گزارش نقد و بررسی کتاب «برای زندگی»

پیراستن دین از خرافه

آکادمی مطالعات ایرانی لندن – LAIS

 

کتاب «برای زندگی»، تفسیر امام موسی صدر از قرآن، در مرکز فرهنگی شهر کتاب، با حضور مهدی فرخیان، مترجم این اثر، حجت الاسلام والمسلمین محمدتقی فاضل میبدی و دکتر محمدرضا شاهرودی، نقد و بررسی شد. به گزارش خبرنگار آکادمی مطالعات ایرانی لندن،

این تفسیر، حاوی نگاهی اخلاقی ـ اجتماعی به قرآن است و در امتداد زندگی سیاسی، اجتماعی و فکری مولف قرار دارد، لذا باور‌ها و اعتقادات او و توجه ویژه‌اش به کرامت انسانی به وضوح در آن دیده می‌شود.

مهدی فرخیان، مترجم تفسیر امام موسی صدر، ویژگی‌های این تفسیر را این‌گونه شرح داد: تفسیر امام موسی صدر را می‌توان به دو گونه تفکیک کرد. این گونه‌ها متاثر از ادبیات شریعتی، سحریات و کوادریات نام می‌گیرند. سحریات، یا تفسیرها یا احادیث سحر، تفسیرهایی هستند که او در سحرهای ماه مبارک رمضان از رادیو لبنان می‌گفت، آن‌ها به طور عمده، آیه یا آیاتی بودند که از قسمت‌های مختلف قرآن انتخاب شده و مورد تفسیر قرار می‌گرفتند. این مجموعه به زودی چاپ خواهد شد. قسم دوم، کوادریات، تفسیرهایی هستند که برای کوادر جنبش امل ارائه می‌شدند.

وی، ضمن یادآوری این‌که کتاب مورد نقد، بر اساس سخنرانی‌های مولف مکتوب شده است، خاطرنشان کرد: متن عربی ویرایش مطلوبی نداشت، لذا باید از همکاری خانم حورا صدر و استاد موسی اسوار در تصحیح ترجمه، یاد و قدردانی کرد.

فرخیان، دُرّ المنثور سیوطی، نورالثقلین، المیزان، تفسیر محمد عبده و تفسیر طنطاوی، را بخشی از منابع مورد نظر امام موسی در تفسیر برشمرد و افزود:  در این تفسیر، به طور معمول، ابتدا شان نزول آیات تبیین شده، سپس اندکی واژه‌شناسی و تفسیر واژه‌های مهم با مراجعه به کتاب‌های لغت صورت گرفته است، در پایان دیدگاه‌های مختلف تبیین و نقد شده است. امام موسی در بیان دیدگاه‌های خود انصاف اخلاقی و اخلاق نقد را لحاظ کرده که از نکات بارز در کار او است. اشاره او به منابع مورد استفاده، و به کارگیری تعابیری چون، «من به همه جنبه‌های این مطلب احاطه ندارم»، «آنچه گفتم نظر من بود» و «آنچه گفتم همه‌ی مطلب نیست» گواهان این مدعا و بیانگر فاصله‌ی مولف از نوعی مطلق‌انگاری هستند.

فرخیان، نوع نگاه امام موسی به مقوله‌ی ایمان و شب قدر را از جمله دیدگاه‌های تازه‌ی او به برخی مفاهیم، در این تفسیر خواند و تصریح کرد: نگاه او به این مقولات از حیث تازگی و نو بودن، بسیار خواندنی است. به اعتقاد من مجموعه اقدامات علمی و عملی مولف، یعنی آنجایی که به مباحث سیاسی و اجتماعی پرداخته و آنجایی که درباره مسائل اعتقادی نظریه‌پردازی کرده است، بر مبانی‌ای استوار است که باید کاویده و استخراج و پردازش شوند، از آن نمونه می‌توان، دیدگاه‌های او درباره‌ی جهان و انسان را مثال زد که بسیار قابل اعتنا است و پایه مجموعه اقدامات علمی و عملی او تلقی می‌شوند. نگاه امام موسی صدر به دین را می‌توان مبنای دیگری در تفسیرش دانست، جان کلام را می‌توان از این قول وی دریافت: «دین پیش از اینکه توشه‌ای برای آخرت باشد، والا‌ترین وسیله برای زندگی است.»

فرخیان افزود: پرداختن به این مبانی، فهم این تفسیر را برای مخاطب راحت‌تر می‌کند. این بنیان‌ها در نگاه او، در تفسیر وجود دارند. عنوان کتاب، «برای زندگی» است، و بیانگر این مدعاست که دین وسیله‌ای برای زندگی است، این معنا در مطالعه سطر سطر این کتاب به راحتی دیده می‌شود.

مترجم «برای زندگی»، در ادامه، ذکر چهار ویژگی از این تفسیر را در اثبات و تایید کاربردی بودن آن، ضروری دانست و تاکید کرد: اخذ معانی کاربردی و تربیتی از مفاهیم اعتقادی و ایمانی، یکی از این ویژگی‌هاست. به عنوان مثال می‌توان به تفسیر سوره ماعون اشاره کرد که مفسر در آن تصریح دارد که استخراج فروع و اصول دین از قرآن، محصول تلاش علماست، اما دستگیری از ایتام به صراحت در قرآن، مورد اهمیت واقع شده است. این معنا از ایمان، معنای مورد نظر اوست، بنابراین ایمان وارد عرصه زندگی شده و ابعاد تازه‌ای می‌یابد، امام موسی در تفسیر سوره توحید، که سوره‌ای به طور کامل اعتقادی است، از واژگان صمد، لم یلد، لم یولد و… معانی مورد استفاده و کاربردی در زندگی، استخراج کرده است. این نوع نگاه را در جای جای این تفسیر به خوبی می‌توان دید.

وی در ذکر دیگر ویژگی گفت: مسئله دیگر که ریشه در همین مبنا دارد، ناظر به زمینی کردن مفهوم جزا و نتایج عبادات است، به طور معمول، رسم و عادت این گونه است که عبادات را برای ثواب اخروی انجام می‌دهیم و نگاه ما برای عمل به عبادات نگاه به آخرت است، امام موسی منکر نتایج اخروی نیست، اما نگاه مذکور را نیز نابسنده و نتیجه اعمال و رفتار را ناظر به زمین می‌داند. نکته قابل توجه دیگر در این تفسیر پیراستن دین از آن چیزهایی است که متعلق به آن نیستند، خرافه‌ها و عاداتی که از جاهای دیگر وارد دین شده‌اند از این گونه‌اند، مفسر بار‌ها به این مسئله پرداخته و با سحر و جادو مبارزه کرده است، که می‌توان به عنوان نمونه به تفسیر سوره ناس و بحث قمر در عقرب اشاره کرد.

فرخیان تفسیر امام موسی، از سوگندهای موجود در قرآن و نوع نگاه وی به آن‌ها را نمونه دیگری در تایید دید کاربردی او به مفاهیم قرآنی دانست و تصریح کرد: در قرآن سوگندهای متعددی وجود دارد، اما به زعم امام موسی آن‌ها از نوع سوگندهای آدمیان نیستند، قرآن نمی‌خواهد با آن‌ها بر گفتار خود صحه بگذارد، بلکه می‌خواهد از این طریق به چیزهایی که مورد سوگند قرار داده، مثل زمین و آسمان و…، قداست ببخشد. در واقع مفسر در پی کشف معانی تربیتی این سوگندهاست.

حجت‌السلام والمسلمین فاضل میبدی، تفسیر نقلی، ادبی، عرفانی و فلسفی را از انواع مختلف تفسیر خواند و به اختصار به روش‌های متعدد در این حوزه اشاره کرد. وی در شرح روش امام موسی صدر خاطرنشان کرد: به زعم من، دید تفسیری امام موسی که در این کتاب متجلی است، دید ویژه‌ای است که در هیچ‌کدام از این تقسیم‌بندی‌ها نمی‌گنجد. غالب مفسران، تفاسیر پیشین را مد نظر قرار داده و استفاده کرده‌اند و در ‌‌نهایت نکات و نظرات خود را در حاشیه بیان داشته‌اند، قابل توجه است که امام موسی صدر، هیچ گفتاری از گذشتگان را با قطعیت در نظر نداشته است، این نکته مهمی است، که به خوبی می‌توان از این قول وی استخراج کرد، «فهم و تفسیر قرآن منحصر به مفسران نخستین نیست.»

فاضل میبدی، در شرح این قول، تاکید کرد: این حرف بزرگی است، از این روی که ما این گرفت و گیر را در فقه و فلسفه و تفسیر داریم، اما تفسیر قرآن با سایر کتب متفاوت است، از این رو که قرآن نازل شده است تا با بشر ارتباطی دیالکتیکی برقرار کند، با انسان در داد و ستد باشد، قرآن با کتاب‌های فلسفی و شعر و ادبیات تفاوت دارد. از این رو امام موسی گفتار گذشتگان را رد نکرده، اما نقدگونه از آن‌ها عبور کرده است.

وی دیگر ویژگی کار امام موسی صدر را این‌گونه شرح داد: نکته دیگر استفاده از تجربیات بشر امروزی در تفسیر است، این بسیار مهم است. مولف، علاوه بر حوزه‌هایی چون، فقه و فلسفه و ادبیات و شعر، تجربه زندگی بشر را نیز در برابر دیدگانش گسترده است. به تعبیر دیگر امام موسی در تفسیر قرآن، از تفاسیر مکاتب فلسفی زمان حاضر عبور کرده، مکتب مارکسیسم و اومانیسم و امثال آن‌ها را شناخته و مکتب ایده‌آلیسم هگل را نیز درنوردیده است. کسی که این گونه سخن بگوید و عینیات زندگی بشر را مد نظر قرار دهد، به طور حتم، آن فلاسفه را ولو به اجمال شناخته و بررسی کرده است.

فاضل میبدی ضمن تصریح بر اینکه احترام زیادی برای المیزان قائل است، آن را در زندگی بشر امروز کاربردی ندانست و تاکید کرد: مرحوم علامه طباطبایی، در المیزان، بر این معنا که دین به مثابه روشی برای زندگی است، تاکید دارد، اما وجود رگه‌های فلسفی در این تفسیر به گونه‌ای است که کمی از زندگی ملموس بشر فاصله گرفته است. اما تفسیر امام موسی، به اعتقاد من، متاثر از تفسیر عبده، با زندگی انسان امروز ارتباط برقرار می‌کند.

وی، امام موسی را آگاه و متاثر از پیرامونش دانست و ضمن اشاره به محرومیت مردم لبنان، افزود: او محرومیت مردم لبنان را می‌دیده و در صدد نجات این محرومیت‌ها بوده است. امام موسی، آیات قرآن را بهترین نسخه برای نجات این مردم دانسته و از همین منظر تفسیرشان کرده است، نه به گونه تفاسیر ذهنی و عرفانی و ادبی و فقهی که در کتاب خانه‌ها بماند و تنها باعث افتخار ورزی باشد. او در جایی تاکید دارد که، ما نباید پیش از آنکه وضع معیشتی مردم را درست کنیم، از آن‌ها انتظار انجام تکالیف دینی داشته باشیم.

فاضل میبدی، با اشاره به حدیثی از پیامبر (ص)، ناظر بر همین مدعا و قولی از علی (ع) که، تاکید بر فروعات دینی را عاملی برای تضعیف دولت‌ها می‌داند، گفت: جامعه مطلوب خداوند، جامعه‌ای است که در آن، بشر بتواند وضع معیشت خود را به شکلی مطلوب سامان‌دهی کند، اما راهبردی مبنی بر اینکه چه کسی باید این مهم را به انجام برساند در دین نیست. قرآن، جامعه‌ای فارغ از منکرات می‌خواهد، اما روش و چگونگی تحقق آن را به عقول بشر وامی‌گذارد. امام موسی صدر، در تفسیرش سعی بر اجماع آرا قرآن با عقول، تجربه و عرف بشری دارد، چراکه ما در این دنیا زندگی می‌کنیم. او می‌گوید خدایی را بپرستید که ترس و گرسنگی را از جامعه می‌زداید.

فاضل میبدی ضمن اشاره به آیه ۱۱۴ از سوره نحل، افزود: خداوند، قریه مطلوب پیامبران را آنجایی می‌داند، که بشر اطمینان فکری و آرامش داشته و رزقش در اختیارش باشد. امام موسی در تفسیرش این مطلب را دنبال می‌کند. مطابق رای او ایمان اسلامی، ایمان انتزاعی نیست که فقط مخصوص قلب و احساس آدمی باشد، ایمان اسلامی بی‌آنکه در عمل و ذات و پیرامون آدمی و رسیدگی به امور مردم تجلی یابد، او را به آفریننده هستی پیوند نمی‌زند.

دکتر شاهرودی، در ابتدا به شرح مولفه‌های موثر در سنجش یک تفسیر پرداخت: اگر بخواهیم مکتب تفسیری یک مفسر را مورد بررسی قرار دهیم، مولفه‌هایی فارغ از جهت‌گیری‌های مفسر را باید در نظر داشته باشیم. اینکه مفسر بر چه مبانی و اصول اولیه‌ای کار خود را استوار کرده است و همچنین روشی که در تفسیرش به کار گرفته، از جمله مهم‌ترین این مولفه‌ها هستند، که به اجمال در تفسیر امام موسی صدر مورد بررسی قرار می‌گیرند. علما مبانی را به صدوری و دلالی تقسیم کرده‌اند، امام موسی در مبانی صدوری، رای اجماعی علمای اسلام و شیعه را پذیرفته است، به این معنا که قرآن را به لحاظ ترتیب، معنا و لفظ، به تمامی، سخن خدا دانسته و لوازمی که بر آن مترتب می‌شود از جمله مصونیت پیامبر در اخذ، مصونیت پیامبر در ارائه، عدم تحریف پذیری و مسئله اعجاز قرآن را پذیرفته و در آن با جمهور علمای اسلامی اتفاق نظر دارد.

شاهرودی در ادامه، مبانی دلالی در تفسیر امام موسی را تشریح کرد، وی گفت: در این تفسیر التزام به دلالت الفاظ، چه حقیقت و چه مجاز آن‌ها، دیده می‌شود، در این رابطه این مهم قابل توجه است که مولف، خیلی دنبال بسط دیدگاه‌های تفسیری نیست، دلالت ثابتی را از آیات در گذشته و حال شناسایی کرده و به آرا گذشته اتکا نمی‌کند. گواه این مدعا نقل قولی از وی است که در آن شناسایی و کار‌شناسی در قرآن را با تعمق، هم چون مفسران گذشته، حق خود می‌داند. امام موسی، بر خلاف عادت مرسوم علما از جمله علامه که بر تفسیر قرآن به قرآن اهتمام و تاکید داشته، بر مباحث بلاغی و لغوی و نحوی اهمیت نداده و آن‌ها ترک کرده است.

توجه به فرهنگ جاهلیت دیگر مبنایی است که شاهرودی به آن اشاره کرد: امام موسی، بار‌ها این فرهنگ را شکافته و تبیین کرده است تا در کنار آن، به تفسیر آیه بپردازد. باورهای فلسفی و کلامی و تاثیر آن‌ها در قرآن و توجه به آموزه‌های علوم قرآنی، مبانی دلالی دیگری هستند که مورد توجه مولف واقع شده‌اند، مسئله اطلاق معانی آیات و مفاهیم واژگان که از‌‌ همان اطلاق، معانی مجرد را به معانی کاربردی و اجتماعی سرایت می‌دهد، یکی از زیرساخت‌های ذهنی امام در فهم و تفسیر آیات است. بسیاری از مباحث مطرح در علوم قرآنی از جمله بحث عام و خاص، بحث حروف مقطعه و دیگر مباحث نیز مورد توجه او بوده است.

شاهرودی افزود: بخش دیگر از مبانی‌ای که امام موسی صدر توجه داشته است، مبانی زبان‌شناختی قرآن است که بخشی از آن، در علم هرمنیوتیک امروز مورد توجه قرار گرفته، مسئله قابل فهم بودن قرآن، از گونه این مفاهیم است. به این معنا که قرآن کتابی است که اگر کسی تنها ادبیات آن را بداند برایش قابل فهم است. مولف، قائل به استقلال دلالی قرآن است، همچنین وی، به وجود لایه‌ها در معانی قرآن، عصری بودن فهم آن و نسبیت در برداشت‌های قرآنی معتقد است.