الهیات محیط زیست

آکادمی مطالعات ایرانی لندن(LAIS)

 

بحران زیست محیطی که زندگی بشریت معاصر با آن مواجه است را بایستی جدای از ریشه های زیست شناسی و تجربی آن و آنچه در حوزه علوم طبیعی و زیستی و تکنولوژی مطرح می شود مورد بررسی قرار داد، زیرا بی شک از نوع بحران فکری و اخلاقی است و مادام که نگاه بشر به زندگی و جهانی که در آن می زید و محیطی که او را احاطه کرده است تغییر نیابد قابل حل نخواهد بود. اما سخن این است که از کجا باید راه حل آغاز گردد؟

در کتاب حاضر که توسط یک عالم دینی (فقیه و حکیم) و حقوقدان نوشته شده، سعی شده تا بحث بحران محیط زیست از منظر الهیات و فقه و فلسفه و ادیان مورد بحث و بررسی قرار گیرد. چرا که مولف بر این باور است که پاسخ به سئوال فوق در شناخت علل و عوامل پدید آمدن این بحران نهفته است.

دغدغه های محیط زیستی، مقولاتی جهانی اند. شاید هوایی که ما تنفس می کنیم، موسساتی در قاره ای دیگر آلوده کرده باشند. سوراخ شدن لایه اوزن به خاطر تولید گاز فلور و کربن بر تمام انسانها تاثیر می گذارد. همچنین فقر و گرسنگی در یک کشور می تواند فشارهایی را بر منابع کشورهای مهاجر پذیر وارد کند.

برخی معتقدند که غلبه روح سوداگری بر انسان معاصر و سیطره تمدن صنعتی او را به جان طبیعت انداخته و برای تامین منافع خویش، کمر به نابودی طبیعت بسته است. در این رابطه می توان به نیچه فیلسوف آلمانی اشاره کرد که می گوید: ما در زمانی واقع شده ایم که تمدنش در خطر نابودی به وسیله تمدن است.

بشریت امروز می داند که با این لجام گسیختگی تمدن و با این بی اعتنایی نسبت به عناصر محیط و با این خود محوری و از همه مهمتر بریدن از اصل خویش دیگر آینده اش تضمینی ندارد. در واقع انسان مدرن با تکیه بر اعجاز عظیم تکنولوژی خود، رو به پرستش خویش آورده و تکنولوژی مدرن انسان را به نقطه مرگباری رسانده است که او ناگزیر از نابود کردن خویش است.

بخش مهمی از بحرانهای زیست محیطی ریشه در نگرش ما نسبت به طبیعت، موجودات زنده و شیوه نگاه ما به آنها، برداشت مان نسبت به چگونگی هستی آنها و چگونگی ادراک ما نسبت به روابطی دارد که بر آنها بار می کنیم. در واقع زیربنا و پشتوانه نگرش ما نظام فکری خاصی است که جهان بینی ویژه یا نگرش خاصی نسبت به طبیعت و جایگاه انسان در آن را می سازد.

در واقع بحرانهای زیست محیطی امروزی یک بحران اخلاقی است و ضرورت توجه به اصول اخلاقی را یادآوری می شود که برای به سامان بازگرداندن رابطه انسان با طبیعت مورد نیازند. بحرانهای زیست محیطی موجب جلب توجه برخی اندیشمندان به ویژه از دهه ۱۹۶۰ به بعد شده است. یعنی از هنگامی که کنفرانس سازمان ملل متحد که در ماه ژوئن سال ۱۹۷۲ و با عنوان انسان و محیط زیست برگزار گردید، بنای چنین مطالعاتی را پایه ریزی کرد.

بر همین اساس کتاب “الهیات محیط‌ زیست” اثری با رویکردی فقهی ـ الهیاتی دریچه ای نوین در قلمرو مطالعات محیط ‌زیست با رویکردی اسلامی گشوده است. مولف که در همایشها مختلف درباره محیط زیست شرکت کرده سعی نموده تا دیدگاه های خود را در این کتاب تبیین کند.

کتاب حاضر در یازده بخش تنظیم شده و مولف موضوع محیط زیست را با دیدگاهی الهیاتی از وجوه مختلف مورد کاوش قرار داده است. از موضوعاتی که کتاب حاضر به آنها توجه نموده می توان به این موارد اشاره کرد: علم گرایی جدید و پیامدهای منفی آن بر محیط زیست، ادیان و محیط زیست، تاریخ تمدن ایران در رفتار با محیط زیست، تجلی کلام الهی در محیط زیست، فقه و محیط زیست، حفظ منابع زیست محیطی در روایات.

 این کتاب با استناد به حدود ۲۰۰ آیه از قرآن کریم، در بخشی تحت عنوان «دیدگاه قرآن درباره محیط ‌زیست» به تببین و واکاوی برخی نکات و واژه‌های قرآنی مرتبط با محیط ‌زیست، مانند سوگندهای قرآنی به مظاهر طبیعت می ‌پردازد. مؤلف در تفسیر آیات مربوطه به نظر برخی دانشمندان مانند ویلیام چیتیک و حکما و شاعران و فلاسفه مسلمان، مانند سعدی، ابن ‌سینا، ملاصدرا، فارابی و علامه طباطبایی اشاره داشته است.

مولف سخت بر این نکته تاکید دارد که انسان می تواند با پیروی از دستورات الهی یک محیط زیست صلح آمیز را برای خویش فراهم آورد. انسان می تواند به طور پاکیزه زندگی کند اگر فقط به این حقیقت توجه کند که زمین، همانند همه چیزهایی که در درون یا ماوری آن قرار دارند، به خداوند قادر تعلق دارد.

مولف همچنین توصیه می کند که منابع اسلامی سنتی، از قرآن کریم و حدیث گرفته تا همه آثار سنتی مربوط به علوم، فلسفه، الهیات، کیهان شناسی و نظایر اینها عمیقا مورد بررسی قرار گیرد تا بتوان جهان بینی اسلامی و خصوصا مفهوم اسلامی طبیعت و علوم طبیعی را تدوین کرد. فقط  احیای جهان بینی اسلامی سنتی می تواند جایگزین واقعی جهان بینی رایج غربی باشد که اکنون خود دستخوش دگرگونی های عمیق شده و از حیثی در حال زوال است.

کتاب “الهیات محیط زیست” تالیف دکتر سید مصطفی محقق داماد توسط موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران منتشر شده است.