بررسی مطالعات ایرانی و اسلامی در بریتانیا در گفت و گو با دکتر سید سلمان صفوی

 منوچهر دین پرست

آکادمی مطالعات ایرانی لندن(LAIS)

اشاره: با توجه رشد اسلام و افزایش مسلمانان در سرزمینهای غربی یکی از ضرورتهای جامعه مسلمانان پاسخ به نیاز این اقلیت است، از این روی مسلمانانی که در کشورهای غیر اسلامی زندگی می کنند اقدام به گسترش انجمنهای اسلامی و فرهنگی کردند تا کاستی های موجود در سرزمینهای غیر اسلامی جبران شود. چنین انجمنهایی نقش حائز اهمیتی در دفاع از آزادیها و حقوق مدنی مسلمانان ایفا می کنند. بریتانیا با مساحت ۲۲۹۸۷۰ کیلومتر مربع در شمال غربی اروپا واقع شده و هشتمین جزیره بزرگ جهان است. انگلستان در ارتباط با دنیای اسلام تاریخ طولانی دارد. در قرون وسطی، عصر گسترش امپراطوریهای اسلامی و جنگهای صلیبیِ اروپا این ارتباطها بیشتر بوده است. این تعامل به تبع گسترش مستعمراتی انگلستان در سرزمینهایی بود که دارای جمیعت قابل توجهی مسلمان و حاکمان مسلمان بودند افزایش یافت. امروزه نقش مسلمانان در جامعه بریتانیا انکار ناپذیر است. به طوری که موسسات و نهادهای دانشگاهی و علمی فراوانی به اسلام و فرهنگ اسلامی توجه دارند. در این گفت و گو که با دکتر سید سلمان صفوی، رئیس رئیس آکادمی مطالعات ایرانی لندن(LAIS)، انجام شده به تفصیل درمورد فعالیتهای علمی و جریانهای مطالعات ایرانی و اسلامی پرداخته شده است.

کلید واژگان: اسلام، ایران، بریتانیا، علوم، صفوی، دانشگاه، موسسات.

***

 

 

موضوع بحث ما بررسی وضعیت مطالعات ایرانی و اسلامی در بریتانیاست. سئوال اول من هم این است که آکادمی ها و موسسات پژوهشی در بریتانیا چه نگاهی به مطالعات ایرانی و اسلامی دارند؟

بریتانیا متشکل از چهار بخش است که ما اغلب در ایران اشتباها می گوییم انگلیس. در حالی که انگلیس یک بخش از بریتانیا است و بریتانیا از چهار بخش ولز، اسکاتلند، انگلیس و ایرلند شمالی تشکیل شده است. هر کدام از این چهار بخش نهادها و دانشگاه های معتبر خود را دارند. بیشترین مطالعات در حوزه اسلام در اسکاتلند و انگلیس انجام شده است. آغاز مطالعات این نهادها از دوره صفویه بروز و ظهور یافته و بعضا از روابط تجاری و نظامی هم بهره برده شده است. از قرن ۱۹ مطالعات اسلامی شدت بیشتری پیدا کرد و به نوعی نیز می توان گفت سرآغاز آشنایی بریتانیایی ها با آثار ایرانی به اشغال بریتانیا به هندوستان باز می گردد. زبان فارسی از جمله زبانهای اصلی بود که در هندوستان مورد توجه قرار گرفته بود و در این زمان برخی از اعضای ارتش بریتانیا به مطالعه آثار عرفانی و ادبی ایرانی نیز روی آوردند و حتی آثاری را نیز ترجمه کردند. به طور مثال اولین ترجمه از اثری از سنایی  حدیقه الحقیقه توسط یک کلنل بازنشسته بریتانیا صورت گرفته بود.

عامل دیگر نیز حضور استعماری بریتانیا در کشورهای اسلامی نیز بوده است که اینها به دنبال شناسایی تفکرات اسلامی نیز بوده اند. بنابراین بخشی از این شناسایی ها به علائق شخصی مربوط است و برخی نیز به این نکته بازمی گردد که ارتش بریتانیا به دنبال این بود که بداند در جهان اسلام چه می گذرد.

اما از قرن بیستم و به صورت متمرکز فعالیت مطالعاتی با تاسیس مدرسه السنه شرقیه آغاز می شود. این مدرسه را وزرات خارجه انگلستان در سال ۱۹۱۶  برای تربیت نیروهای کادر خود برای اعزام به خاورمیانه و آسیا و افریقا دایر می کند. بعدا این مدرسه پس از جنگ جهانی دوم کاملتر می شود و با عنوان مدرسه مطالعات آسیایی آفریقایی “School of Oriental and African Studies” که اختصار دانشگاه سواس “SOAS “خوانده میشود، کار خود را ادامه می دهد. بعد از جنگ جهانی دوم و با تضعیف بنیه های اقتصادی بریتانیا و از دست دادن مستعمرات خود این مدرسه به صورت مستقل فعالیت می کند و به پذیرش دانشجو نیز اقدام کرده و از وزارت خارجه نیز جدا می شود.

این دانشگاه مهمترین مدرسه سازمان یافته در حوزه مطالعات خاورمیانه، آسیا و افریقا  در غرب است و دارای سه دانشکده: هنر و علوم انسانی، زبان و فرهنگ، حقوق و علوم اجتماعی است. هر دانشکده دارای چند دپارتمان است مثلا هنر و علوم انسانی دارای دپارتمانهای: ادیان، هنر و باستان شناسی، مردم شناسی و جامعه شناسی ، موسیقی، تاریخ است. هنر اسلامی در دپارتمان هنر و باستان شناسی تا مقطع دکترا تدریس میشود. تزهای متعددی راجع یه هنر ایران پس از اسلام در این دپارتمان نوشته شده است، مثلا تز فوق لیسانس دخترم راجع به هرمنیوتیک معماری و تزئینات مسجد گوهرشاد آستان قدس رضوی است. بنده در سال ۲۰۰۰ واحد درس شیعه شناسی را طراحی و به تصویب دانشگاه رساندم.  مرکز مطالعات ایرانی و مرکز مطالعات اسلامی از مجموعه های علمی دانشگاه سواس هستند که متمرکزا مسایل ایران و اسلام را تدریس میکنند. هزینه تاسیس مرکز اسلام شناسی سواس را شاه عربستان در سال ۱۹۹۶ پرداخت و رئیس آن پروفسور عبدالحلیم است که مصری است. مرکز مطالعات ایرانی سواس در سال ۲۰۱۰ وابسته به موسسه مطالعات خاورمیانه تاسیس شد. این مرکز، هنر، ادبیات، فرهنگ و سیاست ایران را تحقیق و تدریس میکند و سمینارهایی نیز برگزار میکند. زبان فارسی نیز در سواس تدریس میشود. نرگس فرزاد و دکتر نیما مینا مدرسان ادبیات فارسی سواس هستند. دکتر کارشناس و دکتر حکیمیان نیز اقتصاد تدریس میکنند. دکتر سارا استوارت متخصص زرتشتیت است و در دپارتمان مطالعات ادیان، زرتشتیت را تدریس میکند. وی بارها به ایران برای فیلد ریسرچ آمده است و نگاه مثبت به فرهنگ و تمدن ایران دارد. این مدرسه کتابخانه مجهز و تخصصی دارد که آثار مهمی به زبانهای مختلف جهان اسلام دارد. بخش ایران شناسی آن نیز نسبتا غنی است. غالبا استادان این مدرسه با کشورهای مورد تخصص خود آشنایی کاملی دارند به طور مثال استاد خود من که تحقیقاتش درمورد اهل حق کردستان  و چشتیه است در این منطقه سالها حضور داشته و کار تحقیقاتی نیز انجام داده است. خانم پروفسور لمبتون (۱۹۱۲-۲۰۰۸) مشهورترین و جنجالی ترین استاد ایران شناس سواس بوده است.

موسسه ایران شناسی بریتانیا BIPS” نیز از موسسات مشهور ایران شناسی بریتانیاست. این موسسه در سال ۱۹۷۶ تاسیس شد. آنها سمینار برگزار میکنند و گرنت برای تحقیقات ایران شناسی به دانشجویان و محققین اعطا میکنند و مجله ایران را منتشر میکنند و حدود ۴۰۰ محقق در رشته های مختلف از دانشگاهای متفاوت عضو افتخاری آن هستند. بیپز هر سال  کنفرانس بزرگی راجع به ایران برگزار میکند . کنفرانس ۱۴-۱۶نوامبر ۲۰۱۳ بپز راجع به امپراطوری ساسانیان و روم است.  البته در دانشگاه های کمبریج ، آکسفورد و ادینبرو و … نیز مطالعات ایرانی و اسلامی انجام می شود، نیکلسون و آربری اساتید زبان فارسی دانشگاه کمبریج بودند که عمر خود را صرف تحقیق پیرامون تصوف اسلامی کردند. رینولد نیکلسون با تصحیح انتقادی مثنوی و ترجمه کامل آن به انگلیسی و تفسیر گزیده ابیات مشکل مثنوی، بزرگتری خدمت را برای معرفی فرهنگ اسلامی-ایرانی به غرب نمود. او همچنین گزیده دیوان شمس،  کشف المحجوب هجویری و اسرار خودی اقبال لاهوری را از فارسی به انگلیسی ترجمه کرد. آرتور آربری شاگرد نیکلسون راه او را در مولوی و تصوف پژوهی ادامه داد و علاوه بر آن، قرآن را به زبان انگلیسی مدرن ترجمه کرد.  بعدا دانشگاه دارهام هم اضافه شد و جدیدا دانشگاه اگزیتره نیز بخش مطالعات اسلامی راه اندازی کرده است. موسسه مطالعات ایرانی و ابسته به دانشگاه سنت اندرو در سال ۲۰۰۶ با حضور سید محمد خاتمی رئیس جمهور اسبق ایران افتتاح شد و دکتر علی انصاری فارغ التحصیل تاریخ از سواس مدیر آن شد.

آیا موسساتی هم به صورت غیرانتفاعی و خصوصی هم در این زمینه فعال شده اند؟

موسسات و مراکز خصوصی بسیاری در بریتانیا در حوزه مطالعات اسلامی فعالیت می کنند که برخی از آنها نیز توسط اشخاص مهم بریتانیا اداره می شود. به طور مثال پرنس چارلز که علاقمند به هنر و عرفان ایرانی است که چندین موسسه دارد که در این زمینه فعالیت می کند. یکسری موسساتی نیز هست که ذکی یمانی وزیر نفت اسبق عربستان تاسیس کرده که به تصحیح نسخ خطی می پردازند. همچنین موسساتی نیز به اشخاص مربوط است که مثلا موسسه ای درمورد ابن عربی شناسی آکسفورد است که حلقه ای از علاقمندان به ابن عربی در این موسسه فعال هستند و ضمن کارهای تحقیقاتی، نشریه ای را هم منتشر می کنند. موسسه اسماعیله که توسط آقا خان تاسیس شده است و مهمترین و فعالترین موسسه علمی مطالعات اسلامی و شیعه شناسی است. این موسسه متخصصین معتبر متعددی نطیر پروفسور مادلونگ، پروفسور لندلت، دکتر شاه کاظمی و… را جذب کرده است و کتب متعددی را منتشر کرده اند.

 در حوزه مطالعات ایرانی نیز موسسات بسیاری نیز وجود دارند مانند “آکادمی مطالعات ایرانی لندن” که موسسه ای پژوهشی است و مجله بین المللی “ترانسندنت فیلوسوفی “که پرچمدار دیلوگ فلسفی اسلام و غرب است و مجله “اسلامیک پرسپکتیو” در حوزه علوم اجتماعی را منتشر میکند. این آکادمی کتب متعدی را در حوزه ایران شناسی و مقایسه افکار متفکرین ایرانی و غربی به زبان انگلسی و فارسی منتشر کرده است. به زبان انگلیسی مانند: مانند: “کتاب شناسی ابن سینا به زبانهای لاتینی”، “هابر ماس و دین” که به مقایسه افکار دکتر شریعتی و هابر ماس پرداخته است، کتاب “روح، نفس و بدن” به تحلیل دیدگاههای فلسفی ملا صدرا پرداخته است، کتاب “نفس از دیدگاه ملاصدرا” به مقایسه آرای فلسفی او با دکارت و دیگران پرداخته است، کتاب “اندیشه های جامعه شناختی علامه جعفری”. به زبان فارسی مانند: “راه نو یا تفسیر نوین مثنوی”، “آراء تربیتی علامه جعفری”، “عارفی در غربت غربیه”.  آکادمی ایرانی هر سال کنفرانسی راجع به اندیشه های ایرانی و اسلامی و مواجه آنها با غرب در لندن برگزار میکند و امسال نیز کنفرانس هفتصدمین سلگرد رحلت سلطان العارفین سید صفی الدین اردبیلی را برگزار میکند. مهمترین پروژه تحقیقایت کنونی آکادمی مطالعات ایرانی لندن، تالیف دانشنامه معاصر فرهنگ قرآن است که با همکاری حدود چهل نویسنده دانشگاهی و حوزوی در حال تالیف است.

“مرکز بین المللی مطالعات صلح “موسسه پژوهشی است که به تحلیل مسایل سیاسی منطقه خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز از نگاه ایران می پردازد. مرکز صلح، مجله بین المللی دیپلماسی صلح عادلانه را منتشر میکند و هر روز نیز یک تحلیل راجع به مهمترین رخداد منطقه در سایتش منتشر میکند. مرکز صلح کتب متعددی را تا کنون منتشر کرده است نظیر، دیپلماسی یک بستر و چند رویا، خاورمیانه و قفقاز سیاسی ، تئوری چهارم سیاست، نفت و گاز در سیاست خارجی روسیه، چتری برای امنیت اروپا و…  کنفرانس های متعدی را نیز در مورد بیداری اسلامی در لندن و تهران برگزار کرده است .

موسسه ایران هریتیج فوندیشن که از سوی برخی ایرانیان سکولار حدو ۱۵ سال پیش تشکیل شد. این موسسه بیشتر به برگزاری کنفرانس های مربوط به فرهنگ و تمدن ایران مشغول است. برخی از اعضای هیئت امنای آن عبارتند از خانم صدیقه رستگار، و حید علاقه مند، کیمیا کامشاد و منوچهر آزموده، برخی از اعضای شورای علمی آنها عبارتند از: علی انصاری، نرگس فرزاد، هما کاتوزیان.

کنابخانه مطالعات ایرانی لندن که مهمترین کتابخانه فارسی زبان در بریتانیا است و متاسفانه بخاطر بحران اقتصادی اروپا تا اطلاع بعدی تعطیل شده است.

 

آیا می توان این موسسات و انجمنها را به گرایشهای مختلف تقسیم کرد که این نهادها معمولا چه گرایش فکری را پی گیری می کنند و یا اساسا متعلق به چه جریانی هستند؟

یکسری از بحثها و گرایشات این موسسات در حوزه جهان اسلام مربوط به ایران شناسی، عرب شناسی، ترک شناسی و … است و بخشی مربوط به مطالعات اسلامی مربوط به هنر اسلامی، عرفان اسلامی و کتب خطی است. گرایش این موسسات معمولا به نوع تخصصی است که پیگیری می کنند. مثلا در زمینه هنر اسلامی بیشتر به تحقیق درباره مینیاتور، کتیبه ها، مساجد، فرش و …

برخی موسسات از جهت فکری گرایشات سکولار دارند و چندان به نوع مذهب کاری ندارند و برای آنها موضوع تخصصی آن کار مهم است و برخی دیگر نیز با توجه به فعالیت آن موسسه که مثلا در حوزه عرفان است تمایل عرفانی نیز دارند.  

یکی دیگر از موضوعاتی که من می خواهم بدانم این است که این موسسات اکنون در حوزه مطالعات اسلامی در جهان اسلام و به خصوص ایران به دنبال چه چیزی هستند و چه اولویتهایی را در نظر دارند؟

در بخش شبه دولتی موسساتی هستند مانند چتمس هاوس، روسی، و موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک، که بخشی از تحقیقات آنها  ایران شناسی است. کار اینها شناخت مسائل سیاسی، اقتصادی، امنیتی و جامعه امروز ایران است برای اینکه بتوانند سرویس بهتری را به دولتشان بدهند تا دولتمردانشان بتوانند سیاست بهتری را در مورد ایران پیش بگیرند. این موسسات از موسسات معتبر جهانی است. همچنین دانشگاه هایی نیز وجود دارد که کار آنها تربیت دانشجو  و کارشناس در حوزه جهان اسلام و ایران است. از آنجایی که بریتانیا خود را به عنوان یک قدرت مهم جهانی می داند به تربیت کارشناس به صورت علمی در این دانشگاه ها اقدام کرده است. از طرف دیگر این فعالیتها برای دانشگاه ها و موسسات یک تجارتی هم محسوب می شود مثلا موضوعاتی مانند شیعه، سیاست ایران و هنر بحثهای جذابی است. با توجه به اتفاقاتی که در ایران، عراق و جنوب لبنان رخ داده درسیای شیعه شناسی متعددی راه اندازی شده است.

ارزیابی شما از نوع تحقیقاتی که در این موسسات و دانشگاه ها انجام می دهند چیست و تا چه اندازه این تحقیقات قابل توجه و اتکا هستند؟

آن سه موسسه ای که گفتم موسسات تخصصی و مهمی است که در حوزه امنیتی کار می کنند. ضعفی که این سه موسسه دارند این است که ملاحظات امنیتی، سیاسی و اقتصادی خودشان را نگاه می کنند و بسیار یکجانبه هستند. آنها ملاحظات دیگر کشورها را نگاه نمی کنند و نمی توانند با آنها وارد یک گفتمانی شوند. در مطالعات دانشگاهی نیز آنها روشهای بسیار خوب علمی دارند و بر اساس یک متدولوژی حرکت می کنند. ولی علی العموم در حوزه اسلام شناسی نگاه پوزیتویستی دارند و مسلمات تاریخ اسلام را برخی از جریانات آنها انکار میکنند. اینها سبک جدیدی در تاریخ نویسی اسلام را در حال ترویج هستند که به تنش بیشتر بین اسلام و غرب منجر میشود.

 این موسسات و دانشگاه ها قبل از انقلاب دانشجو و محقق به ایران می فرستادند و تحقیقاتی هم در زمینه های متفاوت داشتند. آنها با حضورشان در ایران به یک فهم عینی و مشاهده مستقیم می رسیدند. اما بعد از انقلاب به خاطر نوع روابط ایران و انگلیس، روابط علمی نیز قطع شده و نتوانستند به ایران بیایند لذا این محققانی که در دانشگاه ها و مراکز علمی مشغول هستند از آن فهم عینی بی بهره اند و به کارهای کتابخانه ای مشغول هستند.

در چند سال اخیر پدیده ای به نام اسلام هراسی باب شده است. این موسسات و دانشگاه ها در این موضوع چه نقشی دارند؟

اسلام هراسی پروژه ای است که توسط کشورهای غربی ظهور یافته است. به واسطه گسترش قدرت اسلام و ایران آنها در صدد هستند که با توسعه این پروژه  در مقابل اسلام و ایران بایستند. آنها با آغاز به کار این پروژه درصدد مقابله با اسلام و ایران هستند. لذا این مسئله کاملا سیاسی است و هزینه های بسیاری نیز برای پیشبرد این پروژه صرف می کنند. دو موسسه “مرکز انسجام اجتماعی”The Centre for Social Cohesion(CSC) و “مرکز تبادلات سیاسی” Policy Exchange از مشهورترین حامیان اسلام هراسی در انگلیس هستند. غالب اینها برخاسته از جریان محافظه کار، جناح راست افراطی و ملی گراین افراطی هستند.

 CSC در سال ۲۰۰۷ تاسیس شد. آنها معتقدند که تروریسم اسلامی مهمترین خطر جامعه انگلیس است. آنها خود را در تعارض با اسلام سیاسی میدانند. داگلاس مورای مدیر این مرکز معتقد است که مهمترین و سازمان یافته ترین عامل در گسستن اجتماعی کنونی جامعه انگلیس، اسلام تند روست. او میگوید در جنگ کنونی (غرب با اسلام ) دشمن(مسلمانان) از لحاظ جمعیت شناختی و سیاسی به درون شهرهای ما آمده است. از اثار منتشر شده انها “نفرت نسبت به دولت” ،”خلافت مجازی”، “خون و شرافت” و “جنایت های جامعه” است که برای مدتی افکار عمومی جامعه، دولت و کلیسای انگلیس،  را بخود مشغول کرد. آنها به حناح محافظه کار کلیسای انگلیس نظیر لرد کری و مایکل نظیر علی  در مقابل جناح اصلاح طلب به رهبری  دکتر روان ویلیامز برای پیش برد اهدافشان نزدیک شده اند.

   “پلیسی اکسچنج” را گروهی از نمایندگان محافظه کار انگلیس در سال ۲۰۰۱ تاسیس کردند. بودجه و کارمندان این موسسه در دوره دیوید کامرون نخست وزیر محافظه کار انگلیس ۴  برابر شد. ریشه افکار این جریان در کتابچه “فردای آبی” به قلم گاف، بولز و ویزی است. مایکل گاف در سال ۲۰۰۶ کتاب” ۷/ ۷سلسیوس” را در تبیین مبانی حمایت از اسلام هراسی متشر کرد. این مرکز گزارشهای “وقتی پیشگامان با ارتجاعیون متحد میشوند” به قلم مارتین برایت را که دشمنی بسییاری را با اسلام در آثار خود نشان داده است، “مصادره اسلام انگلیسی” ، “با هم و جدا از هم زندگی میکنیم”، “مدارس مذهبی که می توایم به آنها ایمان اشته باشیم” منتشر کرده است. همه این گزارشها جهت تزریق اسلام هراسی به جامعه انگلیس هستند. این گزارشها خواهان برخورد تند دولت با مسلمانان و نهادهای آنها نظیر مساجد و مدارس خصوصی مسلمانان هستند.  برخی از چپ های لیبرال نیز از حامیان اسلام هراسی هستند که مطالب خود را در جوئیش کرونیکال، نیو استیتزمن منتشر میکنند. افکار و نوشته های بات یه اور Bat Ye’or که مورخی معروف است و رابرت اسپنسر تاثیر مهمی در تغذیه فکری جریان اسلام هراسی در غرب دارد. جریان حرکت های ضد جهادی که اسلام هراسی را در غرب از طریق فیلم های سینمایی، کارتون، بازیهای کامپیوتری، تحقیقات دانشگاهی، روزنامه ها، اتاق های فکر، کنفرانس ها،  پمپاژ میکنند، اسلام را به عنوان یک ایدئولوژی تهدیدی برای فرهنگ غرب میدانند. آنها از همه ابزارهای هنری، علمی، مالی، تبلیغاتی، رسانه ای استفاده میکنند تا مردم غرب را از اسلام بترسانند و آنها را در مقابل اسلام و مسلمانان قرار دهند. یک از افراد مطلع غربی به من گفت آنها نمی توانند اسلام یا مسلمانان را نابود کنند ولی پروژه تحقیر مسلمانان و اسلام را دارند و بشدت پی گیر آن در سطوح آکادمیک، هنری و رسانه ای هستند.

در بحث اندیشه اسلامی با دو گرایش رو به رو هستیم. یکی بحث معنویت اسلامی است که در آن عرفان و تصوف اسلامی بیشتر نمود دارد و دیگری بحث فلسفه اسلامی است. در بریتانیا این دو گرایش تا چه اندازه مورد توجه قرار گرفته و چه موسسات و اشخاصی در این زمینه کار می کنند؟

حوزه مطالعات اسلامی درباب عرفان و معنویت باید به دو بخش تقسیم شود. یکی انجمنها و موسساتی که در سراسر انگلستان وجود دارد و دیگری کارهای مطالعات علمی که در سطح دانشگاه ها انجام می شود. در حوزه انجمنها، معنویت گرایی در انگلستان بسیار جذاب است. بیش از هزار موسسه معنویت گرا اعم از اسلامی و غیر اسلامی در این کشور وجود دارد. موسساتی که به عرفانهای اسلامی، هندی، مسیحی، یهودی، ذن، کابالا، زرتشتی، طبیعت گرا، سرخ پوستی و … می پردازند. نشستها و مراسمها و برنامه های مختلفی نیز برگزار می کنند. بخش دیگر دانشگاه ها هستند که مطالعات علمی در حوزه عرفان انجام می دهند. اغلب این مطالعات در دپارتمانهای مطالعات ادیان و یا در حوزه مطالعات منطقه ای و خاورمیانه شناسی، هند شناسی و یا خاوردور شناسی است.

دپارتمانهایی که به مطالعات اسلامی می پردازند اگر حمایت کننده آن دانشگاه عربستان سعودی باشد که به طور کلی با عرفان مخالف هستند و هیچ گونه فعالیتی صورت نمی گیرد. در میان انجمنهای عرفانی و معنویت گرا که به موضوع تصوف اسلامی می پردازند، نعمت اللهیه و ذهبیه و صفویه از میان شیعیان فعال هستند. از اهل تسنن، چشتیه، قادریه، نقشبندیه و شاذلیه و مولویه فعال هستند. از نکات جالب این موسسات این است که این انجمنها فعالیت خود را انجام می دهند و هیچ نهاد دولتی و امنیتی به آنها تعرضی ندارند. حتی شهرداری ها هم یک گونه کمکی هم به آنها در صورت درخواست می کنند. چرا که این موسسات با برگزاری جلسات معنویت گرایی جلوی ازدیاد جرم را می گیرند. طبیعتا کسی که در جلسات معنویت گرایی شرکت می کند به سراغ جرم و تبهکاری نیز نمی رود. موسسات عرفانی به عنوان یک تهدید امنیتی تلقی نمی شوند. حکومت هم آنقدر به ثبات و امنیت رسیده و به آن اطمینان جدی دارد که هرگونه برگزاری این جلسات را تهدید نمی داند. آنها این گونه جلسات معنویت گرا را به عنوان بخشی از جامعه خود می بینند و معتقدند به عنوان بخشی از جامعه چند فرهنگی هستند. البته انگلستان را به عنوان یک کشور سکولار محض نمی توان تلقی کرد که دین و سیاست از یکدیگر جدا باشند. ملکه بریتانیا رئیس کلیسا نیز هست و او اسقف اعظم کلیسای انگلیس را منصوب میکند. شاه انگلیس نمی تواند غیر معتقد به کلیسای انگلیس باشد مثلا پروتستان یا مسلمان باشد.

مانند فرانسه نیست؟

بله حتی مانند آمریکا هم نیست. با اینکه کلیسا نظر به ملکه دارد اما هیچ گاه کلیسا به دسگاه امنیتی فشاری نمی آورد که مقابل موسسات معنویت گرا اعم از مسیحی و غیر مسیحی را بگیرد. در عین حال به موسساتی که اسلام را ترویج می کنند کمکی هم می کنند. همچنین آنها به طور سازمان یافته به فرهنگی که متمایل به دستگاه حکومتی است کمک جدی می کنند و با ارائه برنامه جذاب کوشش می کنند برنامه خود را نفوذ دهند. انگلیسی ها با یک برنامه پیچیده و بلند مدت ، تلاششان نفوذ فرهنگ خودشان است و تا کنون هم موفق بوده اند.

در دانشگاه ها مطالعات عرفانی بیشتر در حوزه تزهای دکتری است. در این مراکز متخصصانی وجود دارند که چهره های شناخته شده ای هستند. نظیر برنارد لوئیزون، ایزابل کیلر، شاه کاظمی ، در بین این افراد، متخصص ایرانی در حوزه عرفان غیر از این فقیر وجود ندارد. قبلا دکتر مهدی محقق در حوزه فسلفه بود. بیشتر حوزه های مطالعاتی هم درباره مولوی شناسی، خیام، عطار، ابن عربی، شیخ صفی الدین اردبیلی، جامی، قونوی، و …. است. درمورد تحولاتی که درمورد عرفان، تصوف  و فلسفه اسلامی بعد از ملاصدرا رخ داده متاسفانه کاری صورت نگرفته و کسی از این افراد خبری ندارد.

 از سال ۲۰۰۰ با انتشار مجله ترانسندنت فیلوسوفی تلاش کردیم که در زمینه عرفان اسلامی و فلسفه اسلامی پس از ملاصدرا اطلاعات جدیدی در اخیتار مخاطبان انگلیسی زبان بگذاریم. البته این کارها تازه شروع شده و بسیار طول می کشد تا این مطالعات جا بیافتد. در حوزه فلسفه اسلامی هم هنوز ما دپارتمان فلسفه اسلامی نداریم و در دپارتمان فلسفه و تئولوزی هم به فلسفه اسلامی نمی پردازند. بیشتر غلبه با فلسفه تحلیلی و فلسفه ذهن است. در دپارتمان مطالعات اسلامی به فلسفه اسلامی پرداخته می شود که آنهم بسیار محدود است. البته با کمبود متخصص در زمینه فلسفه اسلامی رو به رو هستند.

 

در پایان به نقش و کارکرد مهم مساجد در بریتانیا بپردازیم که این مکانهای مذهبی به نوعی نقش جدی در طول تاریخ و فرهنگ اسلامی داشتند. شما نقش مساجد را در وضعیت فعلی مسلمانان بریتانیا چگونه می بینید؟

 مساجد برینتانیا نقش مهمی در معرفی اسلام و حفظ دیانت مسلمانان و تربیت کودکان و نوجوانان دارند. آنها همچنین نقش مثبت در کاهش نرخ بزهکاری در بین جوانان مسلمان دارند و مسئولین بریتانیایی به آن معترفند. برادفورد، بیرمنگام  و لندن مهمترین شهرهای مسلمان نشین بریتانیا هستند. تا سال ۲۰۱۱ ۱۵۰۰ مسجد در بریتانیا ثبت شده است. جمعیت مسلمانان بریتانیا حدود چهار میلیون است. مساجد و حسینیه های بسیاری در بریتانیا وجود دارد که هر روز برنامه دارند و نماز جمعه برگزار می کنند. اولین مسجد بریتانیا  در سال ۱۸۶۰ در کاردیف ساخته شد و نام امروز آن مسجد المنار است. دومین مسجد ساخته شده  بریتانیا، مسجد شاه جهان است که در سال ۱۸۸۹ در شهر ورکینگ سی مایلی لندن افتتاح شد. البته این اولین مسجد انگلیس است. مسجد الرحمن در لیورپول  نیز در سال ۱۸۸۹ ساخته شده است.

اولین مسجد لندن در سال ۱۹۲۴ ساخته شد و معروف به مسجد لندن یا مسجد فضل است. از مساجد معروف سنی ها در لندن مسجد عزیزیه، مسجد شرق لندن، مسجد شمال لندن یا فیزبوری که ابو حمزه چهره تند رو مدتی امام آن بود،  مسجد بتول که شاید بزرگترین مسجد اروپای غربی باشدو متعلق به احمدیه است، دارای یک گنبد و دو مناره است و سال ۲۰۰۳ افتتاح شده است و گنجایش ده هزار نفر را دارد،مسجد سلیمانیه و مسجد ریجنتز پارک هستند. نماز جمعه شیعیان در لندن فقط یکی است که توسط نماینده آیت الله گلپایگانی و نماینده آیت الله صافی برپا می شود. اما از آنجایی که اهل تسنن چندان به برگزاری نماز جمعه متمرکز اعتقادی ندارند در دانشگاه ها و مساجد و موسسات نماز جمعه را به صورت پراکنده برگزار می کنند. البته شلوغترین نماز جمعه لندن در مسجد ریجنتز پارک که سنی ها میروند برگزار میشود. بدستور مقام معظم رهبری نیز مزکز اسلامی انگلیس در سال ۱۹۹۷ به همت نماینده ایشان آیت الله محسن اراکی و همکارنشان منجمله این فقیر ساخته شد. این مرکز در سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۳ که آیت الله اراکی بعنوان نماینده مقام معظم رهبری و اینجانب بعنوان معاون در آن کار میکردیم بسیار فعال بود و با مهمترین دانشگاههای بریتانیا رابطه همکاری داشت و هر سال کنفرانسها و سمینارهای مشترک با دانشگاههای آنجا بر گزار میکردیم و چندین مجله منتشر میکردیم و نماز جمعه نیز در آن اقامه میشد و فعالیتهای هنری نیز داشتیم. برای مثال یک هفته تئاتر از خلقت تا بعثت را در فستیوال بین المللی ادینبورد اجرا کردیم. آقایان دکتر آل محمد و دکتر سرسنگی مسئولین بخش تئاتر ما بودند و دکترسید عبدالحسین مختاباد مسئول بخش موسیقی بودند. مسابقات داستان نویسی معنوی و اخلاق را هر سال برگزار میکردیم و بهترینها را جایزه میدادیم. ولی اکنون فعالیتهای علمی، هنری، مجلات و نماز جمعه آن تعطیل شده است.  بیشتر الان به کارهای روزانه عبادی نظیر برگزاری نماز جماعت، دعای کمیل و دعای ندبه و برگزاری مراسم عزاداری و میلادها می پردازد. مهمترین مسجد لندن “مسجد ریجنتز پارک” است که زمین آنرا شاه جرج ششم در سال ۱۹۴۴ هدیه کرد. ساختمان آن در سال ۱۹۷۸ به پایان رسید و اغلب کشورهای اسلامی در ساخت آن کمک مالی کردند و اکنون نیز نمایندگان آنها در هیئت امنای آن هستند، البته بیشترین کمک مالی به مبلغ دو میلیون پوند را ملک فیصل پرداخت کرد. هزینه کل ساخت آن حدود شش و نیم میلیون پوند در آن زمان شد که مبلغ زیادی بود. این مسجد دارای یک گنبد طلایی و یک مناره است و به سبک مدرن ساخته شده است. طراح آن فردریک گیبرد بوده است. این مسجد دارای ظرفیت حدود پنج هزار نفر است. و شلوغترین مسجد لندن در ایام رمضان و نماز جمعه است.  امام جماعت آن از سوی عربستان معین میشود، چونکه بیشترین حمایت مالی از این مسجد از سوی آنهاست.  و یکی از بزرگترین مسجد اروپا در شهر گلاسکو اسکاتلند است که در سال ۱۹۸۳ ساخته شد. مساحت کل مسجد با حیاط آن حدود ۱۶۰۰۰ متر مربع است . سبک معماری آن سبک سنتی معماری اسلامی است.  این مسجد دارای یک گنبد و یک مناره و باغی زیباست. ظرفیت آن ۲۵۰۰ نفر است. شهرهای منچستر، بریستول، و ادینبورو نیز دارای مساجد بزرگ و زیبایی هستند. مسجد مرکزی ادینبورو در سال ۱۹۹۸ ساخته شد و هزینه ساخت آن حدود سه و نیم میلیون پوند شد که نود درصد آنرا شاه فهد پرداخت کرد. سعودی از طریق ساخت این مساجد در بریتانیا نفوذ خاصی در بین مسلمانان بریتانیا برای خودش فراهم کرده است. ایران متاسفانه نقش کم رنگی در شبکه مساجد مسلمانان بریتانیا دارد. شیعیان نیر در اغلب شهرهای مهم بریتانیا دارای مسجد هستند ولی به بزرگی مساجد تحت حمایت عربستان یا احمدیه نیست.  مساجد شیعیان اغلب از سوی لبنانی ها و عراقی ها تاسیس شده اند. ترکها، پاکستانیها، بنگلادیشی ها نیز مساجد خود را ساخته اند.