ابعاد معنوی جهاد

 

دکتر سید حسین نصر

ترجمه: منوچهر دین پرست

آکادمی مطالعات ایرانی لندن(LAIS)

 واژه عربی جهاد، در زبانهای اروپایی به جنگ مقدس تعبیر می شود، این واژه از ریشه جهد گرفته شده که معنای اولیه آن تلاش یا کوشش کردن است. ترجمه جهاد  به جنگ مقدس و ترکیب آن با عقیده نادرست از اسلام که در غرب رواج پیدا کرده ، از اسلام به عنوان دین شمشیر یاد می کند. این امر باعث شده تا اهمیت معنوی و دلالت ضمنی آن نادیده انگاشته شود. آنچه که در طول قرن گذشته و به ویژه در طی چند سال گذشته درعرصه تاریخ حضور داشته حاکی ازاین است که جنبشهای موجود در جهان اسلام  با یکدیگر در ستیز نبوده و یا به یکدیگر تحمیل نمی شدند.  استفاده از واژه جهاد یا یکی از واژه های مشتق از جهاد به شناخته شدن معنای کامل آن برمبنای حدیث که در این مقاله دغدغه اصلی ما بوده کمک می کند.

با وجود تحریفات اخیر و حتی دگرگون سازی معنای جهاد، برای مسلمانان دشوارتر شده تا این واژه معنوی و دینی را به عنوان مفهومی به کاربرند که در گذشته آن را به کار می گرفتند. برای درک اهمیت معنوی جهاد و کاربرد وسیع آن در تمام ابعاد زندگی انسان طبق تعالیم اسلام، لازم است به خاطر بسپاریم که پایه اسلام براساس ایده برقراری آرامش در فرد و جامعه ای است که او درآن برای تحقق اهداف زندگی خود تلاش می کند. این آرامش که بازتاب دنیوی عدل الهی و شرط لازم صلح در قلمرو انسان ها بوده ، بنیانی است که روح بر مبنای آن به طرف آرامش حرکت می کند.
اگر اخلاق مسیحی هدف زندگی معنوی را به مثابه  پرواز عمودی در جهت کمال می بیند، اسلام آن را در برقراری آرامش باطنی و بیرونی به عنوان مبنای ضروری برای عروج می داند. ثبات جامعه اسلامی در طی قرن ها، تغییرناپذیری هنجارهای اسلامی که در شرع وجود دارد ، و خصوصیت بی انتهای سنت تمدن اسلامی – که این امر نتیجه الگو اولیه و تغییر ناپذیراست-  همگی بازتابی از آرامش ایده آل و تحقق امری بوده که در تعالیم شرع  و همچنین آثار هنرهای اسلامی مشهود است. این آرامش از نام اسلام جدایی ناپذیر بوده چرا که اسلام به سلام و صلح تعبیر می شود. اگر چه حفظ آرامش در این دنیا به معنای ایستایی، سکون  یا بی حرکتی نیست زیرا بدیهی است که زندگی به معنای حرکت است، اما علی رغم احتمال دنیای متغیر، تاثیرات دامنه دار زمان و دگرگونی وجود دنیوی، در آرامش ماندن نیازمند تلاشی مداوم است.

آرامش به معنای جهاد کردن ، در تمام عرصه های زندگی وجود دارد. ذات انسان فراموشکاری است و استیلای روح فناناپذیر ما توسط روح فناپذیر یا احساسات، فرآیند زندگی فردی و زندگی جمعی تلویحاً بیان می دارد که خطر همیشه حاضر از دست دادن آرامش و مواجه شدن با حالت عدم تعادل همواره وجود دارد و اگر این وضعیت ادامه یابد منجر به از هم پاشیدگی در سطح فردی و هرج و مرج در مقیاس زندگی جمعی می شود.

برای پرهیز از چنین وضعیت فجیعی و تحقق کمال انسان که خود تحقق وحدت یا اتحاد کامل است، مسلمانان هم به صورت فردی و هم به صورت اعضای جامعه اسلامی باید جهاد کنند. جهاد امری است که مسلمانان باید در تمام لحظات زندگی آن را انجام دهند. جهاد، جنگی است درونی و بیرونی با عواملی که اگر با آنها مبارزه نکنیم، آرامش را از بین می برد. باید به خاطر داشت که این آرامش شرط لازم زندگی معنوی فرد و جامعه است. این امر به ویژه زمانی نمود پیدا می کند که جمعی قانون الهی را مبنای کار خود قرار داده باشد.

انسان هم موجودی جسمانی و هم معنوی است و در عین حال عضو جامعه ای است که در آن، بعد وجود او کامل شده و نیازهایش تامین می شود. او هم دارای عقل بوده که جوهر آن یک خصوصیت الهی به شمار می رود و هم دارای احساس بوده که می تواند مانع قوه تعقل وی باشد و یا او را در کشف مبداء خود کنجکاو کند. در انسان عشق و نفرت، بخشش و طمع کاری، همدردی و پرخاشگری وجود دارد. به علاوه ، در هر دینی چندین خصوصیت خوب انسانی وجود دارد و در هر رابطه عاطفی قوانین اخلاقی و تعهداتی و جود دارد. در نتیجه، به کار گرفتن جهاد در جایی که تکثر و تحول وجود انسان در دنیای خارجی باعث به وجود آمدن چند شاخه گی در زمینه های فعالیت های سیاسی و اقتصادی در زندگی اجتماعی می شود، امری ضروری است.

از لحاظ ظاهری، جهاد به معنی دفاع از دارالاسلام است که به  دفاع از جهان اسلام در برابر تهاجم و دخالت نیروهای غیر مسلمان اطلاق می شود. جنگ های اولیه تاریخ اسلام که در برابرتهدید جامعه مسلمان انجام می شد، به جهاد معروف شدند. درمعنای ظاهری، جهاد را به جنگ های مقدس تعبیر کرده اند، اما در بازگشت از یکی از همین جنگ های اولیه که به دلیل برقراری جامعه تازه تاسیس شده اسلامی اهمیت به سزایی داشت، حضرت محمد(ص) به همراهان خود گفتند که آنها از جهاد اصغر به جهاد اکبر می روند. جهاد اکبر، نبرد درونی علیه نیروهایی است که مانع زندگی انسان برطبق قوانین خداوند می شود.  زندگی بر اساس دستورات خداوند از وظایف اصلی انسان است. در تمام تاریخ اسلام، جهاد اصغر زمانی در دنیای اسلام به وقوع پیوسته است که تمام یا بخشی از آن توسط نیروهای داخلی یا خارجی تهدید شده است. فراخواندن جامعه اسلامی به جهاد درست از زمانی به صورت مداوم صورت گرفت که در قرن ۱۹ با ظهور استعمار، وجود دنیای اسلام مورد تهدید واقع شد.

باید به خاطر سپرد زمانی که ایده جهاد در برخی از بخش های جهان اسلام مطرح شد، به چشم یک فرمان دینی به آن نمی نگریستند بلکه آن را تلاش جامعه ای می دانستند که دغدغه اصلی اش حفظ جامعه در برابر تسلط  نیروهای نظامی و اقتصادی و اندیشه های بیگانه است. اگر چه این امر بدین معنا نیست که در برخی موارد بویژه در زمان اخیر، احساسات و عقاید مذهبی برای شرعی کردن یک مبارزه مورد استفاده نادرست قرار نگرفته است، اما به طور خلاصه، دنیای اسلام در این سوء استفاده به صورت انحصاری عمل نمی کند . در این میان می توان به تاریخ تمدن های دیگر اشاره کرده که دربرگیرنده تظاهرات های غیر مذهبی در غرب است.
علاوه بر این ، ماهیت وجودی انسان به نحوی است که وقتی دین اهمیت خود را در جامعه بشری از دست می دهد، انسان ها برای موضوعات کم اهمیت اقدام به جنگ و قتل یکدیگر می کنند. ایده جنگ با هدف نابودی و عمل براندازی تمام افراد غیر نظامی ، دور از انسانیت بوده و تنها ملتی که مورد تهدید قرار گرفته اند جهاد را با دیدی مثبت نگاه می کنند. در سطح ظاهری تر، جهاد اصغر شامل سلطه اجتماعی- افتصادی نیز می شود. این امر بدین معنی است که عدالت در محیط زندگی انسان ، از خود وی آغاز می شود. دفاع از حقوق و اعتبار یک فرد، دفاع از عزت فرد و خانواده او نیز جهاد و وظیفه دینی به شمار می رود. از این رو، تقویت تعهدات اجتماعی از خانواده و امت اسلامی از سفارشات شرع محسوب می شود.
برای به وجود آوردن عدالت اجتماعی برحسب تعالیم قرآن ، البته نه آن معنایی که دنیاپرستان مدرن ازعدالت اجتماعی ارائه می دهند، باید آرامش را در جوامع بشری دوباره برقرار کرد و این امر مستلزم جهاد کردن است. همانطور که اقدامات سودمند اقتصادی باعث آسایش رفاهی می شود، باید به خاطر داشت که داشتن امکانات رفاهی و مادی به معنای تکمیل آرامش نیست و نباید این اشاره قرآن را در این آیه نادیده گرفت. خداوند در قرآن می فرماید:  ” جهان آخرت برای شما بهتر از این دنیا است “.
فراموش کردن رابطه بین دو دنیا در ایجاد ناآرامی و به وجودآمدن جهادی معکوس تاثیر دارد. تمام اشکال ظاهری جهاد ناقص بوده واگر اشکال ظاهری جهاد، با جهاد اکبر که جهاد نفسانی و معنوی است ترکیب نشود، باعث تقویت بعد دنیوی انسان می شود. انسان باید به طور پیوسته جهاد اکبر را در پیش گیرد تا اصالت انسان در مقابل تنش هایی از این قبیل که ما به ظاهر چه هستیم ، ما در حقیقت چه هستیم و نیاز متعالی ما در این سفر دنیوی چیست تا به آن چیزی تبدیل شویم که هستیم، حفظ شود. از نقطه نظر معنوی، تمام ارکان اصلی اسلام را  می توان به جهاد ربط داد.

 مسلمان بودن نه تنها به ادای جمله شهادتین و گفتن حقیقت درباره اسلام است،  بلکه مسلمان باید در جهاد معنوی کوشش کند. اولین شهادت اصلی اسلام گفتن جمله ” لا اله الا الله ” است که وقتی به عربی نوشته می شود شبیه شمشیری است که هر چیز دیگر را به جز حقیقت الهی از بین می برد. تمام مورد مثبتی که در این جمله وجود دارد بازگشت به حقانیت است. شهادت دوم  به انسان و وحی از طرف حقانیت متعالی مربوط می شود. متوسل شدن به شهادتین در قالب زبانی معنوی که این دو را کاربردی می نماید، همان به کار بستن جهاد معنوی و آگاهی در رابطه با این امر است که ما که هستیم، از کجا آمده ایم و به کجا می رویم.
نمازهای یومیه که از فرامین اصلی اسلام هستند یک جهاد پایان ناپذیر تلقی می شوند که بر وجود انسان در ضرباهنگی پیوسته با ضرباهنگی کل هستی تاکید می کند. اقامه نماز با دقت و تمرکز نیازمند جد و جهد و نبرد بی پایان عیله اهمال، اسراف و کاهلی است. نماز شکلی از جهاد معنوی محسوب می شود. علاوه بر این ، روزه در ماه مبارک رمضان لباس طهارت معنوی بر تن فرد می کند و او را از هوای نفس و وسوسه های دنیوی دور می سازد. این امر نیازمند ریاضت و نظم باطنی است که دست یافتنی نیست مگر با انجام جهاد اکبر. حج و رفتن به مرکز جهان اسلام  درمکه بدون تمهیدات طولانی، تلاش، رنج و تحمل سختی میسر نیست. به حج رفتن نیازمند جد و جهدی فراوان است . به همین دلیل پیامبر فرموده است، “حج از تمام جهاد ها برتر است”.  به سان شوالیه ای که به جستجوی جام مقدس می رود ، زائرخانه خدا باید در یک جهاد معنوی شرکت جوید که درپایان آن تمامی ایثارها و دشواریها  دربرابرعظمت موجود رنگ می بازنند. سرانجام پرداخت زکات یا مالیات دینی هم به نوعی جهاد است؛ زکات نه تنها به معنی جنگ انسان علیه طمعکاری و طمع نفس خود است، بلکه پرداخت زکات و خمس در اشکال بسیاری باعث برقراری عدالت اقتصادی در جامه بشری می شود.
اگرچه جهاد جزء ارکان اسلام نیست، اما تا اندازه ای در دیگر ارکان اسلام وجود دارد. از نقطه نظر معنوی، حقیقت تمام ارکان را می توان در پرتو جهاد معنوی دید. از دیدگاه اسلامی، جهاد معنوی  برای زندگی انسان ضروری است و نه تنها در تقابل با عبادت و آرامش قرار نمی گیرد ، بلکه مکمل عبادت وآرامشی محسوب می شود که نتیجه عبادت خداوند یکتا است.

در زندگی معنوی از کمال هم  می توان به عنوان جهادی باطنی یاد کرد. جدا شدن از ناپاکی های دنیا به منظورغنودن در پاکی حضور خداوند،  نیازمند جهادی سخت است. چرا که روح ما تمایل دارد ریشه های خود را به شدت در دنیای فانی فرو برد. برای غلبه بر رخوت، انفعال و بی تفاوتی روح، خصوصیاتی که ماهیت دوم انسان را در نتیجه اهمال تشکیل می دهد، جهادی پایا و دائم لازم است. برای دور کردن نفس از کارهای  بی فایده دنیوی و باز گرداندن آرامش الهی و زیبایی که روح در زمینه های دیگر به دنبال آن است، بازهم جهاد معنوی  توصیه می شود. سرانجام، برای درک این که تنها خداوند مطلق است و تنها نفس می تواند “من” باشد باید جهاد برتر انجام داد. این جهاد روح را از خواب غفلت بیدار کرده و آن را قادر می کند اصول برتر دانش را کشف کند. کشف اصول برتر دانش را توسط روح می توان از دلایل خلق آن دانست.
جهاد معنوی  می تواند به مثابه کلیدی برای درک تمام فرآیند های معنوی و طریقتی برای درک خداوند باشد که این امر در تمامی پیام های اسلامی وجود دارد. طریقت اسلامی در جهت کمال را می توان در پرتو نماد جهاد اکبر تفسیر کرد. جهاد اکبر طریقتی است که پیامبر اسلام که این طریقت را در دنیا به وجود آورد به آن رجوع کرد. همانطور که هر لحظه زندگی بدون توجه به خواسته ما و طبق اراده خداوند به پیش می رود، ما باید در تمام لحظات زندگی خود جهاد کنیم تا نه تنها آرامش در تمام دنیا برای مسلمانان برقرار شود، بلکه واقعیت الهی را که منبع حس آگاهی ما است نشان دهیم.

برای انسان های پارسا، هر ” دم ” ، یاد آور این است که باید جهاد معنوی  را ادامه دهند تا از رویاهای خود بیدار شده و ضرباهنگ قلبشان نامهای مقدس خداوند را منعکس کند. خداوندی که تمام چیزها از اوست و همه به سوی او بازمی گردند. پیامبر اکرم (ص) فرموده اند :  ” انسان خواب است و زمانی که می میرد بیدار می شود” . انسان پارسا، به واسطه جهاد معنوی  در این دنیا می میرد تا تمام رویاها و غفلت های خود را از بین ببرد، حقیقتی که منشاء تمام حقایق است را بیدار کند، زیبایی را مشاهده کند که تمام زیبایی دنیوی در مقابل آن رنگ می بازد، آرامشی را بدست آورد که تمام انسان ها در جستجوی آن هستند، اما تنها از طریق جهاد معنوی  می توان به آن رسید.

منبع : مجله الصراط ، سال نهم ، شماره اول.