامی است.»[۲۷]

دکتر حسن بلخاری؛ استاد دانشگاه تهران: «از جمله ویژگی‌های شیخ صفی‌الدین در زندگی و تعالیم او آن است که این عارف برجسته حکومت را مبنای صلاح جامعه معرفی می‌کند و از دل عرفان جمعی؛ حکومت شیعی و سیاسی قدرتمند تأسیس می‌شود. شیخ صفی­الدین اردبیلی از جمله نام­آورانبی­بدیلِ جمع بین نظر و عمل(به ویژه در عرصه اجتماعی) است. لذا در حالی که نفوذ گسترده شیخ صفی­الدین که بازتاب رویکرد اجتماعی بسیار قوی او در ارتباط با مردم و به ویژه ضعفا است، جایگاه بسیار مؤثری در ایجاد جریانات اجتماعی به او بخشیده؛ تأملات عرفانی و تأویلات حکمی او در باب مفاهیم عرفانی به ویژه در تبیین غوامض عرفانی و لاجرم ایجاد جاذبه برای کسانی که وجه معرفتی عرفان را طالب­اند نیز بسیار مؤثر است. به تبیین دقیق بین عقل و عشق در باب چهارم صفوهالصفا و شرح و تأویل غوامض ابیات مولانا جلال­الدین مولوی در همین باب توجه کنید. این رویکرد جدید عرفانی که اجتماع را مبنا قرار می­دهد توانست جریانات و قیام­هایی هم­چون خروج شیخ جنید و شیخ حیدر بیافریند و آغازی برای ظهور تصوف در یک جریان بسیار قدرتمند سیاسی(سلسله صفویه) باشد.»[۲۸]

دکتر مهوش­السادت علوی؛ آکادمی مطالعات ایرانی لندن: «حضرت شیخ صفی­الدین اردبیلی(قدس­سره) با الهام از تعالیم الهی مکتب ثقلین؛ بانی طریقت صفویه شد که نقش شگرفی در تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی ایفا کرد. طریقت و تعالیم شیخ هم­چنان زنده است و در اقصی­نقاط عالم نورافشانی می­کند. حضرت شیخ صفی­الدین عارفی عالِم و مفسر قرآن­کریم و احادیث نبوی بود که در منابع مکتوب در زبان­های سه­گانه فرهنگ اسلامی(فارسی، ترکی و عربی) با احترام بسیار از ایشان یاد شده است.

طریقت صفویه؛ عرفانی مبتنی بر کتاب الله(قرآن­کریم)، سنت مصطفوی (قول و فعل و تقریر خاتم­الانبیاء حضرت محمدمصطفی(ص)) و ولایت علوی است. این طریقت تأکید دارد براساس نصِّ صریح قرآن­کریم و احادیث معتبر؛ جانشینی معنوی و علمی و سیاسی خاتم­الانبیا محمدمصطفی(ص) با مولی­الموحدین علی ابن ابیطالب­(ع) است و منصب ولایت و امامت حضرت علی(ع) و فرزندان ایشان(علیهم­السلام) از جانب حضرت حق معین شده و آیات مربوطه در قرآن­کریم نیز بر این امر صراحت دارند. آیات ابلاغو اکمال دیناز جمله این آیات به شمار می­روند. از سوی دیگر شیخ صفی­الدین اهمِّ تعالیم عرفانی خود را با آیات قرآنی و روایات مستند کرده است.»[۲۹]

دکتر علی­اکبر افراسیاب­پور و دکتر صبا بیوک­زاده؛ دانشگاه تربیت­ دبیر شهید رجایی: «شیخ صفی­الدین اردبیلی عارف بزرگ شیعی، مؤسس طریقتی بود که شیعه و ایران را در عرصه جهانی و جایگاه والای خود معرفی نمود. شیخ صفی­الدین در جنبه علمی و نظری نیز از جمله چهره­های شاخص عرفان ایرانی است. طریقت او در حقیقت یک طریقت شیعی بود و سهم اساسی در گسترس و فراگیری شیعه دوازده امامی در ایران داشت. از منظر او شریعت، طریقت و حقیقت مکمل یکدیگرند و پیروی از قرآن و سنت در راه حضرت علی(ع) و خاندانشان به کمال می­رسد و مکتب عشق عرفانی با فتوت و جهاد معنا می­یابد. ایشان پس از تفسیر توحید و نبوت و ولایت به عنوان ارکان دین و تشیع؛ عمل صالح را از اساسی­ترین راهها برای رسیدن به حقیقت می­داند و طریقتی شریعت­مدار ارائه می­دهد.»[۳۰]

دکتر عباس سرافرازی دانشگاه فردوسی مشهد: «دوره تسلط مغولان یکی از شگفت­انگیزترین و پرتحرک­ترین ادوار تاریخ ایران محسوب می­شود. در این دوره آسیب­های اجتماعی فراوانی بر مردم ایران وارد شد. سقوط اخلاقیات و رواج انحرافات اجتماعی از مهم­ترین پیامدهای حمله مغول است، با این وجود ملت ایران در صدد برآمدند مانند قبل که متجاوزان را در جنگ فرهنگی مغلوب می­ساختند؛ مغولان را از اسب سرکش تاخت و تاز و غارت به زیر بکشند. بدین­خاطر مردی از تبار علویان به نام شیخ صفی­الدین اردبیلی با اسلحه قلم و فرهنگ و دین به مبارزه آرام با آنها پرداخت.

شیخ با برقراری ارتباط با ایلخانان مغول توانست به عنوان مرشد طریقت، مغولان را مرید خود گردانَد و نبرد فرهنگی، علمی و ادبی او که منجر به تغییر خلق و خوی مغولان گردید؛ سبب شد مغولان که سال­ها مخرب فرهنگ و تمدن و عمران و آبادانی بودند، به سازندگان بناها و شهرها تبدیل شوند. اصلاحات مغولان و ساختن آثار و ابنیه از دوره غازان­خان آغاز شد و در دوره سلطان محمد الجایتو و ابوسعید بهادرخان ادامه یافت. این سه ایلخان مغول و عده کثیری از بزرگان از جمله خواجه رشیدالدین فضل­الله همدانی مرید و پیرو شیخ صفی­الدین بودند.

شیخ صفی­الدین از جمله مرشدان طریقت بود که با پیروی از مبانی اعتقادی شیعی ضمن حدیث آخرت، حدیث دنیا نیز می­گفت. شیخ با کرامات صوفیانه و فروتنی و خضوع گروههای کثیری از مردم را مرید خود گردانید و از سوی دیگر مردم را از روی آوردن به زندگی این جهانی منع نکرد. شیخ بر قدرت و جلال و جبروت خویش افزود و در نهایت قدرت خویش را بر قدرتمندان نیز جاری و نافذ ساخت.

ایلخانان مغول که به شیخ توجه ویژه داشتند، دست اطاعت به او دادند و با تأثیرپذیری از شیخ صفی­الدین به مذهب تشیع گرایش یافتند. برخی طوایف مغول نیز به خاطر فعالیت­های مذهبی شیخ؛ مذهب تشیع را پذیرفتند، از جمله این خاندان­ها می­توان ازآل جلایر نام برد که در حوزه فرهنگ و هنر از مقام والایی برخوردار بودند و بناهای بسیاری در تبریز و بغداد ساختند. فعالیت­های دینی و مذهبی شیخ صفی­الدین باعث رشد تشیع و در نهایت زمینه­ساز حکومت شیعی گردید.»[۳۱]

فرجام سخن:

نهضت شیخ صفی­الدین در ادامه نهضت امامان شیعه، به موفقیت­های بی­نظیری دست یافت. نهضت شیخ صفی­الدین تأثیر ماندگار و سازنده­ای در عرفان، هنر، تمدن، جغرافیای سیاسی و روابط بین­الملل تشیع داشت که با هیچ­­یک از دیگر مکاتب فقهی، کلامی و فلسفی و یا شخصیت­های نظامی، سیاسی و فرهنگی قابل­مقایسه نیست. مهم­ترین میراث نهضت عرفانی شیخ صفی­الدین؛ احیای استقلال ایران پس از نهصد سال اشغال از سوی عربها و مغولها، استقلال جغرافیای سیاسی تشیع و ایجاد یک مرکزیت مقتدر در ایران برای شیعیان جهان است که به منزله امت واحده­اند. شمشیر دو لبه ذوالفقار امیرالمؤمنین علی(ع) با تجلی در معنویت شیخ صفی­الدین و شمشیر شاه اسماعیل؛ اثری بدیع در تاریخ فرهنگ و تمدن تشیع ایجاد کرد که آثار فرهنگی – سیاسی آن تا امروز در روابط بین­المللی جاری است.

منابـع:

ابن­بزاز، صفوهالصفا، تصحیح غلامرضا طباطبایی، تهران، ۱۳۷۶٫

زاهدی، شیخ حسین بن شیخ ابدال، سلسله النسب صفویه، برلین، چاپخانه ایرانشهر، ۱۳۴۴ق.

زرین­کوب، عبدالحسین، ارزش میراث صوفیه، تهران، ۱۳۶۲٫احیای

زرین­کوب عبدالحسین، دنباله جستجو در تصوف ایران، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۶۲٫

حیدری و بیدهندی، مجله علمی «تاریخ در آئینه پژوهش»، تابستان ۱۳۹۰، مقاله «نگاهی به موضوع سیادت شیخ صفی الدین.»

صفا، ذبیح­الله، مختصری در تاریخ تحول نظم و نثر پارسی، تهران: انتشارات ققنوس، چاپ هفدهم، ۱۳۸۹٫

صفوی، سید سلمان، عرفان ثقلین: مبانی نظری و عملی عرفان و طریقت صفویه، قم، انتشارات سلمان آزاده، ۱۳۹۲.

صفوی، سید سلمان، اهمیت شیخ صفی الدین اردبیلی در تاریخ فرهنگ و تمدن تشیع و ایران، تهران، انتشارات سلمان آزاده، ۱۳۹۸.

صفوی، سید سلمان، شیخ صفی الدین اردبیلی در آیینه عرفان، هنر و سیاست، انتشارات آکادمی مطالعات ایرانی لندن، لندن، ۱۳۹۳٫

علوی، مهوش السادات، سلطان العارفین شیخ صفی الدین اردبیلی(گزیده و توضیح صفوهالصفا)، قم، انتشارات سلمان آزاده، ۱۳۹۶.

علوی، مهوش السادات، اندیشه های عرفانی و سیر احوالات امام الثقلین شیخ صفی الدین اردبیلی، قم، انتشارات سلمان آزاده، ۱۳۹۶.

کوشا، محمدعلی، ترجمه قرآن آیت­الله نعمت­الله صالحی نجف­آبادی، انتشارات کویر، تهران، ۱۳۹۴٫

معصوم­علیشاه، محمدمعصوم شیرازی، طرائق­الحقایق، تصحیح محمدجعفر محجوب، جلد دوم، انتشارات سنایی، چاپ دوم، تهران، ۱۳۸۲٫

نشاط­ شیرازی، تذکره شیخ صفی­الدین اردبیلی، ترجمه نسخه­خطی تذکره شیخ صفی­الدین اردبیلی، محفوظ در کتابخانه سالتیکوف شچدربنسنت­پترزبورگ روسیه، تصنیف محمدالکاتب(نشاط­شیرازی) در ۹۴۹ هـ.ق.، ترجمه داود بهلولی، نشر ادیان، ۱۳۸۸٫

یوسفی، حسن و گلمغانی­زاده­­اصل، ملکه، تجلی هنر عرفانی در بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی، آکادمی مطالعات ایرانی لندن، لندن، ۱۳۹۲٫

منابع انگلیسی:

Canby,Sheila , The Golden Age of Persian Art: 1501-1722, London, British Museum Press, 2002.

Safavi, Hasti, Philosophy of Islamic Art and Architecture: Sheikh Safi al-Din Ardabili’s Khanqah and Shrine Ensemble & GawharshadMosque in Mashhad, London, Academy of Iranian Studies Press, 2018.

http://sheikh-safialdin.com

https://iranianstudies.org/fa/

 


[۱]. صفوی، سیدسلمان، عرفان ثقلین، قم، ۱۳۹۲، ص ۲۶٫

[۲]. ابن بزاز، صفوهالصفا، ص ۵۳۵٫

[۳]. ابن بزاز اردبیلی، صفوهالصفا، ص ۵۴۰٫

[۴]. ابن بزاز، صفوهالصفا، ص ۵۴۲٫

[۵]. صفوهالصفا، صص ۵۳۴-۵۳۶٫

[۶]. ابن بزاز، صفوهالصفا، ص ۴۷۸٫

[۷]. ابن بزاز، صفوهالصفا، ص ۴۸۴٫

[۸]. ابن بزاز، صفوهالصفا، صص ۴۸۸-۴۸۹٫

[۹]. ابن بزاز، صفوهالصفا، ص ۴۶۰٫

[۱۰]. ترجمه نسخه خطی تذکره شیخ صفی­الدین اردبیلی ، محفوظ در کتابخانه سالئیکوف شچدربنسن پترسبورگ روسیه ، تصنیف محمدالکاتب(نشاط شیرازی) به تاریخ۹۴۹ هـ.ق ترجمه داود بهلولی، نشر ادیان، ۱۳۸۸٫

[۱۱]. ابن بزاز، صفوهالصفا، ص ۷۴۲٫

[۱۲]. صفوی، سید سلمان، عرفان ثقلین، ص۲۶٫

[۱۳]. یوسفی، حسن، تحلیلی بر سیادت صفویان در دوره پیش از صفوی براساس سند نـویافته باستان­‏شناسی در مجموعه خانقاهی و آرامگاهی شیخ صفى­­الدین اردبیلی، سایت آکادمی مطالعات ایرانی لندن: https://iranianstudies.org/fa

[۱۴]. صفوی، شیخ صفی­الدین اردبیلی در آیینه عرفان، هنر و سیاست، صص۷۰-۷۵٫

[۱۵].Canby, Sheila , The Golden Age of Persian Art: 1501-1722, 2002.

[۱۶]. صفا، ذبیح الله؛ ۱۳۸۹، مختصری در تاریخ تحول نظم و نثر پارسی، تهران: انتشارات ققنوس، چاپ هفدهم.

[۱۷]. کوشا، محمدعلی، ترجمه قرآن صالحی نجف­آبادی، ص۶۱۲٫

[۱۸]. صفوی، سیدسلمان، عرفان ثقلین، صص ۲۱-۲۴٫

[۱۹].عکس این دست خط در باب ورودی بقعه منور شیخ صفی الدین اردبیلی نصب شده است.

[۲۰]. صفوی، سیدسلمان، عرفان ثقلین، صص۲۲-۲۳٫

[۲۱]. صفوی، سیدسلمان، عرفان ثقلین، ص۲۶٫

[۲۲]. صفوی، سیدسلمان، شیخ صفی­الدین اردبیلی در آیینه عرفان، هنر و سیاست، صص ۴۱-۴۳٫

[۲۳]. http://sheikh-safialdin.com/164.

[۲۴]. صفوی، سیدسلمان، شیخ صفی­الدین اردبیلی در آیینه عرفان، هنر و سیاست، ص۵۷٫

[۲۵]. صفوی، سیدسلمان، شیخ صفی­الدین اردبیلی در آیینه عرفان، هنر و سیاست، ص ۱۹۹٫

[۲۶]. صفوی، سیدسلمان، شیخ صفی­الدین اردبیلی در آیینه عرفان، هنر و سیاست، صص ۴۸-۵۳.

[۲۷]. صفوی، سیدسلمان، شیخ صفی­الدین اردبیلی در آیینه عرفان، هنر و سیاست، صص۴۵-۴۸٫

[۲۸]. صفوی، سیدسلمان، شیخ صفی­الدین اردبیلی در آیینه عرفان، هنر و سیاست، صص ۵۶-۵۵٫

[۲۹]. صفوی، سیدسلمان، شیخ صفی­الدین اردبیلی در آیینه عرفان، هنر و سیاست، ص۲۲۱٫

[۳۰]. صفوی، سیدسلمان، شیخ صفی­الدین اردبیلی در آیینه عرفان، هنر و سیاست،ص۲۶۹٫

[۳۱]. صفوی، سیدسلمان، شیخ صفی الدین اردبیلی در آیینه عرفان، هنر و سیاست، ص۶۱۹٫